سین: متولد چه سالی و اهل کجا هستید؟
جیم: سال ١٣٦٧ و اصالتا اهل اسفرورین از توابع شهرستان تاكستان قزوین هستم.
سین: آیا زبان خاصی دارید؟
جیم: بله مردم منطقه ما به زبان تات سخن می گویند كه زبانی بسیار سخت است وقتی تاریخ جنگ ایران و عراق را هم ورق بزنیم و مطالعه كنیم شاهد این هستیم كه بخشی از رزمندگان بیسیم چی زمان جنگ تات زبان بودند و دلیل این امر هم این بود كه اگر بیسیم ها از طرف دشمن كنترل شد با توجه به سخت بودن زبان تات دشمن متوجه عملیات نشود و عملیات جنگ لو نرود.
سین: ازدواج کردید؟
جیم: قرار شد سوال های زیاد خصوصی نپرسید(خنده)
سین: اما این سوال زیاد خصوصی نیست!
جیم: خیر من ازدواج نكردم
سین: رشته تحصیلی شما چیست؟
جیم: مهندسی مكانیك گرایش طراحی جامدات و در مقاطع بالاتر گرایش ساخت و تولید
سین: در چه سالی دانشگاه قبول شدید؟
جیم: من در سن ١٦ سالگی در كنكور سراسری قبول شدم و وارد دانشگاه شدم.
سین: از چه سالی به صورت حرفه‌ای وارد كار شدید؟
جیم: من در سالهایی كه محصل بودم تابستان ها كه مدرسه تعطیل میشد به بازار میرفتم و نزد دایی خود كار میكردم اما در سال دوم دانشگاه به صورت تمام وقت كار میكردم ولی كار حرفه ای خود را در سال ٨٩ آغاز كردم.
سین: چند خواهر و برادر دارید؟
جیم: من متاسفانه خواهر ندارم اما یك برادر دارم كه او ٢ سال از من كوچكتر است.
سین: آیا در دوران تحصیل شاگرد اول مدرسه بودید؟
جیم: همیشه نه اما یك سال بله
سین: ورزش می كنید؟
جیم: به ورزش خیلی علاقه دارم اما در چند سال گذشته از ان دور بودم البته گاها با دوستان خود به استخر می روم اما به صورت مرتب نیست.
سین: علاقه به موسیقی دارید؟
جیم: من موسیقی را خیلی دوست دارم در سن ١٥ سالگی هم نزد استاد علی گو كه از شاگردان خلیل عالی نژاد بودند موسیقی سنتی كار كردم اما متاسفانه مدتی بعد كه وارد دانشگاه شدم موسیقی را رها كردم.
سین: در حال حاضر مشغول به چه كار هستید؟
جیم: من مدیر عامل شركتی هستم كه كار اصلی ان سرمایه گذاری درحوزه های مختلف است.
سین: اهل هنر هستید؟
جیم: الان با مشغله كاری فراوان تقریبا نه ، اما دوستان زیادی در عرصه هنر كشور دارم كه همیشه برای رشد و پیشرفتشان تشویقشان میكنم.
سین: اگر بخواهید کنسرت یا سینما بروید همراه چه کسی می‌روید؟
جیم: من موسیقی و هنر را دوست دارم اما در خلوت ، نه در اجتماع ؛ به همین دلیل كنسرت رفتن یا سینما رفتن را دوست ندارم اما اگر عزیزی مانند پدر یا مادر از من بخواهند به كنسرت یا سینما برویم ان ها را همراهی میكنم.
سین: در شبكه های اجتماعی عضو هستید؟
جیم: خیر من در هیچ شبكه اجتماعی عضو نیستم و در دنیای مجازی فقط یك ایمیل دارم كه هر روز راس ساعت ٦ صبح آن را چك میكنم.
سین: تا حالا شده که دروغ بگید؟
جیم: بله(خنده)
سین: چقدر به مسافرت می‌روید؟
جیم: به دلیل شرایط كارم سفرهای كاری برایم زیاد پیش می اید و بالاجبار در طول سال زیاد سفر میكنم.
سین: بهترین خاطره زندگی‌تان؟
جیم: خاطرات شیرین زیادی دارم ،كلا زندگی را با همه خاطرات شیرین و تلخش دوست دارم،اما خاطرات شیرینم بسیار زیاد است كه از حوصله این مصاحبه خارج است.
سین: آیا تدریس می كنید؟
جیم: بله از سن 23 سالگی تاكنون.
سین: پس با این حساب شما جوانترین استاد دانشگاه هستید؟
جیم: بله و این خوب نیست.
سین: چرا؟
جیم: چون طبیعتا جوانترین استاد دانشگاه كم تجربه ترین استاد دانشگاه هم است (خنده)
سین: آیا در نمره دادن به دانشجویان كمك می كنید؟
جیم: اساسا من جز ان دسته از افرادی هستم كه اعتقاد دارم دانشجو نباید در كلاس درس صرفا به دنبال نمره باشد،بلكه باید مطالب مفید و كاربردی را آموزش ببیند و آن را در جامعه عمل به كار بندد،همین چند روز پیش مقاله ای مطالعه كردم كه ایران از نظر تعداد مهندسین دومین مهندسین دنیا را دارد اما در نقطه مقابل همین مهندسین در در جامعه بیكار.
به طور كلی شیوه تدریس من به گونه ای است كه نمره در چندین پارامتر متفاوت تقسیم می شود و این دانشجو را در چندین مورد گوناگون به كار می اندازد و همین امر باعث یادگیری به صورت كاربردی و نمره آوری برای دانشجو می شود و این باعث تربیت جوانان كاریاب میشود و نه كارساز یا كارآفرین.
سین: آیا در انجمن های تخصصی عضویت دارید؟
جیم: بله از سال ٢٠١٠ عضو انجمن مهندسان مكانیك آمریكا هستم.
سین: بیشترین وقت شما صرف چه كاری می شود؟
جیم: صرف كار. صبح ها ساعت ٦ تا ٦:١٥ در محل كارم حاضر میشوم و شبها هم ساعت ٩ تا ١٠ به خانه برمیگردم البته روزهای دوشنبه بیشتر در دانشگاه مشغول تدریس هستم.
سین: رابطه شما با دانشجویانتان چطور است؟
جیم: خوب. من هر ترم دانشجویان زیادی دارم كه باید پاسخگوی همه این عزیزان باشم،اما در كل با توجه به ترافیك كاری تلاش میكنم پاسخگوی همه سوالاتشان باشم،ولی به طور كلی اعتقاد دارم اساتیدی كه فقط به كار تدریس مشغولند و مشغله كمتری دارند استادان موفق تری هستند اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم به طور كلی رابطه ام با دانشجویان خوب است.
سین: دانشجویان شما از سن كم شما تعجب نمی كنند؟
جیم: چرا بارها نگاه دانشجویان به من همین گونه بوده مخصوصا در جلسه اول هر ترم،چون من دانشجویان زیادی از سنین مختلف دارم به عنوان مثال دانشجویی دارم كه ٦٥ سال سن دارد و دانشجوی ١٧ ساله هم دارم كه تازه وارد دانشگاه ولی با وجود همه اینها همیشه فضای رسمی بین من و دانشجویان برقرار است،چون با توجه به سن كم من برای تدریس و علاقه دانشجویان برای ایجاد فضای راحت و غیر رسمی در كلاس درس اگر فضای كلاس از حالت رسمی خارج شود انوقت اداره كردن كلاس درس كار دشواری می شود.
سین: آیا اهل خرید هستید؟
جیم: روحیاتم و حوصله ام كلا با خرید سازگار نیست برای همین این كار را بیشتر به یكی از همكارانم محول میكنم اما در كل برای خرید چیزهایی كه نیاز به حضور خودم است مانند لباس یا كت و شلوار خودم تنهایی به خرید میروم.
سین: تا به حال عصبانی شده‌اید؟
جیم: فراوان(خنده)
سین: وقتی عصبانی هستید، دیگران با شما چه برخوردی می‌کنند؟
جیم: بستگی دارد به شخص مقابل .... در زمان عصبانیت دوست دارم تنها باشم و تصمیم گیری نكنم چون اعتقاد دارم انسان عصبی بر اساس عقل تصمیم نمی‌گیرد.
سین: بهترین هدیه‌ای که گرفتید، چه بود؟
جیم: بهترین هدیه ای كه گرفته ام عشق بود،عشق به پدر بزرگوارم و مادر نازنینم كه اعتقاد قلبی دارم این عزیزان بهترین هدیه الهی در زندگی من بوده اند و هستند.
سین: دوست دارید به كجا مسافرت بروید؟
جیم: اهل مسافرت غیر كاری نیستم اما دوست دارم بیشتر به همراه پدر و مادر در اخر هفته به دیدن پدر بزرگ و مادربزرگ بروم.
سین: بهترین آرزوی شما در زندگی چیست؟
جیم: آرزوهای من در سنین مختلف متفاوت شد و رنگ و بوی تغییر به خود گرفت چرا كه خداوند سبحان هرچه را كه از او خواسته ام به من داد اما امروز بزرگترین آرزوی من اشتغال جوانان كشور است پدر بزرگوارم به من می گوید كه در زمان جنگ به جبهه رفتن و جنگیدن با دشمن و دفاع از عزت و آبادانی و خاك و ناموس ایرانی نوعی عبادت بود و امروز هم ایجاد اشتغال برای جوانان این مرزو بوم نوعی عبادت است چرا كه عدم اشتغال جوان به همراه خود بسیاری از نا هنجاری های اجتماعی مانند طلاق، سرقت،اعتیادو...را به دنبال داردو با ایجاد اشتغال انسان در از بین بردن این ناهنجاری ها سهیم میشود كه به اعتقاد من از بزرگترین خدمات به خاك مقدس ایران همین ایجاد اشتغال است.
سین: از اینكه فرد ثروتمندی هستید چه احساسی دارید؟
جیم: البته من چنین ادعایی ندارم اما به اعتقاد من پول سالم برای انسان های سالم نتایج سالم به همراه دارد و همینطور پول ناسالم برای انسانهای نا صالح نتایج منفی. برخلاف انچه كه جامعه تصور میكند پول و ثروت با خود می تواند نتایج مثبتی به همراه بیاورد و فی النفسه بد نیست اما هدایت نكردن خواسته های انسان در مسیر درست ان را به حس طمع تبدیل میكند و به یك باره او را به ورطه نابودی می كشد، چرا كه انسان سراسر از احساس و خواسته در حوزه های مختلف است و به تعبیر دكتر شریعتی:خداوندا تو می دانی كه انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است/چه رنجی میكشد ان كس كه انسان است و از احساس سرشار است.
سین: دوست داشتید پولدارترین مرد دنیا بودید؟
جیم: تا حالا به این موضوع فكر نكردم اما فكر میكنم پول ساز بودن از پول دار بودن بهتر است اما به صورت كلی پولدار بودن یا پول ساز بودن هر دوی آن در زمانی لذت بخش است كه لذت ان را با افرادی تقسیم كنیم كه بسیاری از داشته های عادی ثروتمندان رویای اصلی انها محسوب می شود،به اعتقاد من پولدار ترین فرد دنیا سخاوتمند ترین فرد دنیا هم باید باشد كه البته هست،حتما این مثال ساده را شنیده اید كه می گویند خداوند نان را به دل و نیت انسان ها میدهد نه هوش و ذكاوت،وقتی در كل كره زمین هم بررسی كنیم ثروتمندترین مرد دنیا كسی نبود جز همان كسی كه حاضر شد تمام دارایی خود را وقف موسسات خیریه كند و او كسی نبود جز بیل گیتس موسس شركت مایكروسافت.
سین: آیا آدم خیری هستید؟
جیم: قاعدتا این سوال را باید از دیگران و اطرافیان من بپرسید نه من.
سین: در زندگی مدیون چه کسی هستید؟
جیم: مدیون انسان های نازنینی چون پدر عزیز و بزرگوارم كه به من درس زندگی و صبر و جوانمردی اموخت،مادر نازنینم كه به من درس مهربانی و دوست داشتن و زیبا زندگی كردن آموخت.
سین: چه فصلی از سال را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
جیم: تمام فصول سال را دوست دارم ،وقتی فلسفه مطالعه میكنیم متوجه میشویم كه خداوند سبحان یك سال شمسی زندگی انسان را با چهار فصل متفاوت خلق نموده برای زدودن تكرار از زندگی اشرف مخلوقات یعنی انسان ،سالی كه با سبزی و طراوت شروع میشود و با سردی به پایان میرسد و باز انسان را وارد فصل جدید میكند و این چرخه همچنان ادامه پیدا می كند تا تكرار از زندگی ادمی دور شود.با یك جمع بندی ساده همه فصول سال را دوست دارم.
سین: چه سالی گواهینامه رانندگی گرفتید؟
جیم: در سال ٨٥ وقتی كه ١٨سال داشتم،خاطرم هست انقدر ذوق و اشتیاق گرفتن گواهینامه داشتم كه در روز ٢٥ مرداد سال ٨٥ كه سن ١٨ سالگی ام تمام میشد و مجاز به ثبت نام شده بودم تا ساعت ٢ ظهر همان روز همه كارهای اداری مربوط به شركت در ازمون گواهینامه را انجام داده بودم.
سین: اتومبیل شخصی شما چیست؟
جیم: این سوال دیگه واقعا خصوصیه.
سین: اگر امكان دارد پاسخ دهید.
جیم: بنزكلاس s
سین: الگوی شما در زندگی کیست؟
جیم: پدر و پدر بزرگم در عرصه كار و مادرم در مهربانی و صمیمیت و محبت به دیگران.
سین: بدترین خصوصیت اخلاقی شما چیست؟
جیم: زودرنج بودنم بدترین خصوصیت اخلاقی من است.
سین: در این مواقع دوست دارید، با چه کسی صحبت کنید؟
جیم: كلا در چنین شرایطی تنها بودن را ترجیح می دهم.
سین: آشپزی شما چطور است؟
جیم: در دوران دانشجویی شیوه آماده سازی و پخت چند نوع غذا را یاد گرفتم و چندین بار هم غذا درست كردم اما در كل آشپزی خوبی ندارم،دوستی دارم در شهر دوسلدورف آلمان كه غذاهای اروپایی نیز به من یاد داد اما در كل در كار آشپزی خانگی تبحر ندارم .
سین: آیا لقب خاصی دارید؟
جیم: بله من نام كوچكم علی و نام فامیلی ام محمدی است اما در كل مرا به نام محمدی تات میشناسند.
سین: چقدر اهل مد هستید؟
جیم: در جست و جوی مد نیستم اما اگر در مركز یا دوستی مدهای روز را به من معرفی كند از ان استقبال میكنم اما اصولا با توجه به شرایط كاری در لباس پوشیدن از رسمی ترین مدل ان استفاده می كنم.
سین: چقدر اهل مطالعه هستید؟
جیم: به طور كلی مطالعه كردن را دوست دارم من جمعا ٩ كتاب تاكنون چاپ كرده ام كه چندین كتاب هم نیز به چاپ های سوم و چهارم رسیده است همینطور چندین مقاله ISI دارم و پشتوانه همه اینها را مطالعه خود در حوزه های مختلف می‌دانم.
سین: اگر شرایطی فراهم شود كه از شما بخواهند به خارج از كشور بروید ایا این كار را انجام میدهید؟
جیم: خیر،من به دلیل شغلم و همچنین دعوت به سخنرانی های مختلف در سال سفرهای زیادی به خارج از كشور دارم اما هیچگاه حتی در میانه سفر به فكر اقامت و زندگی در كشور دیگری نبودم،به تعبیر دهخدا كه میگفت: این چراغ در این خانه فقط سوختنیست.
سین: رمز موفقیت شما چیست؟
جیم: فقط توكل به خداوند بزرگ. به تعبیر حضرت حافظ: تكیه بر تقوا و دانش در طریقت كافریست/رهرو گر صد هنر دارد توكل بایدش
سین: حرف پایانی؟
دانشجویی داشتم در سال ٩٢ كه در آخرین جلسه كلاس وقتی از دانشجویان خواستم انتقادها و پیشنهاداتشان را در مورد من بدهند یك شعر زیبا روی كاغذ نوشته بود و من به عنوان حرف پایان این شعر را كه یك دعایی زیبا است را تقدیم شما و خوانندگانتان می كنم: نازنینم چه بخواهم برایت ز خدا بهتر از این / كه خودش پنجره باز اطاقت باشد.
گفتگو : مرتضی تاجیک
انتهای پیام/ح
با اينكه جوان هستيد اما براي من بهترين معلم بوديد
افتخار ما و قزوين و ايراني
با اينكه جوان هستيد اما براي من بهترين معلم بوديد
من همون شخصي هستم كه تو مسابقات جهاني پاورليفتينگ در كرج كه شما اسپانسر بوديد از شما لوح و مدال گرفتم ميخواستم به شما خبر بدم ما به مسابقات قزاقستان رفتيم و اونجا هم مدال جهاني گرفتيم و اينو مديون حمايت شما هستيم خيلي سعيو تلاش كردم كه شما رو پيدا كنم و با گفتن اين خبر خوشحالتون كنم اما نتونستم فقط بدونيد كه كمك شما به افتخارافرينيه ما منجر شد يا حق
شما من رو به خواسته هام رسوندين از خدا خواستم هر چي كه ميخواين رو خدا بهتون بده.
دوستتون داريم
ايشان پسر حاج حبيب و نوه حاج حمزه محمدي بزرگ هستند
از يه همچين پدربزرگ و پدر بايد هم ايشان موفق باشند
بدرود فرزن ايران
ارادتمند حلت
ارادتمند حلت