، غلامرضا مصباحیمقدم، به عنوان یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه توضیح میدهد
که در بودجه سال آینده مولفههای مهم و حیاتی اقتصاد ایران چه وضعیتی
خواهند داشت؟ او درباره نرخ هر بشکه نفت میگوید: در حال حاضر نشنیدهام که
دولت برای سال آینده نرخی اعلام کرده باشد اما باید حدود 50 دلار در نظر
گرفت. مصباحیمقدم درباره نرخ ارز در بودجه سال آینده هم میگوید:احتمال
دارد که در بودجه سال آینده، سه هزار یا سه هزار و 100 تومان مبنا قرار
گیرد. به اعتقاد وی، درباره نرخ بنزین تغییر جدی رخ نمیدهد اما در مورد
تعداد یارانهبگیران سقف تعداد یارانهبگیران به 28 میلیون نفر میرسد. چرا
که به زعم او، اگر غیر از این باشد، باز هم این طرح قابلیت اجرا پیدا
نمیکند.
متن کامل این گفتوگوی را با نماینده مجلس میخوانید:
آن طور که تاکنون توسط سخنگوی دولت اعلام
شده، برای سال آینده سطح درآمد نفتی بودجه، 22 میلیارد دلار است. فکر
میکنید چقدر این رقم واقعی است؟
این رقم اضافهتر از امسال نیست، گمان میکنم شبیه به سال 94 است.
مگر امسال چقدر از درآمدهای نفتی محقق شده که دوباره دولت همان رقم را برای سال آینده در نظر گرفته است؟
آن طور که پیشبینی شده در امسال 70 درصد محقق میَشود. اگر فرض
کنیم که هیچ اتفاق جدیدی نیفتد و نفت اضافه نفروشیم، این پیشبینی محقق
میشود. آن طور که آقای نوبخت هم گفته است، 30 درصد اتکای بودجه به نفت
برای سال جاری محقق میشود. اما برای سال آینده باید این اتکاء کمتر باشد،
چون در آینده روند، روند کاهش اتکاء به نفت خواهد بود .
آیا در شروع فعالیت دولت هم، میزان وابستگی همین 30 درصد بود؟
نخیر، سال اول فعالیت دولت بیشتر بود. در واقع این روند رو به
کاهشی بوده ولی از روی ناچار، وقتی فروش نفت کاهش پیدا کرده و قیمت نفت
پایین آمده، غیر از این چارهای نداشتند.
نرخ هر بشکه نفت در بودجه سال آینده چقدر است؟
در حال حاضر نشنیدهام که دولت برای سال آینده نرخی اعلام کرده باشد اما باید حدود 50 دلار در نظر گرفت.
نرخ ارز چطور؟
در حال حاضر نمیخواهم قاطع بگویم، اما با توجه به اینکه نرخ ارز،
در بودجه سال گذشته دو هزار و850 تومان مبنا قرار گرفت، احتمال دارد که در
بودجه سال آینده، سه هزار یا سه هزار و 100 تومان مبنا قرار گیرد.
ارزیابی خودتان از نرخ ارز چیست؟ به نظر شما سه هزار و 100 تومان منطقی است؟
ما یک مادهای را در قانون برنامه پنجم داشتیم، که بر اساس آن قانون
و با توجه به وضعیت اقتصادی باید تورم خارجی منهای تورم داخلی شود، تا رنج
تغییر قیمت ارز در نظر گرفته شود.
اگر یکسان سازی شود، خود میتواند تبعات خاصی داشته باشد؟
به نظر من فقط جلوی رانت و فساد را میگیرد.
فکر نمیکنید در بخش کالاهای اساسی ممکن است تورمی به همراه داشته باشد؟
مسلما این اقلام به نسبت نرخ ارز، افزایش قیمت خواهد داشت. ولی این
تورم، تورمی نخواهد بود که ما را از شرایط فعلی نزولی بودن تورم خارج کند،
در چهارچوب همین نرخ تورم خواهد بود. میتوان گفت به نوعی کنترل شده است.
به نظر شما در بودجه سال آینده، در رابطه با یارانهها چه تصمیمی گرفته خواهد شد؟
در بودجه سال آینده قطعا یارانههای کنونی نخواهد بود، چرا؟ چون این
قانون امسال پایان یافته و قانون هدفمندی یارانهها هم امسال پایان مییابد
و همزمان برای سال آینده نیازمند به وضع قانون جدید، برای برنامه ششم
هستیم. وضع قانون جدید در مورد یارانهها به این معنا خواهد بود که اصلاح
قیمتها منهای انرژی مطابق با روندی که طی شده استمرار پیدا میکند تا به 90
درصد قیمت فوق برسیم، شاید نسبت به بعضی از حاملهای بنزین رسیده باشیم، اما
نسبت به بعضی از حاملهای انرژی فاصله داریم. طبعاً باید این اتفاق از یک
طرف بیفتد تا از طرف دیگر درآمدی پیدا کند، که این درآمد باید به طور عمده
به سمت تولید برود. چیزی که در سیاستهای کلان برنامه ششم ابلاغیه برای
یارانهها هم دیده شده همین است.
فکر میکنید نرخ بنزین تا چه حدی برسد؟
خیلی تغییر جدی نمیکند، چون قیمت آن با قیمت فوب خیلی فاصله ندارد.
برآیند شما از رقم یارانه چیست؟ رقم یارانههای مردمی چه تغییری میکند؟
اینجا دیگر شروع از صفر است و یارانهها باید به نیازمندان جامعه
اختصاص یابد. به دلیل اینکه شروع از صفر است باید خانوادههای تحت پوشش
سازمانهای حمایتی مشمول گرفتن یارانهها شوند و سهم آنها باید زیادتر و
تعداد آنها کمتر شود.
مجلس برای یارانهها چه پیشنهادی دارد؟
هنوز نه برنامهای تصویب شده و نه بودجهای، ولی ما چشمانداز را
نگاه میکنیم. چشمانداز این است که مقدار دریافت کنندگان یارانه به صورت
جدی کاهش پیدا کند و مبلغ یارانهای که به افراد تحت شمول تعلق میگیرد
افزایش یابد.
امسال سال پایانی این یارانههای نقدی است، به نظر شما دولت میتواند یارانههای نقدی را حذف کند؟
بهنظرم این کار نیازمند جرات و جسارت است. به علاوه شما از معاون
اول رئیسجمهور و از وزیر اقتصاد شنیدید که هر دو در شب پرداخت یارانهها،
به شدت مینالند. اینها یعنی علائمی مبنی بر اینکه این روند نمیتواند
ادامه پیدا کند.
از نظر شما دولت چنین جسارتی میکند که در آخرین سال فعالیت خود تعداد یارانه گیران را کم کند؟
اگر غیر از این باشد یعنی افتادن در شرایطی که امکان خارج شدن از
آن نخواهد بود و سالها باید این شرایط ادامه پیدا کند و این به زیان اقتصاد
ملی و ملت است. در طول سال 42 هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می شود،
اگر فرض را بر این بگذاریم که دولت به متوسط به بالای جامعه یارانه
نمیپرداخت، از این طریق 25 تا 30 هزار میلیارد تومان صرفه جویی میشد.
پولی به دست می آمد که میتوانست به زخم تولید زده شود و بسیاری از جوانان
این کشور شاغل شوند و تولیدات داخلی به بازار بیایند و قیمتهای بازار را
متعادل کند و در آخر رونق تولید معنا پیدا میکند. ماهانه سه هزار میلیارد
تومان توزیع می شود، اگر دولت این پول را ماهانه به بخش عمران در شهرها و
روستاها تزریق کند، سپس به سمت صنایع میرود و یک جهش به وجود میآورد و آن
ظرفیتهای خالی که گفتیم کاملا پر میشود.مگر غیر از این است که ملت ایران
دنبال مصالح ملی و عمومی هستند، که برگشتش به خودشان است؟ ببینید برای یک
خانواده متوسط به بالای جامعه ارزش پول یارانه که ماهانه داده میشود چقدر
است؟ فقرا حرف دیگری است، اما نسبت به جمعیت متوسط به بالا، ارزش این پول
پشیز است، این پشیز را دریافت میکنند، ولی جمع این منابع مالی که به این
شکل توزیع می شود یک مبلغ بسیار بزرگ و درشتی است.
مگر سهم تولید را مجلس تعیین نمی کند؟ چرا امسال سهم تولید 10 درصد بود؟
بله،قانون تعیین کرده است. گفت «چون به گردش نمیرسی واگرد». ما
ابتدا که قانون را وضع میکردیم گفتیم 30 درصد عمل نکردند، گفتیم 20 درصد
عمل نکردند، گفتیم قانونمند عمل کنند لااقل 10 درصد، در واقع قانونگذار
خودش را با تدبیر اجرایی دولت وفق داده است.
در واقع سیاست قانونگذار هم مورد نقد است؟
حتما مورد نقد است، به فرض میایستادیم و میگفتیم حتما باید همان
30 درصد باشد، قابلیت اجرا داشت؟ به نحوی ناگزیر دولت را در لوپ تخلف
میانداختیم.
در سال آینده باید چهکار کنید؟ همینی که عرض کردم.
سهم تولید باید چند درصد باشد؟
حداقل 30 درصد است. آن 70 درصد هم مصارف متعدد دیگری دارد، بخشی از
آن برای خدماتی که دولت ارائه میدهد، سهم دولت است که هزینههایش بالا
میرود. بخشی دیگر برای رسیدگی به خانوادههای محروم جامعه است، در ماده
هفت قانون هدفمند کردن یارانهها، 10 تا 11 بند داشتیم که جهت کمک به
خانوادهها چه کارایی کنند، و برای صرفه جویی در مصرف برق و گاز هزینه کنند
و این نیازمند به یک اقدامات اجرایی و عملی هزینهبر برای این است که پرت
برق را کاهش بدهند. مثلاً درز پنجره خانوارها برای زمستان پوشیده شود که
حرارت کمتری را نیازمند باشد و حتی در خانوارها برای تغییر سیستمهای
حرارتی و برای سیستمهای حرارتی در مجتمعها هزینه کنند، همچنین برای اصلاح
الگوی مصرف سوخت در کارخانهها اقدام کنند، اینها چیزهایی است که میطلبد
یک کارهای جدی و جدیدی شروع شود که مدیریت مصرف انرژی در کشور تغییر کند.
در نهایت چند درصد برای یارانههای نقدی میتوان کنار گذاشت؟
من تصور میکنم که بیش از 30 درصد نباید برای آن باشد.
یعنی 30 درصد 42 هزار میلیارد تومان را اگر حساب کنیم چیزی حدودد 12 هزار میلیارد تومان میشود؟
من همین را پیشبینی میکنم.
آن وقت اگر این 12 هزار میلیارد تومان در
سال را که ماهی هزار میلیارد تومان می شود بر 45 هزار تومان (رقم یارانه
فعلی) تقسیم کنیم،به تعداد 22 میلیون میرسیم.
به نظرم 25 میلیون باشد خیلی خوب پوشش داده میشود.
البته با همان مبلغ 45 هزار و 500 تومان یارانه.
بله اگر بخواهیم مبلغ را اضافه کنیم، تبعاً معنایش این است که
تعداد کمتری شامل پرداخت یارانه خواهند شد. البته ببینید مهم دهکهای پایین
جامعه است، دو دهک، سه دهک و چهار دهک.
در مجموع فکر میکنید چند میلیون نفر یارانهبگیر باقی میمانند؟
ببینید هر دهکی هفت میلیون نفر است. شما اگر چهار دهک را مدنظر قرار دهید تعداد آنها حداکثر 28 میلیون نفر میشود.
یعنی سقف تعداد یارانهبگیران به 28 میلیون نفر میرسد؟
بله، اگر غیر از این باشد، باز هم قابلیت اجرا پیدا نمیکند.
منبع:اقتصادنیوز
برای آگاهی از آخرين اخبار و پيوستن به کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان
اينجا را کليک کنيد.
انتهای پیام