سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اروپا و آمریکا فقط به دتبال محکوم کردن حوادث تروریستی؛

رمزگشايی از حملات بروکسل،" خط قرمز"دستگاههای امنيتی غرب

اروپای واحد همچنان در شوک ناشی از حملات تروريستی اخير بروکسل قرار دارد.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، اروپای واحد همچنان در شوک ناشی از حملات تروريستی اخير بروکسل قرار دارد. مقامات آمريکايی و اروپايی يکی پس از ديگری اين حملات را محکوم کرده و آن را نمادی از جنگی می دانند که ميان غرب و تروريسم آغاز شده است؛ جنگی که می توان از آن تحت عنوان منازعه "غرب " با بخشی از خودش نام برد.


با توجه به بافت و ترکیب حوادث اخير بروکسل چندان سخت به نظر نمی رسد! سبک و سياق حملات تروريستی بروکسل به مانند ده ها حمله انفجاری و انتحاری مشابه داعش و ديگر گروه هاي تکفيری در ديگر نقاط دنيا بوده است، با اين تفاوت که به واسطه رخ دادن اين حملات در قلب سياسي اروپا، اين حملات بيش از پيش مورد توجه تحليل گران قرار گرفته است. به راستی چه اتفاقی در بروکسل رخ داده است؟ شاه کليد حل معمای بروکسل دقيقا کجاست؟ چرا رسانه های غربی بيش از آن که به تفسير حوادث بروکسل بپردازند به توصيف آن مشغول هستند؟

اين ها سئوالاتی است که با مقداری نکته سنجی و موشکافی  در آن ها می توان شاکله کلی  پازل هزار تکه ای که غرب در صدد تکميل آن است را دريافت. در اين خصوص نکات و ابهاماتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنارشان  گذشت. رخدادهای اخير در بروکسل در عرض حوادث تروريستی سال گذشته حتما در تحولات میدانی پاريس تعريف می شود. منشا اين حملات تروريستی در ظاهر يکسان بوده و ناشی از فعاليت گروه های تکفيری در داخل خاک اروپا بوده است.


 حتی شکل و نوع انجام عمليات تروريستی بروکسل  و چند مرحله ای بودن آن ها نشان از تبعيت تروريست ها از همان فرمول اجرا شده در جريان حملات تروريستی پاريس دارد، اما انطباق حملات تروريستی بروکسل و پاريس (اقدامي که اين روزها رسانه های غربی صورت می دهند) تنها مربوط به سناریوی ماجراست نه رمزگشايی از چرايی آن! به ترجمه بهتر، رسانه ها و سياستمداران غرب اين روزها به جای تمرکز بر محتوا و ماهيت حملات تروريستی بروکسل، روی به جنبه توصيفي آن آورده اند.

"تحليل و رمزگشايی از حملات بروکسل" احتمالا خط قرمزی است که دستگاههای امنيتی غرب بار ديگر آن را در قبال رخدادهای اخير در نظر گرفته و مانع از عبور رسانه های خود از اين خط قرمز مي‌شوند. در خوشبينانه ترين نگاه ممکن، متغییرهای تحولات بروکسل می تواند معلول قصور و اهمال دستگاه های امنيتی غرب نسبت به "تروريست های بواقع بی نقاب بوده است. 

اين روزها مناسبات امنيتی اروپا تحت تاثير اقدامات غیر انسانی و ددمنشانه تروريستی بروکسل(بهمان گونه بدتر و فجیع تر در خاورمیانه) و ديگر حوادث مشابه در طول دو سال اخير دستخوش تحولاتی اساسی گرديده است.  "امنيت" به عنوان حداقلی  ترين نيازی است که شهروندان اروپايي آن را در زندگي روزمره فردي و اجتماعي خود بايد حس کنند، اين روزها به حلقه مفقوده و معمايي تبديل شده است که کمتر کسی قدرت تجزيه و تحليل آن را دارد. در اين ميان سياست های امنيتی جاری و گذشته در اروپای واحد در شکل گيری بحران امنيت در اين مجموعه دخيل بوده است. 


آنچه مسلم است اين که در اين خصوص لازم است درک صحیح تری  نسبت به حوادث بروکسل و اتفاقات پیش رو  در قاره اروپا صورت گيرد.  بی تفاوتی نهادهای امنیتی اروپا در قبال تقويت جريانهای راست افراطی و فاشيسم نوين و متعاقبا حمايت اين دستگاه‌ها از گروههای تکفيري در منطقه و نظام  بين الملل و چراغ سبز نهادهای امنيتی غرب برای حيات بيش از ده ساله اين جريانهای افراطي در داخل خاک اروپا و در نهايت حمايت های تسليحاتی کلان کشورهايی مانند فرانسه، انگليس و آلمان(که سالهاست به پرورشگاه جوانان  فرا رادیکال تبدیل شده است) از رژيم های ديکتاتوری عربی در منطقه(بویژه آل خلیفه و آل سعود، نتيجه ای جز تقويت دو جريان تکفيری و راست افراطی در غرب نداشته است. به عبارت بهتر، کليت حيات جريانهای تکفيری و تروريستی در داخل خاک اروپا خود موضوعی است که نياز به کنکاش و تحقيق دقيق و مضاعف دارد. 


 هم اکنون بخش بزرگی از قاره سبز  با ساختار امنيتی  نامتجانسی مواجه است که خود در ايجاد آن نقش داشته است. بديهی است  در چنين شرايطی تمرکز بر چرايی و ماهيت حوادث صورت گرفته، خط قرمز امنيتی کشورهای غربی محسوب می شود. چنانچه تحليل گران خبره مسائل امنيتی از جمله ادوارد اسنودن، افسر سابق آژانس امنيتي آمريکا اذعان کرده اند، رویدادهای خرابکارانه چند روز گذشته در بروکسل قابل پيشگيری و حتی قبل پیش بینی بود و عوامل اين حوادث می توانستند قبل از اين که به هدف خود دست يابند از سوي دستگاه هاي اطلاعاتی در غرب دستگير شوند.


 با اين حال قائله شوم و قبیح بروکسل نشان داد که ساختارهای امنيتي در دنیای امروز غرب علاقه چندانی نسبت به مهار تروريست های برچسب دار و تکفيری در خاک خود ندارند! شاید اين بی تفاوتی می تواند ناشی از ميل ذاتی رویه امنيتی غرب مبنی بر تقويت اسلام ستيزی و حتما اسلام گریزی در اروپا باشد. اگر وقایع تروريستی در بروکسل و پاريس را در کنار رشد جريان‌های راست افراطی(جريان‌های ضد مهاجرت و ضد اسلامي ) در غرب قرار دهيم، به خوبی اين بازی پيچيده را لمس خواهيم کرد؛ بازي پيچيده ای که دستگاههای سياسی و امنيتی غرب همچنان به هدايت و مديريت آن مشغول هستند وبه نظر می رسد در راستای منتفع کردن منویات دولتمردان خویش این سوء مدیریت حداقل در میان مدت ادامه خواهد داشت.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.