سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشت؛

نقاش‌ها چگونه زندگی می‌کنند

روایتگر داستانی که با بوم و رنگ آن را بر زبان هنر جاری می‌سازد.

حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ چند وقتی است که به واسطه حرفه‌ام و حوزه‌ای که برای فعالیت انتخاب کرده‌ام با تعداد زیادی از نقاشان و خوشنویسان و خلاصه هنرمندان عرصه تجسمی هم کلام بوده‌ام. تا پیش از این در جمع نزدیکان و اقوام و دوستانم کسی را سراغ نداشتم که در این وادی کار کند و روز و شبش با رنگ و قلم و طرح و بوم آمیخته باشد همیشه هنر مفهوم خاصی برایم داشت و فکر می‌کردم فقط بازیگران و خوانندگان هستند که می‌شود آنها را هنرمند خطاب کرد. حال اینکه کوتاهی از من بود که اطلاعات پایینی از هنر داشتم یا اینکه می‌شود تقصیر را به گردن اطلاع‌رسانی ضعیف رسانه‌های چاپی و تصویری انداخت بماند، ولی واقعا احساسم این بود که مثلا زندگی یک نقاش باید چقدر متفاوت از دیگران باشد و کلا چگونه زندگی است یک زندگی هنری!

تصور اینکه نقاش باید همیشه در گوشه عزلت باشد، کنج اتاق بنشیند در جستجوی طرح‌های تازه قلم به دست گیرد و نقاشی کند تصور اشتباهی بود که زندگی این قشر از هنرمندان را برایم به  هیچ وجه جذاب جلوه نمی‌داد. ولی حالا که چند وقتی است می‌فهمم که چقدر در اشتباه بودم.

چند وقت پیش با یک نقاش صحبت می‌کردم و از چگونگی آمد و شد روزهایش از او پرسیدم که گفت ما هم مثل بقیه زندگی می‌کنیم، رستوران می‌رویم، تفریح می‌کنیم، روی نیمکت‌های پارک می‌نشینیم و بازی‌ بچه‌ها را تماشا می‌کنیم، اما صحبت‌هایش از جنس دیگری بود و یک فرق بزرگ داشت. آن هم اینکه از دقیق‌تر نگاه می‌کرد و دید ژرفی داشت می‌گفت شاید ساعت‌ها باغچه‌ای خاک گرفته نگاه هیچ کسی را معطوف خود ندارد می‌نشینم و به راحتی سایرین از کنارش عبور نمی‌کنم بعضی وقت‌ها چشم‌هایش را می‌بندد و به صداهای اطراف گوش می‌سپارد و بعد روایتگر داستانی می‌شود که با بوم و رنگ آن را بر زبان هنر جاری می‌سازد.

نقاشی که با او صحبت می‌کردم یکی بود مثل همه آدم‌هایی که در روزگار زندگی می‌کنند اما دنیای او دنیای قشنگ‌تری بود. همه چیز را با هنر می‌آمیخت و از کوچک‌ترین نشانه‌ها غافل نبود از برگ‌های زرد افتاده در حاشیه خیابان ایده می‌گرفت و طرح زیبایی از خزان می‌کشید یا صدایی کودکی را می‌شنید و لبخند او را روی بوم اجرا می‌کرد.

بعضی وقت‌ها می‌شود دنیا را خیلی زیبا‌تر نگاه کرد فقط کافی است خلوتی صمیمانه با هنر داشته باشیم.

یادداشت از: عاطفه گودرزی

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.