به گزارش خبرنگار
حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش مرد جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی دو سال پیش وقتی با همسرم ازدواج کردم همان زمان با هم تصمیم گرفتیم که جشن عروسی نگیریم و در عوض به مسافرت برویم. آن زمان همسرم با اشتیاق پذیرفت و با هم به یک مسافرت رویایی رفتیم. اما درست چند وقت بعد همسرم شروع کرد به بهانه گیری و مرتب حسرت می خورد که چرا جشن عروسی نگرفتیم.
وی افزود:او بعد از یک مدتی شروع کرد به غر زدن و بهانه گیری که چرا برای من یک جشن عروسی نگرفتی. در صورتیکه خودش از همان ابتدا قبول کرد و اتفاقا خیلی هم از این کار راضی بود. اما حالا مرتب به من سرکوفت می زند. تا جاییکه زندگی را برای هردویمان جهنم کرده و ما هر شب با هم دعوا داریم.
مرد جوان ادامه داد:همسرم وقت و بی وقت سر موضوعات کوچک با من دعوا می کند و میان دعوا موضوع جشن عروسی را به میان می کشد. راستش دیگر از این رفتارهایش خسته شدم. دیگر نمی خواهم با این همه سرکوفت زندگی کنم. برای همین می خواهم از این زن برای همیشه جدا شوم.
بعد از صحبت های این مرد قاضی همسر او را هم به دادگاه احضار کرد.
انتهای پیام/
با اینکارا میخوای به چی برسی؟ فقط میخوای زندگی قشنگتو خراب کنی؟
اینطوری به مراد دلت میرسی دختره خودخواه؟ میخواستی ازهمون اول فکراتو بکنی
عروسی بگیرید حتی شده ساده
ساده اش رو