به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اوایل دورانی که تازه از یزد به تهران آمده بودم، بنده را به مجلس عروسی در شهریار دعوت کردند. من به همراه پسرعمو و یکی از دوستانم -که هر دو به رحمت خدا رفتند- به آن مجلس رفتیم. تا وارد شدیم، دیدیم که آلات موسیقی را گذاشتهاند و چند زن در حال خوانندگی هستند.
عبایم را در دستم گرفتم و از کنار درختان باغ بیرون آمدم. صاحب باغ دوید و به من گفت که کجا میروی؟ گفتم: من نوکر امام حسین (ع) هستم و در این مجلس نمیمانم. آن فرد به من گفت: قول میدهم که تمام این گرامها و ضبطها را خاموش کنم.
شما مداحی کن! من هم شعری زیبا برای عروسی داشتم که مرحوم علیخانی آن را سروده بود. پشت تریبون ایستادم و بعد از خواندن چند خط، دیدم که چند نفر دستهایشان را بر پیشانیشان گذاشتند. صاحب باغ آمد و گفت: آقا تمامش کن، عروس در حال گریهکردن است!
روضهخوانی که به «یاحسینی» معروف بود
قسم میخورم که اربابی همچون امام حسین (ع) نیامده و نمیآید. اگر یک نوکر اشتباهی را انجام دهد و خطایی را مرتکب شود، امام حسین (ع) او را تنبیه نمیکند اما او را از نظرها میاندازد و اعتبار او در بین مردم را کاهش میدهد. اما اگر شخصی نوکر واقعی باشد، امام حسین (ع) او را صاحب نفس میکند و حتی در پیری هم مردم به آن شخص متوسل میشوند و به او ارادت دارند.
در تهران روضه خوانی داشتیم که فرزندش نیز اکنون زنده است. این پیرغلام، بلندگو را میگرفت و سه مرتبه میگفت «یا حسین (ع)، یا حسین (ع)، یا حسین (ع)» و مجلس را با نفسش به هم میریخت و اتفاقا به «یاحسینی» هم معروف بود.
حدود 30 سال قبل به یکی از منبریها گفتم: شما چهطور شد که این گونه جلوه کردید و هر جا که میروید مردم میآیند و استقبال میکنند؟ و ایشان من را به بیدار شدن قبل از نماز صبح سفارش کرد.
چه ایرادی دارد که یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار شوید و عبادت کنید؟ همه درها در نیمههای شب بسته هستند اما درب خانه خداوند همیشه باز است.
خدا را گواه میگیرم که اگر خودتان برای امام حسین (ع) بسوزید، درب و دیوار هم خون گریه میکنند.
منبع:خبرگزاری فارس
انتهای پیام/