به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه
خبرنگاران جوان از همدان؛ بیشتر این کودکان که در خیابانها کار میکنند از خانوادههای تنگدست هستند، برخی دیگر از این کودکان نیز بهصورت روزانه اجاره داده میشوند و دلالان از این طریق سودهای بسیاری به جیب میزنند.
در استان همدان کودکانی که از این طریق امرار معاش میکنند در حال گسترش است، میدان امام خمینی شهر همدان و شش خیابان اطراف این خیابان به محل کار دستفروشان تبدیل شده است.
کودکی دوران حساس و سرنوشت ساز یک فرد است و در این دوره اولین سنگ بنایی شخصیت یک فرد سالم گذاشته میشود اگر یک کودک دوران کودکیاش را به گونهی درست سپری کند بی شک آینده درخشان و بی دغدغه در انتظارش او خواهد بود.
اما اگر مانند یک عده کودکان از آغاز صبح تا شام به کارهای سخت روی آورند و با مشکلات جامعه دست و پنجه نرم کنند، آیندهای بسیار دردناک در انتظارشان خواهد بود، آیندهای که علاوه بر دغدغههای شخصی برای جامعه نیز مشکل آفرین خواهد شد.
یک روی سکه کودکانی هستند که با هنجارها و تضادهای اجتماعی درگیرند و آن روی سکه نمایشهایی است که این کودکان به دلیل فروش بیشتر بازی میکنند و اظهار دارند که خوشحال هستند.
برخی از این کودکان با لباسهای نامناسب و پاره در خیابانها و در معرض بسیاری از بیماریها از جمله ایدز و هپاتیت قرار دارند، که بی توجهی به آنها منجر به درگیری گروه گستردهای از جامعه و مردم خواهد شد.
آن طور که روانشناسان اجتماعی میگویند؛ اعتیاد، قتل، مشکلات اجتماعی و بسیاری از بیماریهای روانی آیندهای است که این کودکان را دچار مشکل میکند.
اکثر این کودکان دچار سوء تغذیه هستند و ممکن است در روز تنها یک وعده غذایی بخورند، لباس آنها برای کار در زمستان مناسب نیست.
ترحم، تحقیر، پرخاش و نادیده گرفتن این کودکان هر یک به اندازهای برای کودکان خیابانی کاری آسیب رسان است. در مرحله اول یادمان باشد که آنها فروشنده هستند، باید همانطور با آنها برخورد کرد که با یک فروشنده بزرگسال برخورد میشود.
لوازم کودکان دست فروش شامل سیگار، لوازمالتحریر، روسری، آدامس، فال، کاغذهای دعا و تقویم است.
فروش تقویم و برگههای دعا در روزهای پایانی سال به نظر میآید برایشان پر درآمد باشد، اما مردمی که با هزار التماس و به دیده منت از این کودکان خرید میکنند، آنان را نا امید کردهاند.
از جمله عوامل که باعث شده اطفال با سن کم و برای پیدا کردن لقمهی نان به کارهای سخت روی آورند فقر است که گریبان گیر خانوادههای آنهاست.
حال این سؤال ایجاد میشود، توجه و رسیدگی به وضیعت بد کودکان بی سرپرست، که تنها نانآوران خانواده خود هستند مسئولیت کدام ارگان دولتی است؟ کمیته امداد یا بهزیستی؟
و اما چرا همچنان خیابانها جولانگاه این کودکان شده است؟
گویا این ارگانها بیکار نشستهاند تا این مسئله تبدیل به معضل شود، و حل شدنش از دست مسئولین خارج شود.
زندگی این کودکان که در خیابانها و با کار دستفروشی بزرگ میشوند بسیار دردناک است، از یک سو مواجه با مردمی که با ترحم آنها را آزار میدهند و از سوی دیگر پرخاش، ناسزا و سوء استفادههایی که از این کودکان میشود.
حکایت این کودکان حرفهایی است ناگفتنی که تنها در دل آنها پنهان است، کاش مردم این شهر رسم وفاداری را بیاموزند، آنها نیاز به ترحم ندارند زیرا عضوی از جامعه هستند و تأمین نیازهای آنها وظیفه مسئولین و در مواردی مردم است.
دولت اعتباراتی را برای کمک به این کودکان در نظر گرفته است، پس نباید آن را به دیده ترحم در اختیار آینده سازانی که درگیر مشکلات و تضادهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد شده ما هستند، قرار داد.
انتهای پیام/