به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛"مارک دبوویتز،" مدیر بنیاد دفاع از دمکراسیهای آمریکا در گفتگو با شبکه "سی اسپن " عنوان کرد اگر دولت آمریکا در برابر ایران از ابزارهای قدرت ملی خود استفاده نکند،رئیس جمهور بعدی آمریکا در موضع بسیار دشواری قرار خواهد گرفت و ابزارهای قدرت ملی آمریکا از جنبه اعتبار و بکارگیری بسیار ضعیف خواهند شد.
وی در پاسخ به این پرسش که در ده ماه باقی مانده از ریاست جمهوری باراک اوباما ، دولت آمریکا چه اقداماتی را باید انجام دهد، گفت: دولت اوباما اول از همه باید بخشهای کلیدی از اقتصاد ایران را که حامی برنامه موشک بالستیک است ، تحریم کند. در دومین اقدام باید به روشنی برای ایرانیها اعلام کند آمریکا از همه ابزارهای قدرت ملی خود استفاده خواهد کرد تا در مقابل تهاجم منطقهای ایران بایستد. مشکل این است که ایرانیها هر زمان که تهدید کردند از پای میز مذاکره کنار خواهند رفت، دولت آمریکا در واکنش به این تهدید، عقب نشینی کرد. دولت آمریکا از ابزارهای قدرت ملی خود استفاده نمیکند. آنها(ایرانیها) احساس میکنند که می توانند بدون پرداخت تاوان و هزینه، هر کاری که می خواهند انجام دهند. رئیس جمهور آمریکا ده تا یازده ماه وقت دارد تا به ایرانیها نشان دهد که اینگونه هم نیست. اگر اوباما چنین کاری را نکند رئیس جمهور بعدی آمریکا در موضع بسیار دشواری قرار خواهد گرفت چون ایرانیها در منطقهای خواهند بود که به صورت تهاجمی به پیش می روند و در این صورت دیگر ابزارهای قدرت ملی آمریکا بسیار تضعیف شده است یعنی هم از جنبه اعتبار و هم از جنبه استفاده از این ابزار، تضعیف شده است.
مارک دبوویتز درباره توافق هستهای و ادامه فشارها به ایران گفت : هیچ رئیس جمهوری در آمریکا نمی تواند در نخستین روز ریاست جمهوری خود توافقنامهای را پاره کند بلکه رئیس جمهور بعدی آمریکا باید از طریق تحریمهای غیر هستهای که این توافقنامه اجازه می دهند ، ایران را تحریم کند.
وی خاطر نشان کرد کاری که ما باید می کردیم این بود که باید فشار را شدت می دادیم. در سال 2013 میلادی، اقتصاد ایران 4 تا 6 ماه با بحران کسری موجودی و کسری پرداخت فاصله داشت و تقریبا آماده فروپاشی از درون بود. کاری که دولت آمریکا کرد این بود که از فشار کاست و مذاکرات را آغاز کرد. در این مذاکرات امتیازهای باارزشی به ایران داده شد که شامل غنی سازی و برداشتن محدودیتها بود. ما امتیازات باارزشی دادیم و به یک توافقنامه هستهای پرنقص دست یافتیم. ما همیشه حامی مذاکرات بودهایم ،همیشه طرفدار توافق هستهای با ایران بودم اما نگرانی من این است که این توافقنامه عمیقا نقص دارد و مسیری صبورانه را در اختیار ایران قرار می دهد تا به سلاح هستهای دست یابد.
ما هم اکنون اهرم کمی در اختیار داریم ، ما در آغاز مذاکرات همه اهرمها را از دست دادیم . ایرانیها در آغاز مذاکرات اهرم خود را بدست اورند و اکنون ما در وضعیتی قرار داریم که تلاش می کنیم به همه فعالیتهای شوم آنها بپردازیم درحالیکه دیگر تیر زیادی در ترکش نداریم.
رئیس بنیاد دفاع از دمکراسیها در ادامه گفت:چیزی که ما در قبال ایران خواستار آن نیستیم جنگ با ایران است. ما تلاش می کنیم راههای صلح آمیز برای متوقف کردن ایرانیها و همه فعالیتهای شوم شان را بیابیم. یکی از راههایی که ما این کار را انجام می دهیم از طریق تحریمها است اما تحریمها اغلب به مردم آسیب می رساند.
به نظر من وقتی هم که ایرانیها تهدید کردند از توافقنامه کنار خواهند رفت باید اجازه دهیم که این کار را بکنند که در این صورت مسئولیت فاصله گرفتن از توافقنامه باخودشان خواهد بود و در این صورت توافقنامه از هم خواهد گسست و ما از حمایت بین المللی برخوردار خواهیم شد.
مارک دبوویتز در پاسخ به این پرسش که آیا آزمایش موشکی ایران ارتباطی با سفر جوبایدن معاون رئیس جمهور آمریکا به اسرائیل دارد، گفت: قطعا ایرانیها این کار را قبل از سفر جوبایدن هم می کردند اما اشتباه نکنید که این موشکها نه تنها برای قدرت نمایی بلکه برای ایجاد توانایی پرتاب کلاهک هستهای نیز هستند. پرتاب موشک همچنین ارزش تبلیغاتی هم دارد، ایرانیها همیشه به دنبال فرصتهایی هستند تا آمریکا را آزار دهند. آنها ملوانان ما را به گروگان گرفتند ، آنها سایر آمریکاییها را نیز از زمان حصول توافقنامه، به گروگان گرفتند و اکنون هم با توجه به سفر جوبایدن به منطقه فرصتی عالی بود تا بار دیگر از جنبه عملی، عملیاتی و تبلیغات روانی روبروی آمریکا بایستند.
مجری شبکه در ادامه این پرسش را مطرح کرد که از جنبه کلاهکها ، ایران چه کاری می تواند بکند؟آنها قادرند آزمایش کنند اما براساس برنامه جامع اقدام مشترک، آیا هیچ شرطی درباره کلاهک هستهای و توانایی آنها برای تولید این کلاهک وجود دارد که باعث تضعیف آن شود؟
مدیر بنیاد دفاع از دمکراسیها در پاسخ گفت: درسالهای اول(پس از برجام) تضعیف می شود اما مشکلی که در توافق وجود دارد این است که ایرانیها خیلی هوشمندانه درباره مسیر صبورانه به سمت تسلیحات هستهای، مذاکره کردند. محدودیتهایی روی برنامه هستهای ایران وجود دارد که کم کم از بین می رود. در سال پنجم تحریم تسلیحاتی کنار گذاشته می شود و در سال هشتم نیز تحریم موشک بالستیک کنار می رود . درسال هشتم، ایرانیها می توانند سانتریفوژهای پیشرفته را عملیاتی کنند. پس از سال دهم اساسا دیگر هیچ چیز قابل پیش بینی نیست . ایران می تواند مشغول غنی سازی قابل توجه شود ، آنها می توانند توانایی غنی سازی شان را تقویت کنند و با نزدیک شدن به سال سیزدهم و پانزدهم، زمان گریز هستهای را به صفر برسانند.
کاری که ایرانیها کردند مذاکره کردن روی توافقنامهای بود که باعث تخفیف گسترده تحریم ها شد و محدودیتها روی برنامه شان نیز به مرور زمان از بین خواهد رفت. پس مسیر صبورانه به سمت تسلیحات هستهای ، مواد شکافت پذیر ، تولید کلاهکها و تولید موشکهای بالستیک را همین اکنون شروع کردند و البته تا سال هشتم هم صبر نکردند .
رئیس بنیاد دفاع از دمکراسیها گفت: وندی شرمن معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا که در توافقنامه ایران مذاکره می کرد ، اخیرا گفت که در ایران ، انتخابات گزینهای بین تندروها و تندروهای افراطی است. در واقع گفت روحانی یک تندرو است. پس وندی شرمن هیچ توهمی ندارد که دولت ایران چگونه دولتی است؟ هیچ توهمی هم درباره انتخابات متقلبانه ندارد ، در انتخاباتی که اکثر به اصطلاح میانه روها و اصلاح طلبان رد صلاحیت شدند و نتوانستند نامزد شوند. روی هم رفته این انتخابات انتخاباتی بود که افراد حاضر در جبهه رفسنجانی - روحانی در آن پیروز شدند. همانطور که گفتید رفسنجانی که یک میانه رو یا عملگرا محسوب می شود مسئول برنامه هستهای ایران بود، اسرائیل را دولتی توصیف کرد که یک بمب برایش کافی است، وی مسئول یک کارزار ترور در دهه 1990 و اوایل 2000 بود. وی در حملات تروریستی در خارج و نیز در ترور مخالفان ایرانی نقش داشت. پس آقای رفسنجانی و آقای روحانی میانه رو نیستند بلکه آنها افراد متعهد انقلابی هستند که هدف شان حفظ انقلاب و رژیم است.
انتهای پیام/