سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سرگیجه ترجمه کتاب در گودال سلیقه‌ها

آشنایی مترجم با نویسنده اثر، در ارائه ترجمه‌های متفاوت از یک اثر تأثیر می‌گذارد.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاهی دلت می‌خواهد در کنج تنهایی، آثار نویسندگان کشور‌های بزرگ را ورق بزنی و از آثار بزرگان ادبی تمتع و حظ وافری نصیب شود، اما وقتی سراغ کتاب‌هایی مثل «بینوایان» اثر «ویکتور هوگو» یا کتاب «برادران کارامازوف» فئودور داستایوفسکی می‌روی، برای لحظه‌ای انبوه ترجمه‌های این کتاب‌ها تو را مبهوت می‌کنند و در مقابل انبوه ترجمه‌ها متوقف می‌شوی، ناخودآگاه یکی از ترجمه‌ها را آن هم از روی شانس انتخاب می‌کنی و می‌خوانی.

اگر فراغتی حاصل کنی و زمان زیادی داشته باشی و علاقه‌ای وافر، سراغ ترجمه‌های دیگر همان کتاب می‌روی، در این هنگام نیز سر گیجه‌ای عجیب تو را فرا می‌گیرد و با تعجب در تفاوت‌های فراوان میان ترجمه‌های یک اثر ادبی می‌نگری. دلیل واقعی وجود این ترجمه‌های متفاوت چیست؟ چرا اینقدر مترجمان از زوایای گوناگون به یک اثر ادبی می‌نگرند و به قول معروف «هر کسی از ظن خود یار یک اثر ادبی می‌شود و از درون آن‌ها اسرار اثر را می‌جوید؟»
 
این مسئله را می‌توان در میزان آشنایی مترجم با زبان فارسی و زبان مبدأ دانست. مشکل مترجمان بیش از آنکه در زبان مبدأ باشد در زبان مقصد یا همان زبان مادری آن‌هاست. این مسئله ترجمه‌ای از آثار ادبی را به مخاطب عرضه می‌کند که برداشتی کاملاً متفاوت با اصل آن خواهد بود.

آشنایی مترجم با نویسنده اثر نیز در ارائه ترجمه‌های متفاوت از یک اثر ادبی بی‌تأثیر نیست و باید در هنگام علت‌یابی، گوشه چشمی هر چند اندک به این مسئله داشت. آشنایی مترجم با سبک نویسنده در چگونگی ترجمه وی از اثر ادبی تأثیر می‌گذارد. ادبیات مثل ریاضیات نیست که همه کس بر اساس فرمولی خاص در مورد یک موضوع به نتیجه‌ای واحد و قطعی برسند. در این علم، هر کسی از دریچه‌ای متفاوت به آن می‌نگرد.

چه قبول کنیم چه نه،‌ میزان آگاهی مترجمان از یک اثر ادبی و نویسنده آن، با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال میزان آشنایی یک مترجم با نویسنده‌ای مانند «ویکتورهوگو» با مترجمی دیگر تفاوت دارد. همین تفاوت سبب بروز ترجمه‌های مختلف از یک اثر ادبی می‌شود. البته میزان ترجمه از آثار یک نویسنده نیز می‌تواند، میزان آگاهی مترجم از سبک و کلمات وی را شکل دهد.

گاهی مترجمی بدون آنکه آگاهی کافی درباره آثار نویسنده‌ای چون «ژان پل سارتر» داشته باشد، به سراغ ترجمه آثار وی می‌رود. این مسئله مخاطب را با ترجمه‌ای مواجه می‌کند که در خود اثر ادبی نیست. به طور مثال کسی که زوایای پر پیچ و خم نویسندگی «ویکتورهوگو» را می‌شناسد به طور حتم ترجمه بهتری نسبت به دیگران از اثر وی ارائه می‌دهد. البته در این میان آشنایی مترجم با فضای اثر ادبی نیز در ارائه ترجمه‌های متفاوت از یک اثر بی‌تأثیر نیست.
 
ناآشنایی مترجم با فضای داستانی یک نویسنده سبب می‌شود، شایسته انتقال درست مفهوم نباشیم. این مسئله به دلیل این باور غلط در میان مترجمان بروز می‌کند که ترجمه کاری تخصصی نیست و به فعالیت در یک حوزه خاص منحصر نمی‌شود. افرادی که تفکری این‌چنین دارند گاهی در ادبیات غور می‌کنند و گاهی سری به کتاب‌های علمی می‌زنند. این پراکندگی، عمل نکردن یکسان مترجم در هنگام ترجمه را به همراه خواهد داشت.

مترجمی که برای ترجمه سراغ اثر یک نویسنده با سبکی خاص می‌رود، باید به سبک این نویسنده نیز آشنایی داشته باشد. این نا‌آشنایی با سبک نویسنده برداشت‌های متفاوتی از یک اثر ادبی را در بین مترجمان ایجاد می‌کند؛ ترجمه‌هایی که یک جمله ساده را به اشکال متفاوتی ارائه می‌دهد. اینگونه افراد ادبیات را جامی جهان نما تصور می‌کنند که هر کسی می‌تواند خود را در آینه آن ببیند و عرض اندامی کند. در حالی که ترجمه یک اثر ادبی با ترجمه یک متن علمی به طور کامل متفاوت خواهد بود.

بهترین ترجمه‌ها را مترجمانی انجام می‌دهند که اهل ادب هستند. به دلیل آنکه این افراد با سبک‌ ادبی هر نویسنده آشنایی دارند و بالطبع ترجمه‌ای سلیس و روان از یک اثر ادبی خواهند داشت و مخاطب خود را با زیبایی کلام و کلمه روبرو می‌کنند.

در میان مترجمان، افرادی هستند که تنها به واسطه گذراندن کلاس‌های زبان در آموزشگاه دست به قلم می‌شوند و به کار ترجمه می‌پردازند. این افراد از تخصصی بودن کار ترجمه اطلاع ندارند و با این ناآگاهی به ترجمه آثار ادبی می‌پردازند.

در نهایت آنچه از این افراد به عنوان کار ترجمه مشاهده می‌کنیم. ترجمه‌ای ضعیف از متن شاهکاری ادبی است. ترجمه‌ای که می‌تواند زیبایی‌های ادبی را به مخاطب انتقال دهد. نه تنها از عهده این مهم بر نمی‌آید بلکه فارسی‌زبانان را با این سؤال بزرگ روبرو می‌کند که دلیل واقعی بزرگی نویسنده‌ای چون «ویکتورهوگو» چیست و مخاطب را از لذتی ادبی محروم می‌سازد.




یادداشت از: محدثه محمدپور


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.