سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

از خواستگاری شهید بابایی تا خرید الماس در خیابان ولی عصر(عج)+تصاویر

ماجرای خواستگاری شهید عباس بابایی ازملیحه حکمت را در این گزارش بخوانید.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ، مرحوم صدیقه (ملیحه حکمت) متولد سال 1337 بوده ، در خانواده‌ای فرهنگی بدنیا آمد و در سن 17 سالگی به عقد شهید عباس بابایی درآمد.

وی در خاطرات خود گفته ،عباس بابایی در سال 1348 _1349 به مدت دو سال در آمریکا بود که وقتی برگشت در یکی از شب‌های زمستانی تنهایی به خانه ما آمدند و از اول تا پایان شب با پدر و مادرم به صحبت نشستند .



من که از این موضوع کاملا بی خبر بودم فقط از پشت دربه حرف های آنها گوش میدادم و آن موقع بود که فهمیدم ایشان برای خواستگاری من آمدند .

عباس از پدر و مادر من خواست تا قبل از صحبت با پدر و مادر خود جواب من را بشنود .

وی می گفت : اگر جواب ملیحه به من نه باشد همسر آینده ایشان و حتی جهیزیه را نیز خودم انتخاب می‌کنم .

زمانی که مادرم  خواست با من صحبت کند ، گفتم هر چه شما صلاح میدانید ؛ اما از آنجایی که مادرم هم زن سختگیری بود و با ازدواج فامیلی موافق نبود ، میدانستم بهترین انتخاب را برایم انجام می‌دهد.

در 17 سالگی بود که به عقد عباس درآمدم و در همان زمان برای خرید عقد و عروسی طبق سنت به همرا ه خانواده ها به تهران ، خیابان ولیعصر(عج) آمدیم .

در آن زمان برای من یک سرویس الماس اصل که بسیار زیبا بود خریدند و 7 شبانه روز برایم عروسی گرفتند و ما برای زندگی به پایگاه وحدتی دزفول رفتیم ،به خانه‌ای که به قول عباس قصر بود.

اتاق خواب های رنگارنگ با پرده هایی بسیار شیک و کریستال‌های زیبا که همگی 1 ماه بیشتر دوام نیاورد،بعد از 1 ماه عباس زمزمه رفتن میکرد و من هم با این کار او و نزدیکی به خدا راضی بودم.

8مهر 1355 زمانی که سلما به دنیا آمد ، عباس کنارم نبود اما مرتبا از طریق تلفن از پدرم سوال می‌کرد و تا متوجه شد به قزوین آمد و از شوق می گریست که خداوند به وی دختری عطا کرده است.


در سال 58 بود که حسین پسرم بعد از انقلاب در قزوین متولد و در سال 60 پسرم محمد به دنیا آمد که در آن زمان عباس کنارم بود و فرمانده پایگاه اصفهان هم بود . 

بعد از ماه عسل ، سفر مکه اولین سفری بود که ذوق آن را در سر داشتم امام موقع عازم شدن عباس همراهم نبود و مرا به آقای اردستانی ، دوست و همسرش که مرا در این همراهی می کردند .


سه روز قبل از شهادت با وی صحبت کردم که گفت اگر برگردی دیگر مرا نمیبینی ، آنروز اصلا نتوانستم با وی خداحافظی کنم .

روز آخر با اینکه میدانستم شهید شده اما اصلا نمیخواستم باور کنم که نیست ،برای وی سوغاتی مسواک چوبی خریدم.


در فرودگاه همکاران عباس به استقبال من آمدند و با تشریفاتی بسیار خاص نظامی مراسم تشییع انجام شد.

گفتم :عباس منو فرستادی خونه خدا اما خودت به سوی خدا پرکشیدی.


انتهای پیام/ف
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۹:۵۳ ۰۷ مهر ۱۳۹۹
روحشان شاد
ناشناس
۲۲:۲۵ ۰۵ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمتشون کنه واقعا بایدزنان و دختران ایشون رو الگوی خودشون قرار بدن
ناشناس
۰۲:۱۳ ۰۵ خرداد ۱۳۹۵
خدایش بیامرزد
ناشناس
۲۳:۱۰ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
سلام و درود خدا بر شهدای گرانقدر مردان کم نظیر خدا رحمت کند همسر گرانقدر شهید بابایی را.
ناشناس
۲۲:۴۶ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا هردوشون رو بیامرزه
ناشناس
۲۲:۲۵ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدایش بیامرزد
ناشناس
۲۱:۳۸ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
khoda rahmatesh konad.
ناشناس
۲۰:۲۷ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
یعنی 4 سال نامزد بودند
ناشناس
۲۰:۰۴ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمتشون کنه...
ناشناس
۲۰:۰۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
به خدا بغض گلومو گرفت روحشون شاد
ناشناس
۱۹:۱۵ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمتش کنه .ایشالا با همسرش محشور بشه.
شهدا و بخصوص شهدای خلبان مایه ی افتخار ایران هستن .
ناشناس
۱۹:۱۰ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمت کند شهید بابایی و همسر فداکارش رو. افتخار ملت ایرانه.
ناشناس
۱۸:۵۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا روح شون رو شاد کنه انشاالله ، خوش به سعادتشون
ناشناس
۱۸:۴۶ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
روحش شاد
ناشناس
۱۸:۴۳ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا همسرشهید بابایی رو بیامرزد.
ناشناس
۱۸:۱۷ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
اخی چه جالب
ناشناس
۱۸:۱۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمت کنه
ناشناس
۱۷:۳۸ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
حالم گرفته شدخداروحش شدکنه
ناشناس
۱۷:۳۷ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
روز وصل دوستداران یاد باد - پروازباهمسرشهیدش(بابایی) در بهشت برین چه زیباست
ناشناس
۱۷:۲۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمتش کند
ناشناس
۱۷:۱۵ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا بیامرزتشان وخوشا به حالشان
ناشناس
۱۷:۱۰ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا رحمت کند خیلی دفاع کرد از انقلاب
ناشناس
۱۷:۰۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدا به ما این توانایی عطا بفرماید که حقی که شما بر ما دارید ادا نماییم
ناشناس
۱۶:۵۰ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدارحمتش کنه این شهداالگوی مادرزندگی هستن
ناشناس
۱۶:۳۲ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خداوند رحمتشون کنه. من فیلم شوق پرواز و دیدم و تو قسمت اخرش تمام مدت اشک ریختم. واقعا دردناک بود حس و حال همسرشون
ناشناس
۱۶:۲۹ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدایش.بیامرزد.مردان.خدا.همیشه.بزرگ.وماندگارن.وهمیشه.درقلب.ماهستند
ناشناس
۱۶:۲۹ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدایش.بیامرزد.مردان.خدا.همیشه.بزرگ.وماندگارن.وهمیشه.درقلب.ماهستند
ناشناس
۱۵:۵۶ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
روحشون شاد باشه ان شاءالله
ناشناس
۱۵:۴۱ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
شهید بابایی و همسرش در سریال شوق پرواز جاوادانه شدند.
ناشناس
۱۵:۱۸ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
انالله وانا الیه راجعون /الهی با همسر شهیدش محشورشود
ناشناس
۱۵:۰۸ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
روحش شاد
ناشناس
۱۵:۰۳ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
ای مادر، همسر شهید بودن آنقدر ارزش دارد که مراسم تشییع تو هم همراه با تشریفات خاص برگزار شد
ناشناس
۱۴:۳۸ ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
خدایش رحمت کند.من که خیلی ناراحت شدم از این خبر تلخ.