سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سفرنامه وزیر بهداشت به سیستان و بلوچستان (چابهار)

از پایتخت که دو هزار و 500 کیلومتر دور شوی؛ در منطقه ای که بیشترین وسعت جغرافیایی را در نقشه کشور دارد به شهری می رسی با طبیعت همیشه بهار؛ چابهار.

به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان  گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، شهری که منطقه آزاد تجاری است و عده ای از آن ثروت می اندوزند اما درست در همین شهر با همه جاذبه های زیبای گردشگری بیش از 63 درصد مردم حاشیه نشین اند.

آن هم حاشیه نشینی متفاوت... الونک های 6 متری و بلکه کوچکتری که حتی یک دوش حمام و یک توالت در اطرافشان نیست! برق هم ندارند؛ آب هم با تانکر به اژآنجا می رسد... به محض ورود بوی ناخوشایندی تمام مشامت رو پر می کند...

در سفر سه روزه وزیر بهداشت به شهرستان های سیستان و بلوچستان ایستگاه اول منطقه ای بود درست در میانه شهر؛ منتها نه با آجر و آهن.. با چوب و بلوک و ایرانیت سقفی ساخته بودند برای 10 کودک یک خانواده ... چهره های تکیده و آفتاب سوخته و دستان و پاهای پینه بسته مردان و زنان کودکان در میان تلی از خاک و نخاله ... همه را در یک نقطه متوقف کرد... جالب است در این بین انگار تنها کسانی که دل را به دریا زده و به دل این همه کثیفی و بوی نامطبوع آمده بودند بهداشتیاران و همیاران سلامتی بودند که برای همین انسان های فراموش شده یا فراموشی زده شده کارت بهداشتی صادر کرده و واکسیناسیون به موقع را برایشان انجام داده بودند...

وقتی از آنها پرسیدیم چند سال است در این منطقه و با این وضعیت سکونت دارید پاسخ دادند 17 سال!! خشسکسالی و بیکاری آنچنان رنجورشان کرده بود که دیگر گویی رمقی برای حیات هم نداشتند چه رسد به تلاش! برای زندگی بهتر

درست آن طرف تر آن سوی خیابان خانه های مسکن مهر به چشم می خورد ... و وقتی از آنها پرسیدیم شما چرا برای زندگی به آنجا نمی روید پاسخ دادند اگر برویم  همین زمین را هم از ما می گیرند، زمینی که خود روزی آن را تصرف کرده اند امروز با کشیدن کابل های غیر مجاز از آن سوی خیابان تنها برای روشنایی شب ها و نه استفاده از ابزار بیگانه ای همچون یخچال و تلویزیون برق را به برخی الونک ها رسانده بودند.

راستی فراموش کردم بگویم نام منطقه ای که توصیفش را کردم چه بود شاید هم دلیل این فراموشی نسبت نداشتن این نام با منطقه است که ساعتی را در آن موقف بوده و به خانه اهلی اش سر زدیم و با آنها گفتگو کردیم ... اسم این منطقه زیباشهر بود! زیباشهری که درست عکس نامش هیچ شکلی از زیبایی نداشت...

زندگی بدون رعایت نکات بهداشتی سالها بوده که بیماری را در این شهر ریشه دار کرده تا انجا که طرح های های ملی و بودجه هایی مجزا برای مقابله با آن اختصاص دادند ؛ یکی از شایع ترین این بیماری های مالاریاست... بیماری که تا سال 89 بیش از 359 نفر به آن مبتلا شدند و به برکت اجرای طرح تحول نظام سلامت و اقدامات بهداشتی نظیر کلرزنی آب های مورد استفاده؛ پوشاندن حوض انبارها و توزیع پشنه بند و سمپاشی آن؛ امروز به 4 مورد رسیده است و این مهم هم تنها به همت سخت کوشان مرکز بهداشتی بود که چند صد متر ان طرف تر از حاشیه نشین ها درهای خانه بهداشت رو به روی کسانی گشوده اند که رعایت نکردن بهداشت ان ها را به انواع و اقسام بیماری مبتلا کرده بوده است و امروز با بیماریابی و تحت درمان قرار دادن افراد بیمار تلاش می شود مفهوم توجه و سلامت راهی به میان این زاغه ها و ساکنانش پیدا کند.

مرکز جامع بهداشتی درمانی توحید بیش از هزار خانوار که برخی جمعیتی بیش از از 10 نفر داشتند را تحت پوشش داشت.

مقصد بعدی بیمارستان امام علی (ع) بود؛ بیمارستانی با 150 تخت خواب که بخش بخش آن را سر زدیم؛ جمعیت زیاد منطقه باعث شده بود شلوغی جمعیت در بیمارستان موج بزند؛ همچنین کمبود امکاناتی همچون مرکز ام ار آی بیماران را روانه زاهدان می کرد با 750 کیلومتر فاصله از چابهار!
وزیر بهداشت نیز سریعا دستور خرید و تجهیز بیمارستان به رادیولوژی دیجیتال را داد که سفر تمام نشده خبر دادند به بیمارستان رسیده است... 

کمبود نیرو متناسب با میزان مراجعه و برخی تجهیزات مورد نیاز عمده درخواست های پرسنل درمانی بود اما در این میان نمی شد از تلاش صورت گرفته برای نوسازی بیمارستان و تغییر دادن چهره آن به ویژه در بخش هایی همچون بخش اطفال نیز بی تفاوت گذشت ... موضوعی که رضایت نسبی جمع زیادی از مادران همراه کودکان را به همراه داشت.

مجتمع عالی سلامت مقصد بعد بود... مرکز آموزشی بزرگ با امکانات قابل توجه که در دومین سال فعالیت خود و پذیرش دانشجو از طریق کنکور سراسری حدود 150 دانشجو را در مقطع کاردانی رشته هایی همچون فوریت های پزشکی؛ بهداشت،مامایی،هوشبری و اتاق عمل تربیت کرده و نکته بسیار قابل توجه که برای افراد بازدید کننده به ویژه وزیر بهداشت نیز جلب توجه کرد این بود که تمامی دانشجویان بدون استثنا بومی منطقه بودند و در عین حال اساتید حاضر در مرکز نیز همگی اهل همین استان و این امر نشان دهنده ظرفیت خوبی بود که باید توسعه یابد و براساس آن روزی را شاهد باشیم که تنها با پذیرش دانشجوی بومی کمبود نیروی متخصص مورد نیاز و نیز ماندگاری پزشکان و متخصصان در این منطقه حل شود.

شور و شوق دانشجویان پر انرژی مجتمع و گفتگو با آنان نشان می داد عزمی بزرگ دارند برای آبادی شهرشان؛ برای زدودن محرومیت این پسوند بی قواره از سیمای شهری که جوانانش می توانند فردایش را بسازند...

برنامه بعدی نشست با علما، معتمدان و اهالی رسانه بود...

دغدغه هایی که اغلب مشترک بود؛ امام جمعه اهل سنت شهر همان دغدغه ای را داشت که امام جمعه شیعه آن را مطرح کرد... فرماندار و نمایندگان مجلس هم همین طور... اینکه سالیان سال است این نقطه از کشور فراموش شده و در سال های گذشته سلامت در اولویت نبوده است، انبوهی از کمبودها را رقم که حال با این کاهش قیمت نفت و درآمد دولت جبرانش به زمان زیادی نیاز دارد و تنها شاید بشود بر اساس اولویت بندی های مرهمی بر زخم های کمبود ها گذاشت... اگرچه نباید از نظر دور داشت که برخی باورهای غلط قدیمی و فرهنگی که باید از طریق علما و روحانیون به ویژه در زمینه رعایت مسائل بهداشت فردی ارتقا یابد .

در عین حال اقدامات صورت گرفته همچون افزایش نیروی متخصص بهداشت و درمان؛ توسعه مراکز بهداشتی درمانی، کاهش قابل توجه آمار مرگ و میر مادران و کودکان  و ارتقای شاخص های مهم بهداشتی گام های بزرگی است که در این شهر آغاز شده است.

شهرستان چابهار 300 هزار نفر جمعیت دارد و با رشد بالای مهاجر پذیری روبروست.

وسعت استان سیستان و بلوچستان که گفته می شود 11.5 درصد مساحت کشور است به گونه ای بود که برای یک سفر فشرده کاری و سرکشی به چندین شهرستان با فاصله چند صد کیلومتری از یکدیگر چاره ای جز سوار شدن بر بالگرد نبود... بالگرد نظامی  آن هم... از صبح زود تیم سفر راهی منطقه راسک از توابع شهرستان سرباز در جنوبی ترین نقطه سیستان و بلوچستان  شد... منطقه ای با مردمان سخت کوش و محروم... پوشش زیبا و یکدست بلوچی بر تن همه اهالی بود و تشخیص افراد بومی از غیر بومی ها خیلی مشکل نبود... صمیمانه مرد و زن خودجوش به استقبال آمده بودند ؛ در نگاهشان امید موج می زد، عده ای نیز با صدای بلند 
شکرگذاری می کردند و می گفتند خیلی پیش نمی آید رنگ مسئولی آن هم از نوع وزیر را ببینند؛ بلا استثنا نیز نامه ها و درخواست هایی را در دست داشتند ... راهی بیمارستان ولایت شهرستان سرباز شدیم .. بیمارستانی که اسفندماه سال گذشته افتتاح شده و به گفته مسئولان محلی توانسته موجب رشد چشمگیر شاخص های بهداشتی در این شهر شود .

همچنین وزیر بهداشت برای تامین کادر درمانی و پزشک متخصص این بیمارستان قول مساعد داد
بیمارستان ولایت سرباز بیش از 180 هزار نفر جمعیت این شهرستان را زیر پوشش دارد نیاز است بیش از پیش برای توسعه آن تلاش شود. 

راسک مرکز شهرستان سرباز در 498 کیلومتری جنوب زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.

نیکشهر و قصرقند نیز در 510 و 600 کیلومتری جنوب زاهدان قرار دارند.

برنامه بعدی افتتاح بیست و دومین بیمارستان صحرایی سپاه پاسداران در روستای پارود شهرستان سرباز بود بیمارستانی که نشان می داد.
 
اگر سپاه پاسداران و سایر نهادها بتوانند برای راه اندازی بیمارستان های دائمی در سیستان و بلوچستان  نیز اقدام کنند نتیجه آن ارتقا قابل توجه شاخص های بهداشتی و درمانی در این استان و رضایتمندی مردم محروم خواهد بود.

مقصد بعدی شهرستان قصد قند بود همان شهری که خانم ریگی تنها فرماندار زن ایران عهده دار اداره فرمانداری شهرستان است و سخت کوشانه همراه می شود تا از دغدغه های بهداشتی درمانی اش برای این شهر بگوید... سفره ای نیز از خوراکی های محلی و محصولات شهرستان پهن کرد که نشان از سلیقه ای زنان داشت 

وزیر بهداشت در این شهر هم سری به مراکز بهداشتی درمانی زد و از نزدیک ضمن گفتگو با مردم در جریاتن کمبودها و مشکلات قرار گرفت.

این چندمین باری بود که در طول این روز هلی کوپتر با همه تکان هایش مسافرانش را از زمین بلند می کرد و به مقصد نیکشهر می برد....   

مسافران که پس از شش ساعت بودن در زمین و اسمان دل خوش به فرود بودند درست در استانه فرود با برخواستن طوفانی از گرد و خاک ناچار به بلند شدن شدند و این بار در زمین ورزشگاه شهر به زمین نشستند... در دقایقی کوتاه و قبل از نشستن هلی کوپتر بر زمین مردان و زنان بلوچ خود را به ورزشگاه رساندند و در حالی که ذوق زده از سرانجام بیمارستان شهرشان بودند که امروز با حضور وزیر افتتاح رسمی می شد زیر لب زمزمه هایی نیز داشتند که وقتی پرسیدم گفتند نوعی دعا و ثناست.

تولد نوزاد دوقلو در نخستین روز افتتاح بیمارستان
تولد دوقلوها خود خبر خوشایندی بود برای افتتاح بیمارستانی که گفته می شود بیش از هفت سال بود نیمه تمام مانده بود و در طول 4 سال تنها کمتر از یک سوم اعتباراتش تامین شده است  و  حال با وجود کاهش درآمد دولت با هزینه ای سه برابری به همت دولت یازدهم و از محل اعتبارات ملی تکمیل و تجهیز و به بهره برداری رسید.

در مراسم افتتاح بیمارستان که در ورزشگاه نیکشهر برگزار شد تفاوت مراسمی با نمادهای بومی و محلی کاملا مشهود بود؛ از پوشش افراد حاضر تا اذین بندی گل های کاغذی و نخل ها و آیینه ها در محل سخنرانی در میانه های سخنرانی وزیر بود که چند خانم جلو آمدند و سفره حصیری را که با آیینه آذین بندی شده بود به عنوان هدیه به وی دادند سفره ای از دست رنج زنان بلوچ ...

پس از بازدید از بخش های شلوغ بیمارستان تازه افتتاح شده بسرعت راهی محله ای شدیم که هنوز درختان نخلش سرپا بودند و اهالی محل  روزی اشان از شیر تعداد انگشت شمار بز هایشان بود.. مردمی که سادگی و صمیمت در چهره شان موج می زد... وارد خانه ای شدیم که متعلق به جوان ترین شهید دفاع مقدس شهید بلال اخلاقی بود که در سن 11 سالگی به شهادت رسیده بود و پدر و مادر پیر به رغم محرومیت های فراوان تنها شکرگذار بودند ... 

مقصد بعدی شهرستان کنارک بود ... بازدید از مرکز درمان بستر کنارک که جمعیت زیادی آن هم با انتظاراتی که از یک بیمارستان می رود در بخش های مختلف آن بودند.

نرخ بالای زاد و ولد و رعایت نکردن مسائل بهداشتی موجب شده بود برخی بیماری ها در این منطقه شایع تر باشد همچنی ازدواج های فامیلی آمار مبتلایان به تالاسمی را در این شهر بالا برده بود.

برنامه بعدی نشست با خیرین و سپس کارگروه سلامت و امنیت غذایی بود 
کارگروهی که در آن از نگرانی در خصوص پایان زمان اختصاص اعتبارات گلوبام فاند سخن گفته شد و نگرانی هایی که ناشی از تردد اتباع بیگانه عدم قرنطینه و ورود بیماری از دو کشور همسایه مجاور عمده ترین آن بود.
 
شیوع بیماری های واگیر و آلودگی های آب آشامیدنی و نگرانی از شیوع وبا مسائلی بود که در این نشست مطرح شد و گزارشی از اقدامات بسیار موثر صورت گرفته در زمینه ارائه آموزش های بهداشتی و نیز کنترل مالاریا و کاهش چشمگیر تعداد مبتلایان. 

از چابهار راهی یکی دیگر از شهرستان های جنوبی سیستان و بلوچستان شدیم؛ ایرانشهر همان جایی که لقب میزبانان ولایت را دارد و مقام معظم رهبری یک سال  تبعید را آن جا سپری کردند و وزیر بهداشت نیز به محض ورود به ایرانشهر به بیت ایشان رفتند.

افتتاح بخش سی تی اسکن مرکز آموزشی درمانی تحقیقاتی خاتم الانبیا ایرانشهر برنامه بعدی سفر وزیر بهداشت به این شهر بود بیمارستانی که به محض ورود به ان تصور می کردی وارد یک بیمارستان خصوصی در پایتخت شدی و به گونه ای هتلینگ در تمامی بخش ها اجرا شده و سیمای ظاهری بیمارستان و تجهیزات موجود در آن قابل توجه بود که لبخند رضایت را برای همه بازدیدکنندگان به دنبال داشت.

مردمی که تا پیش ازین برای انجام سی تی اسکن باید به شهرهای دیگر در چند صد کیلومتر آن طرف تر می رفتند امروز بهره مند از این امکان اند.

اگرچه حجم بالای مراجعه کنندگان  و عدم تناسب نیروهای حاضر با مراجعه کنندگان مشکل این بیمارستان نیز بود.

پس از بازدید از این بیمارستان به بیمارستان ایران رفتیم جایی که مرکز ام ار آی ان توسط وزیر بهداشت افتتاح شد و به دلیل حجم بالای مراجعه کنندگان خواهان افزایش تعدا د نیروهای متخصص بود.

دانشگاه ولایت مقصد بعدی سفر بود
دانشگاهی که عمده دانشجویانش بومی بودند و دغدغه های صنفی گوناگونی را داشنتند و عمدتا خواهان زدودن غبار محرومیت از استان خود بودند...

وزیر بهداشت نیز که با حوصله سخنان دانشجویان را شنید از تلاش برای توسعه متوازن و تامین امکانات مورد نیاز در حد توان سخن گفت و ابراز امیدواری کرد به همت جوانان همین استان و مسئولان گام های توسعه بیش از پیش در این منطقه برداشته شود.

وی برای نخستین بار در سخنرانی خود شعری نیز با این مضمون از مولوی خواند
هله نومید نباشی که تو را یار براند          گرت امروز براند نه که فردات بخواند
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا       ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها           ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد     نهلد کشته خود را کشد آن گاه کشاند
چو دم میش نماند ز دم خود کندش پر       تو ببینی دم یزدان به کجا هات رساند
به مثل گفتم این را و اگر نه کرم او           نکشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد   بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند

وی سپس به نماز جمعه شیعیان و اهل تسنن در دو مصلای شهر رفت و نماز جمعه را در میان اهالی این شهر اقامه کرد و ضمن ارائه گزارشی از سفر خود به سیستان بر ضرورت روحیه اعتدال و و تلاش برای توسعه این استان سخن گفت.

وی از علما و روحانیان خواست با فرهنگسازی در میان مردم برای توسعه بهداشتی کمک کنند به گونه ای که مردم بدانند با رعایت بهداشت کمتر بیمار می شوند؛ ائمه جمعه نیز ضمن قدردانی فراوان از تحولات و خدمات ایجادشده خواهان تداوم توجه به این منطق شدند؛ در مراسم نماز جمعه یک دست لباس بلوچی نیز به وزیر بهداشت هدیه کردند.

بازدید از بیمارستان 200 تخت خوابی سراوان مقصد دیگری بود که برای رسیدن به آن باید دوباره پرواز می کردی به جنوبی ترین نقطه سیستان در 10 کیلومتری مرز پاکستان؛ منطقه ای گفته می شود امنیت کمی نیز دارد و از این رو تیم های امنیتی فراوانی شما را همراهی می کنند تا رسیدن به بیمارستانی که در ساعات پایانی روز نیز همچنان کارگران در ان مشغول کارند.

بیمارستانی که گفته می شود 10 سال بود نیمه کاره رها شده بود و حال به مدد طرح تحول نظام سلامت در طی چند ماه 35 درصد پیشرفت داشت و بارقه هایی از امید را در دل مردمان محروم دورترین شهر ایران روشن کرده بود.

آخرین مقصد سفر فشرده و سخت تیم سلامت بازدید از بیمارستان رازی سراوان با بیش از 40 سال قدمت بود.

بیمارستانی که بخش مراقبت های ویژه کودکان نداشت و به عنوان تنها بیمارستان سراوان و فاصله زیاد از مرکز استان علاوه بر کمبود امکانات باید پاسخگوی جمعیت فراوانی بود که تنها امید درمانشان همین بیمارستان قدیمی است.



برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.


انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.