به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، 12 اسفند سال 90 ماموران پلیس پایتخت در جریان وقوع یک قتل قرار گرفتند که بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار داده و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند.
با حضور ماموران در محل در پل مدیریت تحقيقات آغاز شد و در نهايت مشخص شد كه يكي از كارشناسان وزارت دفاع با ضربه به سرش به قتل رسيده است. بنابراين ماموران به دنبال قاتل گشتند و در نهايت مشخص شد كه مقتول آخرين بار در فرودگاه مهراباد از زاهدان به تهران بازگشته و سوار يك خودرو شده است. بنابراين ماموران به شناسايي راننده خودرو پرداختند و در نهايت موفق شدند او را رديابي و دستگير كنند.
مرد جوان در بازجويي ها با اعتراف به قتل به ماموران گفت: چند وقتي بود كه به پول زيادي نياز داشتم، براي همين تصميم به سرقت گرفتم. شب حادثه به فرودگاه مهرآباد رفتم تا يك مسافر پولدار را سوار خودرويم كنم. ساعت دو شب بود كه مردي با ظاهر اراسته توجهم را جلب كرد و تصور كردم بايد پول زيادي همراهش باشد. براي همين او را سوار كردم و در راه با تهديد شوكر از او خواستم پول هايش را به من بدهد. اما مقاومت كرد براي همين با شوكر او را بيهوش كردم و كيف هايش را گشتم. اما ٢٠٠ هزار تومان بيشتر پول پيدا نكردم. همان لحظه احساس كردم ممكن است مرا بشناسد براي همين با آينه ماشين به سرش زدم و با رها كردن جسدش فرار كردم.
با اعتراف اين مرد پرونده وي پس از صدور كيفرخواست به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. صبح ديروز متهم در اين شعبه محاكمه شد و تمام اظهاراتش را انكار كرد.
وي به قضات گفت: من از طريق گوشي تلفن همرا رديابي شدم كه اين تلفن را من از روي ميز همكارم برداشتم و از طريق آن دستگير شدم. اعترافات قبلي ام هم تحت فشار شكنجه بود و من قتلي انجام ندادم.
با اين اظهارات در پايان هيات قضايي وارد شور شدند و حكم قصاص متهم را صادر كردند.
انتهای پیام/
عجب افراد عوضی پیدا میشوند . این موردها با تیربار اعدام بشوند تا درس عبرتی شود برای دیگران .
چند بار چند نفر میخواستند من را بکشند که موفق نشدند . خدا لعنت کند قاتلین را .