به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گرچه این راهبرد علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران پیش از این نیز دنبال شده اما با توجه به سیر رخدادهای اخیر، به نظر میرسد در این مرحله با صورتبندی جدید و شدتی مضاعف ظاهر خواهد شد. دشمن سعی دارد از پذیرش توافق هستهای توسط جمهوری اسلامی ابزاری برای ناامیدی نسبت به آینده انقلاب بسازد. جامعه هدف این ابزار مخرب، کلیت جامعه و بخصوص نیروهای انقلابی است. گزاره القایی دشمن این است؛ قدرتهای جهانی ابزار و اهرمهایی - مانند تحریم- در دست دارند که به وسیله آن میتوانند خواستههای خود را به طرف مقابل تحمیل کرده و قضایا را آنگونه که میخواهند فیصله دهند. پس ایستادگی مقابل آنها بی فایده است.
این گزاره به زبانهای مختلف و از طریق کانالهای متنوع دائماً پمپاژ میشود و برخی افراد و جریانات داخلی با ژستهای به ظاهر آکادمیک و علمی برای جا انداختن آن، تئوریپردازی هم میکنند. چاشنی القا و گسترش ناامیدی، ایجاد رعب و وحشت است. بزرگنمایی اهرمها و توان خود - اعم از نظامی و اقتصادی و...- و در مقابل کوچک شمردن توان کشور در عرصههای گوناگون از جمله تاکتیکهای این مرحله است.
دشمن در این گام، ضعفها، نقصها و کاستیها را بزرگ جلوه میدهد و دستاوردها و پیشرفتها را به انحای مختلف نادیده گرفته، زیر سوال برده و کوچک میشمارد. امیدواری مردم به خصوص نسل جوان نسبت به وضعیت کشور از چنان اهمیتی برخوردار است که رهبر معظم انقلاب چهارشنبه هفته گذشته در دیدار با جمعی از جوانان نخبه فرمودند: «کسانی که در این شرایط بهدنبال دلسرد کردن نسل جوان از حال و آینده هستند، مرتکب خیانت به کشور و ناموس ملی میشوند.» و در پایان و جمعبندی بیانات خود نیز بر «خوش بینی مستدل نسبت به آینده» تاکید کردند.
ایشان در دیدار با مسئولان رسانه ملی نیز تاکید کرده بودند؛ «میخواهند به جوان امروزی القاء کنند که وضع کنونی کشور مایه شرمندگی است و رسیدن به پیشرفت در آینده نیز غیرممکن است تا نشاط و تحرک و علمآموزی و امید به آینده را از نسل جوان بگیرند.»
گام دوم این برنامه پشیمانسازی است. وقتی کسی از رسیدن به مقصدی مشخص ناامید شد، از پیمودن راه نیز پشیمان میشود. راه بازگشت درپیش میگیرد و دیگر رهروان را نیز از ادامه راه منصرف میکند. بدون شک شما نیز چنین صحنهها و مواردی را تجربه کردهاید. در حال رفتن مسیری هستید و در میانه راه عدهای را در حال بازگشت میبینید که میگویند برگردید مسیر بسته است، شلوغ است، به زحمتش نمیارزد، خبری نیست و ... خیلیها با شنیدن چنین اخباری در تصمیم و حرکت خود تجدید نظر میکنند و حداقل نتیجه آن ایجاد تردید و شک است.
« آیه 13 سوره مبارک احزاب دقیقا به این گروه از افراد میپردازد؛ «و اذقالت طائفهًْ منهم...»؛ و (نیز) به خاطر آورید زمانی را که گروهی از آنها گفتند: ای اهل یثرب (مردم مدینه)! اینجا جای ایستادن نیست؛ به خانههای خود بازگردید! و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت میخواستند و میگفتند: خانههای ما بیحفاظ است، درحالی که بیحفاظ نبود؛ آنها فقط میخواستند (از جنگ) فرار کنند.»
پشیمانی نسبت به اشخاص و قشرهای مختلف میتواند نمودهای گوناگونی داشته باشد، هرچند نتایج کلی و نهایی آن یکسان است. جوان مستعدی که از مرحله ناامیدی به پشیمانی رسیده راه خروجی اغلب بیبازگشت را درپی میگیرد و دوستان و اطرافیان خود را نیز در عمل به این مسیر دعوت میکند. در حوزه اقتصاد، ناامیدی و پشیمانی از رونق کسب و کار حلال و قانونی، منجر به گسترش فساد اقتصادی می شود. در حوزه سیاست نیز از این دست پشیمانیها کم ندیدهایم. یک نمونهاش آن مبارز دیروزی که از بالا رفتن از دیوار لانه جاسوسی آمریکا پشیمان شد و حتی عذرخواهی هم کرد.
به یقین شاخصترین نمود تلاش دشمن در این مرحله، ایجاد پشیمانی از اصل انقلاب اسلامی سال 1357 است. کسی که از انقلاب اسلامی پشیمان شود، حتی اگر در جهت نابودی آن نیز گام برندارد، حداقل به دفاع از آن نخواهد برخاست. هرقدر فرد یا جریان پشیمان در وقوع انقلاب نقش بیشتری داشته باشد، برای دشمن مطلوبتر است.
وقتی پشیمانی به مرحلهای خاص از گسترش رسید، به طور خودکار سیستم وارد مرحله پایانی یا همان تسلیم می شود و برخلاف انتظار، این مرحله را میتوان آسانترین گام این راهبرد سه مرحلهای دانست. البته هستند جریانات و افرادی که باعجله و دستپاچگی میخواهند ناگهان روی پله سوم بپرند و بقیه را هم دنبال خود بکشانند و البته کوشیدهاند این دعوت ابلهانه همیشه با پوستین عقلانیت و واقعگرایی ظاهر شود. تاریخ انقلاب نشان داده سرنوشت این افراد چیزی جز رسوایی، سرخوردگی، انزوا و در نهایت پیوستن رسمی به اردوگاه بیگانه نبوده است.
طرح سه فوریتی مجلس ششم برای تسلیم و نامه آنها به رهبر انقلاب و دعوت به نوشیدن جام زهر از جمله موارد قابل اشاره در این زمینه است. و یا انتشار جزوه «پایان عادلانه جنگ بیپایان»! از سوی جریان خودباخته نهضت آزادی که تسلیم در برابر آمریکا را اینگونه تئوریزه کرده بودند؛ «اگر خدا به شیر زور بازو و قدرت حمله داده است، در عوض به آهو نیز پای فرار بخشیده و قانون بدون استثناء طبیعت، فرار آهو از مقابل شیر درنده است»!
اما در برابر این راهبرد دشمن که اکنون اجرایی شدن مرحله نخست آن - القای ناامیدی- در دستور کار است چه باید کرد؟ گرچه سخن در این باره بسیار است اما قلب و محور پادزهر این تیر مهلک، در دست نخبگان و بخصوص اهل رسانه است و هر رسانهای که برد و مخاطب افزونتری دارد لاجرم مسئولیتش نیز سنگینتر. از همین رو بود که حضرت آقا ضمن برشمردن بیش از 10 صفت ممتاز در وصف آقای سرافراز به مسئولان صدا و سیما فرمودند؛ «صداوسیما قرارگاه مقدم و فعال مقابله با جنگ نرم است و مدیران و کارکنان رسانه ملی، سرداران و سربازان این جنگ نرم هستند.»
جوانان مومن، انقلابی، شجاع، اهل علم و خلاق کم نیستند. طیفی که اگر چه گاهی با ناملایمات و برخوردهای ناصواب مواجه میشوند و حتی برچسب افراطی و تندرو میخورند اما هرگز عقب ننشسته و میدان را خالی نمیکنند، چه میدان علم و دانش باشد که مانند احمدیروشنها با خون خود عهدشان را امضا میکنند چه آنجا که لازم باشد همین اهل علم و فضیلت به خیابان بیایند و شعار بدهند و سرزنش بشنوند که عوامند و مواجب بگیر نظام! جوانان حزبالله با حضرت روحالله پیمان بسته و تنها خطشان خط حضرت آقاست.
منبع: کیهان
انتهای پیام/