مرد جوان در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی ما یک ماشین داریم و من همین را هم با کلی وام و قصط خریداری کردم. اما همسرم توقع دارد که من یک خودروی دیگر هم بخرم تا زیر پای خودش باشد و بتواند هر زمان که دلش خواست از ماشین استفاده کند. در صورتیکه من اصلا نمی توانم یک ماشین دیگر بخرم و اگر هم می توانستم به نظرم لزومی ندارد که باز هم پولی برای خرید ماشین بدهم.
وی افزود:وقتی ما یک ماشین داریم چرا باید دوباره کلی هزینه کنیم و یک ماشین دیگر بخریم. اما همسرم اصلا متوجه این موضوع نیست و فقط از من توقع دارد. او تصور می کند من گنج دارم که هر روز توقعاتش بیشتر می شود. وقتی پیشنهاد خرید ماشین را از زبان او شنیدم فهمیدم دیگر زندگی در کنار این زن پرتوقع فایده ای ندارد و او همیشه می خواهد به خاطر برآورده نشدن خواسته های بیش از حدش جنجال به پا کند. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.
پس از آن زن جوان نیز به قاضی گفت: شوهرم از صبح تا شب ماشینمان را با خودش به سر کار می برد و من هرکجا که بخواهم بروم باید با تاکسی اتوبوس بروم. برای همین پیشنهاد دادم تا یک ماشین دیگر بخریم که من هم راحت باشم. اما شوهرم از وقتی این موضوع را شنیده چنان جنجالی به پا کرده که حالا من هم نمی خواهم در کنار این مرد خسیس و خودخواه زندگی کنم.
در پایان قاضی دلیل آنها برای جدایی را کافی ندانست و سعی کرد آنها را از طلاق منصرف کند ولی وقتی اصرارشان را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
انتهای پیام/