سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مرد جوان در دادگاه خانواده ؛

همسرم از بعد از ازدواج تاکنون یک بار هم لبخند نزده است

مرد جوان زمانیکه احساس کرد همسرش به او علاقه ای ندارد، تصمیم به جدایی گرفت.

به گزارش خبرنگار حوزه حوادث  گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش مرد جوانی به دادگاه خانواده رفت و دادخواست طلاق داد.

این مرد در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی چند ماهی است که با همسرم ازدواج کرده ام، ولی احساس می کنم که او هیج علاقه ای به من ندارد و اصلا از زندگی با من خوشحال نیست. همسرم از روز خواستگاری تا همین الان حتی یک بار هم لبخند نزده و خوشحال نبوده است. او در تمام مراسم هایمان، یعنی مراسم نامزدی، عقد، عروسی و بقیه ناراحت و غمگین بود و اصلا نخندید.

وی افزود:همه دوستان و آشنایانم در روز عروسی از اینکه عروس تا این اندازه ناراحت بود، متعجب بودند و مدام سوال می کردند که عروس چرا ناراحت است. اصلا دلم نمی خواهم فیلم عروسی ام را ببینم چون هر بار می بینم اعصابم خورد می شود وقتی چهره ناراحت همسرم را می بینم.

مرد جوان ادامه داد:هرچه سعی می کنم با این موضوع کنار بیایم فایده ای ندارد و تصمیم گرفتم از همسرم جدا شوم تا او هم به زندگی اش برسد. این زن علاقه به من ندارد.

بعد از صحبت های مرد جوان به دستور قاضی همسرش هم به دادگاه احضار شد.‎

انتهای پیام/
برچسب ها: دادگاه ، خانواده ، قاضی ، طلاق
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۰
زهره
۱۶:۴۳ ۱۸ شهريور ۱۳۹۴
قبلش باید میرفتن پیش مشاوره.شاید اجبار بوده. شاید پای کسی دیگ وسطه. شاید بیماری روحی.............خدایا خودت همه رو عاقبت به خیر کن/ امین
ناشناس
۰۱:۰۰ ۱۱ شهريور ۱۳۹۴
حتما کسی دیگر در میونه
sjp
۱۹:۲۴ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
الله اعلم
باید صحبت های خانم هم شنیده بشه
جالبه باید ببینیم علت چیه؟
همیشه عبوس... یعنی زندگی زهر مار!
حبیبی
۱۴:۴۷ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
یا علاقه ای نبوده از اول
یا پای کسی دیگر در میان هست.
راز
۱۴:۴۳ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
بهتر است نیمه ی پر لیوان را ببینیم احتمالا خانم از یک ناراحتی روحی رنج میبرد که ریشه در دوران کودکیش دارد
کاش مرد جوان به فکر درمان و ریشه ی ناراحتی همسرش باشد تا فکر طلاق
علی آقا
۱۳:۳۰ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
باید هفت طلاق اش کنی
ناشناس
۱۲:۲۸ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
اخیییییییییییی نمی خنده
خو مرض داشتی ازدواج کردی؟
ناشناس
۱۰:۵۰ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
آخی دلم سوخت
زهرا
۰۹:۲۷ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
مطمئنا مشکلی وجود دارد
شاید اجباری در کار بوده
به هر حل این موضوع غیر طبیعی به نظر میرسد
behzad
۱۸:۳۲ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
موافقم زهرا خانم
ناشناس
۰۹:۲۵ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
احتمالا اصرار زیاد و آوردن دلایل تخیلی-توهمی خانواده ها باعث این ازدواج شده حالا خوبه طلاق بمونه تو زندگی بچه هاتون؟پس زور نگید لطفا منطقی و عقلانی باشید
حسین
۰۹:۲۲ ۱۰ شهريور ۱۳۹۴
خاک بر سر همون اول طلاق میدادی دیگه الان چرا