به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ طلاق یکی از تلخترین اتفاقاتی است که ممکن است در زندگی هر فردی رخ دهد اما گاهی این اتفاق در سنین پایین و به اصطلاح برای کم سن و سالهایی که سرد و گرم زندگی را نچشیدند و هنوز شناخخت کافی برای زندگی مشترک را ندارند تجربه میشود و آثار جبرانناپذیری را برای آنها به بار میآورد و وقتی به گوشمان میخورد بسیار تأسف برانگیز است.
** انتخاب نادرست و احساسی در ازدواج
ازدواج یکی از مهمترین و جدیترین تصمیمهای زندگی هر فردی است که در این راستا نقش خانواده یکی از مهمترین ارکان در تصمیمگیری فرد محسوب میشود اما نقش آمادگی و یادگیری مهارتهای زندگی انکارناپذیر است.
جامعهای که بر اثر تصمیمگیریهای احساسی و زودهنگام و اشتباهات اعضای خود در زندگی ممکن است متوجه آثار جبرانناپذیر میشود ازدواج یکی از همان مسائلی است که بسیاری از جوانان و حتی نوجوانان درگیر آن هستند.
مسئله پیشرسی ازدواج که به اعتقاد جامعهشناسان بیشتر در روستاها اتفاق میافتد پای طلاق را نیز به دنبال خود در این ماجرا بازکرده است.
دکتر امانالله قرائی مقدم، جامعهشناس علت این نوع ازدواجها را نبود امکانات زندگی مسائل اقتصادی میداند ومعتقد است: مسأله پیشرسی ازدواج که به دلیل خواستهها و تمایلات احساسی است و در بیشتر موارد چون افراد نوجوان درک کامل درستی از زندگی مشترک ندارند به طلاق ختم میشود.
براساس آمارهای ارائهشده از سوی سازمان ثبت احوال کشور، سال 91، 75 کودک زیر 10 سال به عقد دائم مردان درآمدند و دختران 10 تا 14 سالهای که در کل سال 1391 ازدواج کردهاند 29 هزار و 827 نفر بوده است. همچنین در 9 ماهه اول سال 92 ازدواج 31 هزار دختربچه زیر 15 سال در ایران ثبت شده است. این در حالی است که ایران کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک را امضا کرده و در آن تمامی افراد زیر 18 سال کودک محسوب میشوند. در این کنوانسیون ازدواج کودکان ممنوع است.
**فرهنگ شهرنشینی و روستا!
واژه شهر به قدری وسیع است که به اندازه وسعت خود مسائل، فرهنگها و آداب خاص خود مسائل، معضلها، فرهنگها و آداب خاص خود را نیز به دنبال دارد. با مراجعه ومشاهده سن آمار طلاق متوجه خواهیم شد که این فرهنگ چنان در میان خانوادهها رسوخ کرده که فرزندان خود را هنوز به سن قانونی نرسیده متأهل میکنند و اغلب این ازدواجها به دلایل آموزش کافی به طلاق ختم میشود و در نهایت قبح طلاق این بار در روستاها ریخته میشود.
قرائی مقدم در مورد ازدواج در سنین غیر قانونی میگوید: ازدواج در سنین پایین که به دلایل سنتی و فقر فرهنگی و اقتصادی رخ میدهد متاسفانه در اغلب موارد به طلاق ختم میشود و البته قانون باید نظارت دقیقی را در مورد ازدواج در سنین پایین با توجه به مجرمانه بودن آن داشته باشد.
دادگاه خانواده مقصر نهایی پایان قانونی ازدواج، وفتی داخل حیاط میشوی ساختمانی را میبینی با عنوان مجتمع قضائی خانواده، داخل ساختمان راهروهایی مملوء از افرادی است که به دلایل مختلف پرونده به دست با وکیل یا بدون آن به دنبال حل مشکل خود هستند اما انگار در این میان بازار دادگاه طلاق گرمتر است افرادی در سنین مختلف با چهرههایی مضطرب و نگران برای پایان دادن به زندگی مشترک خود آمدهاند و تصویری مات و بی رنگ از آینده شان دارند.
**سهم قانون چقدر است؟
حداقل سن قانونی افراد برای ازدواج 18 سال تمام است و محاضر مربوطه به این کار نیز باید رعایت کنند اما وقتی به آمار طلاق مربوط به این سن را مشاهده میکنیم شاید رقم مربوط به آن قابل توجه و تامل باشد.
به راستی چرا با توجه به اینکه چنین دستور العمل و قانونی وجود دارد شاهد این تعداد از افراد هستیم بی شک نظارت دقیق بر اجرای این امر میتواند عاملی پیشگیرانه برای وقوع طلاق در سنین غیر قانونی باشد.
گزارش از برومند
انتهای پیام/
ویک سوال دیگر اگر ازدواج اینها بدون ثبت رسمی است پس طلاق شان چجوری و براساس چه چیزی میباشد؟؟؟؟؟
فقر اجتماعی و مالی و فکری باعث این فاجعه است وبراشون آرزوی خوشبختی دارم چون اونا در این مشکل بوجود اومده نقشی نداشته اند وچشم وا کردن دیدن سر سفره عقد هستن
اخه 10 سال 12 سال هم سن ازدواجه ؟ عميقا فكر كنيد
من اصلا حاضر نیستم طلاقش بدم همه جوره پاش صبر میکنم امیدوارم عقلش بیاد سر جاش
ولی تا شب خواستگاری فک میکردم 18 سالشه دیگه شب خواستگاری شرایطی بود که نمیتونستم عقب بکشم...