به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید در نگاه اول عدهای این تصور را داشته باشند که برای راهاندازی یک کسبوکار و ایجاد شغل، مهمترین عامل سرمایه است و تا سرمایه نباشد، هیچکاری را نمیتوان شروع کرد. این تصور بهخودیخود تصور اشتباه و غلطی نیست، اما چند نکته را بایستی مدنظر قرار داد و یکی از این نکات عدم غفلت از بازاریابی و پیدا کردن متقاضی برای محصول تولیدشده است.
در دنیای امروز، بازاریابی خوب بهشدت میتواند بر وضعیت کسبوکار تأثیر بگذارد. اگر سرمایه مهیا باشد و مثلاً کار تولیدی ما روبهراه باشد و هیچ مشکلی در امر تولید نداشته باشیم، اما نتوانیم جنس تولیدشده را بفروشیم، کانه هیچکاری صورت نگرفته و سرمایهگذاری هیچ ثمردهی نخواهد داشت و در نهایت اگر شغلی هم ایجاد شود، از بین خواهد رفت. این نبود بازار سبب خواهد شد که سرمایهها بدون استفاده و معطل باشند و ظرفیتهای تولید خالی بمانند.
این دقیقاً حالوروز این روزهای اقتصاد ایران است. براساس گزارشهای موجود، بیش از شصت درصد از ظرفیت تولید داخلی ما معطل مانده و بهدلیل وجود شرایط رکود و فقدان بازار، سرمایهها بدون استفاده رها شدهاند. کافی است سری جزئی به کارگاهها و شهرکهای صنعتی بزنیم تا متوجه شویم که سرمایه روی زمین خوابیده است و ماشینآلات صنعتی جهت تولید وجود دارد و حتی سرمایهی اولیه برای شروع کار نیز مهیاست، اما آن چیزی که سبب شده این ماشینآلات بدون استفاده رها شوند، مسئلهی نبود بازار و متقاضی بهدلیل وجود فضای رکود است.
در این بین، نگاه دولتمردان و مسئولان اقتصادی برای حل معضل اشتغال و تولید و برطرف شدن رکود، مبتنی بر جذب سرمایههای خارجی است؛ یعنی نگاه کلی آن است که برای ایجاد رفاه بایستی شغل ایجاد کرد و برای ایجاد شغل بایستی سرمایه داشت و ازآنجاییکه خودمان در داخل این سرمایه را نداریم، بایستی بهدنبال جذب سرمایههای خارجی و سرمایهگذاری خارجی باشیم.
اما این نگاه و طرز تفکر نسبت به حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال، دو اشکال جدی دارد. اول آنکه همانطور که در ابتدای امر ذکر شد، هماکنون بیش از شصت درصد ظرفیت بخش تولیدی کشور بلااستفاده است و این امر ناشی از رکود و نبود بازار برای فروش محصول است. لذا مشکل تولید و بهتبع آن مشکل بیکاری، نبود سرمایه نیست. بهعبارتیبرای راهاندازی ظرفیتهای موجود داخلی، بایستی به فکر ایجاد بازار برای تولید داخل بود و نه به آبوآتش زدن برای جذب سرمایهگذار خارجی!
یکی از ظرفیتهای بسیار خوب برای رونق تولیدات داخلی، استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه و همچنین کشورهایی است که تمایل به تجارت با ایران را دارند. اکنون کشورهایی نظیر عراق و روسیه بازار بسیار خوبی برای محصولات ایرانی هستند. میتوان از دیپلماسی اقتصادی در این امر استفاده کرد و در کشورهای بیشتری تمایل به تجارت با ایران و خرید محصولات ایرانی ایجاد کرد. دولت محترم تاکنون توان و جدیت بسیاری در دیپلماسی اقتصادی به خرج داده است، اما این تلاشها بیشتر در قالب جذب سرمایهگذار خارجی و جلب نظر هیئتهای خارجی بوده است و نه در جهت ایجاد بازار برای تولیدات داخلی کشور.
این در حالی است که متأسفانه بسیاری از هیئتهای خارجی برای تصاحب بازار داخلی کشورمان به ایران سفر میکنند و نه برای سرمایهگذاری. بهوضوح میتوان دریافت که سفر هیئتهای خارجی برای کشور ما نتیجهای جز رکود بیشتر برای محصولات داخلی و زمین خوردن هرچه بیشتر تولید ملی در بر نخواهد داشت که این تضعیف خود را در افزایش بیکاری و تورم بیشتر نشان خواهد داد. شواهد نشان میدهند 145 هیئت تجاری خارجی به ایران آمدهاند، اما هیچکدام منجر به سرمایهگذاری نشده است.
نکتهی دوم آن است که نظریهپردازهای اقتصادی دولت محترم ادعا میکنند که کشور برای ایجاد ششصد هزار شغل در سال، نیاز به هفتصد هزار میلیارد تومان نقدینگی و سرمایه دارد. اما چون در داخل این مقدار سرمایه را نداریم، بایستی به فکر سرمایهگذار خارجی و جذب سرمایههای خارجی باشیم. این در حالی است کهبراساس آمار بانک مرکزی، هماکنون نقدینگی موجود در سیستم بانکی کشور بیش از 950 هزار میلیارد تومان است. یعنی هماکنون بدون کمک سرمایهگذار خارجی، در داخل کشور سرمایهی لازم برای ایجاد اشتغال و رونق کسبوکار را داریم، اما واقعاً چرا با وجود چنین سرمایهی عظیمی در داخل کشور، هنوز باید محتاج سرمایهگذار خارجی باشیم؟ جواب را میتوان در نحوهی مدیریت و ساماندهی سیستم بانکی جستوجو کرد.
هماکنون سرمایهی عظیمی از کشور، نه در خدمت تولید و ایجاد اشتغال برای تودهی مردم، بلکه بهدلیل روابط و رانتهای موجود، در دست عدهای اندک است و در جریان تولید به کار گرفته نمیشود. سؤال اینجاست که آیا نمیتوان بهجای دنبال کردن سراب واهی جذب سرمایهگذاری خارجی، بهدنبال اصلاح سیستم بانکی در کشور بود تا از این طریق نقدینگی لازم جهت پروژههای عمرانی و تولیدی فراهم شود؟
میتوان گفت که هرچند سرمایهگذاری خارجی امری مطلوب و پسندیده است و بسیاری از کشورهای موفق و پیشرفتهی اقتصادی از این امر سود جستهاند، اما این در شرایطی است که واقعاً تمایل به سرمایهگذاری خارجی وجود داشته باشد. اما با وضعیت نابسامان تولیدات داخلی و اینکه حتی سرمایهگذاران داخلی نیز در چنین فضایی تمایل و رغبت به سرمایهگذاری ندارند، چه توقعی میتوان از سرمایهگذاران خارجی داشت؟ آیا آنها دلسوزتر از خود ما هستند؟ آیا در چنین شرایطی که تولید و تولیدگری با هزارویک مشکل روبهروست، سرمایهگذار خارجی رغبت پیدا خواهد کرد چنین ریسک بزرگی کند و سرمایهی خود را وارد چنین محیطی کند؟ پرواضح است که جواب خیر است و اگر هم سرمایهگذاری صورت گیرد، در اموری خواهد بود که در نهایت به نفع تولید ملی و ایجاد اشتغال و انتقال فناوری نخواهد بود.
لذا خوب است که دولتمردان محترم و تصمیمگیران اقتصادی کشور، بهجای صرف وقت و هزینههای گزاف جهت استقبال و همراهی هیئتهای خارجی و در پیش گرفتن سیاست جذب سرمایههای خارجی، به فکر اصلاح مشکلات تولید داخلی باشند و شرایطی را فراهم کنند که سرمایهگذاران داخلی تمایل و رغبت به سرمایهگذاری در امر تولید را داشته باشند و از طرفی با اصلاح سیستم بانکی کشور و همچنین در پیش گرفتن یک دیپلماسی اقتصادی فعال و پویا، زمینه را برای حل مشکلات عدیدهی اقتصادی فراهم آوردند. بهعبارتی راه برونرفت از وضعیت فعلی اقتصاد ایران چنگ زدن به سراب واهی سرمایهگذاری خارجی نیست، بلکه راه علاج در نگاه به ظرفیتهای داخلی و اصلاح از درون است. راه علاجی که جز با پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی محقق نخواهد شد.
منبع: فارس
انتهای پیام/