سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشت/ سوگند سلیمانی

"زبان پارسی" پتانسیلی برای وحدت ملت‌ها

زبان فارسی از جمله زبان هایی که پتانسیل ایجاد همگرایی بین کشورهای منطقه را دارد.

به گزارش خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران، سوگند سلیمانی کارشناس مسائل منطقه در یادداشت خود نوشت: در لحظات سرنوشت ساز تاریخ هر ملت خودآگاهی، خودشناسی و وحدت کلمه عامل مهمی برای سوق دادن جامعه به سمت مدنیت، پیشرفت و تعالی به شمار می‌رود و زبان و ادبیات برای دستیابی به این فضایل نقش بسزایی دارند.

زبان از یک سو معرف فرهنگ غنی جامعه‌ و از سوی دیگر عامل برقراری ارتباط با دیگر ملل است و از جمله زبان‌هایی که پتانسیل ایجاد همگرایی بین ملت‌های همزبان را دارد، زبان فارسی است که زبان مشترکی میان کشورهای آسیایی است.

زبان و ادبیات فارسی به لحاظ غنا، شیرینی و دربرگیری از جمله پتانسیل‌های بالقوه در منطقه آسیا به شمار می‌آید که می‌توان از آن به برای ایجاد همگرایی و همدلی بین ملت‌های منطقه بهره گرفت.

از آنجایی که فارسی زبان اصلی و رسمی کشورهای استراتژیک منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران، جمهوری اسلامی افغانستان، جمهوری اسلامی پاکستان و جمهوری تاجیکستان است، می‌توان زبان فارسی را یک راهبرد استراتژیک در برقراری ارتباطات بین این کشورها معرفی کرد.

افغانستان از جمله کشورهایی است که زبان فارسی یکی از 2 زبان رسمی آن محسوب می‌شود در پاکستان نیز هر چند در حال حاضر زبان رسمی، فارسی نیست اما در گذشته نه چندان دور زبان فارسی در آن رونق خاصی داشت و شاعران برجسته‌ای چون اقبال به فارسی می‌سرودند، تاجیکستان بعد از سقوط کمونیسم در پی بنیاد یک جامعه دنیوی و سکولار برآمد. دوشنبه پایتخت تاجیکستان تا زمان استقلال این کشور بیشتر به یک شهر شوروی شباهت داشت و زبان فارسی تاجیکی جای خود را به زبان روسی داد و در دایره خانواده و فرهنگ و ادبیات محدود ماند. زبان فارسی در افغانستان به طور رسمی دری و در تاجیکستان تاجیکی خوانده شده‌است و در ازبکستان به نام «فارسی» مشهور است. گاها اشعار اساتید به نام و پیشاهنگ پیشرو در زبان فارسی منجر به اتحاد و نزدیکی شده و یکرنگی و همگرایی را بین ملت های فارسی زبان بیشتر می کند.  

زبان و ادبیات فارسی در یکپارچگی وحدت ملی کشورهای فارسی زبان منطقه و تاثیرگذاری آن می‌تواند اهمیت کلیدی داشته باشد. اما آنچه که پیداست از ابتدای امر زبان فارسی در تعاملات و همگرایی ایران با آسیای مرکزی و افغانستان نتوانسته آن چنان که باید نقش آفرینی کند. لذا در دنیای امروز که ارتباطات حرف اول را می‌زند

 با نگاه کلی به بقیه مسائل  این نکته شایان توجه است که ایران و افغانستان فرای زبان مشترک فارسی، دولتهای اسلامی هستند، در حالی که تاجیکستان رو به ارزشهای غربی دارد. این کشور عضو سازمانهایی چون اتحادیه اقتصادی اروآسیا، سازمان امنیت و همکاری اروپا، سازمان همکاری‌های شانگ‌های، سازمان همکاری‌های آسیای مرکزی است در حالی که ایران و افغانستان در هیچکدام آنها عضویت ندارند.

سوالی که مطرح است اینکه با توجه به پتانسیل قوی موجود به نام "زبان فارسی" آیا در طول سالهای گذشته هیچکدام از این کشورها توانسته‌اند از وزنه زبان مشترک در مناسبات سیاسی خود استفاده کرده و در راستای منافع دو طرفه گام بردارد؟

نهایتا اینکه هرچند نقش و تأثیر عوامل بیرونی در واگرایی کشورهای فارسی زبان قابل توجه است، اما عامل تعیین کننده نیست. بلکه مشکل اصلی در ساختار­های نامتجانس و فقدان اراده سیاسی، جهت پویا سازی زیر ساخت‌هایی مشترک به سود همگرایی می‌باشد. کشورهای افغانستان، تاجیکستان و ایران می‌توانند بر محور همزبانی، همکاری‌های مشترکی را آغاز کنند که دامنه این همکاری‌ها می‌تواند به کشورهای دیگر مانند پاکستان نیز گسترش داده شود.

استفاده هوشمندانه از جنبه‌های مختلف هنر ادبیات و رسانه در کشورهای فارسی زبان  می‌تواند در تبادل فکر و اندیشه نقش بسیار موثری داشته باشد و به عنوان یکی از ابزارهای همگرایی عمل کند و بايد تلاش شود تا صلح و آرامش برابری، برادری توسط زبان و ادبيات فارسی برای كشورهای منطقه به ارمغان آورده شود.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۵:۰۹ ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
با تشکر از کارشناس محترم یادداشت مهم وجالی بود که ضرورت دارد در بحث رای زنی فرهنگی دول بیشتر بدان توجه نمود