سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

با «برجام» چه کنیم؟

در خصوص توافق هسته‌ای نباید به‌گونه‌ای عمل کرد که سبب شکل‌گیری فضای دوقطبی و بروز اختلافات در کشور شود باید از همه مسئولان بخواهیم وظیفه ملی و انقلابی خود را در این رابطه به بهترین نحو انجام دهند.

به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، داوود گودرزی مسئول سازمان بسیج دانشجویی یادداشتی طی یادداشتی به بررسی پیرامون تائید یا عدم تائید برجام و تبعات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از پذیرش یا رد این توافق پرداخت که متن کامل آن در زیر آمده‌است.

« در روزهای اخیر بحث اصلی میان سیاسیون و فعالان سیاسی و اجتماعی کشور خصوصاً دلسوزان انقلاب اسلامی این است که توافق هسته‌ای یا جمع‌بندی برجام را بپذیریم یا رد کنیم؟ خطوط قرمز ملی ایران رعایت شده است یا نه؟ آیا مجلس به‌صورت دقیق و بدون ملاحظه وارد بررسی متن برجام شود یا نه؟ واکنش ملت ایران به پذیرش یا رد توافق چگونه خواهد بود؟ تبعات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پذیرش یا رد برجام چیست؟ طرف غربی خصوصاً آمریکا با این متن چگونه برخورد خواهد کرد؟

برای جواب‌گویی به این سوالات اختلاف‌نظر وجود دارد و هر کس از زاویه‌ای به تحلیل شرایط موجود می‌پردازد لیکن تحلیل جامعه و ارائه راهکار مناسب کمتر دیده می‌شود. در این نوشتار به دنبال درک دقیق شرایط کشور و ارائه راهکارهای عملیاتی برای جریان مؤمن و وفادار به انقلاب اسلامی هستیم.

برای اینکه در این شرایط بتوانیم نقش بهتری در دفاع از منافع ملی و آرمان‌های انقلاب اسلامی ایفا کنیم باید گام‌هایی را با محوریت بندهای زیر برداریم:

الف) شناخت دقیق سناریوی دشمن و اقدامات و برنامه‌های آن در داخل کشور و منطقه

برای شناخت بهتر این سناریوها به بخش‌هایی از سخنان 5 اوت اوباما در دانشگاه امریکن اشاره می‌کنیم که گفت:« همانند معاهدات پیشین، این توافق مطمئناً همه مشکلات ما با ایران را حل نمی‌کند و درباره روابط گرم بین دو کشور (ایران و آمریکا) اطمینان نمی‌دهد اما یکی از مهم‌ترین هدف امنیتی ما را برآورده می‌سازد و به همین جهت توافق بسیار خوبی است. من قبل از آن‌که هشت سال پیش نامزد ریاست جمهوری شوم، مخالف تصمیم برای جنگ علیه عراق بودم. من گفتم آمریکا نه‌تنها باید به این جنگ خاتمه دهد بلکه باید به ذهنیتی که موجب این جنگ شد نیز خاتمه دهد. ذهنیتی که اقدام نظامی را بر دیپلماسی ترجیح می‌دهد...

امروزه، ما همچنان با پیامدهای تصمیم حمله به عراق روبرو هستیم. جالب اینجاست تنها نافع این جنگ در منطقه، جمهوری اسلامی ایران بود که با حذف دشمن طولانی‌مدت این کشور یعنی صدام حسین موضع راهبردی آن تقویت شد.

به یاد داشته باشید، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا علیه ایران برای دهه‌ها اعمال می‌شدند اما نتوانسته بودند به ایران فشار وارد کنند که پای میز مذاکره بیاید. آنچه باعث شد رویکرد جدید ما کارآمدتر شود، توانایی ما برای تصویب قطعنامه‌های جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. من می‌دانم در برخی موارد شرکای ما میلیاردها دلار را در بخش تجارت از دست دادند چون تصمیم گرفته بودند که همکاری کنند اما ما توانستیم آن‌ها را متقاعد کنیم که در صورت نبود یک راه‌حل دیپلماتیک، نتیجه می‌تواند جنگ باشد و باعث اختلال‌های بسیار زیاد در اقتصاد جهانی شود. این دیپلماسی سخت و دشوار بود که باعث افزایش فشار به ایران شد نه اینکه قدرت‌نمایی و درشت‌گویی باعث افزایش فشار به ایران شود. تردیدی نیست که این سختی‌ها در انتخابات سال 2013 ایران نقش داشت. زمانی که مردم ایران یک دولت جدید را انتخاب کردند، آن‌ها وعده داده بودند که از طریق تعامل با دنیا اقتصاد را بهبود بخشند و درنتیجه به‌پای میز مذاکره بازگشت.

اگر ایران در دههٔ آینده توافقنامه را نقض کند، همه تحریم‌ها می‌توانند دوباره بازگردند. ما برای این کار نیاز به سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد نداریم بلکه آمریکا می‌تواند به‌تنهایی بازگشت تحریم‌ها را فعال کند.

این توافق به‌اندازه کافی قوی نیست زیرا برخی از محدودیت‌ها بر برنامه غیرنظامی هسته‌ای ایران طی پانزده سال منقضی می‌شوند. اجازه دهید تکرار کنیم ممنوعیت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای همیشگی است. ممنوعیت تحقیقات مربوط به تسلیحات همیشگی است. بازرسی‌ها همیشگی است بله واقعیت دارد که برخی از محدودیت‌های مربوط به برنامه صلح‌آمیز ایران فقط پانزده‌ساله خواهد بود...

منظورم این نیست که تخفیف تحریم‌ها هیچ نفعی برای بخش نظامی ایران ندارد می‌خواهم تصریح کنم که بخشی از این پول صرف فعالیت‌هایی خواهد شد که ما مخالف آن هستیم. اما آن‌ها قبل از تحریم‌ها مشغول این فعالیت‌ها بودند و درحالی‌که تحریم‌ها اجرا می‌شدند نیز مشغول این فعالیت‌ها بودند. درواقع ایران حتی در بحبوحه جنگ ایران و عراق نیز مشغول این فعالیت‌ها بود. واقعیت این است که ایران همیشه راهی برای تأمین مالی این تلاش‌ها پیداکرده است.

پس برخلاف زنگ هشدارباشی که برخی به صدا درمی‌آورند و مدعی می‌شوند ایران در آستانه به دست گرفتن (کنترل) خاورمیانه یا حتی دنیا است، ایران یک قدرت منطقه‌ای با چالش‌های خود باقی خواهد ماند.

ما باید توانایی جلوگیری از جابجایی تسلیحاتی که برای گروه‌هایی مثل حزب‌الله می‌روند را بهبود بخشیم، ما باید با آموزش دادن به نیروهای ویژه هم‌پیمانان خود این کار را بکنیم تا آن‌ها بتوانند به طرزی کارآمدتر به وضعیت‌هایی مثل یمن پاسخ بدهند.

این ایده وجود دارد که می‌گویند توافق بهتر وجود دارد... توافق بهتری که آن‌ها می‌گویند متکی بر وعدهایی مبنی بر سخت‌گیر بودن و این استدلال است که ما می‌توانیم تحریم‌های گسترده‌تر و نامحدود را اعمال کنیم تا رژیم ایران را بیشتر تحت‌فشار قرار دهیم! کسانی که این استدلال را می‌گویند یا درباره جامعه ایران آگاهی ندارند یا اینکه با مردم آمریکا رک و راست نیستند. تحریم‌ها به‌تنهایی نخواهند توانست ایران را وادار کنند که به‌طور کامل همه بخش‌های زیرساخت هسته‌ای‌اش را برچیند.

نه دولت ایران و نه مخالفان ایران و نه مردم ایران، با چیزی موافقت نخواهند کرد که از دیدگاه آنان تسلیم شدن کامل حاکمیتشان باشد. علاوه بر این، نزدیک‌ترین هم‌پیمانان ما در اروپا یا در آسیا، قطعاً نخواهند پذیرفت که تحریم‌های موجود برای پنج یا ده سال یا پانزده سال دیگر طبق آنچه کنگره آمریکا دیکته می‌کند، وجود داشته باشد.

درنتیجه کسانی که می‌گویند ما می‌توانیم این توافق را ترک کنیم و تحریم‌ها را حفظ کنیم، در حال خیال‌پردازی هستند...

همان‌طور که برخی گفته‌اند، اگر ما تلاش کنیم که تحریم‌های یک‌جانبه را حفظ کنیم و آن‌ها را تشدید کنیم تنها خواهیم ماند. ما نمی‌توانیم سیاست‌های خارجی، اقتصادی و انرژی قدرت‌های بزرگ دنیا را دیکته کنیم...از آنجایی‌که تحریم‌های بیشتر نتیجه‌ای که منتقدان می‌خواهند، نخواهد داشت، باید صادق باشیم رد این توافق در کنگره موجب خواهد شد هر دولتی در آمریکا بر سرکار بیاید فقط یک گزینه داشته باشد و جنگ دیگری در راه باشد.

صرفاً به‌ این‌ علت که تندروهای ایرانی شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهند معنی‌اش این نیست که این‌ همه آن چیزی است که ایرانی‌ها به آن اعتقاد دارند. اکثریت مردم ایران انگیزه‌های قوی دارند تا مصرانه از دولتشان بخواهند که در یک مسیر متفاوت و کم تحریک‌کننده‌تر حرکت کند. این‌ها انگیزه‌هایی هستند که با این توافق تقویت می‌شوند. ما باید این فرصت را برای آن‌ها ارائه کنیم و باید این فرصت را به آن‌ها بدهیم.

من خطاب به دوستان اسرائیل و مردم اسرائیل می‌گویم که یک ایران مسلح به سلاح هسته‌ای، به‌مراتب خطرناک‌تر از یک ایران منتفع از تخفیف تحریم‌ها است به راه انداختن جنگ موجب می‌شود ایران بیشتر تقویت شود و آمریکا بیشتر از دهه قبل، منزوی گردد.»

با مطالعه این سخنان و سایر مواضع آمریکایی‌ها می‌توان این نکات را به‌عنوان راهبرد امریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بر شمارد:

1. اوباما همان‌طور که خود اعتراف کرده است در این دور از مذاکرات به دنبال یک توافق برابر و عادلانه نبوده بلکه به دنبال این است که ضمن حفظ شالوده تحریم‌ها توافق با ایران را به‌عنوان متوقف شدن ایران قلمداد کرده و برای لابی‌های صهیونیستی و تندروهای آمریکا و مردم خودش پس از 7 سال شعار توقف ایران بدون راه‌حل‌های نظامی جوابی دست‌وپا کند. لذا همان‌طور که در متن برجام هم قابل‌مشاهده است رفع تحریم‌ها آن‌طور که مدنظر ملت ایران بود محقق نخواهد شد.

2. این دوره از مذاکرات که ویژگی آن مذاکره مستقیم ایران و آمریکا بود، به سه دلیل اصلی به مدت دو سال به درازا کشیده شد:

اول: حیرانی و سرگشتگی دولتمردان آمریکا در اتخاذ راهبرد مواجهه با ایران. از اعترافات شخص اوباما متوجه می‌شویم که حمله نظامی یا ارائه فشار و تحریم‌های بیشتر شدنی نبوده است، لذا باید با ایران توافق کرد لیکن این توافق چگونه باشد که بتوان با آن افکار عمومی ایران و آمریکا را فریب داد و بتوان نتیجه آن را به نفع خود مصادره به مطلوب کرد؟ جواب این سؤال و پیدا کردن راهکار یکی از دلایل تمدید مذاکرات بود.

دوم: عادی‌سازی رابطه با آمریکا و شکستن قبح مذاکره و صحبت مستقیم مقامات ایرانی و آمریکایی و حساسیت‌زدایی از ملت ایران در این خصوص یکی از اهداف طولانی شدن مذاکرات بود که به‌تبع این حساسیت‌زدایی بتوانند تنفر از آمریکا را کاهش داده و روحیه استکبارستیزی و آمریکاستیزی مردم ایران را تقلیل دهند.

سوم: حال که تنها راه توقف ایران توافق است طبیعی است که توافق به‌تنهایی نمی‌تواند ایران را متوقف و اهداف براندازانه آمریکا را محقق کند لذا باید سلسله اقداماتی در داخل و در منطقه که عمق استراتژیک نظام اسلامی است طراحی شود لذا طراحی و اجرایی کردن این اقدامات نیاز به زمان داشت که می‌توان به برخی از آن‌ها به شرح زیر اشاره کرد:

تلاش برای تقویت جریان تجدیدنظرطلب و احیای جریان فتنه در داخل از طریق نفوذ در روزنامه‌ها و رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب که زنجیره‌ای عمل کردن برخی از این رسانه‌ها را به‌خوبی می‌توان مشاهده کند. همچنین نفوذ عناصر وابسته به غرب و جریان معاند با انقلاب در لایه‌های زیرین فرهنگ کشور و طراحی و اجرای اقدامات ضد ارزش‌های اسلامی اما نه به شیوه دوران اصلاحات بلکه بسیار خزنده‌تر و مرموزتر از آن‌که نحوه تشخیص و مقابله با آن سخت‌تر از گذشته باشد.

تلاش برای اثرگذاری در افکار عمومی ملت ایران خصوصاً قشر نخبگان کشور مبتنی بر عادی‌سازی رابطه با آمریکا و آشتی با آمریکا اقدام بعدی است که می‌توان به آن اشاره کرد بیان جملاتی از قبیل امکان بازگشایی سفارت آمریکا و یا این جمله که ما با آمریکا مشکل مبنایی نداریم و زودتر از این‌ها می‌توانستیم دیوار بی‌اعتمادی را فروبریزیم و غیره که در برخی از رسانه‌ها و از سوی برخی از چهره‌های سیاسی مطرح می‌شوند همگی در این سناریو تعریف می‌گردند.

برهم زدن توازن قوا در منطقه غرب آسیا و درگیر کردن ایران در کشورهای محور مقاومت و فرسایش قدرت و تمرکز ایران در جهت حفظ حاکمیت این کشورها اقدام بعدی آمریکا است که همزمان با مذاکره با ایران طراحی و اجرا کرده‌است. راه‌اندازی و تقویت داعش در سوریه و عراق، حمله عربستان به یمن همگی حاکی از فشار بیرونی و محدود کردن ایران و نفوذ و حضور دائمی در مرزهای ایران است.

تضعیف آینده ایران و کند کردن سرعت پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران آرزوی دیرینهٔ آمریکایی‌ها بوده که تلاش وافری کردند که به بهانه‌این توافق آن را محقق کنند. بیان جملاتی از این قبیل که تا 10 الی 15 سال آینده ایران به فلان توان هسته‌ای و فلان تکنولوژی دسترسی ندارد، همه ناشی از این طراحی است.

ایجاد اختلاف بین مسئولین و القاء حاکمیت دوگانه و ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت نیز از جمله طراحی‌ها و اقداماتی است که از ابتدای این دولت با شتاب بیشتری توسط رسانه‌های متعدد دشمن و وابسته‌های آن‌ها در داخل دنبال شده است.

ب) طراحی و تدوین راهکارهای عملیاتی برای مقابله با سناریوی دشمن

حال که اهداف اصلی و فرعی آمریکا را متوجه شدیم باید برای مقابله اثرگذار با هرکدام از آن‌ها سناریونویسی کرد؛ و وارد عملیات اجرایی شویم و البته هر چه نیروهای ارزشی و دلسوز انقلاب اسلامی هماهنگ‌تر عمل کنند قطعاً نتیجه بهتری خواهیم گرفت.

راهبردها و اقدامات محوری زیر می‌تواند برخی از راهکارهای مناسب برای پرداختن به مسئله برجام و شرایط کنونی کشور باشد.

1. تقویت روحیه استکبارستیزی و آمریکاستیزی ملت ایران. در این زمینه اقدامات زیر می‌توانند اقدامات مؤثری باشند:

بیان تحلیلی و آماری توطئه‌ها و دشمنی‌های 62 ساله آمریکا با ملت ایران

بررسی مذاکرات و توافقات آمریکا با کشورهای دیگر که مصادیقی هستند برای بدعهدی و بی‌منطقی و بی‌صداقتی آمریکا

بیان جملات مسئولین آمریکا مبنی بر اینکه با ایران دشمنی مبنایی و اساسی دارند و هسته‌ای بهانه‌ای است برای این دشمنی‌ها

بررسی تحلیلی روند 10 ساله و 2 ساله اخیر مذاکرات و موضع‌گیری و دبه کردن‌های آمریکایی‌ها در طول این مدت خصوصاً در مورد لغو تحریم‌ها در متن نهایی برجام

تکرار این مفهوم که ما با دشمن خودمان فقط در موضع هسته‌ای مذاکره کرده‌ایم.

تقویت روحیه جهاد و شهادت‌طلبی و مقاومت در برابر فشار دشمن

2) مجاهدت علمی

تلاش برای متوقف نشدن شتاب رشد علمی کشور و جهاد علمی به معنای واقعی کلمه توسط همه نخبگان دانشگاهی و حوزوی

افزایش نشاط علمی و نشاط سیاسی توأمان در دانشگاه‌ها

پیوند اساسی صنعت با دانشگاه و پیوند جامعه نخبگانی کشور با واقعیات و نیازهای واقعی ملت ایران

گسترش شرکت‌های دانش‌بنیان و تقویت اقتصاد درون‌زا و تقویت تولید داخل به معنای واقعی

بدنهٔ دانشجویی کشور و رسانه‌ها می‌توانند بافرهنگ سازی و گفتمان سازی در خصوص مفاهیم فوق نقش ارزنده‌ای ایفا کنند اگر قرار است که ملت ایران کالای خارجی را مصرف نکند حتماً این امر باید از نخبگان و تشکل‌های دانشجویی شروع شود. اگر فلان نخبه دانشگاهی و رسانه‌ای و چهرهٔ سیاسی و انقلابی خرید کالای خارجی که نمونه ایرانی دارد را بر خود حرام کند و به نحوه گسترده‌ای تبلیغ کنند حتماً در جامعه اثر مثبت و فوق‌العاده‌ای می‌گذارد. اگر اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی زایش علمی و تولید علمی را بر خود واجب کرده و برای این امر مهم مجاهدت کنند حتماً در فضای عمومی دانشگاه اثرگذار خواهد بود و حرف نو زدن و پژوهش‌های مبتنی بر نیازهای واقعی کشور ارزش قلمداد می‌شوند.

ج) همدلی و هم‌زبانی

حفظ وحدت و انسجام ملی در این شرایط آن‌قدر مهم است که اگر برخی از مصالح و منافع بگذریم تا این وحدت و یکپارچگی حفظ و تقویت شود جا دارد. لذا در خصوص برجام و توافق هسته‌ای نباید به‌گونه‌ای به این موضوع بپردازیم که سبب شکل‌گیری فضای دوقطبی و بروز اختلافات در کشور شود یکی از راهکارهای مؤثر این است که تیم مذاکره‌کننده را مخاطب و مورد نقد قرار داد و بلکه اگر نقدی است باید همه مسئولین کشور را مخاطب قرار دهیم و از آن‌ها بخواهیم که وظیفه ملی و انقلابی خود را به بهترین نحو در این شرایط حساس انجام دهند.

د) وظیفه بین‌المللی

حمایت همه‌جانبه دولت و ملت از کشورهای محور مقاومت و ملت‌های یمن، سوریه، عراق، فلسطین و لبنان و تلاش برای ناامنی هر چه بیشتر اسرائیل و تلاش برای شکل‌گیری موج دوم بیداری اسلامی در منطقه و گسترش آن به سایر کشورها و ملت‌های آزادیخواه دنیا ازجمله وظائف اصلی همه کسانی است که می‌توانند در عرصه بین‌الملل فعالیت داشته باشند. استمرار فعالیت‌هایی از قبیل گسترش نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکا و عملیاتی کردن محتوای نامه می‌تواند آمریکا را از وضع تهاجمی در منطقه به وضع تدافعی بکشاند. ابزارها و زمینه‌های ارتباط در فضای مجازی و خیل عظیم جوانان تحصیل کرده و انقلابی کشور برای گسترش ارتباطات با آزادگان و مستضعفان دنیا ظرفیت کمی نیست یک مقدار همت، اراده و تدبیر نیاز دارد.

ه) متن برجام

در خصوص توافق و متن برجام حرف اصلی ما این است که این متن حاوی ابهامات و سؤالات جدی است و حتماً باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد، شاخص و معیار بررسی نیز منافع، عزت و استقلال ملی است. لذا مجلس نمی‌تواند از بررسی دقیق آن شانه خالی کند و روند قانونی و حقوقی آن حتماً باید طی شود. شورای عالی امنیت ملی، دولت و سایر دستگاه‌ها نیز موظف‌اند این توافق مهم را مورد بررسی قرار داده و در یک اجماع ملی بدون درگیری و اختلافات بیهوده وظیفه ذاتی خود را در حفظ کیان و منافع ملی انجام دهند. بدنه نخبگانی کشور هم باید تا زمان از دست نرفته است آمادگی خود را برای بررسی کارشناسانه این توافق در ابعاد حقوقی، فنی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی اعلام کند و مسئولین نهایت استفاده را از این ظرفیت نخبگانی باید داشته باشند. هوشمندی، زیرکی و دقت در رفتار آمریکایی‌ها نسبت به برجام و اقدام مناسب با آن در داخل از همه مسئولین مورد انتظار است.

و) فرهنگ

 نکته آخر و بسیار مهم در زمینه فرهنگ است؛ رصد و هوشمندی در قبال تحرکات و تحولات فرهنگی و اجتماعی و اقدام به موقع و به مقدار در مقابل اقدامات هنجارشکن و ضد فرهنگی در دانشگاه‌ها و سطح کشور ازجمله وظائف هر مسلمان ایرانی خصوصاً تشکل‌های دانشجویی است. جریان معاند با انقلاب نباید جرات هنجارشکنی پیدا کند. ما درعین‌حال که از اصول و چارچوب انقلاب اسلامی عبور نمی‌کنیم و حاضریم هزینه آن را پرداخت کنیم ولی رفتار ما سرشار از شفقت و دلسوزی است و جذب حداکثری را نیز اولویت خود می‌دانیم لذا حساب مردم و جوانان را ولو با اشتباهات رفتاری و گفتاری از جریانی که عمداً به دنبال فتنه‌گری و نفوذ و استحاله فرهنگی است جدا می‌کنیم با اولی رحما بینهم و با دومی اشداء علی الکفار هستیم.

ز) وظیفه شخصی

همه نیروهای انقلابی باید این تصور را از خود برای دیگران ترسیم نمایند:

ایستادگی و استواری بر اصول و چارچوب‌های انقلاب اسلامی

رأفت، مهربانی و شفقت با همه مردم

ذکاوت و هوشمندی در برابر توطئه‌ها و فتنه‌ها

رعایت حداکثری ادب و اخلاق اسلامی در مواجهه با دوست و دشمن

مقاومت حداکثری در برابر هنجارشکنی‌ها و قبح شکنی‌ها در سطح جامعه

پرهیز از رفتارها و گفتارهای وحدت‌شکن و دشمن‌شاد کن.

ان‌شاءالله که با مدد خداوند و با حفظ وحدت و همدلی و هم‌زبانی بیش‌ازپیش به تحقق کامل آرمان‌ها بلندپایهٔ انقلاب اسلامی نزدیک شویم.

منبع:فارس
انتهای پیام/

 

 

 

       

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.