نفت تهدیدی نظاممند برای اقتصاد جهانی به شمار میرود و میتواند از طریق نوسانات بهای خود، همان فاجعهای را بر اقتصاد جهانی سرازیر کند که مسکن و خانهسازی موجب شد و کشورها را با سِیلابی از فجایع مالی روبرو کرد.
وقتی میبینید یا میشنوید که بهای نفت به 20 دلار یا پایینتر به ازای هر بشکه خواهد رسید، که اغلب این پیشبینیها از والاستریت آب میخورند، در آینده، همین سازمانهای پیشگو به شما توصیه خواهند کرد که تا میتوانید سلاح بخرید و برای خودتان سنگر و پناهگاه زیرزمینی بسازید، چون اگر بهای نفت به این میزان برسد و ثابت بماند، اسلحه و پناهگاه تنها داراییهایی هستند که بهکارتان خواهند آمد. البته کسانی که این پیشگوییها را اعلام میکنند، باید از حالا برای نان شبشان فکری بکنند؛ زیرا اگر شرایط به این صورت پیش برود، کارفرماهای خود این افراد نیز به خاک سیاه خواهند نشست.
کاهش بهای نفت به 20 دلار یا پایینتر و تداوم چنین شرایطی، بیتردید به نابودی پیکرهی انرژی و صنایع مرتبط با آن در امریکا منجر خواهد شد و لرزههای این زمینلرزهی اقتصادی به کشورهای تولیدکننده نفت، از روسیه گرفته تا کشورهای عضو اوپک، کشیده خواهد شد. بهویژه کشورهایی که همکاری با روسیه را امتیاز بزرگی دانسته و به آن متکی هستند. واضح است که اقتصاد جهانی دیگر قادر نیست بارِ فاجعهای را که در سال 2008 به دوش کشید بار دیگر متحمل شود. دولتها و بانکهای مرکزی در مبارزه با بحران سال 2008 هرچه داشتند هزینه کردند و اکنون با نزدیک شدن به فاجعهای دیگر، نمیتوان به پیامدهای آن خوشبین بود. اقدامات زودهنگام میتوانند نقطهای نورانی را در انتهای این تونل تاریک به روی اقتصاد جهانی بگشایند، اما تعلل در این زمینه میتواند تبعات جبرانناپذیری به بار آورد.
کاهش تولید نفت بدست اوپک میتواند سرنوشت بهای نفت را بهکل تغییر دهد. در سال 1986، کاهش جزئی تولید نفت بدست اوپک به نوسان 50 درصدی بهای نفت جهانی ظرف 24 ساعت منجر شد. فشاری که این تغییرات بر اوپک تحمیل میکنند این پیام را برای این سازمان دارد که در این بازیِ شاهین و قُمری، اگر خود را کنار نکشند، بازنده نهایی خودِ آنها خواهند بود. توضیح اینکه در بازی شاهین و قُمری، قانون بازی به این صورت است که در حین اینکه هیچیک از دو بازیکن تمایلی به تسلیم شدن در مقابل دیگری ندارد، بدترین نتیجه این است که هیچکدام تسلیم نشوند.