به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بر اساس اطلاعات رسیده، فردا یکشنبه
"فیلیپ هاموند" وزیر خارجه انگلیس در راس هیئتی سیاسی - اقتصادی مهمان تهران خواهد شد. این سفر، پس از گذشت نزدیک به یک دهه از آخرین سفر یک مقام سیاسی انگلیسی به ایران صورت میگیرد و بدین ترتیب، میتواند مورد توجه باشد.
اینکه آقای فیلیپ چه سوغاتی از لندن برای ایرانیها میآورد هنوز مشخص نیست، اما شکی نیست که خودش با دست پر به کشورش بازخواهد گشت؛ چرا که قرار است در سفر وی به ایران، سفارتخانه انگلیس در تهران بازگشایی شود.
گشایش یا بازگشایی سفارت یک کشور در خاک کشور دیگر، نشان بارز آغاز یا از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دولت مقر(میزبان) و (دولت مهمان) است. در عرف دیپلماتیک بینالمللی اصولًا دولتها با استقرار سفارت خود در دیگر کشورها، تمایل خود برای برخورداری از روابط سیاسی پایدار با دولتهای میزبان را نشان میدهند.
بی تردید، پس از حصول توافق هسته ای مقدماتی در وین، بسیاری، راه را برای ورود به ایران و پیگیری اهداف و مقاصد سیاسی و اقتصادی و تجاری شان گشوده دیده اند. سفر وزیر خارجه فرانسه، سفر هیأت عالی رتبه اقتصادی - سیاسی آلمان و ... به فاصله اندکی از توافق وین رخ داد. این بار، انگلیسیها اغتنام فرصت کردهاند و میخواهند از قافله جا نمانند.
در همین رابطه سیدجلال ساداتیان دیپلمات سابق کشورمان در لندن پیرامون بازگشایی مجدد سفارتهای ایران و انگلیس به باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: از تبعات انتخابات سال 92 و متعاقب آن توافق هستهای عادی شدن روابط کشورمان با کشورهای مختلفی است که ما طی سالهای گذشته با آنها دچار اختلاف شدهایم.
وی ادامه داد: به طور خاص، بحث برچیده شدن سفارتخانههای دو کشور ایران و انگلیس از خاک یکدیگر باعث قطع روابط البته نه به طور کامل شده بود و امروز با توجه به فضای ایجاد شده لندن مایل است از غافله عقب نمانده و رابطه خود را به حالت عادی بازگرداند.
دیپلمات سابق کشورمان در لندن خاطرنشان کرد: اولین کار برای عادی شدن روابط این است که سفارتخانهها بتوانند کارهای معمول خود را انجام دهند که به همین منظور شاهد روند بازگشایی سفارتخانههای ایران و انگلیس به طور همزمان هستیم.
آری، ایران بهشت سرمایهگذاری است و قابلیت های زیرزمینی و روزمینیاش، هر کسی را به برقراری و تقویت روابط سیاسی و اقتصادی ترغیب و تشویق می کند اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که نباید اجازه داد برای نفوذ ناسالم سیاسی زمینه سازی شود و مواردی چون بازگشایی سفارتخانه، محمل و بهانهای برای پیگیری اهداف مخرب از سوی کسانی شود که در عرصه سیاست با هیچ منطقی نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
به نظر می رسد ظرفیتهای اقتصادی و بازرگانی ایران به حدی بالاست که آنهایی که در پی به حداکثر رساندن منافع خود هستند، نمیتوانند به راحتی از کنار این تواناییها بگذرند. انگلیسیها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و میدانند که جایگاه سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه و نیز در سطح بینالملل، جایگاهی مهم و غیرقابل کتمان است و لذا باید به دنبال تحکیم تعاملات با ایران بود.
از یاد نباید برد که باغ قلهک البته از آذرماه 1390 به دلیل بروز برخی مناقشات میان تهران و لندن به تعطیلی کشید و روابط ایران و انگلیس عملاً به سطح کارداری تنزل یافت. با این همه، پس از اتمام مذاکرات هستهای در وین، نشانههای آشکار برقراری دوباره روابط دیپلماتیک میان دو کشور ظهور یافتهاند که اوج این امر را در بازگشایی سفارت انگلیس در تهران در جریان سفر هاموند وزیر خارجه این کشور به ایران میتوان دید.
حقیقت امر آن است که انگلیس در طول تاریخ، مبرهنترین و غیر قابل انکارترین سطوح روابط سیاسی خصمانه را با ایران به نمایش گذاشته است. استعمار پیر از قرنها پیش، چشم طمع به خاک و سرمایه ایران داشته و شاید یکی از بارزترین علامتهای این دشمنی را بتوان کودتای سیاه نفتی 28 مرداد 1332 دانست؛ رخداد شومی که حتی خود سیاسیون آمریکایی و انگلیسی نیز دخالت آشکارشان در آن را هرچند با تأخیر پذیرفتهاند.
بازگشایی سفارت لندن در تهران، شاید در نگاه افکار عمومی جهان، پدیدهای مطلوب و ترقیجویانه قلمداد شود، اما از منظر ایرانیها که بارها در طول تاریخ، قربانی مستقیم و غیرمستقیم سیاستهای انگلیس شدهاند، این رخداد میتواند به گونهای دیگر نیز تفسیر شود.
به ویژه آنکه سفر هاموند به ایران مصادف شده با ایام وقوع کودتای 28 مرداد سال 32 و شاید وزیر انگلیسی از این جهت که ایرانیها خاطره ناگوار و تلخ آن کودتای سیاه را هنوز به یاد دارند و فراموش نکردهاند و انگلیس را عامل پیدا و پنهان آن واقعه میدانند، چندان هم خوششانس نباشد.
واقعیتی که غفلت از آن یک اشتباه استراتژیک است اینکه، انگلیسیها هرگز قابل اعتماد نبوده و نیستند و شواهد تاریخی نیز تائید و تصدیق میکنند که ما در طول تاریخ، از " استعمار گران پیر" بسیار ضربه دیدهایم. مجال پرداختن به تجارب تلخ ارتباط ما با انگلیس فیالحال فراهم نیست، لیکن برآیند همه آن تجارب این است که انگلیس پیش از آنکه شریک قافله باشد، رفیق دزد بوده است.
حمایتهای بیدریغ لندننشینان از عناصر داخلی و خارجی فتنه شوم 88، گواه صادق دیگری است بر اینکه انگلیس هرگز دلش برای ما نسوخته و نخواهد سوخت و بیش و پیش از آنکه وجودش برای ما سودمند بوده باشد، مضر بوده است. از یاد نبریم که در روزهای تلخ فتنه سال 88، مقامات دولت انگلیس حتی رسماً و علناً از استراتژی تغییر رژیم سیاسی در ایران نیز سخن میگفتند.
آنچه انگلیس در فتنه 88 نسبت به کلیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت، به ویژه از رهگذر اقدامات و فعالیتهای شبانه روزی و هدفمند بنگاه سخن پراکنیاش یعنی بی بی سی و با هژمونی رسانهای خاص و با شگردهای ویژه دنبال شد. مصاحبههای جنجالی، القای شبهه دورغین تقلب در انتخابات، امداد تبلیغاتی جبهه نفاق و دسیسه و... تنها گوشهای از شرارتهای ارتکابی از سوی انگلیسیها علیه ایران در آن روزهای سخت بود.
بدین ترتیب، باید تمامی احتمالات را در نظر گرفت و تدابیری اندیشید تا ساختمان شماره 198 خیابان فردوسی تهران، به"لانه جاسوسی" دیگری مبدل نگردد، و یادآور خاطره دردآور ساختمان خیابان طالقانی نباشد .
گزارش از حمیدرضا حیدرپور
انتهای پیام/
مرگ بر اسراییل
مرگ بر انگلیس
مرگ بر فرانسه
مرگ بر روسیه
مرگ بر اسراییل
مرگ بر انگلیس
مرگ بر فرانسه
مرگ بر روسیه(شوروی سایق)
همشون دنبال منافعشونن ما باید حواس جمع باشیم عروسک دستشون نشیم
بازگشایی سفارت انگلیس.......................
ما سفارتخونه رو رو سرشون خراب میکنیم
مرگ بر امریکا
مرگ بر اسرایل
مرگ بر فرانسه
مرگ بر کانادا
مرگ بر ...
بس نیس ؟