به گزارش
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در این جلسه علی ملاقلیپور کارگردان، نیما حسنی نسب منتقد میهمان، افسانه چهره آزاد بازیگر فیلم حضور داشتند و ضمن صحبت درباره فیلم «قندون جیهزیه» به پاسخ گویی به پرسشهای حاضران پرداختند.
*علی ملاقلیپور: سینما نه کثیف است نه مقدس/ اگر نقد کردهام خواستهام که اشکالات آن مطرح شود
علی ملاقلیپور کارگردان فیلم در خصوص انگیزه ساختن این فیلم گفت: من در طی سالیان گذشته به عنوان دستیار کارگردان و برنامهریز در حدود 30 پروژه فعالیت داشتهام و با کارگردانان با نگاههای متفاوت کارکردهام. من بعد از کار در دو فیلم از فیلمهای مرحوم پدرم متوجه شدم که باید به صورت مستقل به حرفهام ادامه دهم و همین موضوع باعث شده که امروزه تهیهکنندهها برای ساختن اولین فیلمم به من اعتماد داشته باشند.
وی ادامه داد: در خصوص ایده ساخته شدن این فیلم باید بگویم که روزی برای انجام تصویربرداری از خانه ای در اکباتان به آنجا مراجعه کردیم تا با دوربین هندی کم فیلم بگیریم و شرایط لوکیشن را بررسی کنیم. من متوجه شدم که این خانه پر از زندگی است و خانم خانه بسیار با دقت و وسواس وسایل را چیده بود. به نظرم رسید که او نمیداند وقتی یک گروه فیلم برداری 40 یا 50 نفری وارد خانهای میشود ممکن است اسباب او آسیب ببیند. همین طور در طی فیلم برداری ما بین همسایههای ایشان اعتراضاتی پیش میآمد و در این میان کسانی هم بودند که برای انجام فیلم برداری به ما کمک میکردند و شخصیتهای خانم بلوری و آقای پاژنگ از همانجا در ذهن من شکل گرفتند. در کل باید بگویم که تمام شخصیتهای این فیلم منهای ایرج که کاملاً ذهنی و ساخته شده است ما به ازائی در دنیای واقعی داشته اند و منبع الهام من بودهاند.
وی افزود: از آنجایی که هم من و هم پدرم هر دو دست اندرکار سینما بودهایم و من خودم را بچه سینما میدانم به این فکر کردم که میتوانم نسبت به حرفههای دیگر میتوانم به نقد آن بپردازم، در صورتی که از همان موقع نمایش فیلم در جشنواره موضعگیریها نسبت به من از طرف همین دست اندرکاران سینما شروع شد و مرا طرد کردند.
وی در خصوص فضای طنز فیلم گفت: شرایطی که در آن زندگی میکنیم شرایطی است که با سختی و درد همراه است بنابراین تصمیم گرفتم فیلم را به صورتی بسازم که تماشاگری که وقت و هزینه صرف کرده و به تماشای فیلم آن هم در سینما آمده انرژی، امید، نگاه نو و سرگرمی را توامان به دست آورد. ایده اضافه شدن ایرج برادر شخصیت اصلی به فیلم هم از آنجایی آمد که اولا دوست داشتم که یک کمدی ایرانی ساخته باشم و از این رو در طراحی شخصیت او به سیاه که در تئاتر ایرانی حضور دارد فکر کردم. همین طور دوست داشتم روسری داشتن معصومه در محیط خانه توجیهی داشته باشد که حضور او برای انجام این کار مناسب بود.
وی درباره شخصیت صاحبخانه که عطا در رویا میبیند گفت: آنچه او از صاحبخانه میداند مجازی است بنابراین او را در رویا نیز به صورت مجازی میبیند. ما راشهای چندین فیلم را به صورت مخلوط شده روی تصویر او استفاده کردیم تا اینکه مجازی به نظر برسد.
علی ملاقلیپور در خصوص ترکیب بازیگران فیلم گفت: بازیگرهای حرفهای به من بسیار لطف کردند و شانس آوردم و خداخواست و اعتماد به فیلم نامه و تهیهکننده باعث شد که من ترکیب بازیگران را به این صورت در اختیار داشته باشم. اما من دوست داشتم که در کارم از حرفهایهای تئاتر هم استفاده کنم. به نظرم این عدم استفاده از حرفهایهای تئاتر در سینما به دلیل ترس و جرات نداشتن کارگردانهای سینماست. آنها میترسند که بازیگران را در نقشهایی متفاوت به تصویر بکشند. اما به نظر من خروجی این ریسک کردنها اگر با تامل و دورخوانی و سپری کردن زمان مناسب باشد، خوب خواهد بود.
وی گفت: در خصوص حضور خانم افسانه چهره آزاد و آقای کریم اکبری مبارکه باید بگویم که ایشان پس از خواندن فیلمنامه و همین طور انجام دورخوانیها پیشنهادهایی را برای بهبود نقشها و اضافه کردن پیشینه به شخصیتها ارائه نمودند که بسیار کمک کننده بود. این پیشنهاد خانم چهره آزاد بود که خانم بلوری عشق دوران جوانیاش هنرپیشه باشد و همین طور علاقهمندی او به سینما و کارگردانی باشد و این بتواند فوضولی کردن او را در صحنه فیلمبرداری توجیه کند. همین طور باید بگویم که در تمامی صحنههایی که بازی میکرد بسیار پر انرژی بود. همین طور در خصوص آقای کریم اکبری مبارکه باید بگویم که او در مورد اینکه رشته تحصیلی این شخصیت در خارج از کشور چیست با من صحبت میکرد و حتی در این باره کتابی را نیز مطالعه نمود که این برای من بسیار ارزشمند است.
وی در خصوص اعتراضش به کم شدن سانسهای نمایش فیلمش گفت: این فیلم با بودجه بخش خصوصی ساخته شده و در صورتی که هزینه ساخت آن جبران نشود ما زمین خواهیم خورد و نابود خواهیم شد و دیگر امکان فیلم سازی برایمان وجود نخواهد داشت. من با شکستها و موفقیتها و داشتهها و دلهرههای یک سینماگر بزرگ شدهام و با زیر و بم آن آشنایی دارم. فکر میکنم اگر پای حرفمان بایستیم حداقل چیزی که بدست میآوریم این است که ضرر نکنیم. خدا همواره بالای سرماست و شاهد رفتارهای ماست.
وی افزود: من عاشق مصاحبه کردن و شهرت نیستم و دیوانه هم نیستم که بخواهم بی جهت دست به اعتراض بزنم و اگر حرفی هم میزنم به خاطر دفاع از فیلمم است. بالاخره ما باید حرفمان را یک جایی بگویم برنامهی هفتی هم دیگر وجود ندارد که ما اعتراضاتمان را بیان کنیم. زمانی که من به نشانه اعتراض رفتم وسط زمین فوتبال طوری رفتار کردم که دوربینها از من عکس بگیرند بلکه این اعتراض من دیده شود. من در آن زمان اصلا حال خوبی نداشتم. فیلم من در دو هفته اول اکران فروش خوبی داشت. تعجب من از این است که در همه جای دنیا و در همه تاریخ سینما اگر فیلمی فروش خوبی داشته مدت نمایش آن کم نشده که هیچ طولانیتر هم شده است، اما این اتفاق برای ما به صورت برعکس رخ داد.
کارگردان «قندون جیهزیه» افزود: قبل از اینکه فیلم آقای مجیدی برای اکران بیاید به پخش کننده ما اطلاع داده شده بود که ممکن است چند سانس از نمایشهای فیلم کم شود! اما صحبت از چند سانس شده بود و اینکه آسیبی به فروش فیلم نخواهد رسید نه اینکه در این تعداد و به این صورت از نمایش فیلم کم شود و فروش آن لطمه ببیند. این چه قانونی است. این لات بازیهایی که در میآورند و اعلام میکنند ما داریم میآئیم یعنی چه؟ این کارها مال شعبان بی مخ است، زشت است. طرف حرف من خود فیلم محمد نیست که من خودم هم یک بچه مسلمان هستم. بلکه اعتراض من به دستاندرکاران این فیلم است که باید از خدا بترسند. حالا اینکه تصمیم گرفته شده از فیلمی حمایت شود درست اما نه اینکه تمامیت در اختیار آن قرار گیرد. من دوست دارم این فیلم هم مانند فیلمهای دیگر فروش داشته باشد. دوست دارم این اتفاق برای تمام فیلمهای دیگر نیز بیفتد. اما همه در کنار هم نه اینکه فیلمی بیشترین سالنهای نمایش را در اختیار داشته باشد و حق دیگران ضایع شود.
وی در خصوص پایان بندی فیلم گفت: راهکاری که ما در انتهای فیلم پیشنهاد دادیم این بود که همدلی بین مردم و بین صاحبخانه و مستاجر از همه چیز بهتر است. داشتن تفکرات اشتباه در مورد هم به تمام جنبههای زندگی ما و حتی اقتصاد ما نیز لطمه وارد کرده است. در پایان فیلم عطا متوجه نکتهای میشود و سکوت میکند، متمول بودن نشانه فضیلت نیست بلکه فهمیدگی است که نشانه فضیلت انسان است.
وی در خصوص موسیقی این فیلم نیز گفت: موسیقی این فیلم با دهان اجرا میشود. یعنی صدای هر سازی توسط دهان یک نفر اجرا شده و ضبط میشود و راستش من و آهنگساز فیلم از اینکه بخواهیم از این نوع موسیقی بیشتر استفاده کنیم ترس داشتیم. همین طور در خصوص انتخاب اسم فیلم هم باید بگویم که سعی کردم از یک اسم ایرانی برای آن استفاده کنم. جا دارد در همینجا از سینمای علی حاتمی که یک سینمای تمام ایرانی بود و خانم مرحومه رقیه چهره آزاد که مادربزرگ خانم افسانه چهره آزاد هستند هم یادی به میان آورده شود و از زحمات شان قدردانی شود.
*نیما حسنی نسب: این فیلم و کارگردان آن محصولی طبیعی است که در شرایط غیر طبیعی به وجود آمده است
نیما حسنی نسب منتقد سینما در ابتدای صحبتهای خود از مرحوم ایرج کریمی یاد کرده و او را آبروی نقد سینمای ایران خواند و فقدان او را برای تمام کسانی که سینما را دوست دارند تسلیت گفت و افزود: امیدوارم بعد از رفتن او از اندک آبرویی که برای نقد باقی مانده حراست کنیم.
وی در خصوص فیلم «قندون جهیزیه» و علی ملاقلیپور گفت: همه چیز ما در شرایط غیر طبیعی است و این غیر طبیعی بودن آنقدر زیاد است که در بین آن دیدن چیزهای طبیعی و نرمال خود به خود به ارزش تبدیل شده است و این در صورتی است که مسیر طبیعی هر اتفاقی باید به شکلی طی شود. این فیلم و کارگردان آن محصول طبیعی در شرایط غیر طبیعی هستند. منظور طی کردن مسیر قدم به قدم و رشد یافتن و تجربه اندوزی است که علی ملاقلیپور این مسیر را طی کرده است. امروزه کسی حاضر نیست شاگردی کند و به مدرسه برود و نتیجه آن فجایعی میشود که بر روی پردهها شاهد آن هستیم.
وی افزود: علی ملاقلیپور بچه سینماست. عشق به سینما و نفس کشیدن در فضای سینما باعث پخته شدن افراد میشود. همان طور که خودش هم اشاره کرد از ابتدای مسیر این تشخیص را داده که مستقل بودن رمز رشد کردن است. او نظر نام و رانت مقلد کسی نبوده است بخصوص پدرش. او میتوانست بسیار ساده کنار پدرش بایستد و مانند او رفتار کند و بعدها از سناریوهایی که از به جا مانده استفاده کند و از نام پدرش برای چو انداختن و شلوغ کردن استفاده ابزاری کند، اما هوشمندانه این کار را انجام نمیدهد و روی پای خودش میایستد. آنچه پیداست این است که او آمده تا در سینما بماند و با اینکه فیلم اولش هم قابل تحسین است اما در آینده بهتر از این هم خواهد ساخت. او مستقل است و جسارت، شهامت و شجاعت مفقود شده این روزها را دارد. در روزهایی که همه چیز در مصلحت و پچپچه و پیامک حل و فصل میشود او فریاد میزند و اعتراض میکند. او صدای یک دسته و یک نسل آدم شد که نمیخواهند از رانتی که وجود دارد چشم پوشی کنند. سالهاست که در سینمای ایران حاشیه از متن مهمتر شده است.
وی افزود: به قول بیلی وایلدر کمدی و شوخی مانند لایه شیرینی که روی داروی تلخ را میپوشاند می تواند فیلمهای تلخ را قابل تحمل کند. علی ملاقلیپور این شجاعت را داشته که فیلم دوران خودش را بسازد. اگر این فیلم از آن دوران تلخ بدون کمدی و طنز ساخته میشد غیر قابل تحمل میشد. سینمای ایران تقریباً هر یک دهه به سراغ این موضوع رفته و فیلمهای کمدی خوبی هم ساخته شده است، گویی این قضیه اجاره نشینی آنقدر تلخ هست که بتوان از آن کمدیهای خوبی ساخت!
نیما حسنی نسب همچنین گفت: یکی از اشکالات فیلم این است که شوخیهای درجه یک آن آنهایی هستند که به پشت صحنه سینما مربوط میشوند و اهالی سینما بیشتر به آن میخندند تا مردم. این فیلم دقیق و درستی از پشت صحنه سینماست.
او در خصوص بازی بازیگران فیلم گفت: باز هم به دلیل شرایط غیر نرمال سینمای ایران، جایگاه و منزلت و قدرت بازی نقشهای مکمل کم اهمیت جلوه داده میشود. در صورتی که گاهی تنها تصویرهایی که از فیلمها به ذهن میمانند همین نقشهای مکمل است. افسانه چهره آزاد به خوبی توانسته در نقش خود جا بیفتد، او از بهترینهاست ولی سینمای ایران قدر این استعدادها را کمتر میداند.
*افسانه چهره آزاد: به آینده جوانان بازیگر امیدوار هستم
افسانه چهره آزاد بازیگر فیلم «قندون جیهزیه» در خصوص همکاری با نسل جوان سینما گفت: آقای علی ملاقلیپور جوان و با استعداد است و در هنگام کار دقیقا میدانست که از فیلم چه میخواهد. مسلماً اگر کارگردان حس واقعی خودش را در هنگام فیلم ساختن داشته باشد فیلم او بیشتر به دل خواهد نشست. همین طور باید اشاره کنم که بازیگران جوان و با استعدادی داریم که هم در تئاتر و هم در سینما فعالیت میکنند و من به آینده ایشان امیدوار هستم.
این جلسه نقد و بررسی با انجام پرسش و پاسخ بین حاضران و عوامل برنامه به پایان رسید.
انتهای پیام/