در ابتدای امر قرار بود «باغ کتاب» به عنوان محل برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران انتخاب شود. این مکان به دلیل ایجاد ترافیک سنگین در شهر تهران برای این منظور انتخاب نشد و «شهر آفتاب» میزبان بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شد. گمانهزنیها بر آن بود که با توجه به فاصله طولانی شهر آفتاب از تهران افراد کمتری برای بازدید از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به این مکان بیایند. شاید مسئولین برگزاری نمایشگاه و شهرداری تهران نیز پیشبینی نمیکردند، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با چنین استقبالی روبرو شود.
البته در روزهای نخست برپایی نمایشگاه همه چیز مطابق پیشبینیها جلو میرفت و در یکی دو روز نخست، شاتلها به راحتی بازدیدکنندگان را جابهجا میکردند. اما این مسئله از روز سوم دگرگون شد و شاهد آن بودیم که تعدادی از بازدید کنندگان با پای پیاده به مکان برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران میرفتند. مسیری که شاید کوتاه به نظر میرسید اما برای بازدیدکنندگان که مسیر طولانیتری را پیش رو داشتند، خستهکننده بود.
شهر آفتاب مزایایی هم داشت؛ از جمله آنکه برای نخستین بار شاهد نمایشگاه کتاب به معنای واقعی بودیم و مکان مناسبتری نسبت به مصلا به نظر میرسید. نزدیکی غرفههای ناشران عمومی، بینالملل و غرفههای دانشگاهی، آموزشی و کودک و نوجوان به یکدیگر از دیگر مزایای آن محسوب میشد، اما با مشکلاتی نیز همراه بود. مشکلاتی که روز نخست برپایی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گریبان ناشران را گرفت. از جمله مشکلاتی که در زمینه برق غرفهها، نامگذاری آنها و حتی چیدن غرفهها وجود داشت. بنا بر گفتههای برخی غرفهداران، به صاحبان غرفه ها تا قبل از آغاز به کار نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران خدماترسانی درستی نمیشد و شهر آفتاب به نوعی چندان آماده بهرهبرداری نبود. این نواقص در طول برگزاری نمایشگاه توسط مسئولین برپایی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برطرف می شد. البته شنیدهها حاکی از آن است که شهر آفتاب ظرف مدت بیست روز قبل از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران چندان آباد نبود و در طول این مدت آماده بهرهبرداری شد.
اما مشکلات شهر آفتاب به همین دو روز نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ختم نشد. در طول روزهایی که شاهد بارندگی در این مکان بودیم، ناشران مشکلاتی را از سر گذراندند. از جمله آنکه در روز دوم بارندگیها، خسارت بیست میلیون تومانی به ناشران وارد شد. این مسئله در دوره های قبل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سابقه نداشت. طوفانهای چند روزه نمایشگاه نیز غباری بر چهره کتاب نشاند. البته تفاوت سقف غرفهها در بخشهای مختلف سبب شد که بارندگی به ناشران صدمه بزند. سقف برخی قسمت ها راهی برای نفوذ آب نداشت اما در بخش های دیگر نمایشگاه اینگونه نبود. همین تفاوت به برخی ناشران خسارت وارد کرد. بنا بر مشاهدات میدانی آب از سقف برخی سالنها به غرفه راه پیدا می کرد، البته ایزوگام نادرست کف سالن ها نیز سبب تجمع آب در غرفه ها شد.
بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رکورد شکن نیز بود. بر اساس آخرین اعلام مسئولین برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، 43 میلیارد تومان میزان فروش نمایشگاه آن بود. در این میان «کتاب» اثر فاضل نظری جزو پرفروشهای نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بود تا حدی که این کتاب به چاپ پنچم خود رسید و تیراژ 13 هزار را تجربه کرد. این مسئله با توجه به دوران کوتاه چاپ کتاب شگفتی ساز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شد. البته کتاب های دیگری چون «چله تاک» علیرضا بدیع، «خانمی که شما باشید» اثر حامد عسگری و افراد دیگر نیز در این میان به چشم میخورد. نمایشگاه بین المللی کتاب امسال نیز شاهد تخلفات ناشران بود که در نتیجه آن 31 غرفه تعطیل شد و تعدادی کتاب نیز جمعآوری شدند. بخشی از آنها به کتاب های عربی مربوط می شد.
مسئله مهم در این میان جمع آوری تعدادی از کتاب های زبان فارسی بود که از مبادی غیرقانونی وارد نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شده بودند. این مسئله جای سوال دارد که چطور کتابی مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارد اما در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جمع آوری می شود.
بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میهمان ویژه نیز داشت و آن کشور روسیه بود. به این کشور غرفهای اختصاص داده شده بود و نویسندگان مطرح این کشور در آن حضور یافتند. در کنار آن مسئولانی نیز به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آمدند که از جمله آنها سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فانی وزیر آموزش و پرورش و ظریف وزیر امور خارجه بودند. در کنار آنها چهرههای ادبی و هنری چون علی معلم دامغانی، محمد علی بهمنی، فاضل نظری، علیرضا قزوه، محمد حسین جعفریان، شهرام میرشکاک، ناصر فیض، اسماعیل امینی، امیرعلی نبویان، علی محمد مودب، عمران صلاحی، راضیه تجار، علیرضا بدیع، صابر قدیمی، مهدی فرجی، محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری و داریوش مهرجویی دیده میشدند.
برنامههای جنبی نیز در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دیده میشد. از جمله اجرای موسیقی محلی هر استان در یک روز خاص. از جمله این استانها میتوان لرستان، آذربایجان و سیستان و بلوچستان را برشمرد. از نکات مثبت نمایشگاه میتوان به حضور کمتر غرفههای مربوط به عرضه محصولات غذایی اشاره کرد. این مسئله رنگ و بوی بیشتری به نمایشگاه داد و آن را از حالت نمایشگاه کباب خارج کرد که در آن انواع بوهای غذا به مشام می رسید.
از نظر محتوایی نیز کتابهای خوبی در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه شد. اوضاع شعر هم با رمان تفاوت چندانی نداشت. در نمایشگاه امسال قرآنهایی را مشاهده کردیم که جلد چرمی داشتند. از طرف دیگر بازنویسی متون کهن نیز در این نمایشگاه دیده شد. از نکات جالب توجه جدایی دو قسمت مختلف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از یکدیگر بود. بخش نوجوان آن در قسمت غرفه های عمومی و بخش کودک و سرگرمی آن در بخش کودک و نوجوان قرار داشت.
کمبود محل استراحت برای بازدیدکنندگان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سبب شده بود که در ساعات ظهر شاهد حضور بازدید کنندگان در چمنهای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای صرف ناهار باشیم. مسئلهای که در روزهای پایانی نمایشگاه بیشتر خودنمایی می کرد.
در پایان نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تفاهمنامه میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران بسته شد که تا شش سال برای حضور در نمایشگاه از ناشران هزینهای دریافت نکنند و تنها هزینههای مربوط به آماده سازی غرفه از آنها اخذ شود. تفاهمنامهای که بالاخره به سرانجام خود در روز پایانی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رسید. با توجه به آنکه از اکنون تا سی امین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یک سال فرصت باقی است، باید دید شهر آفتاب برای نمایشگاه سال بعد آمادگی لازم را خواهد داشت و نواقص امسال آن به طور کامل برطرف میشود. نمایشگاه کتاب با توجه به تعداد زیاد مخاطبانش نسبت به سایر نمایشگاهها آزمون و خطایی برای سازندگان شهر آفتاب شد تا متوجه ظرفیت های این مکان برای برگزاری نمایشگاه شوند.
گزارش از: محدثه محمدپور
انتهای پیام/