سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مرد جوان در دادگاه خانواده:

همسرم آبرویم را در محل کارم برده است

مرد جوان وقتی که همسرش به محل کار او رفت و داد و فریاد به راه انداخت، تصمیم به جدایی گرفت.

به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،  چندی پیش زوج جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق توافقی دادند.

مرد جوان در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم باعث شد که من از کارم بیکار شوم. او آبروی مرا جلوی همکارانم برد و کاری کرد که مجبور به استعفا شوم. او یک روز به محل کارم آمد و به خاطر درگیری که از قبل با هم داشتیم جلوی همه سرم داد زد و از من پیش همه بد گفت. آن روز هرچه سعی کردم نتوانستم همسرم را آرام کنم و او مرتب در محل کارم فریاد می کشید. همه از تمام طبقات پیش ما آمده بودند و من حتی روی نگاه کردن در چشماهایشان را هم نداشتم. بعد از آن روز هم دیگر سر کار نرفتم. اما تصمیم گرفتم از این زن خودخواه و خودرای برای همیشه جدا شوم. دیگر دوست ندارم در کنار چنین زنی زندگی کنم.

بعد از صحبت های این مرد همسرش نیز به قاضی گفت: قبول دارم که آن روز محل کار شوهرم رفتم و داد و بیداد کردم. ولی شوهرم فقط کارهای مرا می بیند. او اصلا متوجه نیست که تا چه اندازه مرا عصبی ناراحت کرده که مجبور به انجام چنین کاری شدم. من آن روز آنقدر عصبی شده بودم که اصلا کنترل رفتارم دست خودم نبود. ولی شوهرم این موضوع را متوجع نیست. ما خیلی وقت است که با هم درگیری داریم برای همین بهتر است از هم جدا شویم.

در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

انتهای پیام/

برچسب ها: طلاق ، دادگاه ، خانواده ، قاضی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۶۴
ناشناس
۱۲:۵۷ ۰۸ آبان ۱۳۹۴
من ناراحت شدم ،ولي مرد بايد اقتدار همراه با مهرباني داشته باشه
ناشناس
۲۰:۱۷ ۰۵ آبان ۱۳۹۴
چه زنی والا !!!!
ناشناس
۲۳:۰۱ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
زن ومرد اگر از لحاظ اخلاقی مشکل داشته باشند اول تلاش کنند که همدیگر را تحمل کنند اگر نتوانستند بهترین گزینه طلاق هستش.
ناشناس
۲۲:۳۴ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
اصلا زن خودش یه شر هست.
ناشناس
۲۰:۲۳ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
سلام من زن و مادر زنم اينجورين . متاسفانه به خاطر بچه هام مجبور به ادامه زندگی هستم چون از آینده اونها میترسم . مادر زنم شش روز بعد از ازدواج به خاطر پول وام ازدواج که همسرم گرفته بود و مدعی بود که این پول باید برسد بدست پدر زنم و..... و چون همسرم این پول رو صرف هزینه های خودش در عروسی کرده بود اومد تو محل کارم از من بگیره ...... خلاصه آبرو برامون نگذاشت و... همکارهام بهم تسلیت ميگفتن به خاطر این اشتباه بزرگی که داشتم ...از خانمم هم نگم بهتر....بی خود نیست که میگن اول مادر رو ببین بعد دختر رو بگیر ....خلاصه بدترین فحاشی ها و... رو پیاده میکنه تو زندگی ....البته پدر و مادرش هم همينجورين ...یعنی باید بگم پدر خانمم نفس نمیتونه بکشه از دست بی حیایی های مادر زنم ...حداقل بیست بار من این ها رو از کتک کاری شون جدا کردم و .... خلاصه اینکه زنم فتوکپی مادرشه ....خدا ازشون نگذره .....
ناشناس
۱۴:۳۸ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
اینجور زنها بلا نسبت بعضی ها جزو آدمی زاد نیستن ، مثل یه دندون درد میمونن ، باید بکشی بندازی دور تا برا همیشه از دستش راحت بشی ، من به اونایی که با چنین زنهایی زندگی میکنن از صمیم قلب تسلیت عرض میکنم .
ناشناس
۱۳:۴۱ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
یکی نیست به اینا بگه بتمرگین تو خونه بعد بزنین تو سروکله همدیگه.
ناشناس
۱۴:۰۰ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
حالا زیاد حرص نخور، سکته میکنی.
ناشناس
۱۳:۳۸ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
خارج کردن مشکل از منزل که کار بسیار زشتی هست و شکی در آن نیست
ولی مشکل اصلی مردم ما هستند که زندگی پر مشکل خودشونو رها می کنن و برای تفریح راجع به دیگران و زندگی خصوصی اونها مباحثه می کنند!!!!!!!
آیا این مسلمانی است؟؟؟؟
ناشناس
۱۳:۲۴ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
همچین زنی رو باید مثل داعش با تانک له کرد
ناشناس
۰۵:۴۶ ۰۵ آبان ۱۳۹۴
شما خودت حرفات مثل داعشه که.
ناشناس
۱۰:۴۴ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
من حال اين مرد را خيلي خوب درك مي كنم چون شوهرخودم اين بلا رو سرم آورد .دقيقا روزي كه مناسبت كاري من هم بود وارد محل كارم شدوبادادوبيداد آبرويم را بردوازهمه بدتر وساطت همكاران زن ومردم بود كه تا ماهها اين جريان سرزبانشان بودومن هرروز فقط گريه ميكردم وچون به درامدم شديدا نياز داشتم به كارم ادامه دادم. شوهرم فقط معذرت خواهي كردولي زخمش هنوز تازه است.
ناشناس
۰۸:۲۳ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
خانومش خیلی کاره زشتی کرده دعوا خانوادگی رو به بیرون کشونده
ناشناس
۰۸:۰۳ ۰۴ آبان ۱۳۹۴
وقتی پرده ها بین دو نفر از بین رفت و بد زبانی و بی حرمتی جایگزین شد فاتحه ی اون رابطه رو باید خوند