سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چالش‌های فراروی عبور از بحران یمن

یمن خیزش انقلابی کرد و عربستان هم خیزشی از جنس موشک به راه انداخت.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، خیزش یمن که بخشی از دومینوی انقلاب‌های دموکراتیک در خاورمیانه عربی بود، از ۱۴ ژانویه۲۰۱۱ میلادی، آغاز شد. خواست اصلی مردم يمن همانند مردم دیگر کشورها، ایجاد اصلاحات در ساختار حکومت بود. بعد از اینکه حکومت نتوانست این خواسته‌ها را در ظرف زمانی مناسب برآورده سازد، امیدها به اصلاح حکومت از بین رفت و مردم خواستار کناره‌گیری رئیس جمهور شدند.


 
 هرچند که این مطالبه برآورده و « علی عبدالله صالح» از قدرت برکنار شد، اما از آن زمان تاکنون، یمن با بی‌ثباتی گسترده‌ای مواجه شده است؛ به نوعی که طی دو سال، دولت مرکزی سقوط کرد و کشورهای خارجی به بهانه بازگرداندن ثبات به این کشور، وارد عمل شدند. اکنون یمن، افغانستان جهان عرب است که انسجام سیاسی و اجتماعی آن از بین رفته و درگیری‌های داخلی، امنیت و ثبات را با چالش مواجه کرده است. سوال اینجاست که چرا خیزش یمن، به بی‌ثباتی منجر شد؟ چه مسائلی منجر به بروز این بحران در یمن شده است؟ نقش کشورهای خارجی در این بحران چیست؟ و چالش های عبور از بحران یمن چیست؟
 
پیچیدگی ساختار اجتماعی یمن و ناهمخوانی انتظارات سیاسی گروه‌های مختلف در شمال و جنوب یمن، می‌تواند یکی از دلایل وقوع این بحران به شمار آید. در واقع این معضل ساختاری متغیر مستقلی به شمار می‌آید که مداخله خارجی و بی‌ثباتی داخلی از آن تاثیر پذیرفته‌اند. برای بررسی بيشتر این موضوع، در این نوشتار ضمن توصیف مختصر بحران، نقش متغیرهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در بروز بحران بررسی شده است.
 
اهمیت یمن برای عربستان از سه بعد قابل بررسی است:
 
1) اهمیت جغرافیایی یمن و لزوم همسو بودن حاکمیت آن با عربستان


 
یمن در مرزهای جنوبی عربستان قرار گرفته است. عربستان بخش زیادی از صادرات نفت خود را از تنگه باب‏المندب یمن انجام می‏ دهد و نگران این است که تغییر قدرت در یمن سبب بروز مشکل در صادرات نفت این کشور شود. تنگه باب‏المندب نقطه اتصال خلیج‌فارس به شمال آفریقا است. بستن تنگه باب‏المندب می‏ تواند مانع دسترسی تانکرهای نفتی خلیج‌فارس به کانال سوئز شود و آنها را به سمت نوک جنوب آفریقا منحرف کند که سبب افزایش زمان تحویل نفت و افزایش هزینه می‏ شود.
 
2 ) ایجاد توازن قدرت منطقه‏‌ای
 
برخی تحلیل‌گران رفتار عربستان را در مورد یمن، به رقابت این کشور با ایران مرتبط و عنوان می‏کنند عربستان در بحران‏های سوریه، عراق و لبنان در مقابل ایران شکست خورده است و اکنون به هیچ قیمتی حاضر نیست در خصوص یمن عرصه را به ایران واگذار نماید. سعودي‌ها، حوثي‌ها را متحدان بالقوه ايران مي‌داند و قدرت‌گيري آنها را تکمیل کننده توهم ساختگی شکل گیری هلال شيعي مي‌پندارند که در این صورت منافع عربستان به خطر خواهد افتاد.
 
3 )افزایش قدرت نسبی
 
روايت ناموثقي در جامعه يمن رايج است كه بر اساس آن ملك عبدالعزيز مؤسس پادشاهي عربستان سعودي، هنگام مرگ فرزندان ارشد خود را گرد آورد و به آنها گفت" :راحتي شما در ضعف يمن است و بهروزيتان در رنج آن" . صرف نظر از صحت و سقم اين روايت، خط‌مشي سعودي‌ها در قبال يمن در طول قرن بيستم مؤيد باور آل‌سعود به مضمون آن است. بدين ترتيب محور سیاست‌های عربستان سعودي در خصوص یمن از دهه 1930 بر مبناي پيشگيري از قدرت‌گيري نظامي این کشور بوده است.


 
در نيمه اول قرن بيستم يكي از مهم‌ترين مسائل مؤثر بر روابط دو كشور، رقابت خاندان آل‌حميدالدين و آل‌سعود براي بسط نفوذ و حيطه اعمال قدرت در شبه جزيره عرب بود. در نتيجه جنگي كه در اوايل دهه 1930 رخ داد، يمن شكست خورد و طی توافقنامه طائف، كنترل سرزمين‌هاي مورد ادعاي يمن و نيز سرزمين‌هاي ديگري در مناطق جيزان، عسير و نجران به عربستان سعودي سپرده شد. اگرچه یمنی‌ها همواره این توافقنامه را موقت می‌پنداشتند، اما در سال 2000 دولت يمن با امضاي توافقنامه جده نه تنها به توافقنامه طائف رسميت بخشيد، بلكه تمامي اختلافات مرزي دو كشور را براساس همان توافقنامه به پايان رساند. بنابراین هرگونه تغییر در ساختار سیاسی یمن نگرانی و عدم امنیت عربستان را در پی دارد.
 
مسائل بين‌المللی و بحران يمن
 
یمن میان دو دریای مهم سرخ و اقیانوس هند قرار دارد. علاوه بر تنگه راهبردی باب‏المندب، خلیج عدن و جزایر سوکوترا نیز در کشور یمن قرار گرفته و بر اهمیت این کشور افزوده است. تنگه باب‏ المندب برای تجارت دریایی بین ‏المللی و کشتی‏ های انرژی حائز اهمیت است و به عنوان شاهراه تجارت آسیا، اروپا و آفریقا، دو سوم تجارت دریایی جهان را در خود جای داده است.
 
تنگه باب‏المندب میان یمن، جیبوتی و اریتره قرار گرفته و دریای سرخ را به خلیج‌فارس و شمال آفریقا وصل می‏کند. این تنگه برای آمریکا به حدی اهمیت دارد که آنرا در لیست مراکز هفت‏گانه استراتژیکی کشتی ‏های نفتی جهان قرار داده است. از این رو زمينه‌ها و پيامدهاي احتمالي مشكلات و مسائل داخلي يمن، نگرانی‌ها را درباره آينده سياسي اين كشور افزایش می‌دهد. بسياري از کارشناسان، يمن را در كنار سومالي، دو نامزد آينده فعاليت القاعده مي‌دانند.
 
ناتواني دولت يمن در فائق آمدن بر چالش‌های داخلی و ضعف ساختارهاي اقتصادي آن، اين كشور را به منبع تهديدي بالقوه تبدیل می‌کند كه در صورت بي‌توجهي جامعه جهاني مي‌تواند يمن را پناهگاه ایده‌آل القاعده سازد. اين امر به خصوص براي ايالات متحده، چالشي اساسي به حساب مي‌آيد.
 
با توجه به اين احتمالات و تحت تأثير ضعف و ناكارآمدي دولت شبه ورشكسته يمن در رفع چالش هاي كنوني، توجه جامعه جهاني به خصوص از نيمه دوم سال 2009 به يمن افزايش يافت. اين امر نشان دهنده جدي بودن تهديدات داخلي يمن براي امنيت فرامرزي آن و آگاهي قدرتهاي فرامنطقه‌اي به اين مسئله مي‌باشد.
 
قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي به ويژه اروپا، با توجه به تجربه‌هاي افغانستان و عراق، راه حل صرفاً سخت‌افزاري و اعزام نيرو براي سركوب القاعده در يمن را مؤثر نمي‌دانند. آنها تحت تأثير تجربه‌هاي افغانستان و عراق راهكارهاي نويني مبني بر تقويت اقتصاد ورشكسته يمن، جهت رفع معضلاتي چون بيكاري، كمك به جامعه يمن در حال گذار از طريق فشار بر حكومت جهت بازگشت به قانون اساسيِ پس از وحدت و رفع ساير چالش‌هاي پيش روي يمن مطرح کرده‌اند.
 
اما در بحران اخير، آمريکا با توجه به منافع خود در منطقه از حمله عربستان به يمن (که به بهانه بازگرداندن ثبات به اين کشور صورت گرفته است) حمايت مي‌کند. برخي از کارشناسان حمله عربستان به يمن را در چارچوب طرح کلان آمريکا براي تجزیه منطقه با برافروختن آتش فتنه و جنگ مذهبی میان اهل تسنن و شیعه عنوان مي‌کنند.

انتهای پیام/
برچسب ها: یمن ، عربستان ، منطقه ، جنایت
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۵:۲۰ ۱۷ دی ۱۴۰۲
تندروهای بی بصیرت و خودرای که در اوج خودباوری و گمراهی، اسلام را در حفظ قدرتی خشونت محور با ماهیت غیردینی و سراسر دروغ و فریب مصلحتی به هر قیمت و روش ممکن میدانند، مغرور از فتح جهان با روشهای غیراخلاقی و حق پنداری کاذب، سرمایه های ملی را به قلک بقا، و سرکوب را شیوه پاسخگویی مطالبه گران قرار داده، و از خدا و ائمه و انقلاب و مردم انقلابی با خواسته های بحق عبور کرده اند و امام زمان را شخصیتی تشریفاتی مانند ولی فقیه میدانند که بدون اختیارات واقعی در راس حکومت اسلام ایرانی جلوس خواهد کرد و باید ممنون ایرانیها باشد که زحت جهانی شدن اسلام را کم کرده اند. حکومت اسلام ایرانی که بدنه انرا منافقان تشنه ثروت و قدرت و گمراهان اتش باختیار و فراقانون تشکیل داده اند، از هر کفری بدتر است.