به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش زوج جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق دادند. زن جوان در خصوص علت آن به قاضی گفت: چند وقت پیش من بالاخره بعد از سال ها تلاش موفق شدم مجوز بگیرم و یک مطب باز کنم. درست وقتی که همه چیز داشت خوب پیش می رفت متوجه شدم مقداری پول کم دارم. به هر دری زدم فایده نداشت و برای باز کردن مطب باید آن پول را جور می کردم. برای همین از شوهرم خواستم این پول را به من قرض بدهد تا سر فرصت آن را به او پس بدهم. ولی شوهرم گفت حتی یک ریال هم نمی تواند به من پول بدهد و به خاطر گرفتاری که برایش پیش آمده هیچ پولی ندارد.
وی افزود:من هم وقتی نا امید شدم از خیر مطبم گذشتم و منتظر ماندم تا پول جور شود. اما حالا که ماه از ان موضوع گذشته متوجه شدم که شوهرم این پول را داشته و از روی عمد به من قرض نداده و آن زمان به من دروغ گرفته است. شوهرم در عین بی رحمی وقتی همه کارهایم داشت خوب پیش می رفت، این پول را به من نداد و باعث شد همه کارهایم بهم بریزد. آنقدر از دستش عصبانی شدم که تصمیم به جدایی گرفتم. واقعا دیگر به شوهرم اعتماد ندارم و می خواهم به زندگی با او پایان دهم.
شوهرش نیز به قاضی گفت: درست است که من این پول را به همسرم قرض ندادم ولی این دلیل نمی شود او بخواهد تا این اندازه در مورد من قضاوت کند. من مخالف راه اندازی مطب بودم و از طرفی کلی مشکلات مالی داشتم. باید اول آنها را حل می کردم بعد به سراغ مطب همسرم می رفتم. ولی او آنقدر خودخواه و خودرای است که فقط به کارهای خودش فکر می کند. حالا که او می خواهد پس من هم حرفی ندارم.
در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، برای همین با آنها صحبت کرد و در نهایت زوج جوان با هم آشتی کردند و فرصتی را برای زندگی دوباره به خودشان دادند.
انتهای پیام/
بیشتر زن و شوهرها تحمل دیدن موفقیت یکدیگر را ندارند
بعضی وقتها این عدم تحمل بی دلیل نیست چون خیلی از این خانمها و آقایون به محض رسیدن به یک موقعیت موفقیت آمیز (مثل قبولی در دانشگاه ، پولدار شدن ، مدرک گرفتن ، ترفیع رتبه و ....) به سرعت تغییر موضع داده و تیپ وقیافشون عوض میشه با افراد جدید میگردن و از همه مهمتر وترسناکتر اینکه همسر خودشونو در شآن خودشون نمیبینند و به دنبال راهی برای خلاصی از دست همسرشون و یک زندگی جدید میافتند.
بعضی ها جنبه پیشرفت رو ندارند