سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تعلیق نمایش «رستاخیز» به بهانه‌ جلوگیری از تضعیفِ جشن هسته ای بود

احمدرضا درویش در مراسم هفدهمین جشن سینمای ایران به عنوان یکی از افراد تقدیر شده،گفت: یک فیلم یا کل سینما در برابر شریعت و منافع ملی ملت ایران چیزی نیست و جایی باید ناراحت شد که هویت اخلاقی ضربه می خورد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مراسم هفدهمین جشن سینمای ایران شامگاه سه شنبه 17 شهریور با نکوداشت محمدرضا داوودنژاد و احمدرضا درویش(کارگردان)، فرهاد ورهرام(مستندساز) و سعید پورصمیمی(بازیگر) در ایوان شمس برگزار شد.
در این مراسم هنرمندانی از جمله فاطمه معتمد آریا، امین تارخ، آتیلا پسیانی،همایون اسعدیان،گلاب آدینه، مازیار میری، فرهاد توحیدی، کیومرث پوراحمد، سیدرضا میرکریمی، عبدالله اسکندری، شیرین بینا،  علی دهکردی حاضر بودند. علی ربیعی وزیر کار و تعاون، حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، فرید فرخنده کیش مدیرعامل انجمن سینمای جوانان، احمد مسجد جامعی نیز از دیگر افراد مسئول حاضر در این مراسم بودند.
در ابتدای این مراسم سیدرضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما گفت: صحبت برای من روی سن سخت است چون سالها بود که صحبت نکرده بودم. از خودم خجالت می کشم که مجموعه هایی از خواسته ها در حوزه هنر و فرهنگ وجود دارد و نمی توانیم برای این مطالبه ها پاسخ شایسته ای داشته باشیم. تمام این صحبت ها در ادوار مختلف تاریخی گفته ام و مجبور به تکرار آن هستم.
میرکریمی عنوان کرد: تعجب می کنم که دولت ها تغییر می کند و به طور مشترک به هنر بی اعتنا هستند. به خدا ما هم کارامد هستیم و می توانیم.
وی در پایان صحبت های خود گفت: امیدوارم روحانی در اولین کنفرانس مطبوعاتی وقتی می پرسند برای فرهنگ و هنر کشور چه انجام داده اید، مجبور نشود که بگوید: "در خانه سینما را باز کردیم."
در ادامه این مراسم هیأت مدیره اصناف خانه سینما از علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه گفت: ما به حضور و میانجیگری سینما احتیاج داریم. سینما پس از عصر مارکونی توانست جای خودش را در جامعه باز کند و هیچ چیز جای آن را نگرفت و هنوز دیالوگ شخصیت قدرت را در فیلم گوزن ها به یاد دارم. قهرمانان ما در سینما بودند. هیچ نسلی بدون قهرمان ذهنی نیست و سینما در شکل دادن به این قهرمانان تأثیر داشته است.
ربیعی افزود: جامعه امروز ایران به امید نیاز دارد و نسل امروز ما خیلی مسائل را گم کرده است و نیازمند صحبت با این جامعه هستیم. من بین سینمای منتقد و سیاه تفاوت قائل هستیم چون سینمای منتقد ما را به راهکارهای بسیاری می رساند. این سینما، سینمای میانجی است و باید جامعه را برای اینکه بهتر زندگی کنیم، آماده کند.
وزیر کارو تعاون یادآور شد: ما احتیاج داریم تا جامعه ای بسیازیم که امنیت روانی و شادی به آن بیاید و علاوه بر آن به همه نوع سینما احتیاج داریم. سینماگران حتی در شکل گیری شخصیت خودم نیز تأثیرگذار بودند. شما سینماگران می توانید آرزوهای یک نسل جامعه را برای زندگی بهتر بسازید.
ربیعی با اعلام خبری به اهالی سینما گفت: به زودی از طرف سازمان تأمین اجتماعی ساختمانی جدید در اختیار خانه سینما قرار می گیرد.
آیین نکوداشت چهارقندیل ارزشمند سینما را داریم
در ادامه این مراسم همایون اسعدیان دبیر جشن سینمای ایران در خصوص محمدرضا داوود نژاد، فرهاد ورهرام مستندساز، احمدرضا درویش و سعید پورصمیمی گفت: مستندسازهایی مانند ورهرام عمری را می گذرانند تا شناخته شوند اما دغدغه اصلی آنها ثبت زندگی اقوام ایرانی است و نه شناخته شدن.
اسعدیان افزود: همیشه به خاطر شهامت و جسارت احمدرضا درویش در ساخت فیلم هایی نظیر دوئل، کیمیا و رستاخیز با او با احتیاط برخورد کردم و این منجر به تأثیرات مثبت در سینمای ایران شده است. سعید پورصمیمی از افتخارات بازیگری سینمای ایران است و شاید سال ها بگذرد که بتوانند شخصیت ملول ناخدا خورشید را خلق کنند.
دبیر جشن سینمای ایران عنوان کرد: بازنشستگی ما زمانی است که ذهنمان پیر می شود و جوان ها ما را با سیلابی می برند. هنوز به محمدرضا داوودنژاد غبطه می خورم که در عرصه سینما تجربه می کند و به دنبال نوآوری و خلق موقعیت های جدید است. او در تمام عرصه های سینمایی کار کرده و نگاه نقادانه ای به همه مسائل داشته است. من از اینکه جنتی وزیر ارشاد اینجا نیست خجالت می کشم.
پورصمیمی سخت نیست بلکه اصیل است.
در ادامه این مراسم امین تارخ به عنوان رئیس انجمن بازیگران، فاطمه معتمدآریا و آتیلا پسیانی برای صحبت درباره سعید پورصمیمی روی سن آمدند و امین تارخ درباره پورصمیمی گفت: صحبت کردن درباره پورصمیمی آسان نیست. اولین بار سال 51 و 52 دکتر محمددکوثر نمایشنامه ای را می خواست به صحنه ببرد که پورصمیمی آن را ترجمه و برای اجرا آماده می کرد. او هم مترجم قابل و هم بازیگری پرتوان است.
تارخ افزود: او حرفه ای بودن را معنا کرد و آنان که با او همکاری کردند می گویند او سخت است اما سخت نیست بلکه اصیل است و اهل اصول بوده و باج نمی دهد. او حرفه بازیگری را به سختی و درستی می شناسد و سختی بازیگری را با بازی روانش ساده می کند.
آتیلا پسیانی نیز درخصوص پورصمیمی گفت: سال 46 وقتی 10 سالم بود همبازی او در نمایش حکومت زمان خان بودم. او یکی از مهمترین معلم ها بود. از او یادگرفتم چه طور می شود همراه، یاور و صنفی رفتار کرد. اگر او نبود انجمن بازیگران و خانه سینما شکل نمی گرفت.
فاطمه معتمدآریا نیز بیان کرد: فکر نمی کنم هیچ شادی بزرگتر از این باشد که در صنف خود با محبت درباره افراد آن صحبت کنید. من با برادر پورصمیمی در کانون همکلاس بودم و برایم باعث افتخار بود که جلوی در اتاق عبور می کرد. پورصمیمی جزو حرفه ای هاست. اصول کار را در حرفه خود بهتر از هرکسی می داند و به نسل های بعد از من یاد می دهد. او تاریخ بازیگری و سینمای ایران را رقم زده است.
سعید پورصمیمی در ادامه با تشکر از برگزار کنندگان مراسم گفت: این بزرگداشت دو وجه دارد؛ یکی اینکه به ادامه کار تشویق می شوید و دوم اینکه از طرفی هم به خود می گویید برای تو انجام کار کافی است.
وی یادآور شد: بازیگری در سال های اخیر در سینما و تئاتر بسیار ترقی کرده و بچه ها بسیار با استعداد هستند اما به رغم این میزان آموزشگاه و دانشکده، همه بیکار هستند. الان شرایط به جایی رسیده که صنف دیگری به نام نا بازیگران روی کار آمده و چرا باید با وجود این استعدادهای خوب این اتفاق بیفتد. چرا این استعدادهای درخشان را نمی بینیم و طرفدار نابازیگر هستیم که بعد دیدیم ناکارگردان هم روی کار آمد.
این بازیگر پیشکسوت با هشدار در خصوص ورود نابازیگران اضافه کرد: باید مراقب باشیم جمعی از ناتماشاگرها نیز با این شرایط به سینما نیایند و ارزش این حرفه و تماشاگر را باید بدانیم و این استعدادهای نهفته را دریابیم.
ورهرام با واقع نمایی کار خود را ادامه می دهد
در ادامه فرهاد توحیدی رئیس هیأت مدیره پیشین خانه سینما، ابراهیم مختاری رئیس هیأت مدیره فعلی برای تقدیر از فرهاد ورهرام روی سن آمدند و توحیدی با مزاح در خصوص سفر 5 روزه به آفریقای جنوبی برای این 4 نفر گفت: در جشن های گذشته نمی توانستیم تقدیر شدگان را به سفر کن و سولقان هم بفرستیم چه رسد به آفریقای جنوبی!
توحیدی افزود: افتخار دوستی 40 ساله با فرهاد ورهرام را به عنوان مستندسازی که وجب به وجب ایران را گشته است، دارم. او نسبت به ایران و خرده فرهنگ های کشورمان علاقه خاصی دارد. او چندسال در اتریش زندگی کرد و تمام شهر وین را مانند تهران کشیده بود و اسامی میدان های ایران را به سبک خودش روی خیابان های وین گذاشته بود.
ابراهیم مختاری نیز درباره ورهرام گفت: چهار دهه همکاری با ورهرام شاید باعث شود چشم اندازم را نسبت به او از دست بدهم. در سینما هرکس با یک فیلم خودش را شناساند و در سینمای مستند کامران شیردل با مستند"اون شب که بارون اومد" شناساند. تفاوت ورهرام با دیگر فیلمسازان این بود که دائم کار می کرد.
مختاری افزود: او از چم و خم دولت های مختلف عبور کرده است. در دوره ای که سینمای مستند زیر تازیانه است، با واقع نمایی کار خودش را ادامه می دهد.
ورهرام نیز در صحبت هایی کوتاه روی سن آمد و گفت: تأثیر نسل جدید روی سینمای مستند بیشتر از ما بود و این جایزه ام را تقدیم فیلمسازان جوان به خاطر جسارت و نوآوری آنها می کنم.
امروز اخلاق در خطر است
در ادامه این برنامه کیومرث پوراحمد، محمد مهدی عسگرپور و سهیل محمودی برای تقدیر از احمدرضا درویش روی سن آمدند و پوراحمد درباره درویش گفت: سال ها پیش اصغر رشیدی جم، درویش را به عنوان کارگردان اثری که به تازگی آن را می دیدم، معرفی کرد. فیلم های او برای من یک دنیا بود و با فیلم کیمیا بسیار گریه کردم. همچنین فیلم دوئل در سینمای ایران بنیان تازه ای در مدیریت سینمای ایران و حاصل 300 شبانه روز کار عاشقانه و ثمربخش است. او در سیصدمین جلسه فیلم دوئل همان انرژی را داشت که در جلسه اول دیده بودیم.
پوراحمد درباره فیلم رستاخیز و فقدان اکران آن گفت: تحقیق و پیش تولید رستاخیز 11 سال طول کشید. فیلمبرداری از زمستان 88 در سه مقطع در 250 جلسه انجام شد. پول فیلم های او از جیب مردم نیست اما یک روز اکران شد و پایین آمد و این خیلی غم انگیز است.
وی با لحنی منتقدانه افزود: افرادی که روبروی ارشاد جمع می شوند، یک بار جلوی حوزه هنری که حق مرا برای«خواهران غریب» نداد، جمع شوند. نمی توانم باور کنم این دست افراد دلسوز سینما و اسلام هستند. او هیچ تظاهری به اظهار توانایی خود ندارد و فقط کار می کند.
محمدمهدی عسگرپور در ادامه به عنوان دیگر شخصی که درباره درویش صحبت می کند،گفت: آورده های درویش در هرفیلمش زیاد بود و در دوره خود و بعد از خود فهم جدیدی را به سینما اضافه کرده است. ساخت 10 دقیقه اول فیلم کیمیا همچنان برای سینما دشوار است. جوانان باید یاد بگیرند چگونه لحظات عاطفی و سخت را کنار هم در فیلم های خود قرار دهند.
سهیل محمودی نیز درباره درویش گفت: او یکی از دریاهای همیشه مواج است و من رفیق ادبیاتی او هستم. رفیق خوبم در سینما ملاقلی پور بود که الان نیست و حالا خوشحالم که درویش حضور دارد. یکی از افرادی که همراه با خانواده اش روبروی دشمن ایستاده، احمدرضا درویش است. کسانی که علیه این فیلم هستند، به ایران و ایمان جفا می کنند.
محمودی افزود: از روزی که فیلم را از پرده برداشتند، با او بودم. معتقدم مملکت به وجود افرادی مانند او نیاز شدید دارد. افرادی که در این مملکت بودند، جان و آبروی خود را فدا کردند که یکی از آنها احمدرضا درویش است. امثال او حافظ ایمان و ایران ما در طول تاریخ بودند. بزرگداشت جدی تر برای این دست افراد این است که نباید حقشان نابود شود. خطاب به حسن روحانی، ایوبی و جنتی می گویم که یک فیلمساز که جان و جهانش با ما گره خورده، نباید حقش نابود شود.
درویش: توقف و تعلیق نمایش «رستاخیز» به بهانه‌ جلوگیری از تضعیفِ جشن هسته ای بود
در ادامه احمدرضا درویش روی سن آمد و گفت: این مراسم نشانه‌ای روشن از روح سخاوت، همدلی و همزبانی‌ست که از دیرباز در فرهنگ ما ایرانیان ریشه دوانیده است. بزرگداشت بزرگانِ سینمای ایران، پاسداشت کسانی‌ست که پیشانی بر آستانِ فضیلت و اخلاق می‌سایند و نور حقیقت بر پرده‌ی تاریکی‌ها می‌تابانند، که من کوچکترینِ آنانم.
درویش با بیان اینکه یاد و نام کسی را که ثبت روز ملی سینما در تقویم تاریخ و برگزاری آئین سالیانه‌ی جشن سینمای ایران، ابتکار اوست، افزود: آن نوزاد فلسطینی در فیلم «بازمانده»، اکنون جوانی بیست و چند ساله است و دفاع از شرافت و هویت خود در غزه، لازقیه، دمشق، حلب، موصل و الرمادی را مرهون تلاوت آیت‌الکرسی، از زبان مادربزرگش در واگن قطار می‌داند.
کارگردان «رستاخیز» اضافه کرد: جای سیف‌اله داد، در عرصه‌ی سینمای ایران خالی‌ست. کسی که در فیلمسازی پیشتاز و در مدیریت، نه به سیاست‌ورزی که به صدق و اندیشه‌ورزی شناخته می‌شود. اکنون که تمامی اصناف کشور مشغول ارزیابی آثار دوران تحریم و حضور فعال برای دوران "پساتحریم" هستند، ضروری‌ست که نهادهای صنفی در حوزه‌ی فرهنگ و هنر، بخصوص خانه‌ ی سینما، با طراحی نقشه‌ی راه، عمق استراتژیک فرهنگ، هنر و سینما را در عرصه‌ی داخلی و بین المللی ترسیم و در قالب خیزشی فرهنگی، مطالبات برجای مانده و حرکت به سمت توسعه‌ی همه‌جانبه و پایدار را از مدیران و سیاست ورزان طلب نمایند.
وی یادآور شد: سرزمین ما در اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارد. اکثر کارشناسان، وضعیتِ بحرانی محیط زیست در ایران را ناشی از اِعمال مدیریتهای نادرست و بی توجهی به مؤلفه‌های بنیادین در طبیعت برشمرده‌اند. موقعیت فرهنگ و هنر در شرایط فعلی نیز شباهت زیادی به اوضاعِ اسفناک محیط زیست دارد؛ با این تفاوت که قلمرو فرهنگ و هنرِ ایران زمین، نه در اقلیمی خشک و نیمه خشک، بلکه در بستری آباد و با پشتوانه‌ای به بلندای علم، هنر و اندیشه‌ی جاری در هویت تاریخی کشورمان بنا گردیده و بُنیانِ انقلاب اسلامی نیز بر مبنای فرهنگ استوار شده است.
درویش گفت: در زمانه‌ای که سینمای ایران بر اثر سیاستهای "خودتحریمی" با ادعای فتح قله‌های جهانی، حتی در عرصه‌ی نمایشیِ شهر کوچک «مزار شریف» در افغانستان، با دومیلیون جمعیت شیعه و زبان مشترک فارسی نیز سهمی ندارد، کسانی به قصد ترویج فرهنگ خاندان عصمت و طهارت(ع) بدون تکیه بر بودجه‌های جاری و بیت‌المال، طی بیش از یک دهه مجاهدت، اقدام به تولید فیلم «رستاخیز» نمودند. آنان این اقدام خود را به مَثابه سعیِ بین صفا و مَروِه و طواف به گِردِ کعبه‌ی ناطق، حسین‌ابن‌علی(ع) می‌پنداشتند و آرزو داشته و دارند که مخاطبان تشنه‌ی عدالت و کرامتِ انسان را در عالَم، به دیدن برگی دیگر از کتاب مُصَوّر و قطور عاشورا میهمان کنند. آیا این آرزو در شرایطی که دلارهای تکفیری و سَلَفی با تسلط بر رسانه‌های تبلیغی در برابر اندیشه‌ی اهل بیت(ع) هزینه می‌شود و کودکان شیعیان به جرم انتصاب به اسلام علوی ذِبح و نوامیس مسلمانان در بازار بَردِگان خرید و فروش می‌شوند، گناهی نابخشودنی‌ست و کیفر به همراه دارد؟
وی افزود: «رستاخیز» با عنایت و توجهات صاحبش، به فضل خدا و با مجوز قانونی و اتکاء به فتاوای مراجع عالیقدر و حُجّت شرعی ساخته شد و به اکران عمومی درآمد. آنچه بر اثر تصمیم مدیران دولتی مبنی بر پایین کشیدن این فیلم از پرده‌ی اکران و توقف و تعلیق نمایش آن به بهانه‌ی جلوگیری از تضعیفِ جشن هسته ای صورت گرفت حکایتی عبرت‌آموز است که مسئولان سیاست ورز، لاجرم می بایست پاسخگوی آن باشند.
کارگردان «رستاخیز» اضافه کرد: ما بنا به رهنمود آن حکیمِ فرزانه، به خداوند سبحان توکّل و بر باور خود ایستادگی خواهیم کرد و سینه‌ی پر دَردِمان را نه برای اغیار و بیگانگان که برای دیده‌بانِ بیدارِ مُلک و ملت گشوده‌ایم. ما بر این باوریم که مدیریتِ عالَمِ فرهنگ و هنر در دوران "پساتحریم" به عالِمِ اندیشه‌ورز، سخت محتاج است. "قافله‌ی فرهنگ و هنر، بی چراغ هدایت و کشتی نجات به ساحل نمی‌رسد."
داوودنژاد با زمانه می جنگد و روزآمد صحبت می کند
در ادامه این مراسم محمد بزرگ نیا، منوچهر شاهسواری،سیدرضا میرکریمی و حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی برای صحبت درباره محمدرضا داوودنژاد روی سن آمدند.
محمدبزرگ نیا درباره داوودنژاد گفت: به غیر از وجه کارگردانی او اشاره می کنم که او یک دلسوخته در سینماست. او خود را وقف سینما کرده و همیشه درباره سینما فکر، اندیشه و نظر دارد. داوودنژاد ذهن جوانانه ای دارد چون در این سن و سال کاری را انجام می دهد که تجربی و با موبایل است. او با این کار به جوانان پیام می دهد که منم با شما و مثل شما هستم.
منوچهر شاهسواری نیز درباره داوودنژاد عنوان کرد: او برایم یک نشانه است و گاهی در ذهن آن قدر قدرتمند می شود که همچنان باقی می مانند او در عین ذوق و قدرت ذهنی سر اصول خود می ایستد. درخصوص آقای درویش نیز باید بگویم که غصه های ما عمیق و پایدار برای حفظ این وطن است و اشکالی ندارد که کمی غصه بخوریم.
میرکریمی نیز درخصوص داوودنژاد گفت: به رغم اینکه رفاقت نزدیکی با ایشان نداشتم، فرصت نداشتم بگویم چقدر از روحیه مسئولیت پذیری او لذت می برم. وقتی با آدم هایی روبرو می شوی که خودشان را به نفع جمع ندید می گیرند، لذت می بری.
ایوبی رئیس سازمان سینمایی نیز با اشاره به فیلم"رستاخیز" گفت: ای کاش مخالف این فیلم بودم که نمایش داده نشود و شاید اگر مخالف بودم همه این حرف ها و نقدها بیشتر به من می چسبید. نمی توانم بسیاری از مسائل را عنوان کنم اما امیدوارم این مشکل در سینما حل شود و همچنان منتظر اکران فیلم هستیم.
وی با اشاره به سابقه همسایگی با داوودنژاد بیان کرد: وقتی مادرم را از دست دادم، ایشان واقعا مثل یک مادر همراهم بود. بهترین تعریق از ایشان این است که با زمانه می جنگد و روزآمد صحبت می کند. او آن قدر به روز صحبت می کند که انگار با جوانی که تمام مسائل سینما را مرور می کند، روبرو هستیم.
در ادامه داوونژاد با یادی از سیف الله داد گفت: او دلسوز سینما بود و خوب فهمیده بود که برای رونق سینما باید چند مسأله از جمله دانایی سینمایی و تماشاگر که سرمایه سینماست را در نظر داشته باشد. او کاملا با این دیدگاه مخالف بود که اگر به سمت مطالبات تماشاگر برویم، به سمت تمنیات سطحی رفته ایم.
داوونژاد در پایان گفت: او اصلاح سینمای مصلحانه راه انداخت که تجارت زده و سیاست زده نیست و صرف ابزار تبلیغ سیاسی یا درآمد مالی نمی شود. سینمای مصلحانه متکی به ارزش های هنری است و پرداختن به مسائل مالی مبتلابه جامعه می تواند تماشاگر را به سالن بیاورد. او در مقابل سیاست زدگی و تجارت زدگی نتوانست دوام بیاورد.


منبع:تسنیم
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.