به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، گرچه تاکنون چند میز مذاکره برای توافق میان دولت اسد و مخالفان با پادرمیانی سازمان ملل و برخی دولت های غربی چیده شده، اما واقعیت این است که افرادی که تحت عنوان "مخالفان" بر سر میز حضور یافته اند، نمایندگان واقعی مردم سوریه نیستند. البته خاطرنشان می شود این گفته به معنای نادیده گرفتن حق همه مردم سوریه برای اظهار مطالباتشان بر سر یک میز مذاکره نیست، اما نمایندگان حاضر از جنس اینگونه مطالبات نیستند و بیشتر نماینده سیاست های برخی دولت های منطقه به رهبری عربستان هستند. بر همین اساس بود که در آخرین دور مذاکرات که هنوز گفتگوها به جایی نرسیده بود، ناگهان قطع شد و پس از آن اظهارات شگفت آور احمد العسیری، سخنگوی ائتلاف عربی روی خروجی رسانه ها رفت که "عربستان قصد اعزام نیرو به سوریه را دارد".
سعودی ها به خوبی می دانند حضور پیاده نظام عربستان در خاک سوریه خط قرمز روسیه و ایران است. بلافاصله پس از اظهارات العسیری، روسیه ضمن انتقاد از پیشنهاد عربستان سعودی برای حضور نظامی در سوریه، این اقدام را به منزله اعلان جنگ توصیف کرد. پاول کراشِنین نیکوف، رییس کمیته قانون گذاری مجلس دومای روسیه گفت ریاض پیش از انجام هر گونه عملیات نظامی در سوریه باید از دولت دمشق کسب اجازه کند. سرلشکر جعفری، فرمانده سپاه پاسداران نیز واکنش تندی به اظهارات مقامات عربستان برای اعزام نیرو به سوریه نشان داد.
اما بر خلاف روسیه، آمریکا از پیشنهاد عربستان سعودی برای اعزام نظامیانش به خاک سوریه استقبال کرد که از نظر دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه معنادار است. پس از استقرار باراک اوباما در کاخ سفید، سیاست خارجی دولت آمریکا در خاورمیانه بر مبنای عدم دخالت مستقیم در رویدادها و انتقال هزینه های بحران و نظامی گری بر دوش متحدان خود از جمله عربستان و ترکیه است.
این در حالی است که عربستان از آغاز حملات هوایی ائتلاف امریکا در سوریه در سپتامبر 2014؛ در این حملات مشارکت داشته، اما اکنون اعلام کرده نیروهای زمینی خود را نیز اعزام خواهد کرد. شواهد دیگری که بر لفاظ گونه بودن ادعای عربستان وجود دارد، اینکه عربستان توان نظامی لازم برای چنین اقدامی را ندارد. این روزها مقامات عربستان بدون توجه به عواقب موضع گیری ها یا اقدامات خود در منطقه، هر عملی را مجاز می شمارند. اظهارات مقام های عربستان مبنی بر اعزام نیرو به سوریه، با توجه به تحولات موجود در صحنه میدانی و مذاکرات قطع شده مخالفان با دولت سوریه که از ریاض دستور می گیرند، به نظر می رسد بیش از آنکه جنبه نظامی داشته باشد، مصرف دیپلماتیک دارد.
ارتش عربستان، یک نیروی تعلیم دیده برای جنگ های منظم با نفرات محدود است و هیچگونه تجربه ای از جنگ های نامتقارن مشابه با آنچه که در سوریه در جریان است، ندارد. بنابراین ادعای اعزام نیروی زمینی به سوریه را باید به حساب لاف های دیپلماتیک ریاض در میانه مذاکرات گذاشت. مذاکراتی که یک طرف آن دولت سوریه و طرف دیگرش نمایندگان ریاض و آنکارا حضور دارند. اما اکثریت مخالفان نظام سوریه به دلیل از هم پاشیدگی داخلی و دخالت خارجی امکان انسجام و حضور در میز مذاکره را ندارند و حتی برخی معارضان داخلی که حامی حل سیاسی بحران هستند، مورد حمایت تیم عربستان نیستند و نماینده ای در مذاکرات ندارند.
از سوی دیگر چنین اظهاراتی ریشه در چالش های داخلی عربستان نیز دارد. طی یک سال گذشته، پس از استقرار شاه سلمان در عربستان، مهمترین ویژگی تصمیم سازی های مقامات سعودی "واکنشی بودن" این تصمیمات، هم در سیاست خارجی و هم در نظامی گری است که در سایه رقابت های داخلی شاهزادگان و حس بی اعتمادی به مهمترین متحد خود، آمریکا صورت می گیرد که میان سیاستمداران عربستان ایجاد شده است.
از این گذشته، به خاطر درگیری در یمن که جنگ در مرزهای عربستان در حال وقوع است، از نظر تعداد نفرات نیز ارتش عربستان ظرفیت اعزام نیرو به فراتر از قلمرو خود را ندارد. ضمن اینکه تلاش های نافرجام سعودی ها در نخستین روزهای حمله به یمن را به خاطر داریم که چگونه عربستان از هر طریق ممکن می خواست نیروی نظامی از مصر و پاکستان برای جنگ یمن تامین کند. اما این دو کشور با خواسته ریاض برای حضور مستقیم نیروی پیاده نظام در یمن موافقت نکردند، تا جایی که برخی ناظران تحولات منطقه اظهار داشتند اسلام آباد و قاهره نمی خواهند سربازان خود را تبدیل به گوشت دم توپ سعودی ها کنند.
اما استقبال بی نظیر و مثبت آمریکایی ها از اظهارات نابخردانه مقامات سعودی نکته ظریف دیگری را هم خاطر نشان می سازد. تجربه چند دهه خشونت و جنگ در خاورمیانه نشان می دهد در این جنگ ها برنده یا بازنده قطعی وجود نداشته، اما در مقابل بیش از هر جای دیگری از جهان سلاح به فروش رسیده است. منابع انرژی خاورمیانه در این سال ها با بهای نازل به غرب و خاور دور صادر شده که ناشی از رقابت میان ایران و عربستان بوده، هرج و مرج موجود توان برنامه ریزی و توسعه را از کشورهای منطقه دور ساخته و در مقابل بر آرامش خیال اسرائیل که همسایه ای غاصب و ناجور بوده افزوده است.
در واقع این راهبرد دراز مدت و استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است که پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی، بدون حضور یک رقیب و مزاحم قدرتمند، خونسرد و صبورانه در منطقه با کارت های موجود بازی می کند. آمریکا که در این سال ها از انرژی خاورمیانه منتفع شده و میلیاردها دلار سلاح فروخته است. اما در مقابل، سعودی ها احساس از هم پاشیدگی ذهنی دارند، به خصوص پس از توافق هسته ای ایران و آمریکا، معادلات عربستان بیشتر به هم ریخته، و ریاض را وادار به اقدامات شتاب زده و نابخردانه ساخته که شروع آن از تهاجم به یمن آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
منبع: دیپلماسی ایرانی