سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشتی به‌بهانه هفته ملی جمعیت

تنهایی همیشگی؛ ارمغان سخت تک‌فرزندی

«هفته ملی جمعیت» هفته‌ای که قرار است بحث افزایش جمعیت در جامعه نهادینه و فرهنگ سازی شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «هفته ملی جمعیت» هفته ای که قرار است بحث افزایش جمعیت در جامعه نهادینه و فرهنگ سازی شود. سایت ها و خبرگزاری را که رصد کنی سرشار از خبرها و تحلیل هایی است که هر کدام سعی می کند مخاطب خویش را با عدد و ارقام و ادله و نمودارهای جمعیتی، اقناع کند که بحث تحدید نسل موضوعی جدی و صد البته واقعی است.

پرداختن به موضوع جمعیت از چنین منظری نه تنها واجب بلکه بسیار هم اثر گذار است اما قصد داریم این موضوع را در «هفته ملی جمعیت» از دید تازه ای تورق کنیم.

پرداختن به اثرات مخرب اجتماعی و حتی گاه روانشناسی تک فرزندی برای فرزند و والدین نکته مهمی استکه پرداختن به آن از اهمیت بالایی برخوردار است. پای درد دل خیلی از مادران جوان امروزی اگر بنشینی طوماری از دردسرهای کودک خردسالشان را برایت روایت می کنند از روز بدنیا آمدنش، از اینکه شب ها بد می خوابیده و تا صبح به پایش بیدار بوده اند از گریه ها و بی قراری و نفخ و کولیک گرفته تا دردسرهای دوران یکسال به بالا که نمی گذارد مادر از جلوی کودک تکان بخورد. یا اینکه کنجکاوی های کودک در برهم زدن و ریخت و پاش منزل، که مادران را کلافه، دلگیر و به تعبیر خودشان از هر چه بچه ای ناراضی کرده است.

همه این ها و هزاران دلیل دیگر در سبد کسانی است که می خواهند به نوعی برای شما استدلال ( بخوانید توجیه) بیاورند که چرا تمایلی به داشتن فرزند بیشتر ندارند.

اما سوالی که به ذهن متبادر می شود آن است که چگونه زنان و مادران ما در ایام قدیم چندین فرزند پشت سر هم یا به اصطلاح خودشان قد و نیم قد را بزرگ می کردند اما هیچکدام از این شکایت ها و نارضایتی ها را هم نداشتند. نکته در آن است که کودکان با فوتاصل منطقی نه بیسار زیاد و بسیار کم کمک ماتدر در بزرگ کردن کودکان کوچکترند تجربه ای که شاید خیلی از ما دهه شسطی ها در نگهداری و همبازی بودن با خواهر و برادر بزرگتر و کوکتر خود داریم. خاطرات شیرین و پر ماجرایی که هر چند امروز یادآورییشان ذهن ما را شاد می کند اما از منظر روانشناسی و تربیت فرزند خود دریایی از نکات آموزشی و تربیتی است.

 
نداشتن همبازی معضل کودکان نسل امروز

ایجاد رفاقت و صمیمیت بین فرزندان در اثر همبازی بودن و سرگرمی کودکان با خواهر و برادرهایشان اولین فایده این ماجراست، معضلی که کودکان امروز به شدت از نداشتن آن رنج می برند. آری نداشتن همبازی به یکی از مهمترین دغدغه های کودکان امروزی تبدیل شده است که این کمبود خود را به شکل کج خلقی و لجبازی آن هم در اثر انرژی هایی که در بازی ها تخلیه نمی شود، نشان می دهد.

کودکان امروز به خاطر نداشتن همبازی دست به دامن مادر و پدر خود می شوند و آن ها را در تگنا قرار می دهند و از آن ها می خواهند تا وقت زیادی را در خانه برای آن ها سپری نمایند در حالیکه مادر ممکن است فرصت درست کردن غذا و حتی پرداختن به امور اولیه منزل را نداشته باشد.

 

تنهایی پدر و مادر، سرانجام زندگی تک فرزندی است!

اما ماجرای تک فرزندی و یا فرزند کم به همین جا ختم نمی شود دوران کودکی و نوجوانی تمام می شود و فرزندان به سن ازدواج که می رسند مشکل دیگری تازه بروز می کند. ازدواج فرزندی که تابحال تمام امید و آرزوی پدر و مادر بوده است و چندین سال عمق وابستگی بین والدین و فرزندان ایجاد کرده بحران های روحی و عاطفی زیادی را برای والدین به دنبال دارد.

بدون تردید وابستگی بین مادر و یک فرزند بسیار بیشتر از زمانی است که مادر صاحب چندین فرزند است، چرا که در صورت ازدواج یکی از فرزندان توسط دیگران پر می شود.

خانم (م.ه) یکی از مادرانی است که مدتی پیش تنها دخترش را به خانه بخت فرستاده درباره حال و روز خود چنین می گوید:« من و دخترم وابستگی عاطفی و روحی زیادی به هم داشتیم . البته همه مادرها فرزندانشان را دوست دارند اما من چون تنها یک فرزند داشتم این وابستگی خیلی بیشتر بود. سال گذشته دخترم را به خانه بخت فرستادم اما به دنبال آن افسردگی من هم شروع شد. مدام از این دکتر روانشناس به دکتر دیگر مراجعه کردم کارم فقط قرص خوردن است. همه روانشناسانی که به آن ها مراجعه می کنند می گویند که اگر فرزندان بیشتری داشتید ازدواج یکی بوسیله بقیه پر میشد. اما من هیچ وقت به این روزها فکر نمی کردم. به تنهایی من و پدرش بعد از ازدواج فرزندانمان.»

نمونه دیگر خانم (س.ر) ساکن تهران است که صاحب دو فرزند است. اما هر دو فرزندش بعد از ازدواج در شهرستان زندگی می کنند و همین دوری راه و مسافت سبب دل آزردگی و دلتنگی مادرشان شده است او شرح حال زندگی خود را اینگونه توصیف می کند:« خدا را شکر از زندگی و ازدواج فرزندانمان راضیم. اما تنها چیزی که اذیتم می کند دوری آن ها است. با خودم می گویم ای کاش تعداد بچه های بیشتری داشتم تا حداقل با ازدواج یکی یا دو تا ، حداقل بقیه در کنارم بودند.»

نمونه هایی از این دست در اطراف ما بسیارند کسانی که به زعم خود می خواستند با داشتن یک یا دو فرزند زندگی بهتری را برای خود و خانواده شان فراهم کنند اما حالا به این نتیجه رسیده اند که تحلیل های نادرست گذشته با شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر"،  نه تنها آنان را به خوشبختی نزدیک نکرده بلکه آینده ای سرشار از استرس و اضطراب را برایشان فراهم نموده است.

در پایان بهتر است چشم خود را بر واقعیات موجود در جامعه نبندیم رییس کمیسیون مطالعات و پایش سیاست‌‌های جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در گزارشی آمارها را اینگونه بیان کرده است: «در سال 91 نسبت به 90 حدود 2.9 درصد افزایش نرخ رشد موالید، 92 نسبت به 91 حدود 3.5 درصد افزایش نرخ رشد موالید، 93 نسبت به 92 حدود 4.25 درصد افزایش نرخ رشد موالید وجود داشت و در سال 94 این نرخ به 2.3 درصد رسیده؛ یعنی به شدت شیب آن کاهش یافته است. البته ما انتظار این آمارها را داشتیم. پیش‌بینی می‌کردیم توان درونی جمعیت در سال‌های 97 یا 98 تمام شود؛ یعنی موج جوانانی که از سال 80 به بعد شروع به ازدواج کردند، تا دو سه سال دیگر تمام می‌شود. حال اگر این نرخ در سال‌های آینده افزایش داشته باشد، می‌توانیم آن را به تأثیر سیاست‌ها{ی کنترل جمعیت} ارتباط دهیم.»

منبع:طنین یاس

انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.