سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چشم انداز مبهم صلح و گرم شدن سنگرهای جنگ!

پس از امیدواری های فراوان درباره پیشرفت روند صلح، بویژه پس از نشست های چند جانبه، گویا بار دیگر در روز های اخیر چشم انداز صلح در هاله ای از ابهام و تردید قرار گرفته است.

به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران،پس از امیدواری های فراوان درباره پیشرفت روند صلح، بویژه پس از نشست های چند جانبه، گویا بار دیگر در روز های اخیر چشم انداز صلح در هاله ای از ابهام و تردید قرار گرفته است.

این تردید نسبت به دست یابی به صلح و ابهام در چگونگی آن از هنگامی شدت یافت که پاکستان برخلاف اظهارات قبلی خود نتوانست که رهبران طالبان را در نشست تعیین شده چهار جانبه صلح حاضر نماید.

حتا تهدید های به ظاهر جدی پاکستان مبنی بر اخراج خانواده های رهبران طالبان غایب در پروسه صلح نیز نتوانست که پای رهبران و نمایندگان طالبان را به میز مذاکره بکشاند.

در این میان فقط گفته می شود که حزب اسلامی حکمتیار اظهار آمادگی نموده اند که برای تحقق صلح و پایان بخشیدن به جنگ با دولت بگفتگو بنشینند.

در راستای همین اعلام آمادگی بازهم گفته می شود که هیئتی از سوی رهبری حزب اسلامی در کابل بسر می برد تا روند گفتگو و مذاکره را پیش ببرد.

هرچند در همین مورد هم، با و جود اعلام خوش بینی ها و نشر گزارش های مثبت، تا هنوز موضع دقیق و رسمی حزب اسلامی اعلام نگردیده است.

به معنای دیگر نتیجه نهایی گفتگو های حزب اسلامی و حکومت نیز تا هنوز مشخص نیست و هر آنچه نقل گردیده است اظهارات غیر رسمی می باشد. بنابراین در همین عرصه نیز ابهام و تردید سایه خود را بر میز مذاکره و گفتگو انداخته است.

در این خصوص، یعنی گفتگوی نمایندگان حزب اسلامی و حکومت دیدگاه های مختلف نیز وجود دارد. اگر چه نمایندگان حزب اسلامی و حکومت نسبت به این نتیجه خوش بین بوده و پیامد های مثبتی را برایش باورمند هستند.

اما منتقدان نیز در این باره دید گاه های ارایه داشته اند. بعضی از کارشناسان بدین باور هستند گرچه هر حرکتی که از جانب گروه های مختلف درگیر برای از میان بردن جنگ صورت بگیرد، ارزنده است و می تواند در راستای کاهش خشونت های خونبار کنونی مؤثر واقع شود.حزب اسلامی حکمتیار نیز هرچند در رویارویی مسلحانه با دولت کابل قرار نداشت، ولی نقش این گروه در جنگ و صلح افغانستان غیرقابل انکار است.

در همین حال برخی از کارشناسان معتقدند با توجه و بررسی سطح قدرت نظامی و سیاسی حزب اسلامی، پیوستن یا نپیوستن این گروه به مذاکرات صلح، نمی تواند تأثیر مهم و تعیین کننده در روند تحقق صلح سراسر و دایمی داشته باشد.

آگاهان نظامی و سیاسی بر این عقیده اند که این اقدام حزب اسلامی متعلق به حکمتیار به هدف دست آوردهای سیاسی و سهیم شدن در ساختارهای سیاسی است. به معنای دیگر حزب اسلامی اکنون به این نتیجه رسیده است که از اهمیت زیادی در جریان معادلات افغانستان برخوردار نیست و به همین دلیل هر از چندگاهی تلاش دارد با مطرح کردن مباحث سیاسی روز از جمله انتقادات شدید از گروه طالبان، نزدیک شدن به عربستان و داعش و در نهایت اعلام آمادگی برای پیوستن به مذاکرات صلح خود را در گردونه مسایل روز کشور مطرح ساخته و آن را حفظ کرده و در واقع این مسایل نوعی تلاش برای ادامه بقا می باشد.

این در حالی است که گروه طالبان در شرایط کنونی چنین به نظر می رسد که طالبان پس از فروپاشی اولیه و بحران داخلی که حتا منجر به جنگ های داخلی خونین گردید ، اینک در پی آن هستند که خود را جمع نموده و دوباره خود را سازمان دهی می نمایند. حتا گفته می شود که نیروهای نظامی خود را برای یک نبرد تعیین کننده و جدی در حال آماده باش قرار داده اند.

راه دوباره طالبان در منطقه دند غوری ولایت بغلان و نیز تداوم جنگ های خونین در ولایت های جنوبی و شرقی هم چنان با شدت جریان دارد. در همین حال مقامات داخلی کشور و نیز مقام های نظامی امریکا از طالبان به عنوان یک تهدید یاد می کنند. تاکید مقام های داخلی بر توانمندی نظامی که بخشی از آن بر مسئله مقابله با طالبان ارتباط می گیرد و اظهارات لوی درستیز اردوی امریکا در طرح جدیدی که قرار است به رییس جمهور این کشور ارائه کند، طالبان افغان را هنوز به عنوان یک تهدید می داند.

در طی روز های اخیر رسانه ها و مقام های داخلی و خارجی بگونه ای صریح یا ضمنی اظهار داشته اند که در بهارِ پیشِ روی و سال روان وضعیت امنیتی در سراسر کشور بویژه در ولایتهای شمالِ کشور بغرنج خواهد شد و نیز بازی هایی جریان دارد که ادامة جنگ را تا سال های آینده در این کشور تضمین می کنـد.

نکته اساسی و قابل این است که در چنین وضعیتی متاسفانه حکومت نه جنگ با طالبان را به نحوِ مطلوب و منسجم و هدفمند به پیش میبرد و نه روند صلح را بصورت جدی دنبال می نماید. حکومت بایستی از میان گزینه های یاد شده باید یکی را انتخاب نماید و اتنخاب هرگزینه بایستی با دقت و  مسئولیت پذیری همراه باشد.

چنانچه هم در گذشته و هم اکنون هرکس و مجموعه ای از صلح سخن می گوید حتا مخالفانِ مسلحِ حکومت. اما هر کسی از نگاهِ خود صلح را تعریف می کند، بدون آن که یک نگرش ملی و جامع در باره آن وجود داشته باشد.

تعاریفِی که از صلح ارایه می شود گاه آن چنان متناقض و ناسازگار است که یکی با دیگری غیرقابلِ جمع می نمایند. پیش شرط های صلح نیز به همان میزان متفاوت و غیرقابل جمع می باشند. در یک دیدگاه طالبان تهدید جدی برای کشور و نظام سیاسی تلقی می گردد که باید با فشار نظامی و یا سیاسی به میز مذاکره کشانده شود و یا سرکوب گردد؛ در همان حال از آدرس شورای صلح جنگ با طالبان جایز شمرده نمی شود. هرچند حکومت وحدت ملی نسبت به دوره کرزی سعی  دارد که نسبت به مسایل کشور از جمله موضوع صلح و جنگ با طالبان دیدگاه منسجم و واحدی داشته باشد. اما حکومت وحدت ملی تاکنون نتوانسته است بنابه دلایل و علل مختلف به این هدف دست پیدا کند.

بدین جهت روش ها و سیاست های حکومت در میان صلح و جنگ با مخالفین سردرگم و بدون برنامه مانده است . برای بیرون آمن از چنین وضعیتی حکومت بایستی به ارایة طرح و برنامه همت گمارد و بیش از جامعه و کشور را در ابهام و تردید قرار ندهد. ابهام در چشم انداز صلح و شدت یافتن جنگ بطور قطع به نفع مخالفین مسلح خواهد بود. تاثیر این وضعیت چندگانه و تعریف نشده سبب خواهد شد که عرصه های اجتماعی و اقتصادی نیز متاثر گردند.

سخن نهایی این که به هرروی صلح ودست یابی به آن یک ضرورت اساسی وحیاتی برای کشورمی باشد جای هیچگونه تردیدی نیست. اما عملیه صلح مانند هررویکرد سیاسی و اجتماعی در یک جاده دو طرفه و عمل دوجانبه تحقق می یابد.

صلح یک جانبه بدون شک نشانه ضعف و ناتوانی و یا زیرپای نهادن منافع و مصالح عمومی بخاطربعضی از اغراض و اهداف غیرملی محسوب می گردد. صلح واقعی فقط از موضع و اعتبارقوی و با عزت قابل تحقق می باشد. تجارب چندین ساله گذشته درباره آنچه که بنام روند صلح خوانده می شود نشان داده است که این ره به ترکستان است و هیچگونه نتیجه و ثمره ای برای تحکیم ثبات و امنیت و تحقق صلح ندارد.

بهترین شیوه برای تحکیم ثبات و امنیت و استقرارصلح در کشور تلاش در جهت حاکمیت قانون، تحقق حکومتداری خوب و تقویت نهادهای قانونی و ملی و قاطعیت در تامین حقوق شهروندان و عدالت و استفاده بهینه از فرصت های مساعد داخلی و بین المللی در مسیراهداف یادشده می باشد. هم چنین انسجام بخشیدن به ساختار های امنیتی و تقویت نیروهای امنیتی در دفاع از کشور و نظام سیاسی باید بیش از همه توجه صورت گیرد.

انتهای پیام/

برچسب ها: افغانستان ، جنگ ، صلح
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.