به گزارش خبرنگار
باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت ٢٠:٢٠ روز چهارشنبه هفته پیش به «سعید احمدبیگی»، بازپرس ویژه قتل تهران، اطلاع دادند جنایتی در خانهای در شهرک غرب به وقوع پیوسته است.
پس از اعلام این گزارش بازپرس و کارآگاهان جنایی در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها جسد پدر خانواده را که مردی ٦٢ساله بود در نزدیکی در ورودی آپارتمان یافتند و مشاهده کردند این مرد هدف ضربات چاقو قرار گرفته است.
ساکنان ساختمان توضیح دادند همسر و دختر او نیز بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدهاند.
یکی از همسایهها گفت: «وقتی صدای داد و فریاد شنیدم از خانه بیرون آمدم و دیدم مادر و دختر این خانواده درحالیکه زخمی شدهاند و خونریزی دارند، جلو آسانسور افتادهاند. سریع پلیس و اورژانس را باخبر کردم».
به گفته این فرد و دیگر اهالی ساختمان عامل این جنایت به احتمال زیاد پسر ٣٥ساله خانواده بود. این جوان که در محل حضور داشت، بازداشت شد.
درحالیکه تحقیقات اولیه هنوز به پایان نرسیده بود، از بیمارستان خبر رسید دختر خانواده نیز جان خود را ازدست داده است. پس از آن بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی به بیمارستان رفت تا از مادر خانواده که زنی ٥٥ساله بود، پرسوجو کند. این زن شرایط وخیمی داشت و فقط با اشاره میتوانست به سؤالات پاسخ دهد؛ او نیز تأیید کرد پسرش عامل این جنایت است.
مادر خانواده نیز ساعاتی بعد جان خود را ازدست داد و پزشکان علت مرگ او را شدت جراحتهای وارد شده ناشی از سه ضربه چاقو به شکم و گوش وی اعلام کردند. بررسیهای صورتگرفته درباره مقتولان فاش کرد یکی از پسران این خانواده حدود هفت سال پیش در جریان یک نزاع به قتل رسیده بود اما والدین او بهدلیل اینکه متهم پسری نوجوان بود، از قصاص وی صرفنظر کردند و متهم آن پرونده بعد از مدتی با کمک افراد نیکوکار دیه را پرداخت کرده و از زندان آزاد شد؛ با این حال آن قتل زندگی این خانواده را بهشدت تحتتأثیر قرار داده بود. همچنین مشخص شد عامل این جنایت خانوادگی از مشکلات روحی و روانی رنج میبرد و دارو مصرف میکرد.
این پسر وقتی تحتبازجویی قرار گرفت، مدعی شد قاتل برادرش قصاص شده است به این ترتیب بازپرس احتمال داد او یا دچار اختلال حواس است یا اینکه خانوادهاش واقعیت را از وی پنهان کرده بودند. متهم در اعترافاتش گفت: «حدود هفت سال پیش با دختری آشنا و به او علاقهمند شدم.
قصد داشتم با وی ازدواج کنم. مشکل خاصی هم وجود نداشت اما در همین اثنا برادرم کشته شد و من بهشدت درگیر این ماجرا شدم، بهگونهای که موضوع ازدواج منتفی شد این در حالی بود که هنوز به آن دختر علاقه داشتم». متهم به قتل ادامه داد: «چندیپیش به این فکر افتادم آن دختر را پیدا و بار دیگر موضوع ازدواج را مطرح کنم.
خیلی جستوجو کردم تا اینکه بالاخره توانستم شماره تلفنش را پیدا کنم. روز حادثه با او تماس گرفتم اما به من گفت ازدواج کرده است و من دیگر نباید به او تلفن بزنم و مزاحمش شوم. این حرف مرا بهشدت آشفته کرد، طوری که ناگهان دچار خشم زیاد شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. چاقویی برداشتم و با آن شیشه تلویزیون را شکستم.
سپس به پدرم که روی مبل نشسته بود حمله کردم و او را زدم. مادر و خواهرم با دیدن این صحنه بهشدت ترسیدند و سعی کردند فرار کنند اما بعد از کشتن پدرم به سمت آنها رفتم و هر دو نفرشان را با چاقو زدم. سپس به اتاق خودم رفتم و سیگار کشیدم تا اینکه مأموران از راه رسیدند و مرا دستگیر کردند».
بنا بر این گزارش متهم درحالحاضر در بازداشت بهسر میبرد و بازجوییها از او به دستور بازپرس احمدبیگی ادامه دارد.
انتهای پیام/
به خاطر یه دختر کل خانودشو کشت?!!!!!
خوب شد گرفتنش ها اگر به داعش ملحق میشد واویلاااا...
کاش آدما بعد از هربار شکست یا ناکامی دکمه ای داشتن تا فشار بدن همه چیز از ذهنشون پاک بشه اینطوری دوباره و هرباره با عشق شروع می کردن
یک خانواده به کل نابود شدند.به همین راحتی