سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رئیس رسانه ملی:

تریبون در اختیار برخی قرار می دهیم، پشت همان تریبون می‌گویند صداوسیما نظر ما را پخش نمی کند!

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  16 ماه از دور جدید فعالیت‌های رسانه ملی و ریاست دکتر محمد سرافراز می گذرد و بدیهی است ریاست بر سازمانی که کسوت رسانه ملی را بر تن دارد و به عنوان یک ابر رسانه و رسانه مرجع و محل رجوع میلیون‌ها ایرانی است، بسیار متفاوت با سایر سازمان‌ها و نهادهای کشور است.
 
طبیعی است در تغییر مدیریتی رسانه ملی با یک تغییر و جابه جایی ساده مدیریتی روبرو نیستیم، بلکه با یک جریان و گفتمان تازه مواجه‌ایم که در افق و چشم انداز تک تک مخاطبان به دیده نقد می‌نشیند و مورد سنجش قرار می‌گیرد، خاصه این که رئیس جدید رسانه ملی از تغییر و تحولات تازه‌ای سخن گفته باشد که قرار است رسانه ملی را در تراز رسانه جهانی قرار دهد.
 
انتظار طیف عظیمی از مخاطبان این رسانه فراگیر و ملی برای تغییر در محتوا، فرم و عملکرد سازمان صدا سیما از یک سو، و مقابله با کارشکنی ها و بحران‌های مختلف به‌ویژه مالی از سوی دیگر سالی سخت را برای رئیس جدید صداسیما رقم زد.
 
سرافراز آمده بود تا سامان به این سازمان بزرگ بدهد و آنچه سال‌ها دل طلب از جام جم می‌کرد را به ارمغان آورد.
 
اینک صمیمانه به گفت و گو با او نشسته‌ایم تا آیینه‌‌ای در برابر این جام جم بگذاریم و با تکیه بر پرسمان خویش از گفتمان تازه رئیس رسانه ملی، میزبان پاسخ‌های او باشیم.
 
یکی ازمهمترین چالش هایی که رسانه ملی در سال های اخیر با آن مواجه بوده، بحران مالی و کسری بودجه است که بارها از زبان جنابعالی و دیگر مدیران مطرح شده است که تاثیرات این بحران برمناسبات تولید وحتی وضعیت حقوقی کارمندان سازمان نیز قابل رد یابی است. جنابعالی دلایل و ریشه های این بحران مالی را در چه می بینید؟
 
به نظرم کسری بودجه سازمان دو دلیل عمده دارد؛ یکی نگاه دولت نسبت به رسانه ملی است بدین معنی که معمولا دولت ها گمان می کنند رسانه ملی یک مجموعه جدا و مستقل از آنهاست که نیازهای دولت‌ها را به شکل واقعی و مطلوب برآورده نمی کند، البته این نگرش و مواجهه دولت با رسانه ملی، همواره افت و خیزهایی داشته و به یک شکل واحد نبوده است. در مدت بیش از 20سالی که در سازمان صدا و سیما مشغول هستم، چهار رئیس جمهور را درک و تجربه کردم و در واقع با چهار نوع دولت سرو کار داشتم، اما به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صدا و سیما نسبت به دولت‌های قبلی بیشتر است وهم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدود ترازدولت های قبلی است. ازهمان روزهای اولی که مسئولیت سازمان را به عهده گرفتم، سعی کردم به دلیل مصالح نظام با دولت همراهی و کمک کنیم که وظایفش را به درستی انجام دهد. رسانه ملی در این زمینه تلاش بسیار زیادی کرد و موفقیت های خوبی هم کسب نمود، حتی در دوره جدید تلاش شد تا حجم بالایی از برنامه های زنده برای بازتاب عملکرد دولت طراحی و اختصاص یابد و حتی برای کسانی مثل سخنگوی دولت، تریبون زنده هم فراهم شد که اینها در گذشته سابقه نداشته است. مثلا اگر آمار سال 94 را با سال های قبل از آن مقاسیه کنیم، متوجه می شویم که در این دوره، سازمان امکان و فرصت تریبون به رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت را بیشترداده است ولی مشاهده می‌شود هرچقدر که رسانه ملی‌، زمان و تریبون بیشتری در اختیار دولت قرار می دهد برخی از اعضای هیئت دولت توقعات بیشتری از رسانه ملی را مطرح می کنند و بعضا به گونه‌ای رفتار می‌شود که گویی بودجه صدا و سیما در گِرو آن هاست که خب این روش درستی نیست و فشار زیادی را به صدا و سیما وارد کرده است. دلیل دوم به خاطر کمک هایی بود که ازسویی دولت قبل به صدا و سیما می شد که در بودجه صدا و سیما منظور نمی شد، لذا هیچ وقت آمار و رقم بودجه صدا و سیما به شکل واقعی نبود. مثلا قبل ازسال 92 مخارج سازمان دو هزار و هفتصد میلیارد تومان بود که سازمان حدود دو هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه کرد در حالی که بودجه مصوب صدا و سیما شامل کمک دولت و درآمد های سازمان حدود 1800 میلیارد تومان بود، این هم یکی از مشکلات سازمان بود. دولت فعلی هم قول داد که برای سال آینده، بودجه صدا و سیما را واقعی ببیند که متاسفانه این کار را نکرد. این دو دلیل عمده است که موجب فشار مالی بر سازمان صدا و سیما شد.
 
آقای دکتر درباره تاثیرات این کسری بودجه بر وظایف ذاتی رسانه کمی توضیح دهید، اینکه این بحران مالی چه اندازه به عنوان عامل بازدارنده بر عملکرد و انجام وظایف رسانه ملی تاثیرگذار است؟
 
وقتی یک سازمان رسانه‌ای مانند صداوسیما، با کسری بودجه و کمبود منابع مالی مواجه می شود، طبعا نمی تواند آن مقداری که لازم و مطلوب است تولیدات داشته باشد که این افت هم جنبه کیفی خواهد داشت و هم کمی. البته تلاش شد که این اتفاق نیفتد. این را هم در نظر بگیرید که با انبوهی از رسانه‌های متخاصم و مخالف با صدا و سیما نیز مواجهه هستیم که تلاش می‌کنند تا ازاعتباررسانه ملی کم کنند، اما خوشبختانه علی رغم مشکلات مالی و فشارهای درونی و بیرونی، تلاش شد تا اعتبار رسانه ملی حفظ شود و ضمن اینکه در مقاطعی یا مواردی مثلا در برخی از شبکه ها یا برنامه ها، بر این اعتبار افزوده شد که خوشبختانه با افزایش مخاطب هم روبرو شدیم. بی شک اگر با مشکلات مالی مواجه نباشیم و بتوانیم نیازهای مالی سازمان را در ابعاد مختلف تولید محتوا و فنی برطرف سازیم، آینده‌ای به مراتب بهتر را برای رسانه ملی شاهد خواهیم بود. رسانه‌ای که خواهد توانست گوی سبقت را از رقبای خود در حوزه‌های تولید و نیز محتوا برباید و امواج شبکه‌های ماهواره‌ای را کم فروغ سازد.
 
اخیراً شاهد برخی از اخبار ضد و نقیض در رسانه ها و بعضا افکار عمومی درباره افزایش بودجه صدا و سیما و کمک دولت به سازمان هستیم، مثلا برخی از افزایش 35 درصدی بودجه صدا وسیما در سال آینده سخن گفته‌اند، این در حالی است که مسولان رسانه ملی از افزایش ناچیز این بودجه می گویند. پاسخ روشن جنابعالی درباره این اخبار و آمار متناقض چیست؟
 
به نظرم مدارک و دلایل روشنی وجود دارد و می توان با رجوع به عدد و رقم‌های آماری، میزان واقعی افزایش بودجه را اثبات کرد. واقعیت این است که سازمان مدیریت و برنامه ریزی، بودجه جاری صدا و سیما را برای سال آینده حدود 8 درصد اضافه کرده و این در حالی است که دولت اعلام کرده برای افزایش حقوق ومزایای کارکنان دستگاههای دولتی باید تا 12 درصد افزایش حقوق در نظر گرفته شود. با فرض اینکه کمکی که دولت می کند صرفا برای تامین و ترمیم حقوق کارکنان باشد بازهم 4 درصد کمتر از مصوبه دولت است و من بارها اعلام کردم که این افزایش 8 درصدی، کفاف تامین حقوق کارکنان و بازنشسته های سازمان را هم نمی دهد و ما باید مبلغی بر آن اضافه کنیم تا فقط بتوانیم حقوق را پرداخت کنیم، کسری بودجه در حوزه برنامه سازی که جای خود دارد. نکته دیگر اینکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی به شکل یکطرفه و دراتاق های دربسته، تصمیم گرفته که درآمدهای بازرگانی صدا و سیما را به شدت افزایش بدهد که هم در سال گذشته و هم امسال این اتفاق افتاده است. در واقع وقتی می گویند بودجه اضافه شده، به این معنی است که ما را مکلف کردند که مدام درآمدمان را از طریق آگهی‌ها بالا ببریم.از سویی دیگر، دولت در حالی که خودش در حالت رکود به سر می برد و بسیاری از پروژه ها تعطیل و نیمه تعطیل یا متوقف است، سازمان صدا و سیما مکلف به افزایش درآمد می شود. در واقع سازمان مدیریت و برنامه ریزی می‌تواند درآمد سازمان را 300 درصد اضافه کند و با کمک مالی خودش جمع بزند بعداعلام کندکه بودجه صدا و سیما مثلا 200 درصد اضافه شده است!
 
خب این یک محاسبه غیر منطقی و غیر واقعی است که متاسفانه دو سال است که دارد اتفاق می افتد. در قسمت تملک دارایی ها نیز امسال تنها یک سوم آنچه که در مجلس تصویب شده به صدا و سیما پرداخت شده است. این در حالی است که رسانه ملی در دوران گذار از تکنولوژی آنالوگ به دیجیتال و توسعه انواع تجهیزات دیجیتال مثل فرستنده ها و تبدیل آن به شبکه ها از پخش معمولی به پخشHD قرار دارد و برای طی کردن این دوران گذار به بودجه های عمرانی کلانی نیاز دارد. همچنین تکمیل ارسال سیگنال‌های تلویزیونی از طریق فیبر نوری و مواردی دیگر از این قبیل، سازمان را مکلف به انجام توسعه های زیرساختی مهمی می کند و اهل فن نیز بر ضرورت این تغییرات فنی اذعان دارند ولی متاسفانه در این بخش شاهد کاهش بودجه برای سال آینده هستیم. البته من باور دارم که این مشکلات در مجلس و با همکاری نمایندگان دلسوز حل خواهد شد و مجلس کاملا مطلع است و درک می کند که باید پوشش فرستندهای رادیویی و تلویزیونی کامل شود و تجهیزات دیجیتالی جدید نصب گردد تا امکان بهره برداری بهتری فراهم شود. سازمان باید به سمت استقلال بیشتر درحوزه ماهواره و سیگنال رسانی برود که همه اینها نیاز رسانه ملی به بودجه عمومی را ضروری می سازد.
 
صدا و سیما منتقدانی دارد که او را به جانبداری سیاسی متهم می کنند که طبق بررسی‌های روابط عمومی سازمان اکثر این انتقادها ناظر به عملکرد رسانه ملی نسبت به موضوع برجام و توافق هسته ای بوده‌است. شما چه پاسخی در دفاع از عملکرد رسانه ملی نسبت به این انتقادها دارید؟
 
بخشی از نقدهای وارده به عملکرد رسانه بر مبنای طرحی از پیش تعیین شده برای فشار روانی – تبلیغاتی انجام می‌شود که ما آن را واقعی و صادقانه نمی دانیم. در زمینه برجام هم همینطور بوده است. قبلا هم توضیح دادیم که سازمان در مقاطعی و به شکل یکطرفه دیدگاه هیئت مذاکره کننده را مطرح می کرد. اما از مقطعی که امریکایی ها شروع به موضع گیری منفی و فضاسازی درباره برجام کردند، صدا و سیما نیز دیدگاه‌های انتقادی را پخش کرد. خصوصا اینکه مقام معظم رهبری توصیه هایی به هیات مذاکره کننده داشتند و ابراز بی اعتمادی نسبت به طرف آمریکایی کردند، که خب ما وظیفه داشتیم آن را تبیین کنیم. ولی عمده انتقاد‌های مطرح شده در صداوسیما در خصوص دیدگاه ها و مواضعی بود که از سوی طرف غربی و آمریکایی اعلام می‌شد، منتقدان ما اصرار داشتند که فقط حرف‌ها و مواضع تیم مذاکره کننده پخش شود و به هیچ وجه حرف منتقدان غربی و داخلی پخش نشود که ما آن را قبول نداشتیم و هیچوقت زیربار آن هم نرفتیم. امروز درستی این سیاست و شیوه ای که رسانه ملی در پیش گرفته بود، برهمگان روشن است برای اینکه طرف های آمریکایی نشان دادند که واقعا قابل اعتماد نیستند و به همه تعهداتشان عمل نمی کنند. در واقع بیشتر در پی ایجاد دوگانگی و دو قطبی کردن جامعه ایران از طریق این اهرم ها هستند. به جای اینکه به تعهدات خود عمل کنند به دنبال تخریب و شکاف بین نیروهای سیاسی در داخل هستند.از سویی دیگر تاکید می‌کنم که صدا سیما یک رسانه ملی و فراگیر است که مواضع فراحزبی و فراجناحی دارد.
 
مثلا در پخش اخبار یا برنامه های گفتگو محور همیشه تاکید داریم که وقتی پای انتقاد از یک نهاد و سازمانی مطرح است، صاحب و متولی آن باید وارد گفت‌‌و‌گو شود و نظرش مطرح شود تا یک فضای دو طرفه در اخبار و مباحثه ها حاکم شود. البته من به هیچ وجه مدعی نیستم که در این زمینه هیچ اشتباه و خطایی صورت نگرفته و همه اخبار و گزارش ها و برنامه های ما جانب عدالت و دوسویه بودن را رعایت کرده، اما سیاست کلی ما در رسانه ملی بر بسترسازی عادلانه است. این را هم بگویم که اکثر وزرا و مسئولانی که من می شناسم و در جریان دیدگاه آن‌ها هستم، نگاه و موضع منصفانه ای نسبت به عملکرد صدا و سیما دارند و در هر مورد اگر سیاست و برنامه‌ای داشتند، صدا و سیما با آنها همکاری و همراهی داشته است.
 
اما برخی که در بیرون از دولت قرار دارند و مشاور هستند، نظرات تندی بر علیه صدا و سیما ابراز می کنند. به عنوان مثال باید گفت صدا و سیما تریبون در اختیار این افراد قرار می دهد و او پشت همان تریبون نیز می‌گوید که صدا و سیما نظر ما را پخش نمی کند! خب کسی که منصف باشد متوجه می شود که اینگونه نقدها از سر بی انصافی و بی اخلاقی است. و از سوی دیگر بیانگر این موضوع است که صداوسیما تریبون در اختیار منتقدان خود نیز قرار می‌دهد.
 
در برخی از رسانه‌ها تحلیل هایی از این دست ارائه می‌شود که به دلیل افزایش ممنوع التصویر یا ممنوع الکار شدن برخی هنرمندان ، آنها جذب شبکه های ماهواره ای می شوند، البته چنین مطالبی بیش از آنکه تحلیل باشد به شایعه نزدیک است، ولی خواستم از زبان شما مرز بین این شایعه و واقعیت را بشنویم.اینکه اگر فردی ممنوع التصویر است رسانه ملی تا چه اندازه در آن نقش داشته و دارد؟
 
سیاست سازمان نسبت به هنرمندان جذب حداکثری است و ان‌شاالله در سال آینده ساماندهی جدیدی در این زمینه خواهیم داشت. اولا من به مسئولان مربوطه تاکیدکردم تا همه هنرمندان به ویژه هنرمندانی که از سال‌های گذشته با سازمان همکاری داشتند و قبل از بحران مالی از صدا و سیما طلبکار بودند شناسایی شده و به امورشان رسیدگی شود و طلب های آن‌ها پرداخت شود. در خصوص مراودات با هنرمندان نیز یکسری روش های جدید را در دست بررسی داریم که وقتی به نتیجه رسید، اعلام خواهیم کرد. باورمان بر این است که باید فضا را به گونه‌ای آماده ساخت که هنرمندان بتوانند در آن و براساس معیار‌های جامعه فعالیت کنند. این خبر سازی ها و شایعه پراکنی‌ها نیز بیشتر از سوی سایت ها و رسانه های بیرونی مطرح می شود که خیلی از مطالب آن‌ها واقعی نیست. این را هم بگویم وقتی که مسئولیت رسانه را پذیرفتم، با لیست بلندی از افراد ممنوع التصویر مواجه بودم که از سوی دستگاه‌های خارج از صدا و سیما توصیه شده بود که آنها در برنامه ها حضور پیدا نکنند. بنابراین جلساتی دراین موارد گذاشتیم و پرونده ها را بررسی کردیم که متوجه شدم برخی از آن‌ها ایراد دارد، لذا دستور پیگیری دادم که نظرات دستگاه‌هایی که این احکام را صادر کردند، به شکل مکتوب و رسمی گرفته شود تا نسبتش با صدا وسیما مشخص شود وآن ها باید مسئولیت نظر خود را بپذیرند. خوشبختانه امروز خیلی از این مشکلات حل شده و ما روابط کاری و دوستانه خوبی با این هنرمندان داریم، هرچند صدا و سیما پایبند به ضوابط و شرایط قانونی در این زمینه است و آن را گوشزد می کند و اگر کسانی بخواهند معیارها و ضوابط را رعایت نکنند و از چارچوب ها خارج شوند، طبعا سازمان اعمال نظرخواهد کرد.
 
از جمله نقدهایی که به عملکرد صدا و سیما می شود مربوط به تعدد شبکه‌‌های تازه تاسیس است که برخی آن را صرفا یک رشد کمی دانسته که موجب افت کیفی برنامه ها و بالطبع کاهش مخاطب شده است. نظر جنابعالی نسبت به این انتقاد چیست؟
 
بنده قبل از اینکه به عنوان مدیریت رسانه ملی قبول مسئولیت کنم، همواره بر این نکته تاکید داشتم که اگر یک شبکه جدید می خواهد راه بیفتد باید زیر ساخت های فنی، نیروی انسانی متخصص و کارشناس و پاسخ به این سوال که راه اندازی یک شبکه چقدر می‌تواند خلایی را پر کند، انجام شود و از سویی دیگرمنابع مالی آن نیز تامین شود و بعد اقدام به راه اندازی و تاسیس شبکه شود. به نظرم در یک مقطعی به دلیل نگرانی هایی که از گسترش شبکه های ماهواره ای احساس می شد، تاسیس این شبکه ها با شتاب زدگی انجام گرفت که همه این ملاحظات درآن رعایت نشده بود. به همین دلیل ما سعی کردیم شبکه هایی که ماموریت های مشابه ای دارند را با هم ادغام کنیم تا بتوانیم از این ظرفیت ها بهتر و بهینه تر استفاده کنیم و اگر قرار بر تاسیس شبکه جدید است حتما باید این ملاحظات را در نظر بگیریم. در واقع برای راه‌اندازی شبکه جدید 4 اصل باید رعایت شود: 1- نیروی انسانی ماهر و کارآمد؛ 2- زیرساخت فنی و تجهیزات لازم؛ 3- ماموریت مشخص و محدود برای شبکه؛ 4- بودجه لازم. برخی به شبکه تهران اشاره می‌کنند که در این دوره راه‌اندازی شده است، باید بگویم این شبکه همان شبکه HD است که به دلیل وسعت و اهمیت استان تهران تبدیل به شبکه تهران شده است. در واقع، سعی کردیم قبل از انتخابات 7 اسفنداین شبکه راه‌اندازی و خلاء آن را پر کنیم. این را هم بگویم شبکه هایی که ماموریت های مشابه و مخاطب کم دارند در ارزیابی های سازمان مورد بررسی قرار می‌گیرند و در صورت لزوم ادغام خواهند شد.
 
با توجه به شرایط مالی سازمان و برخی مشکلات در حوزه تولید محتوا، ارزیابی خود را از نیروی انسانی و نیز وضعیت حقوق کارکنان بفرمایید. به اقداماتی که در مسیر بهبود این وضعیت انجام شده نیزاشاره بفرمایید.
 
شاید برخی از نیروهای انسانی سازمان توانمندی لازم را نداشته باشند مثل بسیاری از سازمان ها و نهادهای دیگر که باید کمک کرد تا ظرفیت ها و استعدادهای آنها بالفعل و شکوفا شود، اما صدا و سیما اتفاقا از جمله نهادهایی است که از حضور نیروهای باسواد و خلاق و صاحب ذوق بهره می برد که بخشی از آن را در تولید برنامه های پرمخاطب شاهد هستیم. در ارتباط با حجیم بودن سازمان و تعداد بالای نیروی انسانی این یک حقیقت است و صدا و سیما یکی از پر کارمند ترین نهادهاست، اما از حیث بودجه و نظام حقوقی از دو سال پیش 70 درصد و از امسال هم 14 درصد حقوق‌ها اضافه شده است. امسال نیزعلی رغم تمام مشکلات بودجه ای، هر ماه پیش از ورود به ماه جدید حقوق ها پرداخت شده است، از جمله در هفته سوم اسفند که حقوق، معوقات و پاداش کارکنان پرداخت شده و این به خاطر تدبیری بوده که سازمان اندیشیده و نگذاشته است حوزه تولید و برنامه سازی و حوزه حقوق ودستمزد آسیب ببیند یا حتی با یک روز تاخیر پرداخت شود. این نکته را هم توضیح دهم وقتی دولت حاضر نیست کمک در حد نیاز ضروری را به سازمان انجام دهد و به حداقل قناعت می‌کند، سازمان به این فکر می‌افتد که درآمدش را اضافه کند. من همیشه این مثال را زدم که کمک دولت به صدا و سیما به اندازه هزینه ایجاد11 کیلومتر از اتوبان تهران ‌‌‌ـ شمال است که هنوز به پایان نرسیده است. در واقع کل کمک دولت به صدا و سیما دریک‌سال با توجه به ارزش فرهنگی آن و این همه توقعی که از آن وجود دارد و هزینه های بالا در تولید برنامه، خرید تجهیزات ماهواره ای و خرید برنامه‌هایی ورزشی در جام جهانی و المپیک و تامین مالی دفاتر خارج از کشور و هزاران هزینه ریز و درشت دیگر به اندازه احداث11 کیلومتر از اتوبان تهران ـ شمال است. لذا تلاش کردیم از طریق درآمد زایی و مزایده آگهی تبلیغاتی و بازرگانی این کسری را تامین کنیم. البته برخی این اشکال را مطرح کرده اند که با این کار، سازمان آنتن خود را در بخش بازرگانی فروخته است در حالی که هیچ اتفاقی نمی‌افتد، چه الان و چه زمانی که گروهی مزایده را برنده شوند، صدا و سیما طبق ضوابط خودش آنها را بازبینی می‌کند و بر اساس بازبینی و ضوابط خود اجازه پخش به آگهی‌ها را خواهد و اگر نیاز به اصلاح باشد، اعلام می‌شود که اصلاح کنند. از طرف دیگر بارها رئیس جمهور محترم اعلام کرده اند که صدا و سیما باید از طریق درآمدزایی، خودش را اداره کند و لذا ما هم مزایده آگهی‌ها را برگزار کردیم تا از طریق قانونی کسب درآمد کنیم، اما عواملی از درون دولت در بانک توسعه‌تعاون مانع آن شدند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد. با این حال و با وجود همه این موانع، سازمان از طریق تغییر مقررات داخلی خود برای کسب درآمدهای بازرگانی وارد عمل شد و توانست دریک فرصت کوتاه از اول اسفند ماه درآمدهای لازم را کسب کند و بسیاری از معوقات خود را پرداخت و روی پای خود بایستاد و اهداف و سیاست های اصولی خود را ادامه دهد.
 
به عنوان آخرین سوال توضیحی مختصر در مورد برنامه‌های نوروزی سال 95 بفرمایید.
 
برنامه های نوروزی ما به این شکل است که برخی از آنها قبل از تحویل سال به شکل ویژه شروع می شود که حداقل شامل سه سریال جدید ایرانی است که از شبکه های یک، دو و سه پخش می شوند . بعضی از آنها روایت و قصه ای طنز دارند. بخشی از برنامه های نوروزی ویژه برنامه های تحویل سال است که بازهم از سه شبکه یک، دو و سه از ساعت10ـ 11 شب شنبه یعنی یک روز قبل از سال جدید شروع خواهند شد و تا بعد از تحویل سال ادامه دارند که با حضور مجریان شناخته شده وتوانمند تلویزیون روی آنتن می روند و هرکدام میهمانان و برنامه‌های ویژه ای دارند. در بخش های نمایشی، فیلم های خارجی و روز دنیا که تولیدات سال گذشته میلادی است و فیلم های مطرحی بوده که قابلیت پخش دارند، خریداری و دوبله شده و انشالله در ایام نوروز از شبکه‌های مختلف سیما پخش می شوند. چند برنامه ترکیبی جدید نیز تدارک دیده شده که بعضی از آنها قبل از سال شروع شده مثل برنامه "سه ستاره" شبکه سه با اجرای آقای احسان علیخانی که مردم ومخاطبان از طریق نظرسنجی و رای گیری، بهترین برنامه های سال گذشته تلویزیون را انتخاب می کنند. همچنین مسابقه های متنوعی تدارک دیده شده که برخی از قبل پخش می شده اما به شکل ویژه در نوروز ارائه می شوند و برخی نیز برنامه های جدید هستند که برای اولین بار پخش خواهند شد. برای مخاطب کودک و نوجوان نیز برنامه های جدید و ویژه عید نوروز در نظر گرفته شده که در این ایام پخش خواهد شد. شبکه مستند نیز با یکسری برنامه ویژه و جذاب به استقبال نوروز خواهد رفت. همچنین این شبکه قرار است به شکل HD در ایام نوروز به پخش برنامه های خود بپردازد و مردم می توانند برنامه های ویژه این شبکه را با کیفیت تصویری بالایی مشاهده کنند.سری جدید برنامه خندوانه نیز قبل از سال جدید هر شب از شبکه نسیم روی آنتن خواهد رفت. البته برنامه خندوانه پنج شب در هفته پخش خواهد شد و روزهای پنچشنبه و جمعه به جای آن، برنامه دورهمی به کارگردانی مهران مدیری پخش می شود.
 
 
منبع:جام جم
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.