امیدوارم چراغی که روشن کردم خاموش نشود

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز؛ مدیر انتشارات نوید برای نوزدهمین بار این عنوان را کسب کرده است .

او 27 بار هم ناشر برتر نمایشگاههای کتاب استانی بوده است .

نوید گویی فرهنگ غنی فارس را پشتوانه موفقیت خود می داند ، البته !

انتشارات نوید در معرفی و گسترش فرهنگ فارس سهم به سزایی

داشته است .

سین : خودتان را معرفی کنید ؟

جیم :داریوش نوید گویی ، متولد شیراز و مدیر انتشارات نوید شیراز هستم . 45 سال سابقه کار دارم و نزدیک به 2هزار و هشتصد عنوان کتاب هم منتشر کردم . کتابهایی که در زمینه ی فارس شناسی ، شیراز شناسی ، ایران شناسی و همچنین معرفی مشاهیر و بزرگان فراموش شده ی این استان است .

سین: برای چندمین بار به عنوان ناشر برتر کشور انتخاب شدید ؟

جیم: در سال 1394برای نوزدهمین بار به عنوان ناشر برتر کشور یا ناشر برترنمایشگاه بین المللی تهران انتخاب شدم ،27 بار هم در نمایشگاههای کتاب استانی که برگزار می شود عنوان برتر را کسب کردم . از 8 دوره جشن های فرهنگی فارس 7دوره انتشارات نوید به عنوان ناشر برتر انتخاب شد .

سین:امسال با انتشار چند کتاب به عنوان ناشر برتر انتخاب شدید ؟

جیم :تنها تعدادانتشار کتاب معیار انتخاب ناشر برتر نیست . معیار های 20 گانه ای وجود دارد که یکی از معیارها و بیش ترین امتیاز این است که کتاب چاپ شده چه نوع کتاب و چه محتوایی دارد و آیا با توجه به نیاز سنجی به چاپ رسیده ؟ آثار برتر در سطح کشور و در سطح استان با توجه به معیارها مورد تو جه قرار می گیرند. در حال حاضر بیش از 13 هزار ناشر در سطح کشور داریم ، 500ناشر باتوجه به معیار ها زیر نظر کارشناسان به مرحله نهایی رسیدند و انتشارات نوید از بین این تعداد مقام اول را به دست آورد.

سین : رمز موفقیت انتشارات نوید چیست ؟

جیم : فرهنگ و تمدن غنی فارس پشتوانه ی این موفقیت بوده است .پشتوانه فرهنگی فارس فقط ادبیات نیست ، تاریخ ،عرفان ، مذهب ، هنر های چندگانه که در این استان و جوددارد مواردی هستند که به فرموده مقام معظم رهبری فارس را در قله نشان می دهد .

سین : استان فارس چه جایگاهی در نشر کتاب دارد ؟

جیم :براساس کتابهای موجود ،اولین ناشر ، قبل از چاپ سنگی و سربی در ایران ، تاجری به نام ملک الکتاب شیرازی بوده است ، او در حالی که بین کشورهای ایران وآسیای میانه از جمله هند و چین تجارت می کرده ،آثار شعرا و نویسندگان ایرانی را که در شهرهایی مثل تبریز ، شیراز ، خوانسار خوشنویسی می شده به کلکته می برده و در آنجا بین 300 تا 350 نسخه چاپ سنگی می کرده است و بعد حتی نسخه های چاپی را به کتابخانه های بزرگ دنیا می برده است . بعدها تبریز ، شیراز ، تهران پیشگام صنعت چاپ در ایران بوده اند و بحث سر پیش قدم بودن این شهر هاست .

سین : رونق بازار چاپ در حال حاضر چطور است ؟

جیم :بازار چاپ در حال حاضر با مشکلات زیادی روبه روست و این مشکلات برای شهرستانی ها صد چندان است . چون مجوز در تهران صادر می شود و امکانات و توزیع هم در تهران شرایط خوبی دارد . مشکلات اقتصادی فراوان است ،بحث دیگر کتاب های دیجیتال است که جایگزین کتاب های کاغذی شده است.

سین : به راستی کتاب های دیجیتال جایگزین کتاب های کاغذی شده اند ؟

جیم : من اعتقاد دارم هیچ گاه کتاب های دیجیتال نمی توانند جایگزین کتاب های کاغذی شوند . خودم چهار سال پیش در نمایشگاه کتاب فرانکفورت دیدم که بعضی ناشران آثار نویسندگان بزرگ را به وسیله ی کتابهای دیجیتالی منتشر می کردند ، اما! دوسال بعد از زبان همان ناشران شنیدم که گفتند مردم از کتاب های دیجیتالی استقبال نکردند و همان کتابها را چاپ کاغذی کرده بودند. پس کتاب های دیجیتالی نمی تواند بهانه ای برای غافل شدن از کتاب های کاغذی باشد .

سین :به نظر شما چرا کتاب فروشی رو نقی ندارد و حتی ما شاهد تعطیلی بعضی از کتاب فروشی ها هستیم ؟

جیم : دلایل زیادی وجود دارد ، اقتصاد مهمترین دلیل است . یک کتاب فروشی برای رونق سرمایه ی زیادی می خواهد تا دریک جای دور افتاده و پرت نباشد. بحث بعدی قیمت کتاب است ، که البته اگر ما مقایسه کنیم ، کتاب نسبت به سایر کالا های فرهنگی و غیر فرهنگی گران نشده است . اما ! مردم باز هم توان خرید کتاب ندارند . بحث بعدی اعتماد سازی برای کتابخوان ها به ویژه کتابخوان های حرفه ای است . 

کتابی که مدت ها برای گرفتن مجوز در وزارت فرهنگ و ارشاد می ماند و دربعضی مواقع یک واو جابه جا نمی شود مخاطب را بی اعتماد می کند . از طرف دیگر نویسنده ، شاعر و مترجم و اهل قلم نمی توانند زندگیشان را از این راه تأمین کنند و مدت ها منتظر مجوز بمانند . از این رو قلم زدن به عنوان شغل سوم یا چهارم آنها می شود .

سین :نقش مسؤلین در گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه چیست ؟

جیم : ما باید از مسؤلین شهر خودمان جدا از سمت و مسؤلیت بپرسیم . شما در سال گذشته چه کار فرهنگی انجام دادیذ؟ شهر ما سومین حرم اهل بیت است شما برای گسترش فرهنگ قرآن در ماه مبارک رمضان چه کردید ؟

آقای مدیر ، آقای مسوول ! آیا به کارمند برترتان تا کنون کتاب هدیه داده اید ؟ آیا

یک بن ده هزار تومانی جزو کالای غیر مصرفی کارمندان شما بوده است ؟ آیا تاکنون برای تشویق به فرزندان کارمندان کتاب هدیه داده اید ؟ و اگر یک غیر فارسی ازسازمان ها و اداراه ها دیدن کند و بپرسد آیا کتاب درباره ی تاریخ فارس ، شیراز و مشاهیر این دیار در کتابخانه دارید چه حرفی برای گفتن می ماند ؟

سین :برگردیم به انتشارات نوید ، از چه سالی و به عنوان چندمین ناشر استان فارس کار تان را آغاز کردید ؟

جیم : از سال 1349 کار ما آغاز شد . قبل از انتشارات نوید، چاپخانه های زیادی در شیراز کتاب منتشر می کردند مثل چاپخانه محمدی ،معرفت ، مظفری ، مهرگان ، مصظفوی و چاپخانه های دیگری که هر کدام به سهم خود نقشی در گسترش فرهنگ کتابخوانی داشتند. انتشارات نوید از سال 1369 به طور رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اولین پروانه نشر در استان را گرفت.

سین : چه هدفی در این سال ها دنبال کردید ؟

جیم :من در همه ی این سال ها سعی کردم کتاب های یکبار مصرف چاپ نکنم و حتی بسیاری از کتاب های فراموش شده را به چاپ برسانم . برای مثال، تذکره دلگشا اثر علی اکبر نواب شیرازی شامل اشعاری شاعرانی است که مردم نمی شناسند و مرآت الفصاحه که شرح حال 700 شاعر استان فارس است که به کوشش علامه شیخ مفید امام جمعه وقت شیراز گردآوری شده .

سین : فقط کتاب های بومی استان فارس را چاپ می کنید؟

جیم :ناشرین درشهرستا ن ها نمی توانند فقظ در یک حوزه خاص فعالیت کنند. اولویت من فارس است و فارس حرف های زیادی برای گفتن دارد ، اما!دیگر استان ها هم نسبت به انتشارات نوید محبت و اعتماد زیادی داشته اند که این مساله هم برای من بسیار ارزشمند است .

سین : نام اولین کتابی که به چاپ رساندید ؟

جیم :من زندگیم را به برکت نام مقدس حضرت زهرا (س) می دانم ، همیشه افتخار می کنم که اولین کتابی که چاپ کردم زهرا زهره ای درخشنده اثر استاد محمد مختارزاده است .استاد مختار زاده مرا که کار صحافی کتاب انجام می دادم به کار نشر تشویق کردند. دومین کتابم به نام خوارج شرح زندگی و مهجوریت مولا علی (ع) بود. .

سین : اگر ناشر نبودید چه کاره بودید ؟

جیم :بازهم ناشر بودم و اگر ناشر نبودم یک صحاف بودم . صحافی کار ارزشمندی است ، اگر از قرن ها قبل نگاه کنیم ، برای مثال حافظ شعر گفته و خوشنویسی آن را نوشته است ولی صحافی کتاب آن را حفظ کرده است .

سین :اوقات فراغتتان را چطور سپری می کنید ؟

جیم :اوقات فراغتی ندارم ، من غیر از انتشارات بیش از 20 مسوولیت اجتماعی در انجمن های ادبی ، خیریه و چندین مجموعه فرهنگی و مذهبی دارم

سین : لطفا نام چند انجمنی که در آنها فعال هستید بگویید .

جیم: ریس انجمن خیرین کتابخانه ساز استان فارس، ریس انجمن خیرین بیمارستان اعصاب و روان ، عضو انجمن مددکاران زندانیان ، نایب ریس مجمع خیرین شهر ساز و فرهنگ ، عضو انجمن ادبی یاران ، کانون ادب فارس و خیریه مهرگان و...به تازگی انجمن مفاخر شعبه فارس تاسیس شد و در این انجمن فعالیت دارم و امیدوارم رویدادهای ارزشمندی در اشاعه ی فرهنگ از طریق این انجمن رخ دهد .

سین :خانواده با این همه مشغله ی شما مشکلی ندارند ؟

جیم: آنها توجیه شدند و برای من هم بسیار ارزشمند است که در راه اعتلای فرهنگ فارس قدمی بردارم .

سین :چند فرزند دارید ؟ آیا آنها به کار شما علاقه دارند ؟

جیم :من فقط یک دختر به نام درنا دارم . او سختی ها کار را می بیند ولی هم علاقه دارد و هم من از او می خواهم که نگذارد چراغی که روشن کردم خاموش شود .

سین : دغدغه مدیر انتشارات نوید چیست ؟

جیم : همین که گفتم ، نگرانی از خاموش شدن چراغی که روشن کردم و از مسولان می خواهم کمک کنند این فضای کوچکی که در اینجاست و پشتوانه ای برای اشاعه ی فرهنگ این دیار می باشد حفظ کنم. من از طرف مقام معظم رهبری و مسولان درتهران مورد تجلیل قرار گرفتم . و حتی از من خواسته شددفترم رابه تهران و یاسوج منتقل کنم ، اما! به فارس علاقه دارم . از مسولان دیار خودم هم انتظار دارم که مرا یاری کنند تا بتوانم به راهم ادامه دهم .

سین : داریوش نوید گویی کیست ؟

جیم :کوچکترین و خردترین عضو فرهنگی این شهر . خوب می دانم ،اگر حمایت فرهنگ وران این شهر نبود من هم نبودم . با سیلی که در سال 1380اتفاق افتاد ، آب وارد انبار ماشد و همه چیز را نابود کرد،مسولان وقت به من کمکی نکردند اما! همت و غیرت مردم به من جانی دوباره داد. بسیاری از بزرگان این دیار که از افتخارات ایران هستندبیل به دست گرفتند به من کمک کردند ، تا آب و گل را از انبار بیرون بریزم . من فراموش نمی کنم شبی که نا امیدبودم استاد جهانشاه سیسختی – مترجم و نویسنده – که پیرمرد هشتاد ساله با تنی لرزان به سراغم آمد و گفت : من آمدم تا به سهم خودم دو تا سطل آب خالی کنم و من روی شانه های استاد سرم را گذاشتم ، گریه کردم و گفتم : استاد می سازم، دوباره می سازم. فراموش نمی کنم پسر بچه ای که یک پاکت به من داد و گفت بازش نکن و من بعد دیدم یک تراول 20 هزار تومانی بود . فراموش نمی کنم آن کسی را که گفت : 100 تا آجر سهم من باشد . لطف و محبت مردم ادب دوست و هنر پرور این دیار برای من فراموش نشدنی است .

سین : لطفا برای آخرین حرف خاطره ای شیرین بگویید .

جیم :هر کتابی که برای من چاپ می شود خاطره ای شیرین و ارزشمند است .

گزارشی از: راضیه جوینده

انتهای پیام/ ا