به گزارش خبرنگار
سایر حوزه های گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان
وقتی دین اسلام را پذیرفتم و به عقد پیمان در آمدم دوست داشتم همنام همسر
امام حسین (ع) باشم به همین دلیل با افتخار نام لیلا را برای خودم انتخاب
کردم .
خانم تاتسیانا ایلیو شنکو پرتابگر بلاروس که با ازدواج با
پیمان رجبی دو و میدانی کار کشورمان هم اکنون برای ایران وزنه پرتاب می کند
این جمله را با غروری خاص بیان می کند .
آشنایی در اردوی ورزشی ، ازدواج در بوشهر آشنایی
لیلا رجبی با همسرش (پیمان) در یک اردوی ورزشی در بلاروس بود و همین
سرآغاز آشنایی او با دین اسلام شد و قرار شد مدتی را سپری کنند تا تصمیم
قطعی خود را برای ازدواج بگیرند. پیمان رجبی که از قهرمانان دوومیدانی کشور
است از سن 14 سالگی و پس از رشته ورزشی بسکتبال به این رشته تشویق شد و
عناوین قهرمانی و موفقیتهای متعددی را برای کشورمان کسب کرده است.
لیلارجبی
پرتابگر وزنه تیم ملی کشورمان در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان
در این خصوص گفت: حضور در آن اردو زمینهساز ازدواج موفق ما شد و نیاز بود
حالا که تاتسیانا پذیرفته به ازدواج با من فکر کند او را با کشورم، آیین و
رسومش آشنا کنم. به همین دلیل و از آنجا که از کودکی برای انجام هر کار
قاطعی تمام سعی خود را به کار میگرفتم تلاش میکردم که خواستگاری ام به
نتیجه مثبت برسد و خدا را شکر چنین هم شد.
وی افزود: متولد سال
1362 در بلاروس هستم که عشق، من را به کشور ایران روانه کرد. در
خانوادهای چهار نفری زندگی کرده ام و یک برادر دارم و از آنجا که در سن
14 سالگی برای ادامه تحصیل در مدرسه ورزش به پایتخت بلاروس رفته بودم دوری
از خانواده را تمرین کرده ا و اکنون در ایران با وجود دلتنگی برای میهنم
به ایران و ایرانیها وابسته شده ام و از این انتخاب شادمان هستم.
لیلا
رجبی از سال اول زندگی مشترک با پیمان رجبی به نیکی یا دمی کند و می گوید :
سال اول در کنار خانواده شوهرم در بوشهر وبودم و هنوز خاطرات خوب اون سال و
زندگی در کنار خلیج فارس تو ذهنم مانده است .
اتفاقی پرتابگر شدم لیلا
رجبی در باره شروع کارش در دو و میدانی می گوید : رشته ورزشی پرتاب وزنه
را از 14 سالگی شروع کردم زیرا در دوران کودکی به ورزش خاصی فکر نمیکردم و
یکی از معلمانم استعدادم را در این ورزش کشف کرد. پس از یک تست فعالیتم
در این رشته ورزشی آغاز شد و از آنجا که در بلاروس به این ورزش و دو
ومیدانی اهمیت زیادی داده میشد در مسابقات متعددی شرکت کردم و موفقیت خوبی
به دست آوردم.
قبل از ازدواج درباره آداب و سنن ایرانیان تحقیق کردم زمانی
که تصمیم گرفتم به خواستگاری پیمان پاسخ مثبت بدهم شروع به تحقیق در مورد
ایران و آداب و سنن آن کردم، ضمن اینکه تا حدودی به زبان فارسی اشراف پیدا
کرده بودم و از همه مهمتر در مورد دین اسلام کتابهای متعددی را خوانده
بودم. قرار بود زندگی مشترکمان را در بوشهر آغاز کنیم. به همین دلیل توسط
یکی از روحانیون بوشهر به دین اسلام پیوستم و همنام همسرامام حسین (ع) شدم و
پس از آن مراسم عروسیمان برگزار شد.
یک سال نخست زندگیمان را در بوشهر بودیم و همین باعث شد که من عاشق غذاهای جنوبی بشوم و روش پخت آنها را از مادر شوهرم یاد بگیرم.
قلیه ماهی را خیلی دوست دارم قلیه
ماهی غذای محبوب من است و حالا که به تهران آمدهایم پیمان و مهمانهایمان
نیز از دستپخت من زمانی که این غذا را درست میکنم تعریف میکنند. البته
از نظر من تمام غذاهای ایرانی خوشمزه هستند مثل زرشک پلو با مرغ، کوفته
و...
اصفهان و شیراز را خیلی دوست دارم لیلا
رجبی شهرهای ایران را هم مانند غذاهای آن دوست دارد و از میان آنها به
اصفهان و شیراز به دلیل بناهای تاریخیشان علاقه خاصی دارد اما از آنجا که
زندگی دو نفره آنها به ورزش گره خورده است، فرصت زیادی برای آشپزی کردن و
مسافرت رفتن ندارند و بیشتر این تفریحات را به زمانهای استراحت بین فصل
مسابقات اختصاص میدهند.
زندگی ورزشی در
این مدتی که در ایران زندگی کردهام برای تمرینات مربی نداشتهام و به
تنهایی خود را برای مسابقات آماده کردهام، با این حال در تمام سالها
رکورددار پرتاب وزنه بوده و در مسابقات بعدی موفق به جابه جایی رکوردهایی
که از آن خودم بود شدم. با ورودم به ایران در زمستان سال 1386 و با شرکت در
مسابقات داخل سالن موفق به کسب مقام نخست و جابه جایی رکورد ایران شدم.
پس
از آن به تیم ملی دعوت و نخستین مسابقات برون مرزی را در سال 1388 و در
کشور چین تجربه کردم که با کسب دو مدال برنز به کشور بازگشتم. بعد از آن
موفقیت، در همان سال بازیهای داخل سالن ویتنام را پیش رو داشتم که با
دریافت مدال طلا و عنوان نخست باز هم موفق به جابه جایی رکورد خودم شدم و
سپس در زمستان همان سال در مسابقات قهرمانی آسیا که باز هم داخل سالن بود
مدال طلا را از آن خود کردم و کسب مدال برنزش در مسابقات گوانگ ژو نیز
مربوط به همان سال بود.
در سال 1389 در مسابقات قهرمانی غرب آسیا در سوریه شرکت کردم و به مدال طلا دست پیدا کردم.
سال
2011به همراه پیمان در مسابقات قهرمانی آسیا در ژاپن شرکت کردیم و هر دو
به مدال برنز دست یافتیم . دوباره در همان سال به مسابقات قهرمانی آسیا و
داخل سالن در چین راه یافتم که ضمن کسب مدال نقره، سهمیه بازیهای المپیک
را نیز دریافت کردم.
سال 1392 در مسابقات باشگاهی لیگ مرحله اول ضمن جابه جایی رکوردم ورودی مسابقات جهانی را نیز به دست آوردم .
خاطرات بسیار زیبایی از ایران دارم لیلا
رجبی ، ایرانیان را مردمی بسیار صمیمیمعرفی میکند که خاطرات زیبا و به
یاد ماندنی را در ذهن او رقم زدهاند. هر بار که برای فردی در نقطهای از
کشور اتفاق ناگواری میافتد و هر ایرانی به نوبه خود از هر نقطه کشور به
کمک میشتابد، این خصلت خوب ایرانیان برایش پررنگتر میشود و از اینکه
این کشور مسلمان را برای زندگی انتخاب کرده است خوشحال میشود اما با همان
لهجه شیرینش میگوید: در کنار تمام خوبیهای مردم ایران این بدقولی کردنشان
در برخی موارد است که مرا ناراحت میکند وگرنه تمام ایران و ایرانیان را
صمیمانه دوست دارم.
انتخابی درست داشته ایم پیمان
و لیلا رجبی تمام لحظات زندگیشان را شیرین میدانند و کسب عناوین
قهرمانی و برافراشتن پرچم سه رنگ ایران برایشان بسیار با ارزش است. پیمان
رجبی هم از این انتخاب بسیار خرسند است و هر بار که زرشک پلو با مرغ و
غذاهای جنوبی که دستپخت لیلاست را میخورد به خودش میبالد که همسر بلاروسی
او در کنار سوپهای وطنی اش غذاهای ایرانی را هم به این خوشمزگی درست
میکند.
انتهای پیام/