* حالات علمای ربانی
در حالات علماء ربّاني و بزرگان دين نيز وقتي نظر مي افكنيم ،دائماً مترصّد نفس خويش بوده و اهميّت فوق العاده اي براي تهذيب نفس و خود سازي قائل بوده اند، به طوري كه پيوسته به مراقبت و محاسبة از نفس خويش مي پرداخته اند و در اثر همين مجاهدتها ،پروردگار عالم نيز طبق وعدهاي كه در قرآن كريم داده، «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»[6] افقهاي جديدي از معرفت و هدايت را به روي آنها گشوده است.[7]
*تهذيب نفس در كلام بزرگان :
وقتی نور علم ظلمانی می شود
«... حوزههاي علميه بيدار باشند، تقوا را ،تقوا را، تقوا را، نصب العين خود قرار بدهيد ـ فضلا و طلاب علوم دينيه ، تقوي، تقوي، تنزيه نفس و مجاهدة با نفس مي تواند بر يك امّت حكومت كند.»[10]
* نفس را نجس نکنید!
* نفس را مجازات کنید
آية الله سيد احمد كربلائي(ره): در دستور العملي به يكي از شاگردان خويش مي نويسد:«مواظبت كامل بر اداء واجبات و ترك محرمات داشته باش و اولاً: در ابتداي صبح در اين انديشه كن. ثانياً: كمال مراقبت را در طول روز داشته باش. ثالثاً: هنگام ارادة خوابيدن محاسبة نفس كن. رابعاً: در صورتي كه نفس مخالفتي نموده آنرا جبران نما و نفس را با انجام ضّد ميل آن مجازات و سياست نما»[12].
* علم آبرو بر!
«علم بدون تهذيب نفس، زهر است و كشندة جان و آبرو و شخصيت افراد.»[14]
«معارف دين و دعاها تنها با تزكيه درك مي شود»[15]
* امام خمینی(ره) مرد علم و عمل
حضرت آية الله مظاهري در مورد حضرت امام گفتند: «درس ايشان فقط تعليم و تعلّم نبود بلكه مقيّد بودند در ضمن تعليم، تهذيب هم باشد و به عبارت ديگر درس ايشان كار رسول گرامي اسلام(ص) بود كه:«وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» آنچه براي ما اعجاب انگيز و از الطاف بزرگ ايشان بود تهذيب عملي بود كه ايشان داشتند.»[16]
«بيش از 12 سال كه شركت در دروس عالية ايشان داشته ام، در اين مدت يك عمل مكروه از ايشان نديدم. بلكه اگر شهبة مراء و جدالي، شهبه غيبت و دروغي... پيش مي آمد حالت نگراني به خوبي از ايشان نمايان مي شد. يادم نمي رود روزي امام در درس تشريف آوردند و به قدري ناراحت بودند كه نفس ايشان به شماره افتاده بود. درس نگفتند و به جاي درس نصيحت تندي نمودند و رفتند. و تب مالتي كه داشتند عود كرد و سه روز درس نيامدند. چرا؟ چون شنيده بودند يكي از شاگردان ايشان درباره يكي از مراجع غيبتي كرده بود.»[17]
«ايشان بعد از فوت آية الله العظمي بروجردي (ره) براي فرار از مطرح شدن نام ايشان به عنوان مرجع تقليد خصوصاً در بين مردمي كه از شهرستانها مي آمدند از منزل خارج نشدند و تنها پانزده روز بعد از وفات ايشان با اصرار شاگردان، بعد از اينكه فاتحه از طرف خيلي از بزرگان گرفته شد، آن هم در جمع طلاب مشهد، فاتحه برگزار كردند و به مسئول اعلان جلسه تذكّر اكيد دادند كه از اعلام نام ايشان خـودداري نمايد»[18]
* چهار شرط ملا صدرا برای شاگردان
* وقتی امام علی(ع) درخواست علامه طباطبایی را اجابت کرد
هنگامي كه از تبريز به قصد ادامة تحصيل علوم اسلامي به سوي نجف اشرف حركت كردم در بين راه همواره به فكر بودم كه چه درسي بخوانم، پيش چه استادي تلمّذ نمايم و چه روشي را انتخاب كنم كه مرضّي خدا باشد. وقتي به نجف رسيدم لدَيَ الوُرود رو كردم به قبّه و بارگاه اميرالمؤمنين (ع) و عرض كردم: «ياعلي! من براي ادامة تحصيل به محضر شما شرفياب شدهام ولي نمي دانم چه روشي را پيش گيرم و چه برنامهاي را انتخاب كنم از شما مي خواهم كه در آنچه صلاح است مرا راهنمائي كنيد.» منزلي اجاره كرده ودر آن ساكن شدم. در همان روزهاي اوّل، قبل از اينكه در جلسة درسي شركت كنم، ناگاه درب خانه را زدند، درب را باز كردم. ديدم يكي از علماي بزرگ است سلام كرد و داخل منزل شد. بعداز گفتگوئي كوتاه فرمودند: «كسي كه به قصد تحصيل به نجف مي آيد خوبست علاوه بر تحصيل، به فكر تهذيب و تكميل نفس خويش نيز باشد و از نفس خود غافل نماند.» اين را فرمود و حركت كرد. سخنان كوتاه و با نفوذ آن عالم ربّاني چنان در دل من اثر كرد كه برنامة آيندهام را شناختم و تا مدتي كه در نجف بودم محضر ايشان را رها نكردم و در درس اخلاقش شركت مي كردم.
* فقط گناه نکنید!