آغاز رسمی ماه عسل با صدای محسن یگانه؛
به گزارش خبرنگار
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امروز سه شنبه 18 خرداد ماه 1395 مصادف بود با آغازین روز ماه مبارک رمضان و در کنار آن روز آغاز رسمی برنامه ماه عسل احسان علیخانی. مثل همیشه علیخانی بعد از خواندن دعای فرج و سلام و احوالپرسی گرم، به روی صحنه آمد و خبر از رونمایی تیتراژ آغازین برنامه با صدای محسن یگانه داد.
محسن یگانه که 10 سال قبل با شروع برنامه ماه عسل، صدای خود را به گوش مردم رسانده بود، این بار هم اجرای تیتراژ ابتدایی ماه عسل را برعهده گرفت.
بعد از پخش تیتراژ و پشت صحنه ماه عسل (صحنه هایی از برنامه دیروز)، نوبت به دعوت از مهمانان قصه ماه عسل رسید.
مهمانان برنامه، زوج جوانی بودند که با حضور در برنامه از همان ابتدا با سوال همیشگی احسان علیخانی مواجه شدند و از روزی که برای اولین بار همدیگر را دیدند، گفتند.فرشاد از نحوه آشنایی خود با همسرش در صف نانوایی گفت و مهربانی که او در حقش کرده بود. ماجرا مربوط می شد به رمضان سال 83 که هر دو (فرشاد و همسرش) در صف نانوایی بودند و با تمام شدن نان و دست خالی بودن فرشاد، دختر خانم قصه امروز ماه عسل چندتکه نان به فرشاد می دهد و می رود. دیدار دوم این دو در محل کار دختر خانم آن هم کاملا اتفاقی رقم می خورد و این شد که این اتفاق تبدیل شد به ازدواج و آن چیزی که فرشاد قصه علیخانی از آن با عنوان تقدیر یاد کرد.
نهایتا رسیدن و وصل حاصل شد اما به خون جگر، خانواده دختر خانم راضی نبودند و از قضا رقیبی این وسط بود که البته مهرش نه به دل دختر خانم قصه که بر دل مادر او و خانواده اش بود. اما در نهایت این عشق و مهر بود که غالب شد و قرار و مدار عقد گذاشته شد.
ولی قصه به همین جا ختم نشد ...
در گیر و دار انجام مقدمات قبل از عقد و ... بود که همه متوجه شدند همسر فرشاد سرطان ریه دارد و همین موضوع باعث شد که تردید برای این ازدواج در دل همه شکل بگیرد. همه به غیر از فرشاد.
این دو در حالی با هم عقد کردند که تازه مراحل اولیه درمان و شیمی درمانی همسر فرشاد آغاز شده بود و پس از انجام عمل پیوند مغز استخوان نهایتا در سال 86 ازدواج کردند. با وجود اینکه می دانستند با تمام علاقه ای که به داشتن فرزند دارند اما ممکنه هیچ وقت به این خواسته و آرزویشان نرسند. اما شاید به حرمت همین مهر و عشق صادقانه بود که زوج عاشق قصه امروز ماه عسل و احسان علیخانی خیلی زود صاحب فرزند شدند و خوشبختی شان کامل شد.
گزارش از: مریم محمدی
برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید
انتهای پیام/
واقعا کیمیا هستند
داستان آموزنده ای بود خدا پاداش استقامت و صبر بندگانش را خواهد داد
برنامه زیبایی بود
به قول احسان ، باید مجسمه فرشاد رو جلو دادگستری بسازن
پارسال حال و روز تو رو داشتم که لطف خدا شامل حالم شد امیدوارم شما هم به خواسته ات برسی فقط سعی کن استرس نداشته باشی من وقتی به کل ناامید و بیخیال شدم بچه دار شدم
ولی دیدم نه انگار کم و بیش وجود دارن