توافقنامه هستهای ایران مانند یک بمب ساعتی است. دوره اجرای مفاد اصلی این توافقنامه خیلی زود پایان مییابد و نفوذ بسیار زیادی برای تهدید هستهای در اختیار ایران قرار میدهد. کنگره باید برای خنثی کردن این تهدید همان کارهایی را انجام دهد که دهها بار در گذشته، از جمله در دوران جنگ سرد برای ایجاد تغییر در توافقنامههای مهم کنترل تسلیحاتی آمریکا و شوروی سابق انجام داده است: یعنی درخواست برای دستیابی به توافقی بهتر. بر خلاف تهدیدهای "باراک اوباما،" رئیس جمهور آمریکا، این کار الزاماً منجر به بروز جنگ نمیشود.
نخست بیایید بررسی کنیم که چرا این توافقنامه تا این حد خطرناک است. غروب توافق - که بزرگترین نقص این توافقنامه است-، زمینه را برای لغو همه محدودیتهای مهم اعمال شده در زمینه هستهای، تسلیحاتی و موشکهای بالستیک پس از دورهای پنج تا ده ساله فراهم میسازد. تهران صرفاً باید برای دوره ای کوتاه از این توافقنامه تبعیت کند و به زودی با اجرای یک برنامه غنی سازی در سطح صنعتی به عنوان یک قدرت در آستانه توانمندی هستهای تسلیحاتی ظهور یابد. در عین حال، این کشور صرفاً باید منتظر بماند تا زمان فرار هستهای فرا رسد، راهی برای حرکت مخفیانه و یواشکی از طریق استفاده از سانتریفوژهای پیشرفتهای پیدا کند که مخفی کردن آنها آسانتر است، زرادخانهای از موشکهای بالستیک قاره پیما ایجاد کند، پس از لغو تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل بعد از پنج سال، به تسلیحات سنگین همچون هواپیماهای پیشرفته نظامی، بالگردهای جنگنده، و تانکهای جنگی دسترسی یابد، و اقتصاد خود را به طور فزایندهای توسعه دهد تا در برابر فشار تحریمهای آینده در امان باشد. ایران میتواند حتی بدون فریبکاری به همه این اهداف دست یابد و فقط باید منتظر بماند دوره اجرای مفاد توافقنامه به سر آید. در این میان، فریبکاری تنها باعث میشود ایران زودتر به اهداف خود برسد. برای مثال اگر ایران به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی به تاسیسات مشکوک خود را ندهد، و واشینگتن نتواند حمایت اروپا را برای مجازات ایران جلب کند، ایران زودتر به این اهداف میرسد.
در این صورت اوضاع بدتر خواهد شد. اگر قدرتهای جهان در واکنش به پایبند نبودن ایران به مفاد توافقنامه، دوباره تحریمها را علیه این کشور اعمال کند، تهران میتواند توافقنامه را لغو کند. در پارگراف 26 و 37 متن توافقنامه هستهای ایران به صراحت قید شده است که اگر تحریمها در واکنش به نقض توافقنامه بوسیله ایران بار دیگر علیه این کشور اعمال شود، ایران از توافقنامه خارج خواهد شد. همچنین در پاراگراف 29 متن اصلی توافقنامه، آمریکا و اتحادیه اروپا ملزم شدهاند در "عادی سازی مناسبات تجاری و اقتصادی با ایران" هیچ مداخلهای نکنند. چطور میتوان این مفاد را "عقب نشینی هستهای" ایران نامید، در حالی که به موجب آن ایران تهدید میکند اگر قدرتهای جهان تلاش کنند این کشور را وادار به تبعیت از توافقنامه کنند، اقدام به تشدید تلاشهای هستهای میکند.
اما حتی بدون این توافقنامه هم، ایرانیها در طول زمان در برابر شوکهای اقتصادی مصون خواهند شد. احتمال میرود زمانی که شرکتهای اروپایی به قدر کافی در بازارهای پرسود ایران سرمایه گذاری کردند، هر گونه نقض توافقنامه از سوی ایران موجب بروز اختلاف میان واشینگتن و متحدان اروپایی آن شود. در واقع، اروپا چرا باید با تحریمهای جدید موافقت کند، در حالی که در پی امضای توافقنامه هستهای ایران پول زیادی به جیب زده و سود کلانی به دست آورده است؟ از جمله استدلالهای احتمالی آنها در مخالفت با اعمال دوباره تحریمها علیه ایران، ابراز تردید درباره اعتبار مدارک و شواهد، احتمال اقدامات تلافی جویانه ایران، و لزوم واکنش متناسب با نقض تعهدات توسط ایران خواهد بود.
این روند پویا به طور غیرقابل انکاری، کارآمدی کمیسیون مشترک - کمیسیونی متشکل از هشت عضو شامل آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، یک نماینده اتحادیه اروپا، روسیه، چین و ایران- را که برای نظارت بر اجرای توافقنامه تشکیل شده است، در معرض تهدید قرار خواهد داد. با اینکه برای اتخاذ بیشتر تصمیمها، اجماع اعضای این کمیسیون که بسیار دشوار مینماید لازم است؛ اما اگر ایران با دسترسی آژانس بین المللی انرژی اتمی به تاسیسات مشکوک خود مخالفت کند، موافقت اکثریت پنج تا سه عضو کمیسیون برای تصمیم گیری در این باره کافی است. دولت اوباما این ترفند را برای دور زدن روسیه و چین در صورت جانبداری از ایران در یک مناقشه احتمالی طراحی کرده است. واشینگتن تصور میکند همیشه میتواند روی رای اروپاییها حساب کند؛ اما این اشتباه است. اروپا انگیزههای اقتصادی قوی برای مخالفت، به ویژه با توجه به افزایش فشار از سوی لابیهای تجاری اروپایی دارد. همچنین در صورت تهدید ایران برای از سرگیری فعالیتهای هستهای خود، اروپا دلیل خوبی برای مخالفت با آمریکا خواهد داشت.اگر این موضوع حل نشود و به منزله عدم پایبندی ایران به توافقنامه قلمداد شود، واشینگتن می تواند به طور یک جانبه تحریمهای سازمان ملل را علیه ایران دوباره اعمال کند؛ اما با توجه به مقاومت اروپاییها، بعید است واشینگتن چنین کاری کند.
آنچه گفته شد درباره اعمال دوباره تحریمهای غیرهستهای همچون تحریمهای مربوط به تروریسم و حقوق بشر نیز صادق است. ایران بیستم ژوئیه (29 تیر) به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع داد که اگر "تحریمهای جدید، صرف نظر از اینکه به مسئله هستهای یا مسائل دیگر مربوط باشد" علیه این کشور اعمال شود، ممکن است در مورد تعهدات خود به توافقنامه هستهای تجدیدنظر کند. آیا اگر معلوم شود که بانک مرکزی ایران از تروریسم حمایت مالی کرده است، اروپا با طرح آمریکا برای اعمال دوباره تحریمهای مربوط به تروریسیم علیه این بانک موافقت خواهد کرد؟ با توجه به اینکه ایران تهدید به از سرگیری فعالیتهای هستهای از جمله برنامه غنی سازی اورانیوم در سطح گسترده خواهد کرد و در نتیجه نه تنها سرمایه گذاریهای اروپا، بلکه کل توافقنامه هستهای در معرض خطر قرار خواهد گرفت، جای تردید است اروپا با طرح آمریکا برای اعمال دوباره تحریمهای مربوط به تروریسم علیه ایران موافقت کند.
آمریکا هرگز یک بار دیگر اهرم قدرتمندی را که هم اکنون برای اعمال تحریمهای ثانویه دارد، در اختیار نخواهد داشت. کنگره در حال حاضر فرصت دارد تا تضمین کند که ما از این قدرت استفاده کنیم. هدف نباید بر هم زدن دیپلماسی باشد، بلکه باید خنثی کردن این بمب ساعتی (توافقنامه هستهای فعلی ایران) از طریق اصلاح اساسی این توافقنامه باشد تا خطر بروز جنگ در آینده کاهش یابد.
انتهای پیام/