سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

طی بیانیه ای اعلام شد

تحلیل تخصصی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف از برجام

بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف پیرامون ابعاد فنی برجام بیانیه‌ای تحلیلی صادر کرد.

به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی یباشگاه خبرنگاران جوان، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف پیرامون ابعاد فنی برجام بیانیه‌ای تحلیلی صادر کرد که متن بیانیه بدین شرح است:

 
بسم الله الرحمن الرحیم

بیانیه‌ی تحلیلی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف پیرامون ابعاد فنی برجام

مقدمه:

پس از اتمام فرآیند مذاکرات هسته‌ای، اکنون زمان بررسی متن جمع‌بندی در مجلس و شورای عالی امنیت ملی است. متنی که با توجه به محرمانه بودن محتوای مذاکرات تا اواخر تیرماه سال جاری هنوز تحلیل جامعی از زوایای آن نه در رسانه‌های خبری و نه از سوی مسئولان مذاکره‌کننده ارائه نشده است. بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف ضمن تقدیر از زحمات شبانه‌روزی تیم مذاکره‌کننده ایران در رویارویی با مکارترین سیاست‌بازان، بی‌وفاترین شرکای جهان، دشمن‌ترین افراد با اسلام عزیز و حریص‌ترین افراد نسبت به منافع ملت ایران اعلام می‌دارد که با توجه به حیاتی بودن موضوع توافق و وجود فرصت بررسی آن از سوی مسئولین در کشور، به‌عنوان عضوی از جنبش دانشجویی، احساس وظیفه نموده است تا در شرایطی که اکثریت نخبگان و مسئولان نظام سکوت کرده یا به‌جای تحلیل متن برجام صرفاً نظرات شخصی خود را در مورد آن به جامعه ارائه می‌کنند، به‌صورت دقیق و فقط با در نظر گرفتن منافع نظام اسلامی، جنبه‌های فنی مربوط به برجام را بررسی نماید. بسیج دانشجویی در این بیانیه از نظرات اساتید و کارشناسان برجسته حوزه هسته‌ای استفاده کرده است. این بیانیه شامل دو قسمت خواهد بود. در قسمت اول به‌طور اجمالی اتفاقاتی که در هر بخش از صنعت هسته‌ای رخ خواهد داد نوشته‌شده است و در بخش دوم، مستند به متن توافق موارد قسمت اول تشریح می‌گردد.


بخش اول: نگاهی به صنعت هسته‌ای پس از برجام

رآکتور آب‌سنگین اراک و سایر راکتورها:

۱.    رآکتور تحقیقاتی اراک ماهیتاً تغییر خواهد کرد و محصولات حاصل از آن نیز به‌کلی عوض خواهد شد. فرآیند تغییر به شکل ذیل است:
-    کالندریای قلب رآکتور با بتن پر می‌شود. این عمل مثل آن است که ورودی مکانی را تخریب کنند که در آن صورت از آن جا نمی‌توان خارج یا به آن وارد شد. با این تفسیر قلب رآکتور اراک از کار خواهد افتاد و دیگر قابل احیا نخواهد بود.
-    با توجه به تغییر ماهیت راکتور اراک قسمت‌های دیگر آن نیز باید مطابق با ویژگی‌های رآکتور جدید اصلاح گردد.

۲.    مهم‌ترین حسن رآکتور اراک آن بود که بدون نیاز به غنی‌سازی می‌توانستیم به رادیو داروها و رادیو ایزوتوپ‌های لازم دست بیابیم؛ اما با توجه به آنکه سوخت نیروگاه جدید اراک اورانیوم با غنای ۳.۶۷ است و نه اورانیوم طبیعی، پس می‌توان به‌جای آن از آب سبک هم استفاده کرد.

۳.     نظر به این‌که تأسیسات کنونی رآکتور اراک را پیمانکار ایرانی ساخته و رآکتور جدیدی که در اراک قرار است ساخته شود را پیمانکاران غربی باید بسازند به علت تفاوت فنّاوری ساخت طرف ایرانی و غربی، مدت زمان لازم برای اتمام پروژه زیاد خواهد شد. این موضوع ازآن‌جهت است که باید تأسیسات ساخته‌شده توسط طرف ایرانی تغییر کرده و منطبق بر فنّاوری طرف غربی شوند. با این حساب احتمالاً زمان لازم برای ساخت رآکتور از ۱۰ سال هم بیش‌تر می‌شود. این موضوع وقتی اهمیت بیش‌تری پیدا می‌کند که بدانیم عمر رآکتور تهران در حدود ۵ سال دیگر پایان خواهد یافت و ایران برای تهیه رادیو داروهای خود به جایگزین مناسبی نیاز خواهد داشت. بنا بود این جایگزین رآکتور اراک باشد که اکنون مراحل پایانی ساخت را طی می‌کرد اما با توجه به تعهدات پذیرفته‌شده، فاصله‌ی زیادی خواهیم داشت تا بهره‌برداری از رآکتور اراک و درنتیجه چند سالی برای تأمین رادیو داروهای موردنیاز به‌کلی به خارج از کشور وابسته خواهیم شد.

۴.     ایران باید آب‌سنگین مازاد بر نیاز خود را در بازارهای جهانی بفروشد و حق انبار کردن و نگهداری آن را ندارد. مقدار نیاز برآورد شده‌ی ایران در برجام قبل از ساخت رآکتور جدید اراک ۱۳۰ تن و پس از آن ۹۰ تن برآورد شده. آب‌سنگین کالای بسیار ارزشمندی است که با توجه به این‌که توانایی تولید آن را کشورهای محدودی دارند و کاربردهای فراوانی هم دارد، احتمالاً مشتریان زیادی در بازارهای بین‌المللی خواهد داشت.

۵.    اجازه داریم اورانیوم ۲۰ درصدی که از گذشته اکسید کرده‌ایم به سوخت صفحه‌ای رآکتور تهران تبدیل کنیم.

۶.    برای تهیه‌ی سوخت رآکتور تهران، ایران باید با یک شرکت خارجی قرارداد تجاری امضا کند. در صورت عدم توافق با هیچ‌کدام از شرکت‌ها، ایران می‌بایست دو سال قبل از اتمام سوخت درخواست خود را به کشورهای ۵+۱ اعلام کند تا آن‌ها ۶ ماه مانده به اتمام سوخت، محموله‌ای به وزن ۵ کیلوگرم را به ایران تحویل دهند. نکته‌ی جالب‌توجه این است که ایران قبل از انقلاب بخش زیادی از سهام یک شرکت بزرگ فرانسوی غنی‌سازی را خریداری کرده. به‌موجب قانون، ایران باید سالانه از محصولات این شرکت یا اقلاً از سود ناشی از فروش محصولات این شرکت بهره‌مند می‌شد اما متأسفانه از بعد انقلاب تاکنون حتی یک ریال و یا یک گرم هم اورانیوم غنی‌شده به ایران نداده‌اند و به‌راحتی این حق مسلم ایران را زیر پا گذاشته‌اند و در متن برجام هم هیچ اشاره‌ای به این موضوع نشده.

۷.    ایران تا ابد هیچ رآکتور (اعم از تحقیقاتی یا قدرت) جدیدی حق ندارد بسازد مگر این‌که از نوع رآکتورهای آب سبک باشد.

مجتمع‌های نطنز و فردو و ذخایر غنی‌سازی:

•    مجتمع نطنز:

۱.     این مجتمع به مدت ۱۰ سال از حدود ۱۶۰۰۰ سانتریفیوژ نسل اول خود تنها ۵۰۶۰ عدد را نگاه خواهد داشت که عمل غنی‌سازی را در سطح ۳.۶۷ درصد انجام خواهند داد.

۲.    بقیه سانتریفیوژها خارج شده و در سالن دیگر نطنز انبار خواهد شد. سانتریفیوژهای ir-۲m ir-۴, موجود در نطنز نیز به انبار منتقل می‌گردد. درصورتی‌که یکی از سانتریفیوژهای فعال در نطنز خراب گردد می‌توان از ماشین‌های ir-۲m,ir-۱ برای جایگزینی استفاده کرد. نکته مهم این است که طبق گفته متخصصین حدود ۳۰ الی ۵۰ درصد سانتریفیوژهایی که از محل نصب خود خارج می‌شوند، از کار افتاده و دیگر قابل استفاده نخواهند بود.

۳.    بعد از مدت ده سال ایران همه سانتریفیوژهای ir-۱ خود را در نطنز از رده خارج خواهد کرد و طبق متن نسل‌های بعدی را به‌مرورزمان جایگزین آن خواهد نمود. در این بخش متن توافق مشخص نمی‌کند که ایران چه زمانی شروع به استفاده از ir-۸ می‌نماید، بلکه به صورتی که در قسمت تحقیق و توسعه این بیانیه خواهد آمد مشخص است که پس از سال دهم این سانتریفیوژها باید در انبار باشند.

•    مجتمع فردو:

۱.    از حدود ۳۰۰۰ سانتریفیوژ منصوب در این مجتمع، فقط ۱۰۴۴ سانتریفیوژ را اجازه داریم که نگه داریم که هیچ عمل غنی‌سازی را انجام نمی‌دهند و از ۶ زنجیره آن تنها دو زنجیره به چرخش ادامه می‌دهند تا ایزوتوپ‌های پایدار تولید کنند. بقیه سانتریفیوژهای فردو به همراه زیرساخت مربوطه مثل سیم‌کشی‌های برق، تابلوهای کنترل زنجیره، پمپ‌های خلأ، مبدل‌های فرکانسی، شیرآلات، لوله‌های هگزا فلوراید اورانیوم، سکوی نصب سانتریفیوژ و... کنده خواهند شد و به انبار منتقل می‌گردند و هیچ استفاده‌ای از آن نمی‌توان داشت. این کار هم هزینه سنگینی را دربر خواهد داشت و هم بسیاری از زیرساخت‌ها مثل سیم‌های برق و لوله‌های انتقال، دیگر قابل استفاده نخواهند بود. نکته‌ای که در اینجا می‌توان گفت این است که ایران برای پذیرفتن محدودیت‌ها لزومی نداشت که همه زیرساخت‌های تعبیه‌شده را برکند بلکه می‌توانست سانتریفیوژها را انبار کند؛ اما پذیرش چنین محدودیتی نشان می‌دهد که ایران پذیرفته که قصدی برای بهره‌برداری از فردو به‌عنوان مرکز غنی‌سازی هسته‌ای نداشته باشد.


۲.    برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار برخی تنظیمات سانتریفیوژها باید تغییر کند که در این صورت دیگر با آن‌ها عمل غنی‌سازی را نمی‌توان انجام داد.

۳.     هنگام خرابی سانتریفیوژهای متعلق به دو زنجیره‌ای که در حال تولید ایزوتوپ‌های پایدار هستند، تنها از سانتریفیوژهای ۴ زنجیره‌ای که بدون چرخش نصب هستند، می‌توان به‌جای آن‌ها استفاده کرد. با توجه به حساسیت بسیار بالای سانتریفیوژها، اگر سانتریفیوژ برای مدتی بدون استفاده در حالت ایستاده و منصوب قرار داشته باشد از کار افتاده و دیگر قابل استفاده نخواهد بود. درنتیجه عمر ماشین‌های این ۴ زنجیره‌ای که بدون حرکت هستند بسیار کوتاه خواهد بود.

۴.    با توجه به تبدیل شدن فردو به مرکز تحقیقات فیزیک هسته‌ای، بعد از اتمام مدت ۱۵ ساله محدودیت غنی‌سازی، در فردو هیچ‌گاه غنی‌سازی صنعتی برای برطرف کردن نیازهای صلح‌آمیز کشور صورت نمی‌گیرد؛ زیرا ایران پذیرفته که فردو بدون محدودیت زمانی تبدیل به یک مرکز تحقیقات فیزیک هسته‌ای شود. درنتیجه دیگر هیچ‌گاه مرکز غنی‌سازی نخواهد بود. این امر ازآن‌جهت قابل‌توجه است که فردو هم ازلحاظ امنیت و هم ازلحاظ فنی برتری چشم‌گیری بر سایت نطنز دارد. (سقف بلندتر سایت فردو نسبت به تأسیسات نطنز برای بهره‌برداری از سانتریفیوژهای نسل‌های آینده مناسب‌تر است؛ زیرا برای افزایش ظرفیت غنی‌سازی یک سانتریفیوژ دو راه وجود دارد: یکی افزایش ارتفاع و دیگری افزایش قطر دستگاه که راهکار دوم باعث کاهش تعداد سانتریفیوژها می‌شود و روش مناسبی نیست.)

•    ذخایر اورانیوم غنی‌شده:

۱.    ایران طی پانزده سال ذخایر اورانیوم غنی‌شده‌ی خود را حداکثر به‌اندازه‌ی ۳۰۰ کیلوگرم نگه خواهد داشت و ذخایر مازاد (حدود ۹۷۰۰ کیلوگرم) را یا باید رقیق کند و یا باید آن را فروخته و به‌اندازه آن هگزا فلوراید اورانیوم (ماده اولیه برای غنی‌سازی) خریداری کند. با توجه به اینکه سوخت مصرفی رآکتور بوشهر با غنای ۵ درصد و رآکتور تهران با غنای ۲۰ درصد است و همچنین با توجه به این‌که ایران حق غنی‌سازی با غنای بیش از ۳.۶۷ درصد را ندارد درنتیجه لاجرم سوخت بوشهر و تهران را باید از خارج کشور خریداری و وارد کنیم. سوخت بوشهر را روسیه متعهد شده به ایران بفروشد و برای سوخت تهران هم باید با یک شرکت تولیدکننده توافق کرده و از او سوخت خریداری کنیم. نظر به توضیحات داده‌شده، عملاً اورانیوم‌های غنی‌شده در ایران کاربرد خاصی نخواهند داشت و ایران برای نشان دادن اینکه صنعت هسته‌ای خود را تعطیل نکرده است، مجبور خواهد بود در یک چرخه بسته اورانیوم غنی کند و به‌جای آن اورانیوم طبیعی دریافت کند.


تحقیق و توسعه:

۱.    ایران درزمینه‌ی ماشین‌های سانتریفیوژ به مدت ۱۰ سال تنها به تحقیق و توسعه ماشین‌های ir-۵ و ir-۴ و ir-۶ و ir-۸ خواهد پرداخت؛ که برای هریک نیز ایران حق دارد تنها از یک ماشین استفاده کند. البته برای ماشین‌های ir-۶,ir-۸ از نیمه سال هشتم به بعد بر روی یک زنجیره ۳۰ تایی از ماشین‌ها می‌توان کارکرد.

۲.    ایران از ابتدای سال نهم تا انتهای سال دهم سالانه به تعداد ۲۰۰ عدد سانتریفیوژ IR-۸,IR-۶ بدون روتور تولید خواهد کرد. (سانتریفیوژ بدون روتور کار نمی‌کند) سپس از سال یازدهم سانتریفیوژهای این دو نسل به‌طور کامل ساخته خواهد شد و در انباری در نطنز و در سالن‌های روی زمین ذخیره خواهد شد. با توجه به از رده خارج شدن سانتریفیوژهای نسل اول در پایان سال دهم، این سانتریفیوژها به همراه حداکثر ۱۰۰۰ ماشین ir-۲m فعال در نطنز در آن زمان تنها ذخیره ماشین‌های ایران خواهند بود و قراردادنشان بر روی زمین ازلحاظ امنیتی برای کشور دردسرساز خواهد بود.

۳.    این سازوکار تحقیق و توسعه بسیار به برنامه هسته‌ای ایران ضربه خواهد زد؛ زیرا تحقیق و توسعه زمانی ارزش دارد که بتوان آن را درنهایت به مقیاس‌های واقعی نزدیک گرداند (به‌عنوان مثال برای رساندن تحقیق و توسعه به مرز صنعتی شدن تا ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ ماشین باید تست شوند) تا عملکرد واقعی‌تری از ماشین سانتریفیوژ دیده شود. از سوی دیگر محققان ایرانی حق ندارند حتی فکر طراحی ماشین‌های پیشرفته‌تری از این نسل‌ها را به مرحله آزمایش عملی نزدیک گردانند. البته ایران می‌تواند بر اساس شبیه‌سازی کامپیوتری مدل‌هایی از نسل جدید سانتریفیوژها را طراحی کند اما نمی‌تواند آن‌ها را عملی گرداند و طرحی که عملی نشود هنوز ارزشی نخواهد داشت. این مسائل باعث بروز دو مشکل می‌گردد: از سویی عقب‌افتادگی شدید دانش هسته‌ای در کشور (امروزه در جهان از ماشین‌هایی استفاده می‌شود که در حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ سو توان غنی‌سازی دارند درحالی‌که ir-۸ ایران حدود ۲۴ سو توان دارد.) و از سویی دل‌زدگی و سرخوردگی برترین محققان کشور.

۴.    ایران حق تحقیق و توسعه در مورد جداسازی مواد پسماند جهت باز فراوری را تا ابد نخواهد داشت. (حتی اگر امروزه بازفرآوری خیلی اهمیتی نداشته باشد، در آینده‌این فنّاوری موردنیاز خواهد بود به جهت محدود بودن منابع اورانیوم طبیعی)

۵.    ایران برای ده سال سراغ تحقیق و توسعه فناوری‌های دیگر غنی‌سازی اورانیوم (به‌غیراز سانتریفیوژ گازی) نخواهد رفت. (فناوری‌های غنی‌سازی عبارت‌اند از: روش الکترومغناطیسی، پخش گازی، لیزری، سانتریفیوژ گازی و...). البته باوجود این‌که بعضی از این فناوری‌ها در سطح دنیا هنوز عملیاتی نشده‌اند و صرفاً در حد تحقیقات هستند ولی باید توجه کرد که با پذیرش این محدودیت همه محققان خود را از تحقیقات صرف نیز در این موضوعات محروم خواهند دید و کشورمان در این زمینه دچار عقب‌ماندگی علمی خواهد شد. به‌خصوص اگر در آینده‌ای نزدیک برخی از این راهکارها که بهتر از سانتریفیوژ گازی هستند کاربردی و صنعتی شوند.

بازفرآوری:

ایران تا ابد هیچ تأسیساتی برای جداسازی مواد تشکیل‌دهنده سوخت مصرف‌شده در فعالیت هسته‌ای نخواهد ساخت و هیچ‌گاه این سوخت‌ها را بازفرآوری نمی‌کند.

برخی از تبعات تعهدات ایران:

نیروی انسانی و توسعه برنامه هسته‌ای:

۱.    با توجه به شرایط بالا، در مدت ۱۰ سال کل توان تولیدی سانتریفیوژها حدود ۵۰۶۰ سو خواهد بود؛ زیرا تنها ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نطنز عمل غنی‌سازی را انجام خواهند داد. این اورانیوم‌ها برای رآکتور تهران قابل استفاده نخواهند بود و از طرفی رآکتور جدید اراک نیز در این مدت هنوز تکمیل نشده است و برای تأمین سوخت نیروگاه قدرت بوشهر نیز به حدود ۱۹۰۰۰۰ سو توان غنی‌سازی محتاجیم؛ که آن را از روسیه می‌خریم، بنابراین اورانیوم غنی‌شده در کشور به مدت طولانی کاربردی نخواهد داشت؛ یعنی یا نباید اورانیوم غنی‌شده تولید کرد و یا اینکه اورانیوم غنی‌شده خود را بفروشیم و به‌جای آن ماده اولیه بگیریم، درحالی‌که اگر ایران به‌طور طبیعی به برنامه هسته‌ای خود ادامه می‌داد، با توجه به صنعتی شدن سانتریفیوژهای نسل دوم که ۵ سو توان غنی‌سازی دارند، حداکثر ظرف ۳ تا ۴ سال سوخت نیروگاه بوشهر را نیز می‌توانست تأمین نماید.

۲.     موانعی که در برنامه تحقیق و توسعه آورده شده است، فضا را بر پژوهشگران این صنعت که با سختی‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند، تنگ‌تر می‌نماید. چرا پژوهشگران کشور به مدت ۱۰ سال نباید به ایده‌های خود درزمینه‌ی بهبود سانتریفیوژها بها بدهند؟ چرا ما برای ابد متعهد شده‌ایم که نمی‌توانیم هر موقع که احساس نیاز کردیم سوخت مصرف‌شده را دوباره جداسازی کنیم؟ با این فرض که ما الآن به این فنّاوری نیاز نداریم آیا باز می‌توان گفت که ۲۰ سال آینده ‌این فناوری به درد کشور نمی‌خورد؟

 ۳.    پذیرش پروتکل الحاقی و نظام بازرسی‌های غیرمتعارف آژانس موجب شناسایی چهره‌های خدوم این صنعت می‌گردد؛ که این مسئله باعث به خطر افتادن امنیت دانشمندان و مهندسان هسته‌ای خواهد شد. همان‌طور که در ترورهای قبلی دانشمندان هسته‌ای، لیست آن‌ها به همراه فعالیت‌هایی که انجام می‌دادند به‌وسیله آژانس شناسایی شده بود.


۴.    با توجه به موارد بالا، به این نتیجه می‌رسیم که در یک دوره‌ی ده الی پانزده ساله، به‌تدریج صنعت هسته‌ای با بحران نیروی انسانی مواجه می‌شود؛ زیرا بسیاری از دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها دلیلی نمی‌بینند تا در حوزه‌ای ورود کنند که ازلحاظ صنعتی هدفی ندارد، ازلحاظ تحقیقاتی با محدودیت‌های جدی مواجه است و از لحاظ امنیتی برای متخصصین بسیار خطرناک است. این بحران باعث جلوگیری از انتقال دانش به نسل‌های بعدی می‌شود. می‌توان گفت که بحران نیروی انسانی چیزی است که باعث اضمحلال کامل این فناوری در کشور می‌شود.

سانتریفیوژها و توان غنی‌سازی:

۱.    بعد از مدت ده سال ایران همه سانتریفیوژهای ir-۱ خود را از رده خارج خواهد کرد و طبق متن نسل‌های بعدی را جایگزین آن‌ها خواهد نمود. با توجه به این‌که سالن B نطنز هنوز کامل ساخته نشده و فاقد هرگونه تجهیزات (حتی سیم‌کشی برق) است، می‌توان انتظار داشت تجهیز آن به همراه نصب سانتریفیوژها یک تا دو سال طول بکشد. در این فاصله دوساله حداکثر ۱۰۰۰ سانتریفیوژ از نسل دوم در نطنز فعال خواهند بود (این در صورتی است که هیچ سانتریفیوژی در انبار در طی این ده سال خراب نشود که چنین چیزی بسیار بعید و تقریباً غیرممکن است و اقلاً ۳۰ درصد سانتریفیوژها خراب خواهند شد) و سانتریفیوژهای ir-۸ و ir-۶ در انبار خواهند بود. از سوی دیگر در آن مقطع در دنیا سانتریفیوژها توان بسیار بیشتری از امروز خواهند داشت (بالاترین توان ماشین‌ها در دنیا در حال حاضر حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ سو است) درحالی‌که کشور ایران در آن زمان به‌تازگی می‌تواند تحقیق و توسعه خود را فراتر از ۲۴ سو ببرد.

بخش دوم: مستندات از متن برجام

در قسمت دوم بیانیه بندهایی از توافقنامه هسته‌ای که به یکدیگر مربوط بوده‌اند باهم آورده شده‌اند و نتایج حاصل از مجموع آن‌ها در پایین هر یک از آن‌ها آورده شده است:

۲۷. ایران به مدت ۱۰ سال ظرفیت غنی‌سازی خود را در حد ۵۰۶۰ ماشین سانتریفیوژ IR-۱ و در ۳۰ زنجیره با چیدمان فعلی در واحدهای در حال تولید سایت نطنز (FEP) حفظ خواهد کرد.

۳۹. ایران به مدت ۱۰ سال بر اساس رویه موجود، جریان گاز محصول و پسماند حاصل از زنجیره‌های IR۶ و  IR۸ را با استفاده از لوله‌های جوش‌کاری شده که به تأیید آژانس برسد، مخلوط می‌کند به‌گونه‌ای که امکان برداشت محصول اورانیوم غنی‌شده و رقیق‌شده را میسر نسازد.

۳۳. طبق برنامه خود، ایران به‌منظور تکمیل تحقیقات خود بر روی ماشین سانتریفیوژ IR-۲m با استفاده از زنجیرۀ ۱۶۴ ماشین در تأسیسات پایلوت نطنز را تا تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۵ و یا تا روز شروع اجرای برجام، هرکدام دیرتر باشد، ادامه خواهد داد و سپس ماشین‌های سانتریفیوژ را از پایلوت نطنز خارج و در سالن B تحت نظارت پیوسته آژانس قرار خواهد داد.

۲۹. ایران ماشین‌های سانتریفیوژ و زیرساخت‌های ذیل را که با ۵۰۶۰ ماشین سانتریفیوژ IR-۱ در تأسیسات نطنز مرتبط نمی‌باشند را از محل نصب‌شده خارج و در سالن B سایت نطنز تحت نظارت پیوسته آژانس قرار خواهد داد:
 ۲۹.۱.  تمام ماشین‌های سانتریفیوژ مازاد ازجمله ماشین‌های IR-۲m. ماشین‌های سانتریفیوژ مازاد IR-۱ برای جایگزینی ماشین‌های برخورد کرده یا خراب‌شده بر مبنای یک‌به‌یک مورداستفاده قرار خواهد گرفت.

۶۳. بر اساس برنامه خود، در پایان سال هشتم ایران سالیانه ۲۰۰ عدد ماشین سانتریفیوژ IR-۸ و IR-۶ از هر نوع را به‌غیراز روتور تا سال دهم شروع خواهد کرد. بعد از سال دهم ایران ماشین کامل را به همین مقدار در سال تولید خواهد کرد تا نیازهای غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی خود را برآورده سازد. ایران این ماشین‌ها را در نطنز در روی زمین و تحت پایش آژانس تا هر زمان بر اساس برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی، برای مونتاژ نهایی موردنیاز باشد، انبار خواهد کرد.

۵۹. مجتمع‌های سوخت ساخت روسیه و یا دارای لیسانس از روسیه، برای راکتورهای روسی در ایران مشمول ۳۰۰ کیلوگرم محدودیت ذخایر نخواهد بود. مجتمع‌های سوخت ساخته‌شده از اورانیوم غنی‌شده از سایر منابع برای استفاده در راکتورهای تحقیقاتی و قدرت ایران، ازجمله آن‌هایی که در خارج از ایران برای بارگذاری اولیه در راکتور مدرن شده اراک به کار گرفته خواهد شد و توسط تأمین‌کننده سوخت و نظام ایمنی هسته‌ای ایران تطابق آن‌ها با استانداردهای بین‌المللی صحه‌گذاری شده است، مشمول محدودیت ۳۰۰ کیلوگرم ذخایر نخواهد بود.

 

-تعداد سانتریفیوژهای فعال IR-۱ در حال حاضر در سایت نطنز ۱۶۰۰۰ تاست که طبق این بندها به ۵۰۶۰ عدد کاهش می‌یابد یعنی حدود ۷۰٪ کاهش. این در حالی است که ماشین‌های IR-۲m با ظرفیت ۵ سو (۵ برابر ظرفیت بیشتر نسبت به IR-۱) در سال ۹۲ آماده تولید صنعتی بودند که با توافق ژنو از اینکه جایگزین گردند جلوگیری شد. درواقع انتخاب امروز ما بین IR-۱ و IR-۲m بود که هر دو صنعتی شده‌اند و ضمناً زیرساخت‌های مربوط به هر دو نوع سانتریفیوژ یکسان است و نصب هم شده است، اما طبق توافق نه‌تنها حق تولید IR-۲m نداریم، بلکه موظفیم بخش اعظم IR-۱ های نصب‌شده و همچنین قسمتی از زیرساخت‌های مربوطه را هم از نصب خارج نموده و انبار کنیم.

-بند ۳۹ نیز تکمیل‌کننده این مطلب است که به‌هیچ‌عنوان به‌غیراز ۵۰۶۰ سانتریفیوژ در نطنز جایی غنی‌سازی نشود.

-از سویی دیگر بنا بر بند ۲۷ ایران خود توانایی تأمین سوخت رآکتور بوشهر را نخواهد داشت و باید طبق بند ۵۹ سوخت خود را از روسیه دریافت کند. نکته مهم این است که با کنار هم قراردادن بندهای ۲۷ و ۶۳ متوجه می‌شویم ایران برای مدتی بیشتر از ده سال (حدود ۱۵ سال) با سوخت غنی‌سازی شده خود نمی‌تواند برق تولید کند. درحالی‌که با ادامه روال سابق برنامه هسته‌ای و نصب ماشین‌های ir-۲m به‌جای ماشین‌های نسل اول در سه چهار سال آینده می‌توانستیم به چنین امکانی برسیم.

۲۸. ایران سطح غنی‌سازی خود را به مدت ۱۵ سال در حد ۳.۶۷ درصد حفظ خواهد کرد.

۵۸. تمام اکسید اورانیوم غنی‌شده به بین ۵ درصد و ۲۰ درصد به سوخت صفحه¬ای راکتور تهران تبدیل خواهد شد و یا اینکه بر اساس یک معامله تجاری به خارج منتقل شده و یا اینکه به غنای ۶۷/۳ یا کمتر رقیق خواهد شد. ضایعات اکسید و یا سایر اشکال که در داخل صفحه نیستند و امکان استفاده برای ساخت سوخت صفحه‌ای راکتور تهران را ندارند، بر اساس یک معامله تجاری به خارج از ایران منتقل خواهد شد و یا اینکه به غنای ۶۷/۳ یا کمتر رقیق خواهد شد. در صورت تأمین اکسید اورانیوم (U۳O۸) با غنای ۷۵/۱۹ درصد در آینده برای سوخت صفحه¬ای راکتور تهران، تمام ضایعات اکسید و یا سایر اشکال که در داخل صفحه نیستند و امکان استفاده برای ساخت سوخت راکتور تهران را نداشته و دارای اورانیوم با غنای بین ۵ درصد و ۲۰ درصد می‌باشند، ظرف ۶ ماه از تاریخ تولید آن‌ها بر اساس یک معامله تجاری به خارج از ایران منتقل شده و یا اینکه به غنای ۶۷/۳ یا کمتر رقیق خواهد شد. صفحه‌های سوخت ضایعاتی نیز بر اساس یک معامله تجاری به خارج از ایران منتقل خواهد. معامله تجاری باید برای عودت مقدار معادل اورانیوم غنی‌شده به ایران تنظیم شود. برای ۱۵ سال، ایران تأسیساتی که برای تبدیل صفحه‌های سوخت یا ضایعات به UF۶ باشد را نساخته و یا راهبری نخواهد کرد.

۶۰. ایران به‌منظور خرید سوخت برای راکتور تهران و نمونه‌های هدف ساخته‌شده از اورانیوم غنی‌شده، عقد یک قرارداد تجاری با نهادهای خارج از ایران را دنبال خواهد کرد. در صورت نیاز، کشورهای ۱+۵، جمع‌بندی و اجرایی شدن این قرارداد را تسهیل می‌کنند. چنانچه امکان جمع‌بندی یک قرارداد با یک تأمین‌کننده سوخت فراهم نشود، کشورهای ۱+۵ یک مقدار اکسید اورانیوم (U۳O۸) با غنای ۱۹.۷۵ درصد را منحصراً به‌منظور ساخت سوخت راکتور تهران و نمونه‌های هدف ساخته‌شده از اورانیوم غنی‌شده، تأمین و تحویل ایران خواهد داد. این اکسید اورانیوم (U۳O۸) با غنای ۱۹.۷۵ در محموله‌های که بیشتر از حدود ۵ کیلوگرم در هر نوبت نخواهد بود، تأمین خواهد شد و هر محموله جدید، تنها زمانی تأمین خواهد شد که آژانس تأیید کند که محمولۀ قبلی برای ساخت سوخت راکتور تهران با اکسید آلومینیوم مخلوط شده و یا برای نمونه‌های هدف ساخته‌شده از اورانیوم غنی‌شده مصرف‌شده است. ایران ۲ سال قبل از اینکه موجودی سوخت راکتور تهران به اتمام برسد، کشورهای ۱+۵ را مطلع خواهد کرد تا ۶ ماه قبل از انتهای دوره ۲ سال، اکسید اورانیوم در دسترس ایران باشد.

-طبق بند ۲۸ ما تا ۱۵ سال حق غنی‌سازی بالای ۳.۶۷ درصد را نخواهیم داشت. این بدان معناست که ما تولید سوخت ۲۰٪ موردنیاز راکتور تهران نخواهیم داشت. نکته مثبت این است که طبق بند ۵۸ مواد غنی‌سازی شده‌ای که در قبل اکسیدشده است می‌تواند به صفحه سوخت رآکتور تهران تبدیل گردد اما پس از اتمام صفحه‌های سوخت به‌دست‌آمده از تبدیل ذخایر فعلی اکسید اورانیوم غنی‌شده (حدود سه چهار سال دیگر) مطابق قسمت‌های دیگر این بند، ناچاریم با واردات اکسید اورانیوم ۲۰ درصد مطابق شرایط بند ۶۰، نیاز خود را رفع کنیم. واردات محصولی که قادر به تولید آن بودیم.

۵. ایران بر اساس برنامه بلندمدت خود، برای ۱۵ سال، فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم، ازجمله تحقیق و توسعه‌ی تحت نظارت پادمانی خود را صرفاً در تأسیسات غنی‌سازی نطنز انجام خواهد داد، سطح غنی‌سازی اورانیوم خود را تا سقف ۳.۶۷ درصد نگه خواهد داشت و در فردو، از هرگونه غنی‌سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه غنی‌سازی اورانیوم و از نگاهداری هرگونه مواد شکافت ‏پذیر خودداری خواهد ورزید.
۳۱. ایران به مدت ۱۵ سال، ماشین سانتریفیوژ و یا زیرساخت‌های مربوط به غنی‌سازی، چه برای تحقیق و توسعۀ غنی‌سازی اورانیوم و یا جداسازی ایزوتوپ‌های پایدار را تنها در مکان‌هایی نصب خواهد کرد که در این برجام مشخص شده است.

۴۴. تأسیسات غنی‌سازی فردو به مرکز تحقیقات هسته‌ای، فیزیک و فنّاوری تبدیل خواهد شد و مشارکت بین‌المللی تشویق خواهد شد که درزمینه‌ی های توافق شده تحقیقات انجام دهند. اجرای پروژه‌های مخصوص در فردو از قبل به اطلاع کمیسیون مشترک رسانده می‌شود

۴۵. به مدت ۱۵ سال، ایران در فردو، فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه مربوط به غنی‌سازی اورانیوم نخواهد داشت و هیچ‌گونه مواد هسته‌ای نگهداری نخواهد کرد.

به‌موجب بند ۵ قسمت اصلی و بند ۳۱ ضمیمه ایران تا ۱۵ سال حق استفاده از هیچ سایت هسته‌ای دیگر جز نطنز را نخواهد داشت؛ که شامل تأسیسات فردو نیز خواهد شد. بنا بر بند ۴۵ محدودیت تأسیسات فردو شامل هرگونه ماده هسته‌ای خواهد بود. از سویی بنا بر بند ۴۴ در فردو هیچ‌گاه غنی‌سازی صنعتی برای رفع نیازهای کشور صورت نخواهد گرفت و صرفاً مرکزی تحقیقاتی خواهد بود. فردو بر نطنز ازلحاظ امنیتی و ساختمانی برتری دارد. اگرچه بتوان در نطنز سانتریفیوژهای ir-۸ را نصب نمود اما سالن فردو به خاطر داشتن ارتفاعی بلندتر برای نصب نسل‌های آینده سانتریفیوژها مناسب‌تر است. از طرفی تبدیل شدن فردو به یک مرکز تحقیقاتی اتلاف سرمایه ملی است؛ زیرا یک مرکز تحقیقاتی را در روی زمین نیز می‌توان احداث کرد اما مشخصاً هزینه‌های سنگینی که برای فردو در چنین موقعیتی صرف شد برای حفظ برنامه هسته‌ای ایران از گزند حملات هوایی دشمنان بوده است.

۳۲. ایران تحقیق و توسعۀ غنی‌سازی خود را به‌گونه‌ای که برای جمع‌آوری اورانیوم غنی‌شده نباشد، ادامه خواهد داد. ایران به مدت ۱۰ سال و بر اساس برنامۀ تحقیق و توسعۀ خود، تست ماشین‌های سانتریفیوژ با استفاده از اورانیوم فقط شامل IR-۴,IR-۵,IR-۶,IR-۸ می‌شود. تست مکانیکی بر روی تا دو ماشین از هر نوع، فقط بر روی IR-۲m, IR-۴,IR-۵,IR-۶,IR-۶s,IR-۷,IR-۸ خواهد بود. ایران ماشین‌ها را، با یا بدون استفاده از اورانیوم، خواهد ساخت یا تست می‌نماید که در این برجام آمده باشد.


۳۷. ایران به انجام آزمایش‌ها بر روی تک ماشین‌های سانتریفیوژ IR-۶ و زنجیرهای میانی آن ادامه خواهد داد و از ۵/۱ سال مانده به سال دهم، آزمایش‌ها بر روی زنجیرۀ ۳۰ ماشین را شروع خواهد کرد. ایران این آزمایش‌ها را از تک ماشین و زنجیره‌های کوچک به زنجیره میانی با یک روال منظم جلو خواهد برد.

۳۸. ایران، همزمان با شروع برجام، به انجام آزمایش‌ها بر روی تک ماشین‌های سانتریفیوژ IR-۸ و زنجیرهای میانی آن ادامه خواهد داد و از ۵/۱ سال مانده به سال دهم، آزمایش‌ها بر روی زنجیرۀ ۳۰ ماشین را شروع خواهد کرد. ایران این آزمایش‌ها را از تک ماشین به زنجیره‌های کوچک و سپس به زنجیره میانی با یک روال منظم جلو خواهد برد.

۶۳. بر اساس برنامه خود، در پایان سال هشتم ایران سالیانه ۲۰۰ عدد ماشین سانتریفیوژ IR-۸ و IR-۶ از هر نوع را به‌غیراز روتور تا سال دهم شروع خواهد کرد. بعد از سال دهم ایران ماشین کامل را به همین مقدار در سال تولید خواهد کرد تا نیازهای غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی خود را برآورده سازد. ایران این ماشین‌ها را در نطنز در روی زمین و تحت پایش آژانس تا هر زمان بر اساس برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی، برای مونتاژ نهایی موردنیاز باشد، انبار خواهد کرد.


۲. ایران، در ده سال آغاز به از رده خارج کردن سانتریفیوژهای IR-۱ خود خواهد نمود. طی این دوره، ایران ظرفیت غنی‌سازی خود در نطنز را حداکثر تا ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم تعداد ۵۰۶۰ سانتریفیوژ IR-۱ نصب‌شده نگه خواهد داشت. سانتریفیوژهای اضافی و زیرساخت‌های غنی‌سازی مربوطه در نطنز تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشروح در پیوست ۱ انبار خواهد شد.


 ۲۹.۱.  تمام ماشین‌های سانتریفیوژ مازاد ازجمله ماشین‌های IR-۲m. ماشین‌های سانتریفیوژ مازاد IR-۱ برای جایگزینی ماشین‌های برخورد کرده یا خراب‌شده بر مبنای یک‌به‌یک مورداستفاده قرار خواهد گرفت.


-طبق بندهای ۳۷ و ۳۸ به مدت هشت و نیم سال آزمایش بر روی IR-۶ و IR-۸ صرفاً بر روی تک ماشین و زنجیرهای میانی صورت خواهد گرفت و سپس در یک و نیم سال بعد، آزمایش‌ها بر روی زنجیرۀ ۳۰ ماشین شروع خواهد شد. این در حالی است که با توجه به اظهارنظر متخصصین و مطلعین امر، صنعتی شدن IR-۸ حداکثر تا دو یا سه سال دیگر میسر بوده است؛ با توجه به آنکه از شروع تحقیق بر روی نسل دوم سانتریفیوژها (سال ۸۷) تا رسیدن آن به مرحله صنعتی سازی (سال ۹۲) حدود پنج سال طول کشیده است و نظر به اینکه حدود دو سال روی ماشین IR-۸ کار شده است، این تخمین منطقی به نظر می‌رسد.


-با کنار هم قراردادن بند ۲ قسمت اصلی و بندهای ۲۹.۱ و ۶۳ ضمیمه ۱ برجام متوجه می‌شویم که از سال دهم به بعد همه سانتریفیوژهای در حال کار ایران از نسل دوم خواهند بود. با توجه به آنکه تا به حال حدود ۱۰۰۰ ماشین از این نوع فقط ساخته‌شده است و بیشتر از آن نمی‌توان تولید کرد و با توجه به خرابی‌های معمولی که پس از خاموش کردن سانتریفیوژ و انبار کردن آن به وقوع می‌پیوندد توان غنی‌سازی ایران در حدود چهار سال اول پس از ده سال ابتدایی برجام کمتر از ۵۰۰۰ سو خواهد بود حتی می‌توان گفت احتمالاً در حدود ۳۰۰۰ سو است. بر اساس بند ۶۳ نیز ایران از سال هشتم سالی ۲۰۰ ماشین بدون روتور و از سال دهم سالی ۲۰۰ ماشین کامل تولید خواهد کرد که البته توضیح مبسوطی راجع به اینکه سانتریفیوژهای ir-۸ ایران دقیقاً چه موقعی می‌توانند از انبار دربیایند و به کار گرفته شوند نیامده است.


-طبق بند ۶۳ و با توجه به آنچه در بالا گفته شد بعد از سال دهم ایران همه موجودی سانتریفیوژهای ir-۸,ir-۶ خود را به انباری روی زمین انتقال خواهد داد. این وضعیت در سال‌های آینده برای کشور بسیار خطرآفرین است زیرا عمده‌ی سانتریفیوژهای ما همان‌هایی هستند که در انبار قرار دارند و درواقع به‌جز آن‌ها تعداد انگشت‌شماری سانتریفیوژ داریم. این یعنی قسمت اعظمی از داشته‌های صنعتی خود را در تیررس دشمن قرارداده‌ایم.
۳۳. طبق برنامه خود، ایران به‌منظور تکمیل تحقیقات خود بر روی ماشین سانتریفیوژ IR-۲m با استفاده از زنجیرۀ ۱۶۴ ماشین در تأسیسات پایلوت نطنز را تا تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۵ و یا تا روز شروع اجرای برجام، هرکدام دیرتر باشد، ادامه خواهد داد و سپس ماشین‌های سانتریفیوژ را از پایلوت نطنز خارج و در سالن B تحت نظارت پیوسته آژانس قرار خواهد داد.


 ۲۹.۱.  تمام ماشین‌های سانتریفیوژ مازاد ازجمله ماشین‌های IR-۲m. ماشین‌های سانتریفیوژ مازاد IR-۱ برای جایگزینی ماشین‌های برخورد کرده یا خراب‌شده بر مبنای یک‌به‌یک مورداستفاده قرار خواهد گرفت.
ماشین IR-۲m‌ در سال ۹۲ به مرحله صنعتی سازی رسیده است و همان زمان هم این قابلیت وجود داشت تا با تولید این ماشین آن را جایگزین IR-۱ های موجود کنیم و بدین ترتیب ظرفیت غنی‌سازی کشور را ۵ برابر نماییم. (زیرساخت‌های IR-۲m با IR-۱ یکسان‌اند.) بنابراین این بند امتیازی برای ایران محسوب نمی‌شود و یک عقب‌گرد کامل محسوب می‌گردد. بر اساس بند ۲۹.۱ تنها استفاده‌ای که بعد از تولید از این ماشین‌ها می‌شود جایگزین کردن برمبنای یک‌به‌یک با ماشین‌های خراب‌شده خواهد بود.


۴۰. به مدت ۱۵ سال ایران تمام تست‌های خود با اورانیوم را بر روی ماشین‌های سانتریفیوژ را فقط در پایلوت نطنز انجام خواهد داد. ایران تمام آزمایش‌ها مکانیکی بر روی ماشین‌های سانتریفیوژ خود را فقط در پایلوت نطنز و مرکز تحقیقات تهران انجام خواهد داد.
آزمایش‌ها با اورانیوم را صرفاً در پایلوت نطنز صورت خواهیم داد. آزمایش‌ها مکانیکی را هم فقط در پایلوت نطنز و مرکز تحقیقات تهران انجام خواهیم داد. (تست مکانیکی مربوط به مراحل ابتدایی ساخت است و بدون تزریق گاز UF۶‌ صورت می‌گیرد.)


۴۳. مطابق با برنامه خود و بهترین رویه‌های بنا شده بین‌المللی، ایران تمایل دارد که تحقیق و توسعه روی سانتریفیوژهای نسل جدید را از طریق مدل‌سازی کامپیوتری و شبیه‌سازی ازجمله در دانشگاه‌ها، ادامه دهد. در دوره ۱۰ ساله، برای هر پروژه¬ای که به مرحله نمونه‌سازی برای تست مکانیکی رسید، ارائه کامل و تصویب کمیسیون مشترک لازم است.


-وجود این بند ازلحاظ علمی امتیازی محسوب نمی‌گردد زیرا طرح‌های کامپیوتری باید در مرحله عمل آزموده گردند؛ و بنا بربندهای گذشته ایران روی هیچ سانتریفیوژی غیر از انواع اعلام‌شده تحقیق و توسعه نخواهد داشت.


۴۶. ایران به مدت ۱۵ سال تا ۱۰۴۴ عدد ماشین سانتریفیوژ IR-۱ در یکی از سالن‌های فردو نگهداری خواهد کرد که از آن:
 ۴۶.۱. دو زنجیره که قبلاً UF۶ به آن‌ها تزریق نشده است، برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار اصلاح خواهند شد. تبدیل به تولید ایزوتوپ‌های پایدار برای این زنجیره ها در فردو، بر اساس یک مشارکت مشترک بین کشور روسیه و ایران بر مبنای ترتیباتی که متقابلاً بر روی آن توافق خواهد شد، صورت می‌پذیرد. برای آماده‌سازی این دو زنجیره برای نصب معماری زنجیره جدید متناسب با تولید ایزوتوپ پایدار توسط مشارکت، ایران اتصال به لوله‌های اصلی خوراک را قطع خواهد کرد و لوله‌های UF۶ زنجیره را (به‌جز لوله تخلیه اضطراری به‌منظور حفظ خلأ) به انباری در فردو تحت نظارت پیوسته آژانس منتقل خواهد کرد. کمیسیون مشترک درباره چارچوب کلی تولید ایزوتوپ‌های پایدار در فردو مطلع خواهد شد.
 ۴۶.۲. برای چهار زنجیره‌ای که با تمام زیرساخت‌های مربوطه، به‌جز لوله‌هایی که اتصال‌های کوپل کردن زنجیره‌ها را میسر می¬سازند، باقی می¬مانند، دو عدد در وضعیت بدون کار، بدون چرخش نگه‌داشته می‌شوند. دو زنجیره دیگر به چرخش ادامه می¬دهند تا زمانی که انتقال به تولید ایزوتوپ پایدار شرح داده‌شده در زیر پاراگراف بالا کامل شده باشد. به‌محض تکمیل انتقال به تولید ایزوتوپ پایدار شرح داده‌شده در زیر پاراگراف بالا، این دو زنجیره در حال چرخش به وضعیت بدون کار، بدون چرخش تبدیل خواهند شد.


ایران به مدت ۱۵ سال تا ۱۰۴۴ عدد ماشین سانتریفیوژ IR-۱ در یکی از دو سالن موجود در فردو نگهداری خواهد کرد (شش زنجیره ۱۷۴ تایی):
-دو زنجیره که قبلاً UF۶ به آن‌ها تزریق نشده است، اصلاح خواهند شد تا ایزوتوپ‌های پایدار تولید کنند. (زنجیره‌های ۱ و ۲)
-از چهار زنجیره دیگر دو تا در وضعیت بدون کار، بدون چرخش نگه‌داشته می‌شوند. (زنجیره‌های ۳ و ۴)
-دو زنجیره آخر هم صرفاً تا زمانی که زنجیره‌های ۱ و ۲ اصلاح شوند و انتقال به ایزوتوپ پایدار صورت گیرد به چرخش ادامه می‌دهند و سپس به وضعیت بدون کار، بدون چرخش تبدیل خواهند شد.
-پس درنهایت چهار زنجیره در وضعیت بدون کار، بدون چرخش خواهند بود و دو زنجیره هم برای تولید ایزوتوپ پایدار به کار خواهند رفت.
سانتریفیوژ وسیله‌ای بسیار حساس است. برای این‌که سانتریفیوژ آسیب نبیند، باید قطعات آن را جدا کرد و در انبارهای مخصوصی نگهداری کرد؛ که البته با توجه به حساسیت بالای این دستگاه، عمل جداسازی قطعات و انتقال به انبار باعث صدمه دیدن حدوداً ۴۰ درصد قطعات می‌شود؛ یعنی نگهداری سانتریفیوژ در انبار که موجب آسیب کمتر می‌شود نسبت به حالتی که سانتریفیوژ در حالت ایستاده و نصب‌شده قرار دارد، موجب از بین رفتن ۴۰ درصد از سانتریفیوژها می‌شود. با این حساب قطعاً مقدار بسیار زیادی از دستگاه‌های این چهار زنجیره که به‌صورت طولانی‌مدت در حالت ایستاده قرار دارند ولی نمی‌چرخند از بین خواهد رفت.
-برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار سانتریفیوژها نیاز به اصلاح ساختاری دارند که این امر با مشارکت روسیه صورت می‌گیرد. پس از اصلاح ساختاری، این سانتریفیوژها دیگر قادر به غنی‌سازی اورانیوم نخواهند بود.

 

۴۷. ایران ماشین‌های دو زنجیره باقی‌مانده در همین سالن را با خارج نمودن تمام سانتریفیوژها و لوله‌های UF۶ شامل خطوط فرعی، شیرآلات، فشارسنج‌ها در سطح زنجیره و مبدل‌های فرکانس و UF۶ جمع‌آوری خواهد کرد. ایران متعاقباً کابل‌های برق زنجیره، تابلوهای مخصوص کنترل زنجیره و پمپ‌های خلأ را جمع‌آوری خواهد کرد. تمام این ماشین‌های سانتریفیوژ اضافی و زیرساخت‌های آن‌ها در سالن B تحت نظارت پیوسته آژانس قرار خواهد گرفت.


۴۸. ایران تمام ماشین‌های سانتریفیوژ و زیرساخت‌های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم را در سالن دیگر فردو، خارج خواهد نمود. این کار شامل برچیدن تمامی لوله‌های انتقال گاز UF۶ ازجمله خطوط فرعی، شیرآلات، فشارسنج‌ها در سطح زنجیره و مبدل‌های فرکانس و تجهیزات مربوط به ایستگاه‌های تزریق خوراک و جمع‌آوری مواد UF۶ خواهد بود. ایران همچنین متعاقباً کابل‌های برق زنجیره، تابلوهای مخصوص کنترل زنجیره، پمپ‌های خلأ و سکوهای نصب سانتریفیوژ را جمع‌آوری خواهد کرد. تمام این ماشین‌های سانتریفیوژ اضافی و زیرساخت‌های آن‌ها در سالن B تحت نظارت پیوسته آژانس قرار خواهد گرفت.
-از بند ۴۷ مستفاد می‌گردد که ۳۴۸ سانتریفیوژ سالن A در فردو با زیرساختشان جمع‌آوری می‌گردند.
-طبق بند ۴۸ همه سانتریفیوژهای سالن B فردو با زیرساختشان برچیده می‌شوند.
-برچیدن زیرساخت‌ها عملی بسیار هزینه‌بر خواهد بود از طرفی بسیاری از آن‌ها مثل سیم‌های برق و لوله‌های سانتریفیوژ پس از برداشته شدن صدمه خواهند دید و قابل بازگشت نخواهند بود. درواقع این کارها بازگشت‌پذیری ایران را در صورت بدعهدی طرف مقابل بسیار کند و هزینه‌بر خواهد کرد.


۵۰. ایران به مدت ۱۵ سال فعالیت‌های خود را در تولید ایزوتوپ‌های پایدار توسط ماشین سانتریفیوژ در تأسیسات فردو محدود کرده و بیشتر از ۳۴۸ ماشین سانتریفیوژ IR-۱ برای این منظور استفاده نخواهد کرد. فعالیت‌های مربوط به تحقیق و توسعه در ایران در تأسیسات فردو و برای آزمایش، اصلاح و تراز این ماشین‌های IR-۱ در تأسیسات ساخت ماشین سانتریفیوژ که قبلاً اظهارشده و تحت پایش آژانس، انجام خواهد گرفت.
۴۹. ماشین‌های سانتریفیوژ که در چهار زنجیره بدون کار قرارگرفته‌اند، ممکن است برای جایگزینی ماشین‌های خراب و یا برخورد کرده در فردو برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار مورداستفاده قرار گیرند.

 

به مدت ۱۵ سال تولید ایزوتوپ‌های پایدار در کشور، محدود به همین دو زنجیره موجود در فردو خواهد شد و برای جایگزین کردن ماشین‌های خراب و یا برخورد کرده در این دو زنجیره که برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار مورداستفاده قرار می‌گیرند، از ماشین‌های چهار زنجیره دیگر که در وضعیت بدون کار قرار دارند استفاده خواهد شد.

 

رآکتور اراک:


۲. ایران برای پشتیبانی از تحقیقات صلح‌آمیز هسته‌ای و تولید رادیو ایزوتوپ‌های صنعتی و دارویی، راکتور تحقیقاتی آب‌سنگین اراک را مدرن خواهد کرد. ایران برای پشتیبانی از تحقیقات صلح‌آمیز هسته‌ای و نیازهای تولیدی، ازجمله تست نمونه‌های میله و مجتمع سوخت و مواد ساختاری، بر اساس طراحی مفهومی موافقت شده (که به این پیوست الحاق شده است)، این راکتور را دوباره طراحی و بازسازی خواهد کرد. طراحی به صورتی خواهد بود که تولید پلوتونیم در کمترین مقدار ممکن باشد و در شرایط نرمال پلوتونیم با خصوصیات مناسب ساخت سلاح اتمی تولید نکند. قدرت راکتور بازطراحی شده از ۲۰ مگاوات حرارتی تجاوز نکند. ۱+۵ و ایران این تفاهم را به اشتراک می‌گذارند که برای توسعه و تکمیل طراحی نهایی، پارامترهایی که در طراحی مفهومی بیان شده است می‌تواند دستخوش تغییر و تنظیم شود، منوط به آنکه اهداف و مقاصد پیش‌گفته همچنان پابرجا باقی بماند.


۳. ایران به ساخت و ساز راکتور ناتمام موجود برمبنای طرح اولیه ادامه نخواهد داد و کالندریای موجود را خارج کرده و آن را در ایران نگهداری می‌کند. تمام کانال‌های کالندریا با بتن به‌گونه‌ای پر می‌شوند که برای کاربرد هسته‌ای غیرقابل استفاده باشد و آژانس بتواند غیرقابل استفاده بودن آن را راستی آزمایی کند. برای مدرن کردن و بازسازی راکتور آب‌سنگین اراک، ایران بیشترین استفاده را از زیرساخت‌های موجود در راکتور آب‌سنگین اراک خواهد داشت.


ایران رآکتور آب‌سنگین اراک را تخریب خواهد کرد و رآکتور جدیدی طراحی می‌کند که به لحاظ قدرت تولید حرارت حداکثر باید نصف رآکتور موجود باشد (توان تولید حرارت رآکتور کنونی ۴۰ مگاوات است که طبق این بند رآکتور جدیدی که بناست ساخته شود حداکثر ۲۰ مگاوات می‌تواند قدرت داشته باشد). رآکتور جدید باید به‌گونه‌ای طراحی و ساخته شود که به مقدار ناچیز مواد ارزشمندی چون پلوتونیم را تولید کند که با توجه به رو به کم بودن منابع اورانیوم از آن می‌توان به‌عنوان سوخت استفاده کرد. هم‌اکنون هم برخی از راکتورهای دنیا از پلوتونیم به‌عنوان سوخت استفاده می‌کنند.


مسئله‌ی مهمی که در این بند به چشم می‌آید این است که رآکتوری که بناست به‌جای رآکتور کنونی طراحی شود با اورانیوم غنی‌شده با غنای ۳.۶۷ درصد کار می‌کند. این در حالی است که اساساً مهم‌ترین هدف از ساخت رآکتورهای آب‌سنگین این بوده که از اورانیوم طبیعی در آن‌ها استفاده شود تا بتوان بدون پرداخت هزینه‌ی غنی‌سازی به تحقیقات و یا تولید انرژی پرداخت.


-ایران باید به شکل که مشخص شده در بند ۳ رآکتور کنونی اراک را منهدم کند. روش مشخص شده از این قرار است که قلب رآکتور اراک خارج شده و داخل کالندریای آن با بتن به‌گونه‌ای پر می‌شود که دیگر به‌هیچ‌وجه قابل استفاده نباشد. با این کار قلب رآکتور قدیم از کار می‌افتد. درنهایت باید آژانس تأیید کند که قلب رآکتور به شکلی پر شده که دیگر قابل استفاده نیست.


۴. ایران به‌عنوان مدیر پروژه نقش راهبری و مسئولیت اجرای مدرن سازی و بازسازی راکتور آب‌سنگین اراک را به عهده می‌گیرد و هرکدام از اعضای ۱+۵ تقبل مسئولیتی که در این پیوست ذکرشده است را در ارتباط با مدرن سازی و بازسازی راکتور آب‌سنگین اراک را به عهده می‌گیرند.

۱۴. به مدت ۱۵ سال تمامی آب‌سنگین مازاد بر نیاز راکتور مدرن اراک، راکتور آب‌سنگین صفر قدرت و حداقل ذخیره احتیاطی لازم برای آن‌ها، به همراه مقداری که برای تحقیقات دارویی موردنیاز است، مقداری که برای تولید محلول‌های دوتره و ترکیبات شیمیایی موردنیاز است، مابقی برای صادرات به بازارهای بین‌المللی آماده شده و بر اساس قیمت بین‌المللی به آن‌ها تحویل می‌گردد. مقدار آب‌سنگین با خلوص هسته‌ای برای نیازهای گفته‌شده در بالا، یا معادل آن در غنای دیگر قبل از راه‌اندازی راکتور اراک، ۱۳۰ تن و پس از راه‌اندازی با احتساب مقدار آب‌سنگین داخل راکتور مدرن اراک ۹۰ تن برآورد می‌شود.

 
- ساخت رآکتور جدید اراک درصورتی‌که قرار بود از صفر آغاز شود در حالت عادی ۶ تا ۷ سال طول می‌کشد؛ اما به علت آنکه برخی تأسیسات پروژه اراک را پیمانکار ایرانی ساخته و ادامه آن را طرف خارجی می‌سازد به خاطر تطبیق فنّاوری ساخت مدت آن بیش‌تر طول خواهد کشید و شاید از مدت ۱۰ سال بیشتر باشد.

-نکته‌ی دیگری که در این جا حائز اهمیت است این است که رآکتور تحقیقاتی تهران در سال‌های پایانی عمر خود به سر می‌برد و تا حدود پنج سال دیگر باید از رده خارج شود. قرار بود رآکتور اراک جایگزین آن بشود تا بلافاصله پس از پایان عمر رآکتور تهران، رآکتور اراک بتواند رادیو داروهای موردنیاز ما را تأمین کند. در حدود پانزده سال توانسته‌ایم رآکتور اراک را به مراحل پایانی برسانیم. اکنون که این رآکتور در آستانه‌ی افتتاح است بناست آن را تخریب کرده و یک رآکتور جدید را طراحی کرده و بسازیم. با توجه به تغییر ماهیت رآکتور بسیاری از زیرساخت‌ها باید از دوباره ساخته شوند. درنتیجه عمر رآکتور تهران کوتاه‌تر از زمانی است که رآکتور جدید اراک به مرحله‌ی بهره‌برداری برسد. فلذا در یک بازه‌ی حدوداً پنج‌ساله ایران به‌طور کامل برای تأمین رادیو داروهای موردنیازش به خارج وابسته خواهد شد

- طبق بند ۱۴ ایران باید آب‌سنگین مازاد بر نیاز خود را در بازارهای جهانی بفروشد و حق انبار کردن و نگهداری آن را ندارد. مقدار نیاز برآورد شده‌ی ایران قبل از ساخت رآکتور جدید اراک ۱۳۰ تن و پس از آن ۹۰ تن برآورد شده. مسئله‌ای که دراین‌باره باید به آن توجه کرد این است که ایران سالانه ظرفیت تولید ۲۰ تن آب‌سنگین دارد. آب‌سنگین کالای بسیار ارزشمندی است که با توجه به این‌که توانایی تولید آن را کشورهای محدودی دارند و کاربردهای فراوانی هم دارد، مشتریان زیادی در بازارهای بین‌المللی خواهد داشت.

۱۰. ایران قرص سوخت و میله سوخت و مجتمع سوخت با اورانیوم طبیعی که منحصراً مناسب برای طراحی اولیه راکتور اراک که با نام IR۴۰ توسط آژانس شناخته می‌شد بوده، نخواهد ساخت و یا تست نخواهد کرد. ایران تا زمانی که راکتور مدرن اراک قابل استفاده شود، موجودی قرص‌های سوخت و مجتمع سوخت طبیعی IR۴۰ را تحت نظارت پیوسته آژانس انبار می‌کند و در آن زمان موجودی قرص‌های سوخت و مجتمع سوخت IR۴۰ به UNH تبدیل شده و یا با معادل آن با اورانیوم طبیعی معاوضه می‌گردد. ایران تغییرات لازم را در خطوط تولید سوخت طبیعی خود که قرار بود برای IR۴۰ سوخت تولید کند به وجود خواهد آورد تا بتوان توسط آن سوخت برای بارگذاری آینده راکتور مدرن اراک تهیه شود.

-ایران دیگر سوخت‌های موردنیاز برای رآکتور کنونی اراک را حق ندارد بسازد و حتی حق ندارد تست کند. هر چه از این سوخت تاکنون تولید شده، باید تحت نظارت آژانس انبار شده و بعداً باید با اورانیوم طبیعی معاوضه شود.
۱۱. تمام سوخت مصرف‌شده راکتور مدرن اراک، صرف‌نظر از محل تهیۀ آن‌ها، در تمام طول عمر راکتور، یک سال پس از خروج از راکتور و یا هر زمان ایمنی آن اجازه حمل بدهد، به خارج از ایران به محلی مشخص در یکی از کشورهای ۱+۵ و یا یک کشور ثالث ارسال خواهد شد تا در آنجا طبق آنچه در قرارداد آمده و طبق قوانین کشور دریافت‌کننده جابجایی و یا عملیات لازم بر روی آن‌ها صورت گیرد.

۱۷. ایران تمایل دارد تمامی سوخت مصرف‌شده خود را برای تمام نیروگاه‌های قدرت و تحقیقاتی در حال و آینده، برای پسماندداری یا فرآیندهای بعدی که در قرارداد مربوطه‌ای که به‌موقع خود، وفق قوانین و قواعد ملی، با کشور دریافت‌کننده منعقد خواهد شد، به خارج از کشور ارسال کند.

۱۸.  ایران به مدت ۱۵ سال و بدون داشتن قصدی برای بعدازآن، وارد فعالیت‌های مربوط به بازفرآوری سوخت مصرف‌شده یا فعالیت‌های مربوط به تحقیق و توسعه بازفرآوری سوخت مصرف‌شده نخواهد شد. مقصود از سوخت مصرف‌شده در این پیوست شامل تمام انواع سوخت‌هایی است که تابش داده‌شده‌اند.

۱۹. ایران به مدت ۱۵ سال و بدون داشتن قصدی برای بعدازآن، سوخت‌های مصرف‌شده را به‌جز آن‌هایی که مربوط به نمونه‌های اورانیوم غنی‌شده تابش داده برای تولید رادیو ایزوتوپ‌های پزشکی و صنعتی است، بازفرآوری نخواهد کرد.

۲۰. ایران به مدت ۱۵ سال و بدون داشتن قصدی برای بعدازآن، هیچ تأسیساتی که قادر به جداسازی پلوتونیوم، اورانیوم، نپتونیم از سوخت‌های مصرف‌شده یا نمونه¬های شکافت¬پذیر باشد، به‌غیراز آن‌هایی که برای تولید رادیو ایزوتوپ برای مقاصد پزشکی و صنعتی است را تکمیل، احداث و یا خریداری نخواهد کرد.


-طبق بند ۱۷ ایران خود ابراز تمایل کرده است تا برای همیشه سوخت مصرف‌شده همه نیروگاه‌های هسته‌ای خود را به خارج از کشور بفرستد. البته ممکن است ایران طی قراردادی فرآورده حاصل از عملیات بر روی سوخت‌های خود را از کشورهای خارجی بگیرد. ولی خود را از داشتن فنّاوری جداسازی پسماند سوخت محروم کرده است.

-بر اساس بندهای ۱۱ و ۱۸ ایران به‌هیچ‌عنوان و برای همیشه فعالیت بازفرآوری سوخت را انجام نخواهد داد. البته با توجه به بند ۱۷ سوختی در ایران نخواهد بود که به بازفراوری برسد.

- مسئله‌ای که در این جا باید به آن توجه کرد این است که درصد قابل‌توجهی از پسماند رآکتور به‌عنوان سوخت رآکتور دوباره قابل استفاده است و در باقی‌مانده‌ی آن هم مواد ارزشمندی هستند که در پزشکی و صنعت استفاده می‌شوند برای تولید رادیو داروها و برخی مواد شیمیایی ضروری در صنعت.

۱۶. سازگار با برنامه خود، ایران توسعه راکتورهای آینده تحقیقاتی و قدرت خود را با پیشرفت فنّاوری در سطح بین‌المللی مبنی بر تکیه بر استفاده از راکتورهای آب سبک، همراه با بهره‌مندی از همکاری‌های بین‌المللی شامل تضمین سوخت لازم، همگام خواهد کرد.

-به زبان ساده با توجه به این بند ایران اعلام کرده است که توسعه راکتورهای آینده تحقیقاتی و قدرت خود را مبتنی بر استفاده از راکتورهای آب سبک قرار خواهد داد و در ساخت این نوع راکتورها از کمک‌های بین‌المللی استفاده خواهد کرد. درواقع ایران به شکل داوطلبانه خود را در برجام متعهد کرده است که برای همیشه سراغ راکتوری غیر از آب سبک نرود.

 مسئله‌ی حائز اهمیت در این جا این است که انواع بسیار متعددی از رآکتورها موجودند که آب سبک یکی از ساده‌ترین رآکتورهاست. بر طبق این بند ما دیگر نخواهیم توانست رآکتورهای پیشرفته‌تری داشته باشیم. همچنین شاید بتوان گفت با سرعت کنونی پیشرفت علم، چند سال دیگر دوره‌ی طراحی و ساخت رآکتورهای گداخت هسته‌ای است و کشورها رو به ساخت این نوع از رآکتورها خواهند آورد. با توجه به تعهد پذیرفته‌شده در اینجا ما فقط باید رآکتورهای آب سبک بسازیم و دیگر تا ابد قادر به ساخت رآکتورهای گداخت نخواهیم بود.

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۶:۵۹ ۳۰ مرداد ۱۳۹۴
پس شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی کی باید تحقق پیدا کند ؟ چرا باید ده سال محدود شویم در حالیکه ما در ده سال گذشته پیشرفتهای چشمگیری در صنعت هسته ای داشته ایم؟