به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛کشور آلمان به طور سنتی، از شاخصترین قدرتهای سیاسی معاصر قاره اروپا بوده است و نقش عمدهای پیشبرد سیاسی و اقتصادی جهان ایفا می کند.برلین بمنظور در آزمون قار دادن قدرت سیاست خارجی خود و نیز حفظ موقعیت تجاری در رقابت با قطبهای اقتصادی جهان به تثبیت جایگاه خود در خاورمیانه، خلیج فارس، شبه قاره و آسیای مرکزی و قفقاز نیاز مبرم دارد.
حضور بلامنازع آمریکا در این مناطق، موجبات حاشیهنشینی اتحادیه اروپایی و به تبع آن آلمان را فراهم ساخته است. با توجه به اینکه حضور استراتژیک آمریکا در این مناطق ژئوپولیتیک و تسلط آن بر منابع انرژی و مواد خام مناطق یاد شده که نقش محوری در اقتصاد آلمان ایفا مینمایند، تهدیدی بر آینده اتحادیة اروپایی و آلمان به شمار می رود، برلین در تلاش است در قالب رقابتی احتیاطآمیز و تا حدودی نامحسوس با ایالات متحده آمریکا، جای پای نسبتاً استواری در این حوزهها برای خود تدارک ببیند. آلمان اگر چه شریک استراتژیک آمریکا محسوب میشود، اما نظر به اینکه به تدریج از منطق سنتی دوران جنگ سرد یعنی وابستگی تمام عیار به واشنگتن فاصله گرفته است، درصدد میباشد نوعی سیاست همترازی و برابری جویی را با این کشور به نمایش گذارد. بنابراین، رقابت به منطق بدیهی مناسبات استراتژیک آلمان و آمریکا تبدیل میشود. توجه بیش از پیش اتحادیة اروپایی و آلمان به نقش و موقعیت ممتاز ایران (استقلال سیاسی، موقعیت اقتصادی، تجاری و جایگاه برجستة این کشور در جهان اسلام و معادلات منطقهای و بینالمللی) از این نکته الهام پذیرفته است.
با توجه به ملاحظاتی همچون سابقه تاریخی روابط ایران و آلمان، نقش دیرینه و سنتی آلمان در صنایع ایران، مراودات فرهنگی گذشته و جایگاه آلمان در پیشبرد روابط ایران با اتحادیه اروپایی به نظر میرسد آیندة روابط دو کشور در گرو اروپایی منطقی و سنجیده در چارچوب نگرشی واقعبینانه به نقاط اشتراک و افتراق، تبدیل چالشها و تنشهای بالقوه به فرصتهای بالفعل و تنظیم مناسبات نسبتاً در پرتو تحولات نوظهور بینالمللی و منطقهای باشد.
نکتة قابل توجه در روابط ایران و آلمان آن است که به رغم وجود تنشهای سیاسی متعدد میان دو کشور به ویژه در ماجرای میکونوس، هیچ گاه روابط متقابل قطع نگردیده است. به دلیل طرح گفتگوی تمدنها از ایران، روابط تهران - برلین از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار گردید.
در خصوص مذاکرات هستهای، آلمان از اولین کشورهایی بود که انجام این گونه مذاکرات را پیشنهاد نمود. از آنجا که آلمانیها تجربة کار بینالمللی زیادی نداشتند، این انگلیسیها و فرانسویها بودند که رهبری مذاکرات با ایران را در اختیار داشتند. با این حال، آلمان به تدریج ابتکار عمل مذاکرات هستهای با ایران را در دست گرفت و تلاش نمود تا بین ایران، اروپا و آمریکا نقشی واسطهای ایفا نماید. در طول مذاکرات، در صورتی که مشکلاتی با دولتهای فرانسه و انگلیس به وجود میآمد، آلمان میکوشید تا در مقام یک میانجی ظاهر شود. این مسأله خود میتواند نشانگر توجه و علاقة آلمان به ایران هم به لحاظ اقتصادی و هم فرهنگی باشد.
در طول سالیان گذشته بویژه قبل از تشدید تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران، مناسبات اقتصادی بین دو کشور رشد چشمگیری داشته است. در سال 2004، بدون احتساب نفت، حجم تجارت دو جانبة ایران و آلمان 4 میلیارد یورو برآورد شده است که البته این مبادلات تجاری کاملاَ به نفع آلمانیها بوده است. در این مقطع 70 درصد سرمایهگذاری خارجی در بخش پتروشیمی متعلق به شرکتهای آلمانی بوده است.
پيشينه روابط ايران و آلمان
روابط ايران و آلمان تاريخي طولاني دارد. گوته شاعر شهير آلماني در سال 1819 با تأثير پذيري عميق از حافظ شاعر بزرگ ايراني و اشعار وي، ديوان «غربي- شرقي» خود را به وي تقديم كرد؛ اثري كه تا به امروز بعنوان مرجعي در خصوص تفاهم و درك شرق و غرب از يكديگر مورد استناد قرار مي گيرد.
كشورمان در آلمان با بهروه وري از: رايزني فرهنگي، بخش فرهنگي سفارت، مدارس خود در شهرهاي برلين و فرانكفورت، مركز اسلامي هامبورگ، آكادمي اسلامي در همان شهر، مراكز فرهنگي و اسلامي در برلين، آخن، فرانكفورت و ساير شهرها و نيز ساير انجمن ها و سازمان هاي فرهنگي، اجتماعي و مذهبي از ديرباز در آلمان نمايندگي مي شود و آلمان نيز با برخورداري از: مؤسسه ي باستانشناسي خود، انستيتوي زبان آلماني وابسته به سفارتش در تهران، يك نفر مدرس زبان در رشته ي «آلماني بعنوان زبان بيگانه» از «خدمات مبادلات دانشگاهي آلمان» (DAAD)، انجمني پروتستان به مديريت يك كشيش پروتستان و نيز مدرسه ي آلماني سفارتخانه اش در تهران، در ايران فعاليت هاي فرهنگي و مذهبي خود را دنبال مي نمايد.
در زمينه ي مبادلات علمي ميان آلمان و ايران همكاري سنتي خوبي بين دو كشور برقرار است. يك نسل كامل از فارغ التحصيلان ايراني در مدارس عالي آلمان آموزش ديده اند كه امروزه خود بعنوان اساتيد در حوزه هاي تدريس، پژوهشهاي مشترك ايراني- آلماني و نيز در جهت تعميق همكاري هاي دانشگاهي مشغول خدمت هستند. يكي از نمونه هاي همكاري دانشگاهي ميان آلمان و ايران همكاري موجود ميان مدرسه ي عالي صنعتي آخن يوليش (FH Aachen Jülich) با دانشگاه صنعتي شريف در تهران از پائيز سال 2003 است. بر اساس توافق موجود در اين زمينه به دانشجوياني كه در رشته ي ماشين سازي تحصيل مي كنند، گواهينامه ي ماشين سازي اعطاء مي شود كه خود منجر به ديپلم آلماني مي گردد.
در خصوص روابط فرهنگي ايران و آلمان مبادلات تئاتري نقشي مركزي را دارد. بعنوان مثال در جشنواره ي فرهنگي فجر سال 83 «هلنا والدمن» كارگردان آلماني با دو محصول مشترك آلماني ايراني اش بنام «نامه هائي از تنتلاند» و نيز تئاتر «در مارينباد» شركت كرد.
يكي ديگر از فرازهاي فعاليت هاي مشترك فرهنگي دو كشور برگزاري هفته ي فرهنگي آلماني- فرانسوي در اصفهان و تهران، در اكتبر سال 2004 بوده است.
در حوزه ي هنرهاي تجسمي نيز در ماه مه سال 2004 نمايشگاهي با تصاوير «گرهارد ريشتر» در موزه ي هنرهاي معاصر تهران برگزار گرديده است.
عرضه ي رشته ي «آلماني بعنوان زبان بيگانه» در كنار ترويج روابط تجاري و فعاليت ها و برنامه هاي فرهنگي، نقطه ي ثقل ديگري از سياستهاي فرهنگي- آموزشي آلمان را در ايران تشكيل مي دهد. مؤسسه ي زبان سفارت آلمان در تهران در سال 3600 نفر را آموزش مي دهد.
روابط فرهنگی و اجتماعی
حجم مطالعات و كتب منتشر شده به زبان آلماني توسط شرقشناسان آلماني درباره ي ايران و معارف اسلامي از گستره ي فراواني برخوردار بوده است. در اينجا صرفاً به نام پروفسور «تئودور نولدكه» شرقشناس عاليقدر آلماني (1836-1931) كه در زمينه قرآن پژوهشهاي باارزشي داشته و كتاب «تاريخ قرآن» او كه به عنوان منبعي معتبر مورد استفاده پژوهشگران اسلامي قرار ميگيرد و نيز «فلوگل» شرقشناس عاليقدر آلماني كه منبع با ارزش «نجومالفرقان في اطراف القرآن» را در سال 1842 در لايپزيك به چاپ رسانده كه پايه اصلي تدوين منبع بسيار معتبر " المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم" توسط «محمد فؤاد عبدالباقي» پژوهشگر مصري گرديده، بسنده مي كنيم؛ اين منبع در ايران بهطور وسيع مورد استفاده دانشجويان و پژوهشگران قرار ميگيرد.
بعنوان نمونه اي از سابقه ي فعاليت هاي فرهنگي كشورمان در آلمان از تأسيس آكادمي علمي اسلامي كلنIslamische Wissenshaftliche Akademie مي توان نام برد كه در سال 1976 با همت شادروان پروفسور عبدالجواد فلاطوري (1925-1995) بنا نهاده شد. هيئت مؤسس آكادمي مزبور ده نفر از روشنفكران ديني ايران بودند كه در سال 1355 (1976) به منظور معرفي علمي معارف اسلامي در كشور آلمان اين آكادمي را به ثبت رساندند.
هدف فرهنگستان مذكور (IWA) فراهم آوردن زمينه گفتگوي ميان اديان به ويژه مسيحيت، يهوديت و اسلام و رفع سوءتفاهمها و پيشداوريهاي نادرست در اين زمينه و نيز هموار كردن راه فهم متقابل هر يك از اين فرهنگها از يكديگر بود. در اين راستا مرحوم پروفسور فلاطوري استاد دانشگاه كلن و رئيس IWA در طول پانزده سال مجدانه تلاش كرد تا با سلاح علم و شيوه گفتگو و تفاهم، مرز قوميتها و مليتها را در هم بشكند. او با شركت در كنگرهها و نشستهاي متعدد و ارائه مقالات فراوان و شركت در گفتگوهاي ثمربخش در كشورهاي اروپايي و اسلامي، باب گفتگوي معنوي بين اسلام، مسيحيت، يهوديت و ساير اديان و مذاهب را گشود. ايشان با ارائه قرائتي علمي و انساني از معارف اسلامي از اثرات منفي برداشتهاي غلط جلوگيري به عمل آورد و يا حداقل آنها را كمرنگ ساخت و در جهت ايجاد تعادل و نظمي اجتماعي به ويژه در آلمان سهم ارزنده أي ايفاء كرد.
يكي از پروژههاي اساسي آكادمي اسلامي اصلاح كتب درسي آلمان و به دنبال آن 17 كشور ديگر اروپائي بود كه 15 سال (از 1979 تا 1994) به طول انجاميد. پروفسور فلاطوري توانست با جلب همكاري اساتيد برجسته ي دانشگاههاي آلمان و ساير كشورهاي اروپايي مطالب نادرست و نسبتهاي غرضآلود در خصوص اسلام را تصحيح و اصلاح نمايد و اصلاحات بعمل آمده در كتب درسي توسط وي، زمينه ي تفاهم و گفتگوي نسل امروز و فرداي آلمان را با ايرانيان و مردم ساير كشورهاي اسلامي فراهم ساخت. گزارش ارزيابي فعاليتهاي پروفسور فلاطوري نشان ميدهد كه معلمين 35 هزار مدرسه در آلمان كه كتاب اصلاح كتب درسي را دريافت كردهاند و نتيجه ي تلاشهاي وي و اثرات مترتب بر كتابش را بسيار مثبت ارزيابي كرده اند. دانشمندان اروپايي به ويژه شوراي اروپا، تمايل چشمگيري براي پشتيباني از اين ديدگاههاي نوين از خود نشان دادهاند. اگرچه متأسفانه بعد از فوت پروفسور فلاطوري برنامههاي آكادمي اسلامي متوقف گرديد، اما توجه به برنامه ي گفتگوي فرهنگها و تمدنها كه با پيشنهاد جناب آقاي سيد محمد خاتمي رئيس جمهور سابق كشورمان كه مورد استقبال سازمان ملل متحد قرار گرفته، ادامه ي برنامههاي آكادمي در سطحي وسيعتر مي تواند مورد تأكيد قرار گيرد.
وجود مراكز اسلامي و فرهنگي ايران در آلمان و فعاليت انجمن فرهنگي ايران و آلمان در كشورمان در چند دهه گذشته و تحصيل بيش از صدهزار دانشجوي ايراني در دانشگاههاي آلمان و بازگشت آنان به موطن مألوفشان و حضور مهاجرگونه ي جمع كثيري از ايرانيان در آلمان، تأثير مهمي در مبادلات فرهنگي ـ اجتماعي ايران و آلمان داشته و باعث تقويت پيوندهاي ميان دو ملت گرديده است.
علاوه بر آن از قديم الايام در عرصه ي آموزشي همكاري تنگاتنگي ميان دو كشور برقرار بوده و هست. وجود تعداد فراواني از هنرستانهاي صنعتي آلمان در ايران از جمله ي اين موارد هستند.
روابط سياسي ايران با جمهوري فدرال آلمان و تاريخچه ي آن
در پي اولين تماس سياسي بين ايران و آلمان در 28 مهر ماه سال 979 هجري شمسي (20 اكتبر 1600 ميلادي)، كه با اعزام هيأتي از سوي شاه عباس اول صفوي به مركز «امپراتوري روم، ملت آلمان» به منظور ملاقات با رودلف دوم صورت گرفت كه با اعزام هيأتي متقابل به دربار صفوي پاسخ داده شد، منجر به آن گرديد كه در تاريخ چهارم تيرماه 1236 (25 ژوئن 1857) نخستين عهدنامه ي مودت، بازرگاني، قضائي و كنسولي ميان دو كشور از سوي نمايندگان ناصرالدين شاه قاجار و فريدريك گيوم پادشاه پروس در پاريس امضاء شود. با ديدار ناصرالدين شاه قاجار با ويلهلم اول و بيسمارك در برلين در سال 1252 (1873) مناسبات ايران و امپراتوري آلمان وارد مرحله ي نويني گرديد. روابط ديپلماتيك بين دو دولت نيز در سال 1264 (1885) با تأسيس سفارت آلمان در تهران و سفارت ايران در برلين رسما برقرار شد.
«ارنست فن برانشوايگ» اولين سفير آلمان در ايران و «ميرزا رضاخان گرانمايه» (مؤيد السلطنه) اولين وزير مختار ايران در برلين بودند.
مناسبات دو دولت در دوران جنگ اول جهاني ادامه يافت، اما در سال 1322 (1943) كه ايران به اشغال متفقين درآمد، مجبور به اعلان جنگ به آلمان نازي گرديد و روابط ديپلماتيك دو كشور قطع شد.
در فروردين 1327 (آوريل 1946) وزير مختار ايران در پاريس مأمور نمايندگي كشورمان نزد شوراي عالي متفقين در اشتوتگارت شد. بعد از تأسيس جمهوري فدرال آلمان در سال 1328 (1949)، روابط سياسي ايران با حكومت جديد آلمان در ژوئيه ي 1951 برقرار گرديد و سفارت ايران در شهر كلن كار خود را آغاز كرد. در سال 1352 (1973)، سفارت ايران به بن انتقال يافت. روابط دو كشور تا سال 1357 (1979) بسيار گسترش يافت و آلمان مقام اول را در تجارت خارجي با ايران به دست آورد.
روابط پر تنش سياسي ميان دو كشور پس از انقلاب، با سفر موفقيت آميز جناب آقاي خاتمي رئيس جمهور وقت ايران به آلمان در ژوئن سال 2000 و ديدار مقامات دو كشور از كشورهاي يكديگر افزايش چشمگيري يافت. با ديدار آقاي يوشكا فيشر وزير خارجه ي وقت آلمان از ايران در اكتبر همان سال و نيز ديدار آقاي خرازي وزير خارجه ي وقت ايران در ماه مه 2004 از برلين، كه موضوع اصلي ديدارهاي آنها روشن ساختن برنامه ي اتمي ايران و اوضاع منطقه بود، ادامه يافت.
روابط اقتصادي ايران و آلمان
بازار ايران در حال حاضر براي شركتهاي آلماني مهمترين بازار در تمام منطقه ي خاور ميانه و خاورنزديك به شمار مي رود و به لحاظ اقتصادي نيز چند سال است كه مبادلات تجاري دو كشور روندي رو به رشد داشته است. در سال 2004 آلمان كالاهائي به ارزش 5/3 ميليارد يورو به ايران صادر كرد كه به لحاظ حجمي دو برابر كالاهاي صادر شده توسط اين كشور به ايران در سال پيش از آن بود. مهمترين كالاهاي صادراتي آلمان به ايران در طول اين مدت و از جمله در سال 2004 عبارت بوده اند از: ماشين آلات، كاميون ها و قطعات آنها، توليدات آهني، فولادي و شيميائي. صادرات كشورمان به آلمان نيز در سال 2004 به لحاظ ارزشي 35% افزايش يافت. مهمترين اقلام صادراتي كشورمان به آلمان شامل: فرش، مواد غذائي و نفت بوده است. همچنين مبناي سرمايه گذاري شركتهاي آلماني در ايران بواسطه ي تصويب قانون سرمايه گذاري و قرارداد دوجانبه ي ترويج و حمايت از سرمايه گذاري، روندي رو به رشد داشته است.
آلمان و جمهوری اسلامی ایران
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خصومتی که امریکا و اروپا با اسلام و انقلاب نشان دادند در آلمان کمرنگ بود. این کشور در مورد دفاع مقدس- قضیه سلمان رشدی و ماجرای میکونوس رابطۀ خود را با جمهوری اسلامی حفظ کرد و همین مسأله باعث شد سفارتخانههای دو کشور در پایتختهای یکدیگر تعطیل نگردد.
با وجود این روابط دو کشور در سالهای گذشته تحتتأثیر حوادث و فشار دیگر کشورها، وضع شرکتهای تجاری و سیاسی با فرازونشیبهای بسیاری روبهرو شده است. در تیرماه 1363 (1984.م) گنشر آلمانی بهعنوان اولین وزیر امورخارجه یک دولت غربی و عضو جامعه اروپا و ناتو از ایران رسماً دیدار کرد. گنشر با توجه به سوابق تاریخی روابط با ایران و با شناختی که از هویت مستقل انقلاب اسلامی داشت و احساس تضاد اصولی که انقلاب با دنیای غرب دارد، در سفر خود به ایران کوشید که این هویت را به رسمیت بشناسد و حساب آلمان را از سایر دولتهای عضو بلوک غرب جدا سازد. وی طی مدت توقف در تهران با رئیسجمهور وقت، نخستوزیر، رئیسمجلس، وزیرخارجه و وزیر امور اقتصاد و دارایی دیدار و گفتوگو کرد.
در دوران جنگ تحمیلی گفته میشد که شرکتهای آلمانی به دولت صدام دیکتاتور سابق عراق مواد شیمیایی میفروشند که البته این موضوع بیشتر پس از خاتمۀ جنگ آشکار شد. آلمان ادامۀ جنگ را به زیان صادرات خود به دو کشور میدانست و خواهان پایان آن بود. این دولت در تنظیم قطعنامۀ 598 در سال 1366/1987.م که در شورای امنیت به تصویب رسید تاثیرگذار بود.
گنشر، وزیرخارجه، در نوامبر 1988/1367 دومین سفر رسمی خود را به ایران انجام داد. طی این سفر موافقتنامۀ فرهنگی ایران و آلمان به امضا رسید، اما در همین اوقات با صدور فتوای حضرت امام(ره) علیه سلمان رشدی، نویسندۀ هندیتبار انگلیسی، که به پیامبر عظیمالشأن اسلام اهانت کرده بود، اعضای اتحادیۀ اروپا، که آلمان هم جزء آن بود، بیانیۀ اعتراضآمیزی صادر نمودند و سفرای خود را از تهران احضار کردند که خروج سفیر آلمان از ایران را نیز شامل میشد. در پی این رویداد، دولت آلمان اجرای موافقتنامۀ فرهنگی با ایران را به حالت تعلیق درآورد. اما پس از یک ماه سفیر آلمان و دیگر سفرای کشورهای عضو اتحادیۀ اروپایی به تهران بازگشتند.
بهانه حقوق بشر یکی دیگر از موارد اختلاف غرب با تهران بود که آلمان هم از آن تبعیت میکرد. این مسأله مشکلات چندینساله را باعث شد. نهایتاً طرفین توافق کردند اجرای حقوق بشر در اسلام و مسیحیت مورد بحث قرار گیرد. به همین منظور چهار سمینار، متناوباً، در هامبورگ و تهران در سالهای 1988، 1990، 1992، 1994.م با همکاری انجمن شرقشناسی آلمان برگزار گردید و طی آن علما و حقوقدانان دو طرف در زمینۀ حقوق بشر و دیگر مسائل فلسفی مذاکره نمودند، البته انتظاری نبود که این مباحث در سیاست روز امریکا و اروپا نسبت به ایران تأثیر گذارد.سومین مسافرت رسمی وزیرخارجۀ آلمان در 1991.م/1370.ش در پایان خروج عراق از کویت بود. در این زمان صدام برای کردها مسأله ایجاد کرده بود و آلمان میخواست از کمک ایران به پناهندگان کرد عراق استفاده کند تا آنها از آسیب صدام مصون بمانند.
وزیرخارجۀ ایران هم در پاسخ به بازدیدهای وزیرخارجۀ آلمان در سالهای 1985 و 1992.م از آلمان دیدار کرد و با صدراعظم، هلموت کول، و وزرای خارجه و اقتصاد و دیگر مقامات آن کشور ملاقات، و با آنها در مسائل فیمابین بحث و گفتوگو نمود.
طی سالهای 1993ــ 1997/1372ــ1376 مذاکراتی بین مقامات وزارتخارجۀ دو کشور برای رفع موانع سیاسی موجود و بهبود و توسعۀ مناسبات انجام شد، ولی همواره حوادثی ناشی از سلطهجویی غرب مانع از نتیجه بود.
اختلافنظر سیاسی عمدۀ ایران و آلمان به موضوع اسرائیل و فلسطین مربوط میشود. جمهوری اسلامی ایران براساس معیارهای اسلامی و اصول بینالمللی ونیز ماهیت ددمنشانه واشغالگرایانه صهیونیزم؛موجودیت اسرائیل را به رسمیّت نمیشناسد و حکومت صهیونیستی را حکومت غاصب و متجاوز به حقوق فلسطینیان میداند، درحالیکه آلمان روابط بسیار صمیمانه و گرمی با اسرائیل دارد.
گویا آلمان خود را در مسألۀ کشتار یهودیان بهوسیله هیتلر مقصر میداند، ازاینرو میخواهد خود را از این اتهام تبرئه کند. در مسألۀ استفادۀ صلحآمیز از انرژی اتمی، آلمان هماهنگ با امریکا و دیگر دول اروپاست. وزرای خارجۀ آلمان، انگلیس و فرانسه، که خود را نمایندۀ اروپا میدانند، با ایران وارد مذاکره شدهاند تا تدابیری بیاندیشند که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند. این درحالی است که ایران از قبل اعلام کرده که با هر نوع سلاح اتمی در منطقه مخالف است و خلع سلاح اسرائیل را هم در این باره خواستار میباشد. در این وضعیت آلمان همراه امریکا با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران به مخالفت برخاسته است.
آلمان با قراردادن ایران در فهرست اچ (H) از صدور کالاهایی که کاربرد نظامی داشته باشد به ایران خودداری میکند. با همین بهانه آن دولت شرکتهای آلمانی را از تکمیل پروژۀ شهید رجایی در قزوین، که سموم گیاهی تولید خواهد کرد، بازداشته است. در فهرست وزارت اقتصاد آلمان کشورهایی مانند لیبی، سوریه، کرۀ شمالی و عراق قرار دارند که در صادرات کالا به آنها محدودیتهایی اعمال میشود؛ درواقع آلمان کالاهایی را به این کشورها صادر میکند که آنها نتوانند با تبدیل آن، توان نظامی خود را بالا ببرند. این در حالی است که همین شرکتهای آلمانی مواد شیمیایی را در دوران جنگ عراق علیه ایران در اختیار صدام جنایتکار گذاشتند و هزاران نفر را بیمار ساختند.
و اما امروز فصلی نوین
«فرانک والتر اشتاین مایر» وزیر امور خارجه آلمان در سفری دوروزه و برای شرکت در نشست مقدماتی کنفرانس امنیتی مونیخ و دیدار با مقام های کشورمان شنبه بیست و پنجم مهرماه وارد تهران شد.
توسعه مناسبات سیاسی دو کشور، رایزنی درباره اجرای توافق هسته یی و همچنین بحث و تبادل نظر درباره تحولات منطقه به ویژه مسایل سوریه از اهداف سفر اشتاین مایر به تهران بیان شده است.
پس از توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 ، «زیگمار گابریل» وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان در راس هیاتی اقتصادی به تهران آمده بود و اشتاین مایر دومین مقام آلمانی است که در ماه های اخیر به تهران سفر می کند.
اشتاین مایر روز یکشنبه از تهران به ریاض می رود تا در آنجا با «عادل الجبیر» وزیر امورخارجه عربستان سعودی و دیگر مقام های این کشور درباره ی مبارزه با گروه های تروریستی تبادل نظر کند. وزیر امور خارجه آلمان سپس از ریاض به اردن سفر می کند تا با مقام های اردنی درباره مقابه با تروریسم و مساله پناهجویان رایزنی هایی داشته باشد.
در چند ماه گذشته از بیشتر کشورهای اروپایی به ویژه پنج قدرت برتر اتحادیه اروپا، گروه های سیاسی و اقتصادی گوناگونی وارد تهران و دیگر شهرهای ایران شدند. اگر دوره نزدیک به دو ساله مذاکرات هسته یی را مرحله ابتدایی تعامل و حرکت به سوی عادی سازی روابط ایران با جهان و به ویژه اروپا فرض کنیم، پس از توافق وین این شرایط یک مرحله جلوتر رفت و به گفت وگوهای اقتصادی منجر شد. سفرهای بیشمار هیات های اقتصادی و سیاسی از کشورهای جهان و از جمله اروپا به تهران از نخستین نتایج عینی توافق بود. به نظر می آید سومین مرحله از تعاملات غرب با ایران همکاری های امنیتی و پذیرش قدرت منطقه یی ایران برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه و نقاط همجوار از حمله اروپا است.
در این شکی وجود ندارد که اروپا بر روی تعامل با ایران حساب ویژه یی باز کرده است و از جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی، سرمایه گذاری و انرژی به آینده ی روابط با ایران امیدوار است. تنها چند روز از اعلام رسمی توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 در وین نگذشته بود که هیات بزرگ سیاسی و اقتصادی آلمان راهی تهران شد. گرچه پس از آن هم هیات هایی از بیشتر کشورهای اروپایی به تهران روانه شده اند اما به علت نگاه مثبت جامعه ایرانی به آلمان و پیشینه ی تعاملات، به نظر می آید این کشور در آینده روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی نقش ویژه یی خواهد داشت.
گرچه پیش از توافق تجار و مقام های صنعتی اروپا به صورت آشکار و پنهان به ایران آمده بودند اما سفر زیگمار گابریل وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان به تهران تنها چند روز پس از مذاکرات وین، دور تازه ی مذاکرات اقتصادی جدی 2 طرف را رقم زد. گابریل در کنار مقام های ارشد اقتصادی و سیاسی، گروهی از مدیران برخی از بزرگترین بنگاه های آلمانی را برای گفت وگو با نخبگان کشورمان به تهران آورد. در میان این گروه بزرگ مدیران و معاونان بنگاه های بزرگی همچون شرکت های دایملر، مرسدس بنز، فولکس واگن، زیمنس، مدیر بزرگترین شرکت صنایع شیمیایی جهان، مدیرعامل گروه بزرگ اقتصادی لینده، مدیر شرکت GIZ، رییس کنفدراسیون های صنایع و معادن آلمان، عضو هیات مدیره شرکت بزرگ فولاد سازی Krupp و مدیران بسیاری از شرکت های حوزه زیرساخت ها حضور داشتند.
در گذشته های نه چندان دور حجم مبادلات 2 کشور سالانه به بیشتر از 10 میلیارد دلار می رسید. براساس آمارهای گمرک حجم صادرات آلمان به ایران سالانه حدود دو میلیارد و ۲۴۵ میلیون دلار و حجم واردات این کشور از ایران هم ۳۳۵ میلیون دلار است. دویچه وله به نقل از تجار و کارشناسان آلمانی پیش بینی کرد پس از لغو تحریم ها حجم روابط اقتصادی دو کشور به 12 میلیارد دلار برسد. پیش از آخرین دور تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران در سال 2011، میزان صادرات آلمان به ایران حدود 4 میلیارد یورو بود. به نوشته ی تارنمای اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان در 5 ماه نخست سال گذشته در میان کشورهای عضو گروه 1+5 آلمان پس از چین دومین صادرکننده کالا و تجهیزات به ایران بوده است. بر پایه این آمار آلمان سهمی نزدیک به 5 درصدی از کل واردات ایران را در اختیار داشت.
سفر اشتاین مایر می تواند از دو دیدگاه داخلی و بین المللی با اهمیت باشد؛ نخست می تواند به عملیاتی تر شدن موضوع افزایش همکاری های اقتصادی کمک کند زیرا به طور مشخص اکنون اروپا پس از بررسی شرایط و ویژگی های اقتصاد و صنعت ایران، مباحث را در حوزه سیاسی برای تسهیل روندها پیگیری می کند حتی در آخرین گروه از تجار آلمانی نمایندگان پارلمان از احزاب مخالف حضور داشتند.
از سوی دیگر بر پایه ی تحلیل کارشناسان و رسانه ها در سفر امروز وزیر امورخارجه آلمان به تهران در کنار مسایل اقتصادی، برخی امور سیاسی منطقه نیز بررسی می شوند. بررسی اجرای توافق هسته ای، نقش منطقه یی ایران در زمینه ی صلح و ثبات در سوریه و تقویت روابط دوجانبه تهران- برلین از محورهای اصلی سفر اشتاین مایر به ایران است. از سوی دیگر گفته می شود آلمان درصدد نوعی میانجی گری بین ایران و عربستان سعودی است. به نظر می رسد با توجه به سیاست مداخله نکردن آلمان در مسایل منطقه یی، آلمان ظرفیت مهمی در حل و فصل مسایل منطقه یی خواهد داشت.
به نظر می رسد پس از پایان ظرفیت سنجی های اقتصادی نوبت به فعالیت های سیاسی امنیتی در جهت نزدیکی بیشتر 2 طرف و کم کردن از چالش های داخلی و بین المللی رسیده است زیرا به نوشته ی تارنمای دویچه وله برای اولین بار کنفرانس امنیتی مونیخ در تهران برگزار می شود و به موضوعات زیر می پردازد: بحران سوریه، نقش منطقه یی و جهانی ایران پس از توافق هسته یی در وین، ساختار امنیتی در خاور نزدیک و میانه، آثار توافق هسته یی ایران در سیاست های انرژی و اقتصادی.
کارشناسان بر این باورند که همکاری نزدیک اروپا با ایران در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی می تواند به 2 طرف و جهان کمک کند زیرا جهان دریافته است که حل بسیاری از مسایل منطقه بدون همکاری و مشورت با ایران ممکن نیست. علاوه بر حوزه های امنیتی، اروپا برای رونق اقتصادی و تامین انرژی به ایران احتیاج دارد تا بتواند به استقلال نسبی دست پیدا کند. سرمایه گذاران اروپایی و آلمانی که تاکنون به ایران آمده اند نیز بر زمینه های همکاری همچون سرمایه گذاری در بخش های مالی و صنعتی تاکید کرده اند. یکی از دیگر حوزه های مهم از دیدگاه آلمانی ها توجه به زیر ساخت های گردشگری و صنایع وابسته است که با توجه به آمار فزاینده میزان سفر گردشگران آلمانی و علاقه آن ها به بازدید از آثار باستانی و تاریخی ایران اولویت دارد.
عرصه ی فناوری های محیط زیست، تصفیه آب و صنایع مرتبط نیز مورد توجه اروپایی ها است. شرکت های آلمانی تمایل دارند در زمینه ی چالش کمبود آب و خشکسالی، تصفیه ی آب و بهینه سازی مصرف انرژی با شرکت های ایرانی همکاری داشته باشند. همچنین تقاضا برای بخش ماشین آلات و خطوط تولید آلمان در ایران همچنان بسیار بالاست. اروپا به ویژه برای صنایع حمل و نقل و خودروسازی، شیمیایی، دارو و تجهیزات پزشکی، نفت وگاز و انرژی های تجدیدپذیر فرصت بسیار خوبی پیش رو دارد. البته مقام های کشورمان تاکید کرده اند سرمایه گذاران نباید تنها به حوزه ی مصرف در ایران تمرکز کنند و باید به ایجاد خطوط تولید مستقل، انتقال فناوری به ایران و بحث صادرات از ایران توجه داشته باشند.
در پایان می توان نتیجه گرفت که به نظر می آید پس از 2 مرحله ی گفت وگوهای سیاسی و اقتصادی سومین مرحله از تعاملات غرب با ایران همکاری های امنیتی و پذیرش قدرت منطقه یی ایران برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه و نقاط همجوار از جمله اروپا فرارسیده است. به نظر کارشناسان با اجرایی شدن برجام در چند ماه آینده، سه مرحله ی تعامل سیاسی، اقتصادی و امنیتی در عمل اجرایی خواهد شد و پس از آن تغییرات شگرف داخلی، منطقه یی و بین المللی را در هر یک از این حوزه ها شاهد خواهیم بود.
تحلیل رابطه
آلمان بزرگ ترین اقتصاد اروپا و یکی از قدرت های بزرگ اقتصادی دنیاست که از نظر صادرات، جایگاه اول جهان را به خود اختصاص داده است. اقتصاد آلمان بردوستون اساسی خدمات و صنعت متکی است که بیش از ۹۹ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد؛ همه ساله بخش کثیری از کل واردات ایران که بیشتر کالاهای ضروری و سرمایه ای است، از این کشور تامین می شود.کتاب «بررسی نقش و اهمیت آلمان در روابط اقتصادی با ایران» با پژوهشگری «فرزاد رحیم زاده» درصدد است با توجه به نقش آلمان در اقتصاد جهانی و اثرگذاری این کشورها در تصمیمات بین المللی و همچنین جایگاه این کشور در روابط خارجی با ایران، وضعیت اقتصادی آلمان، روابط اقتصادی دوجانبه و در نهایت فرصت ها و چالش های پیش رو، مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.در فصل اول گزارش وضعیت کنونی سیاسی، اقتصادی، نظامی، انرژی و امنیت انرژی و سایر مسائل مهم اقتصادی مربوط به آلمان به اجمال بررسی می شود.
اطلاعات کلی درباره آلمان، رتبه بندی اقتصاد آلمان با استفاده از شاخص های اقتصادی، ساختار سیاسی آلمان، ایالت های آلمان، انتخابات ۲۰۰۵ و نتایج آن، احزاب سیاسی آلمان، چشم انداز سیاسی در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷، ساختار اقتصادی آلمان، چشم انداز اقتصادی در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷، بخش انرژی آلمان، امنیت انرژی و اهمیت آن برای آلمان، ساختار مهم و کلان رتبه گذاری آلمان و روابط خارجی آلمان عناوین این فصل هستند. دومین فصل به روابط دوجانبه ایران و آلمان از رهگذر مطالعه تاریخچه روابط ایران و آلمان، آخرین وضعیت روابط دو کشور، تحلیل روابط تجاری ایران و آلمان و فرصت ها و تهدیدها در روابط اقتصادی دوجانبه پرداخته شده است.با هم نگاهی داریم به مباحث سومین فصل که به نتیجه گیری نویسنده اختصاص یافته است.
همکاری در زمینههای خاص از جمله امور زیربنایی، انرژی، خودروسازی و قطعات خودرو اهمیت زیادی دارد و در حال حاضر ایران هم در شرایطی است که بتواند در این حوزهها همکاری دوجانبه گستردهای با آلمان بعد از حل چالش هستهای داشته باشد.
آلمان و همچنین سایر کشورهای اروپایی تأثیر اندکی بر کنگره امریکا دارند اما فارغ از آنکه چه اتفاقاتی در این کنگره در قبال ایران رخ میدهد، باید تأکید کنم دولت امریکا و کشورهای اروپایی متعهد به اجرای این توافق هستند و بر روند عملیاتی شدن آن نظارت دقیق دارند
با توجه به فضای جدیدی که بعد از توافق به وجود آمده، این انتظار در کشور ایران شکل گرفته که با برداشته شدن تحریمها تغییرات جدی رخ دهد و فرصتهای تازهای برای نسل جوان کشور ایران به وجود آید
اگرچه اخیراً میان ایران و عربستان مشکلاتی بروز کرده که فضای نامساعدی را بر روابط منطقهای حکمفرما کرده است اما وزن و تأثیرگذاری این دو کشور و نفوذی که بر منطقه دارند، نقشآفرینی توأمان هر دو کشور را ضروری میسازد
آلمان درگیر بحران مهاجران شده و بیش از پیش، ضرورت پایان دادن به مشکل سوریه را احساس میکند. باید با تمام طرفهای درگیر در بحران سوریه به استثنای داعش، مذاکره کرد.
«گرهارد شرودر» چهرهای صلحدوست در فهرست صاحبنظران نام آشنای اروپایی به حساب میآید چه آن زمانی که در اوج تنش ایران و غرب بر سر موضوع هستهای به تهران سفر کرد و ضمن تأکید بر حق ایران در بهرهمندی از انرژی صلحآمیز هستهای خواستار کاهش اختلافات ایران و غرب شد و چه هنگامی که در دوران پس از برجام یک هیأت بزرگ اقتصادی را در سفر دوباره به تهران همراه خود کرد تا نوید دهنده آن باشد که عزم برلین برای گشودن باب تازه مناسبات با تهران بیش از پیش جدی است.
«شرودر» از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ به مدت 7 سال صدراعظم آلمان بوده است. با او در جریان سفر اخیرش به تهران و درخلال دیدارهای فشردهای که با مقامات بلندپایه کشورمان داشت، گفتوگو کردیم. گفتوگویی که به فرصتی تبدیل شد تا از نقطه نظرات این مقام پیشین بلندپایه آلمانی درباره موانع و چالشهای پیش روی برجام و خطراتی که اجرای آن را بویژه از سوی تندروهای امریکایی و برخی بازیگران منطقهای تهدید میکند، آگاه شویم. شرودر در ابتدا با اشارهاشاره داشت که نظراتی شبیه وزیر خارجه کشورش دارد تا ما متوجه این نکته باشیم که او در تشریح عقایدش درباره سیاستهای رسمی آلمان در عرصه سیاست خارجی جانب احتیاط را در خلال این گفتوگو رها نخواهد کرد. با این وجود وقتی نظراتش را درباره تحرکات مخالفان برجام و تندروهای کنگره امریکا و کارشکنیهایی که ممکن است گریبان برجام را بگیرد جویا شدیم، با صراحت تأکید کرد که برلین قاطعانه پای اجرای تمام و کمال برجام ایستاده است. مشروح این گفتوگو در پی میآید.
بعد از سفر آقای فرانک والتر اشتان مایر وزیر خارجه آلمان، شما در رأس یک هیأت گسترده اقتصادی به تهران آمدهاید. آیا افزایش این مراودات دیپلماتیک به معنای آن است که ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت دوجانبه با ایران برای مقامات آلمان از جایگاه ویژهای برخوردار است
مناسبات دوجانبه میان ایران و آلمان همواره به صورت دوستانه برقرار بوده است و دو کشور از دیرباز تعامل بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتهاند. من به عنوان رئیس افتخاری انجمن خاورنزدیک و میانه آلمان (Numov) با مسائل مربوط به ایران ارتباط زیادی داشته و با کشور شما احساس قرابت دارم.
اهداف اقتصادی و تقویت مناسبات تجاری ایران و آلمان چه جایگاهی در این مناسبات دوجانبه دارد؟
بعد از حل و فصل چالش هستهای و نتایجی که منتهی به برداشتن تحریمهای اقتصادی ایران میشود، فضای جدیدی برای گسترش روابط اقتصادی فراهم خواهد شد. به همین دلیل از شرایط فعلی که در نتیجه فعل و انفعالات جدید سیاسی در عرصه جهانی فراهم شده، بسیار خوشحال هستم و اکنون لغو مؤثر و هرچه سریعتر تحریمها مهم است.
تهران هم در فضای جدید ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮرها در اﯾﺮان و واردات ﻓﻨﺎوری ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ اﺳﺖ، کدام ﺑﺎزارها و ﺑﺨﺶهای ﺻﻨﻌﺖ اﯾﺮان برای فعالان اقتصادی آلمان جذابیت دارند؟
آلمان از قدرت زیادی در تمام بخشهای صنعتی برخوردار است و در بسیاری از موارد حرف اول را در جهان میزند اما به نظر من همکاری در زمینههای خاص از جمله امور زیربنایی، انرژی، خودروسازی و قطعات خودرو اهمیت زیادی دارد و همچنین آلمان جزو کشورهای بسیار پیشرفته در زمینه محیط زیست است و فکر میکنم در حال حاضر ایران هم در شرایطی است که بتواند در این حوزهها همکاری دوجانبه گستردهای با آلمان بعد از حل چالش هستهای داشته باشد.
توافق هستهای مقدمهای برای آغاز روابط سیاسی اقتصادی ایران با کشورهای مختلف اروپایی از جمله آلمان شد. توافقی که بعد از سالها وقفه و شکست در سال 2015 به دست آمد. در سال 2006 شما بر حق ایران در دستیابی به انرژی هستهای تأکید کردید چه اتفاقی افتاد که مذاکرات بینالمللی از آن سال تا 2013 که مذاکرات جدی کلید خورد، متوقف شد؟ چرا طی این سالها مذاکرات معطوف به دستیابی به توافق شکل نگرفت؟
من در روند مذاکرات هستهای حضور نداشتم و نمیتوانم درباره جزئیات صحبت کنم اما میدانم که از سال 2013 در هر دو طرف، ارادهای بسیار جدی برای حل موضوع به وجود آمد و این در حالی بود که سیاستمداران بسیار حرفهای از هر دو سو کار را به دست گرفتند. یعنی روند کار در قالب بسیار جدی و موفقیتآمیزی در پیش گرفته شد. در این میان وزیر امور خارجه ایران نقش بسیار پراهمیتی داشت. آقای ظریف بخصوص به دلیل سابقه فعالیت طولانی مدتشان در امریکا، دیپلمات بسیار با تجربهای است که نه تنها درباره سیاست ایران آگاه است، بلکه بر مسائل بینالمللی هم بخوبی اشراف دارد و این تجربه مزیت بزرگی بود که به کار آمد. البته به عنوان یک آلمانی افتخار میکنم که وزیر امور خارجه ما نیز نقش مهمی داشته است، زیرا ما در آلمان، خواهان حل چالش هستهای با ایران بودیم.
اشاره کردید که اراده جدی ایران و کشورهای طرف مذاکره به حل موضوع هستهای منتهی شد. در شرایط کنونی تا چه اندازه این اراده برای اجرای بی چون و چرای توافق هستهای وجود دارد؟ زیرا به نظر میرسد اخیراً عواملی در داخل کنگره امریکا دنبال کارشکنی اساسی در اجرای «برجام» هستند و اقداماتی مغایر «اعتمادسازی» انجام میدهند تا دامنه تنشها به «برجام» برسد و اجرای آن منتفی شود. موضع آلمان درقبال این تاکتیک مخالفان امریکایی توافق هستهای چیست؟
آلمان و همچنین سایر کشورهای اروپایی تأثیر اندکی بر کنگره امریکا دارند اما فارغ از آنکه چه اتفاقاتی در این کنگره در قبال ایران رخ میدهد، باید تأکید کنم دولت امریکا و کشورهای اروپایی متعهد به اجرای این توافق هستند و بر روند عملیاتی شدن آن نظارت دقیق دارند. در واقع؛ شرط مهمی که باعث اعتمادسازی متقابل میشود، آن است که وقتی همگی توافقی را پذیرفتیم، باید با دقت آن را اجرا نیز کنیم. ضمن اینکه باید تأکید کنم که رئیس جمهوری امریکا واقعاً قصد اجرای این توافق را دارد اینکه آیا بتواند مقابل فشار مخالفان بایستند و تصمیمات آنها را خنثی کند یا خیر؟ بحث جداگانهای است.
فرض کنید رئیس جمهوری ایالات متحده نتواند اقدامات کارشکنانه مخالفان امریکایی توافق را مهار کند و «برجام» در مرحله اجرا با اختلالهایی به دلیل نقض تعهد امریکا مواجه شود. در چنین وضعیت احتمالیای، موضع آلمان چه خواهد بود؟
موضع آلمان این است که توافق هستهای باید به طور کامل و با همه جزئیات اجرا شود. همه کشورهای امضاکننده قرارداد باید به آن متعهد باشند.یعنی اگر دولت امریکا مانع اجرای توافق شود، آلمانبه عنوان یک کشور مهم اروپایی سیاست مستقل خود رادر قبال ایران در پیش خواهد گرفت؟
آلمان این وظیفه را برعهده گرفت که به دستیابی به توافق و اجرای آن کمک کند و این روند ادامه خواهد یافت و من پیشنهاد میکنم که خوشبین باشیم زیرا معتقدم خود امریکاییها هم دوست دارند این توافق اجرا شود.
شما در سال 2009 و در بحبوحه اختلافات ایران و غرب در چالش هستهای، میهمان تهران بودید، تفاوت فضای کشورمان در این دو سفر را در چه نکاتی میدانید؟
مایل نیستم درباره گذشته صحبت کنم اما در سفر کنونی، گفتوگوهای بسیار باز و موفقی با مقامات ایرانی بویژه با رئیس جمهوری ایران داشتیم و من احساس کردم در تهران یک پوپایی و تحرک جدیدی به وجود آمده است. همچنین با توجه به فضای جدیدی که بعد از توافق به وجود آمده، این انتظار در کشور ایران شکل گرفته که با برداشته شدن تحریمها تغییرات جدی رخ دهد و فرصتهای تازهای برای نسل جوان کشور ایران به وجود آید. جوانان زیادی در کشورتان هستند که بسیار آموزش دیدهاند و نیروی کار آماده ورود به بازار کار محسوب میشوند، آنان به فرصت شغلی نیاز دارند و سیاست بینالمللی هم هدفش کمک به این فرصت است. ما ایران را تنها به عنوان یک بازار جدید نمیبینیم بلکه برای همکاریها و فعالیت مشترک و انتقال تکنولوژی و همکاری در بخش آموزش در نظر گرفتهایم.
موفقیت مذاکرات هستهای باعث شد نگاه جهان به ایران تغییر کند و فرصت بیشتری برای نقشآفرینی ایران در حل و فصل بحرانهای خاورمیانه فراهم شود. در این چارچوب، نگاه شما به ورود ایران به مذاکرات صلح سوریه چیست؟
حل اختلافات هستهای به کم کردن شکافهای میان ایران و کشورهای جهان کمک زیادی کرد و این موضوع همگان را به این نتیجه رساند موفقیت مذاکرات صلح سوریه با حضور ایران امکانپذیر خواهد بود. این در حالی است که حضور عربستان هم به عنوان دیگر کشور مهم منطقه در این مذاکرات ضروری به نظر میرسد اگرچه اخیراً میان ایران و عربستان مشکلاتی بروز کرده است که فضای نامساعدی را بر روابط منطقهای حکمفرما کره است اما وزن و تأثیرگذاری این دو کشور و نفوذی که بر منطقه دارند، نقشآفرینی توأمان هر دو کشور را ضروری میسازد. در این میان توافق هستهای و رویهای که کشورهای درگیر در مذاکرات در پیش گرفتند، میتواند مدل و الگوی خوبی برای مذاکرات وین درباره سوریه باشد و همه امیدواریم مذاکرات صلح- با وجود اختلافهای ایران و عربستان- ادامه یابد و پیشرفت حاصل شود. به عقیده من، ایران آماده این همکاری است.
مقامات ایران همواره بر سیاست پرهیز از تنش و تقویت مناسبات خارجی در قالب همکاریهای جمعی منطقهای تأکید کردهاند اما مقامات ریاض سیاست تقابلی با ایران را برگزیدهاند؛ با وجود این شرایط فکر میکنید که امکان پیش رفت مذاکرات صلح سوریه وجود دارد؟
درست است که ایران اعلام کرده علاقهای به گسترش بحران ندارد اما این نکتهای کلیدی است که همه طرفهای مهم درگیریهای سوریه در مذاکرات حضور داشته باشند، زیرا بدون این اتفاق، دستیابی به هیچ پیشرفتی امکانپذیر نیست. آلمان بر این باور است که راه حل بحران سوریه و یمن، نظامی نیست و تنها یک رویکرد دیپلماتیک و پذیرش واقعیتها از سوی کشورهای منطقه، میتواند گرهگشا باشد.
با توجه به دستاوردهایی که در آخرین مذاکرات وین درباره سوریه به دست آمده است، چشمانداز مذاکرات سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اروپاییها بشدت پیگیر مذاکرات وین هستند زیرا این مذاکرات فرصت بی بدیلی برای رسیدن به صلح و ثبات در سوریه که شدیداً مورد نیاز است، فراهم کرده است. بویژه که آلمان هم درگیر بحران مهاجران شده و بیش از پیش، ضرورت پایان دادن به مشکل سوریه را احساس میکند. نظر شخصی من این است که باید با تمام طرفهای درگیر در بحران سوریه، به استثنای داعش، مذاکره کرد.
اما در مورد انتخابات آتی سوریها اختلاف نظر وجود دارد. برخی کشورها از جمله ایران و روسیه تأکید دارند بشار اسد تا برگزاری این انتخابات در قدرت بماند و پس از آن نیز مجدداً در انتخابات شرکت کند حال آنکه موضع امریکا این است که اسد حتی بعد از دوره انتقالی هم نمیتواند درانتخابات شرکت کند. موضع شفاف آلمان چیست و به کدام یک از این دو نگاه نزدیکتر است؟
درباره آینده سیاسی بشار اسد در مقطع فعلی مذاکرات نمیتوان سخن گفت؛ این مسأله، موضوعی است که باید بتدریج با پیشرفت گفتوگوها و روشنتر شدن ابعاد بحران مشخص شود. شخصاً فکر نمیکنم بشار مجدداً بتواند رئیس جمهوری شود ولی باز هم نتیجه قطعی در پایان مذاکرات روشن خواهد شد.
آلمان به عنوان پنجمین قدرت اقتصادی دنیا و اولین قدرت اقتصادی در بین کشورهای اروپایی در سال ۲۰۰۵ گوی سبقت را از آمریکا ربود و به عنوان بزرگ ترین کشور صادرکننده در سطح جهان مطرح شد. در امر واردات هم این کشور پس از آمریکا بزرگ ترین کشور واردکننده جهان است که عمده واردات آن را نفت و گاز تشکیل می دهد که در این واردات روسیه نقش ویژه ای دارد.
آلمان با توجه به سابقه جنگ های جهانی گذشته درصدد است با در نظر داشتن وعده های آمریکا در حمایت از عضویت آلمان در شورای امنیت، قدرت سیاسی خود را در دنباله روی از آمریکا جست وجو کند اگر چه بخش خصوصی آلمان مخالف سیاست های فعلی آلمان است.
آلمان ضمن در نظر گرفتن هدف اصلی خود یعنی طرح آلمان به عنوان یک قدرت بزرگ سیاسی در جهان، حفظ موقعیت اقتصادی و تجاری را در نظر دارد که در این راستا سعی می کند میزان صادرات خود را گسترش داده و با کاهش واردات نفت و گاز، کل واردات کشور را کاهش دهد. به همین جهت به دنبال تولید برق از منابع تجدیدپذیر است.
در این راستا رحیم زاده معتقد است باید با توجه به نگرانی اروپا از اینکه روسیه از نفت و گاز خود به عنوان سلاحی برای اعمال بعضی نظرات خود استفاده کند و از سوی دیگر دو برابر شدن تقاضای انرژی تا سال ۲۰۳۰ بنابر پیش بینی های آژانس بین المللی انرژی لازم است ایران در زمینه تامین انرژی آلمان و اروپا پیش قدم باشد که تلاش اخیر ایران برای صدور گاز ایران و ترکمنستان از طریق ترکیه و بدون عبور از روسیه به اروپا (خط لوله موسوم به نوباکو) در همین پروسه قابل ارزیابی است.
هرچند در چالش هسته ای موسسات مالی و بانکی آلمان تحت فشار آمریکا روابط و معاملات خود را با ایران به حالت تعلیق درآورده اند و همچنین با توجه به حمایت آلمان از رژیم صهیونیستی اما رحیم زاده از عواملی می گوید که باعث تقویت روابط دوجانبه بین دو کشور می شوند که روابط اقتصادی روبه رشد ایران و آلمان یکی از این عوامل است.
در بررسی و تجزیه و تحلیل روابط تجاری دوجانبه، می بینیم که آلمان نقش مهمی را در امر مبادلات تجاری ایران بازی می کند. این کشور در طول دوره ۲۰۰۶- ۲۰۰۲ به طور متوسط ۵/۵ درصد از کل مبادلات تجاری ایران را به خود اختصاص داده است که دلیل اصلی آن واردات زیاد ایران از آلمان است و طبق گزارش های سازمان توسعه تجارت، آلمان از نظر میزان صادرات به ایران در سال ۱۳۸۱ ه.ش در جایگاه اول قرار داشته و طی سال های ۱۳۸۵ - ۱۳۸۲ و چهار ماهه اول ۱۳۸۶ بعد از امارات متحده عربی بیشترین میزان صادرات را به ایران داشته است. حجم بیشتر این واردات، کالاهای سرمایه ای بوده که برای صنایع داخلی کشور مورد نیاز است که این روند می تواند وضعیت مناسب تری پیدا کند.
نکته دیگر در روابط دوجانبه، سرمایه گذاری زیاد آلمان در ایران است. این کشور ۳۲/۱۳ درصد از کل سرمایه گذاری های خارجی در ایران، در طول دوره
۱۳۸۵-۱۳۷۲ را به خود اختصاص داده است که بیشتر این سرمایه گذاری ها در بخش های اساسی و ضروری کشور ایران مانند پتروشیمی، مواد شیمیایی، دستگاه ها و ماشین آلات و قطعات الکترونیکی و امثال آن صورت گرفته است.
با توجه به گزارش اتاق بازرگانی ایران و آلمان از دست دادن بازار ایران برای آلمان به معنی از دست رفتن ۱۰ هزار شغل در داخل آلمان است پس لازم است این بازار برای هر دو کشور حفظ شود.
عمده مشکلی که ایران در روابط تجاری خود با آلمان از آن رنج می برد کسری تراز تجاری خود در تجارت با آلمان است که این امر می تواند به دلیل اهمیت و کیفیت کالاهای وارداتی قابل چشم پوشی باشد. در این راستا شناسایی و معرفی محصولات تولیدی ایران به آلمان با ایجاد نمایشگاه مشترک، گسترش صادرات کالا مانند فرش و صنایع دستی، تشویق و حمایت بخش خصوصی برای تولید کالاهای وارداتی در داخل کشور و برنامه ریزی و ایجاد زمینه برای صادرات نفت و گاز به آلمان پیشنهادهای حل این مشکل است.
با توجه به سابقه خوب و مثبت روابط تجاری ایران و آلمان باید آلمان از رفتارهای نامعقول مقطعی دست بردارد تا این سابقه مثبت با چشم اندازهای نوین آینده پیوند یابد.
سفیر آلمان در ایران گفت: با فراهم شدن زمینه ها مطمئن هستیم رفت و آمد های تجاری ایران و آلمان افزایش می یابد.
میکائیل بارون فون اونگرن در دیدار با مدیران اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان با بیان اینکه آلمان یکی از شرکای تجاری مهم ایران است، افزود: از طرف کشور آلمان خوشبین هستیم که با حصول توافق هستهای، روابط دریایی بندری بین دو کشور افزایش یابد.
سفیر آلمان در ایران ایجاد رابطه بیشتر تجاری بین مسئولین و متخصصان بنادر و دریانوردی ایران و آلمان را بسیار مهم دانست و گفت: بندر شهید رجایی هم اکنون با مدل سازی های مطابق با استانداردها زیر ساخت های مناسبی برای مراودات کالا دارد.
میکائیل بارون خواستار ایجاد روابط مستقیم و بدون واسطه تجاری بین ایران و آلمان شد و از متخصصان و مسئولین ایرانی برای شرکت در نمایشگاههای بندری و دریایی این کشور دعوت کرد.
در ادامه مدیران اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان به تشریح فرصت ها و ظرفیت های تجاری و اقتصادی در بندر شهید رجایی پرداختند.
دبیر اول اقتصادی سفارت آلمان در ایران، مدیران ترانزیتی بخش های خصوصی آلمان و رییس اداره خاورمیانه سفارت، سفیر آلمان را در این سفر همراهی کردند.
در حال حاضر، اگر چه آلمان مهمترین شریک اقتصادی ایران در اروپا بوده و میزان تبادلات تجاری دو کشور سالیانه در حال رشد میباشد، اما روابط سیاسی فیمابین شکننده و آسیبپذیر است. غلبه بر این وضعیت، مستلزم توجه مستمر به مدیریت سیاسی روابط دو جانبه میباشد. عدم توجه به این امر، قطعاً بر دیگر ابعاد و عرصههای اقتصادی و فرهنگی روابط دو کشور تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
به موازات مدیریت سیاسی روابط، گامهای تازه در جهت تبدیل مبادلات تجاری به همکاریهای اقتصادی بلند مدت و روابط فرهنگی میتواند برداشته شود. فضاسازی جدید زمانی با موفقیت قرین خواهد بود که واقعبینی جایگزین خوشبینی و بدبینی احساسی گردد و اولویتهای مشخص و تعریف شدهای در عرصههای مختلف روابط در دستور کار قرار گیرد.
تعریف مجدد چارچوب کلی روابط اقتصادی و همکاریهای صنعتی جهت گذر از روابط تجاری صرف، ارتقای روابط و همکاریهای فرهنگی فیمابین با توجه به جایگاه فرهنگی و تمدن دو کشور و اینکه آلمان میتواند یکی از مخاطبین اصلی گفتگوهای فرهنگی در اروپا و جهان باشد، بهرهگیری از جایگاه اروپایی آلمان برای پیشبرد اهداف سیاست اروپایی ایران از رهگذر تبدیل چالشهای موجود به فرصتها یا ایجاد فرصتهای تازه، از جمله اولویتهایی هستند که میتوانند به موازات پیشرفت فرآیند عمومی مناسبات دو جانبه مورد توجه خاص و پیگیری جدی قرار گیرند. وحانی با تاکید بر توسعه مناسبات همه جانبه ایران و آلمان در دیگر بخش ها از جمله گردشگری، ارتباطات پارلمانی و مسایل علمی و فرهنگی اظهار داشت: دو کشور می توانند در زمینه حل و فصل مشکلات سیاسی و منطقه ای همکاری و رایزنی های خوبی داشته باشند.
جمهوری اسلامی معتقد است معضل تروریسم مشکلی همگانی می باشد چرا که؛ امروز تروریسم کشورهای منطقه را با مشکل ثبات و امنیت مواجه کرده و دیگر کشورها از جمله آلمان نیز با تبعات این ناامنی از جمله موضوع پناهجویان روبرو هستند.
ضرورت کمک های انسان دوستانه به آوارگان و پناهجویان بیش زا بیش احساس میگردد لدذا جمهوری اسلامی ایران آماده گفتگو، رایزنی و همکاری با دیگر کشورها در جهت مبارزه با تروریسم در منطقه و مقابله با آثار و تبعات آن است. صلح و ثبات منطقه برای تهران حائز اهمیت است و در صدد است از همه توان خود برای مبارزه با تروریسم به عنوان معضل جهانی استفاده کند.
«گرهارد شرودر» صدراعظم سابق آلمان نیز با اشاره به توافق ایران و 1+5، اجرای برجام و رفع تحریم ها را فصل نوینی در روابط و همکاری های ایران و آلمانبرمی شمارد واظهار می دارد: توافق هسته ای نشان داد که می توان مشکلات و مسایل بین المللی را با مذاکره و گفتگو حل و فصل کرد و از آن می توانیم به عنوان الگویی برای حل مسایل بین المللی از جمله موضوع سوریه استفاده کنیم.
صدراعظم سابق آلمان با اشاره به ظرفیت ها و استعدادهای موجود در اقتصاد آلمان بر ضرورت توسعه همکاری های دو کشور در بخش های مختلف تأکید دارد: ایران و آلمان که دارای فرهنگ دیرینه ای هستند باید در زمینه تقویت مناسبات فرهنگی ، علمی و ارتباطات مردمی هم تلاش کنند.
شرودر با اشاره به آمادگی آلمان برای مشارکت در اقدام های بشر دوستانه و کمک به پناهجویان گفت: نقش ایران در توسعه ثبات و صلح منطقه ای غیرقابل انکار است.
شروع دور جدید فعالیتهای دیپلماتیک نمایندگی میتواند به نقطه عزیمت جدیدی در روابط ایران و آلمان تبدیل شود. این امر مستلزم فضاسازی اولیه جهت ترسیم تصویری متفاوتتر و بسترسازی مناسب برای گذر تدریجی از مشکلات و تنشهای پیشین میباشد. بدیهی است بدون هماهنگی و مساعدت متقابل نهادها و وزارتخانههای زیربط و نیز اعمال نظارت و مدیریت کلان بر مناسبات تهران با برلین، نمیتوان به موفقیت کامل در این زمینه امید بست.
انتهای پیام/