به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش زوج جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق دادند.
زن جوان در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم اصلا نمی داند كه می خواهد چه كاری را انجام دهد. او مرتب از این شاخه به آن شاخه می پرد و شغلش را تغییر می دهد. جالب اینجاست كه شغل هایش هیچكدام اصلا ربطی به هم ندارند و كاملا متفاوت هستند. او یك روز تصمیم می گیرد كه در شركت حسابدار شود، مدتی كه در این شغل پیشرفت می كند و كار را یاد می گیرد به طور ناگهانی تصمیم می گیرد كه برود سراغ كاری دیگری. بعد متوجه می شوم كه شوهرم رفته سراغ كار گرافیكی و كارهای نرم افزاری كامپیوتر انجام می دهد.
وی افزود:او در این مدت بارها شغل خود را تغییر داده و هربار كه می خواهد در كاری پیشرفت كند آن را رها كرده و به سراغ شغل دیگری می رود. باور كنید از اینكارهایش خسته شدم.
بعد از صحبت های این زن، شوهرش هم به قاضی گفت: آقای قاضی من دوست دارم كه تمام شغل ها را تجربه كنم و در هر زمینه ای آموزش ببینم. دوست دارم همه كارها را یاد بگیرم و استعدادم بیشتر شود. اما همسرم مرتب غر می زند و می خواهد مانع پیشرفت من شود. دیگر طاقت زندگی در كنار این زن را ندارم.
بعد از صحبت های این زوج، قاضی با صحبت هایش آنها را با هم آشتی داد و از آنها خواست بیشتر به خودشان فرصت دهند.
انتهای پیام/
همه کاره هیچ کاره