سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نوجوان 17 ساله دوستش را با ضربات چاقو به قتل رساند/ رها کردن جسد قربانی در کنار خیابان+ تصاویر

پسری که در مغازه سوپر گوشت پدرش دست به جنایت زده بود، توسط ماموران پلیس آگاهی تهران بزرگ شناسایی و دستگیر شد.

به گزارش  خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، در ساعت 01:30 بامداد مورخه 01/06/1394 و از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 ، یک فقره کشف جسد مجهول الهویه متعلق به جوانی حدودا 20 ساله ، در میدان تبائین به کلانتری 170 کهریزک اعلام شد .
 
با حضور مأمورین کلانتری در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که این جوان به علت اصابت ضربات متعدد جسم تیز به قسمت های مختلف سر ، گردن و سینه به قتل رسیده است.

 پرونده در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با اعلام خبر کشف جسد به پلیس آگاهی ، تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل کشف جسد حاضر شدند ؛ در همان بررسی های اولیه مشخص شد که جنایت در محل دیگری رخ داده و عامل یا عاملین جنایت اقدام به انتقال جسد به محل کشف جسد کرده اند .
 

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور رئیس شعبه 101 دادگاه کهریزک ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
 
شناسایی هویت جسد :

همزمان با آغاز تحققات جهت شناسایی هویت جسد ، اعضای یک خانواده با مراجعه به پایگاه نهم پلیس آگاهی و تشکیل پرونده با موضوع فقدان افراد عنوان داشتند که پسر 20 ساله آنها بنام "محمدرضا . ب" در مورخه 31/05/1394 از منزل خارج و دیگر مراجعتی به محل سکونت خود نداشته است .
 
بلافاصله مشخصات جوان فقدانی با مشخصات جسد کشف شده در منطقه کهریزک مطابقت داده شد و کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی هویت جسد ناشناس شدند که خانواده فقدانی نیز پس از حضور در پزشکی قانونی ، جسد محمدرضا را مورد شناسایی قرار دادند .

دستگیری مظنون در پرونده :

با شناسایی هویت جسد ، کارآگاهان در دومین مرحله از رسیدگی به پرونه به تحقیق از دوستان و افراد مرتبط با مقتول پرداخته و طی چندین نوبت دعوت از دوستان مقتول به احدی از آنها بنام سعید . الف ( 17 ساله ) مشکوک شدند که بر روی قسمت مختلف بدنش آثار ناشی از درگیری وجود داشت ، ضمن آنکه برابر تحقیقات بعمل آمده مشخص شد که مقتول در مورخه 31/05/1394 بهمراه سعید بوده است ؛ با هماهنگی مقام قضایی این شخص دستگیر و جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
 
اعتراف به جنایت :

سعید در اظهارات اولیه به کارآگاهان عنوان کرده بود : "در مورخه 31/05/1394 بهمراه مقتول در پارک بودم اما در پایان شب از یکدیگر جدا شدیم و من به خانه آمدم و پس از آن دیگر از مقتول هیچ خبری ندارم فقط زمانیکه قصد جدا شدن از یکدیگر را داشتیم ، محمدرضا عنوان نمود که قصد دارد تا به منطقه شورآباد برود تا شخصی بنام مهرداد را ملاقات کند " .
 
در ادامه تحقیقات ، سعید که در خصوص "چگونگی ایجاد جراحت های بر روی قسمت مختلف بدن" و همچنین " علت  بهم ریختگی و داشتن حالت پریشان خود در شب حادثه" ( بنا بر اظهارات بدست آمده از اهالی محل که وی را در شب حادثه با حالتی پرشان و بهم ریخته مشاهده کرده بودند ) ، پاسخ قانع کننده ای ارائه نکرده بود ، سرانجام در مورخه 15/06/1394 لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد .
 
سعید در خصوص شب جنایت به کارآگاهان گفت : " در ساعت 23:50 مورخه 31/05/1394 بهمراه مقتول در پارک نشسته بودیم ؛ چند دقیقه ای نشستیم تا اینکه در ساعت 30 دقیقه بامداد با محمدرضا خداحافظی کرده و به مغازه پدرم رفته تا یخچال مغازه را خاموش و مغازه را ببندم ؛ ناگهان متوجه حضور یک نفر در پشت سر خود در مغازه شدم که این شخص مرا به سمت عقب مغازه هل داد . محمدرضا بود ؛ ابتدا فکر کردم که دارد شوخی می کند اما ناگهان چاقو را از روی تخته ی مغازه برداشت و ضربه ای را به سمت سینه ام پرتاب کرد !! که من خود را به عقب کشیدم اما با این وجود قسمتی از چاقو به سینه ام برخورد کرد ؛ پس از آن مجددا ضربه ای دیگر اینبار به سرم زد که سر و صورتم پر از خون شد ... . با مقتول درگیر شدم و قصد فرار داشتم اما نمی توانستم ؛ نفهمیدم چطور چاقو را از دستش گرفتم و به سمتش بردم تا فرار کنم ؛ خیلی ترسیده بودم ؛ گیج بودم ؛ متوجه نبودم که دارم چه کار می کنم ؛ چند ضربه ی چاقو به سمت مقتول پرتاب کردم اما نفهمیدم که چاقو چطور وارد بدنش شد ؛ فقط می خواستم فرار کنم که دیدم محمدرضا افتاد روی زمین ؛ در آن موقع بود متوجه شدم که چه کار کردم ؛ مانده بودم که چه کار کنم ؛ سر و صورت و تمامی لباس هایم خون آلود شده بود البته نه خون مقتول بلکه خون خودم بود . به سرعت به خانه رفتم و ماشین پدرم را برداشته و مجددا به مغازه بازگشتم ؛ جنازه مقتول را سوار صندلی عقب ماشین کردم و جنازه را به محل کشف جشد منتقل کردم . ماشین را همان شب تمیزم کردم ؛ سپس مغازه را تمیز کردم و پس از آن به خانه رفتم و خودم را شستم . آن شب تمام شد تا اینکه توسط آگاهی دستگیر شدم " .
 
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهمخ به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی و مشخص شدن علت و انگیزه درگیری منجر به جنایت در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است " .
 
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۰:۴۱ ۱۶ شهريور ۱۳۹۴
مملکت داغون شده