به گزارش
گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی مجله نشنال اینترست در گزارشی نوشت: 6 ژوئیه (17 خرداد) داعش مسئولیت عملیات قتل «شر ولی وردک،» نماینده مجلس افغانستان، را به عهده گرفت. در صورت صحت این ادعا، میتوان آن را فصل جدیدی از توان داعش برای انجام عملیات در افغانستان به شمار آورد.
این حمله در حالی اتفاق افتاد که استادان دانشگاه غزنی در شرق افغانستان مدتهاست درباره نفوذ داعش در آنجا هشدار میدهند. تلاش داعش در این زمینه، نشانه دیگری است که از تمایل این گروه تروریستی برای جذب نیرو در افغانستان حکایت دارد.
بنابر گزارش رسانههای افغانستان و تأیید ژنرال «چارلز کلیولند،» سخنگوی نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان، القاعده در تلاش برای تحکیم روابط با طالبان است. در حالی که گروههای مختلف افراطگرا به دنبال توطئه و نفوذ در افغانستان هستند، شاهد تلاش مناسب از سوی کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی برای مهار این مسئله نیستیم.
مبارزه برای از بین بردن افراطگرایی در افغانستان فرصتی طلایی را در اختیار آمریکا، ایران و پاکستان برای همکاری قرار داده است. مسئلهای که به گواه تاریخ، شدنی است.
در ادامه این گزارش آمده است: افغانستان در عین دست به گریبان بودن با اختلافات داخلی خود، باید با قدرتهای خارجی مانند آمریکا و کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان که این کشور را همچنان به لحاظ جغرافیای سیاسی میدان رقابت میدانند کنار بیاید.
پرسشها درباره آینده افغانستان در برههای مطرح میشود که ایران پس از لغو تحریمها در حال خیزشی دوباره به صحنه بینالمللی است. ایران میتواند نقش مهمی در شکل دادن به سیاست افغانستان بازی کند. این در حالی است که آمریکا و پاکستان به طور غیرمستقیم برای همکاری با ایران هر زمان که منافع مشترک در میان باشد اعلام آمادگی کردهاند.
بنابر این گزارش، با نگاهی به تاریخ درمییابیم ایران و پاکستان در گذشته هر زمان که نیاز بوده است با یکدیگر همکاریهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشتهاند. در بیشتر این موارد افغانستان موضوع همکاری بوده و آمریکا نیز نقش هماهنگکننده را داشته است.
در صورت تشکیل این ائتلاف، ضعیفترین حلقه آن میان افغانستان و پاکستان شکل خواهد گرفت. روابط این دو کشور از سال 1948 و پس از استقلال پاکستان همواره تیره بوده است.
نگاهی به گذشته این مسئله را روشن میکند که آمریکا همواره از افغانستان برای ممانعت از نفوذ روسیه در این کشور حمایت کرده است. از همین رو آمریکا همواره یکی از مشوقین عادیسازی روابط افغانستان و پاکستان بوده است. در این میان ایران نیز تا سال 1990 با کمک به این جریان، نقش یک نیروی مثبت را ایفا کرد.
اما از این سال به بعد ایران و پاکستان به رقبای اصلی برای کسب نفوذ بیشتر در افغانستان تبدیل شدند. رقابتی که دو طرف را وارد یک جنگ نیابتی کرد. اکنون در صورتی که دو کشور سیاستهای خود در قبال افغانستان را تغییر ندهند، حتی ممکن است در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. مسئلهای که به زمان و تعداد خروج نیروهای خارجی از افغانستان بستگی دارد.
توافق هستهای ایران به تمام کدورتهای آمریکا و ایران پایان نخواهد داد. اما در صورتی که واشینگتن و تهران به دنبال همکاری با یکدیگر باشند، آینده افغانستان یکی از مهمترین موضوعاتی است که میتواند در دستور کار آنها قرار بگیرد.
کمترین کاری که دو طرف میتوانند برای کمک به دولت افغانستان انجام دهند، پوشاندن منافذی است که داعش میتواند از طریق آنها به این کشور نفوذ کند. داعش موضوعی است که ایران، پاکستان و آمریکا را بدون توجه به تمام اختلافات به یکدیگر نزدیک میکند.
در انتهای این گزارش آمده است: ایران و پاکستان مانند سالهای دهههای 60 و 70 میلادی دیگر در صدر فهرست دستور کار سیاست خارجی یکدیگر قرار ندارند. ایران با حدود 80 میلیون جمعیت با پاکستان در میان کشورهای همسایه کمترین حجم تجارت را دارد. در صورتی که تهران و اسلامآباد نتوانند بر سر مسئلهای مانند همکاری درخصوص آینده افغانستان به تفاهم برسند، آن زمان باید ارتباط در حوزههای متنوع و بزرگتر دیگر مانند اقتصاد که میتواند برای هر دو طرف منافع بسیاری داشته باشد را به کلی فراموش کنند.
انتهای پیام/
ولی آمریکا اینجا چه کاره هست
حتما مدیر خرابکاری بین سه همسایه