سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

يك‌خط روي بنز و پورشه چقدر آب می‌خورد؟ /میخ زورگیری

شايد تصوير غالب از زورگيري در ذهن مردم، در چاقوي برنده ترك‌نشينان موتوسيكلت‌هاي هونداي ١٢٥ خلاصه شده باشد در حالي كه اين روزها، زورگيري به نسبت ثروت مالباخته‌ها تغيير چهره داده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از صبحانه: اگر گوشي يك جوان پياده با تهديد چاقويي تيز و با داد و فريادهاي بي‌ثمر، در كمتر از چند ثانيه به سرقت مي‌رود، در زورگيري از صاحبان خودروهاي مدل بالا نه چاقويي در كار است و نه داد و فريادي. اگر تيزي چاقو، ترس را در دل يك جوان دانشجو مي‌كارد تا به راحتي تسليم زورگير شود، صاحبان خودروهاي مدل بالا، تنها تسليم يك «ميخ» مي‌شوند؛ ميخي كه ميليون‌ها تومان ارزش دارد. 

اگر زورگير آن را روي در يا شيشه خودروهاي مدل بالا بكشد، ميليون‌ها تومان خسارت روي دست صاحبان آنها مي‌ماند. 

علي بنز E٢٥٠- ٢٠١٤ دارد. وقتي با ماشينش در خيابان‌هاي پايتخت مي‌راند، آب از لب و لوچه پرايدسوارها آويزان مي‌شود. خودروي او ٥٠٠ميليون تومان مي‌ارزد اما روزي كه علي «ميخ» يك موتورسوار را با گوشي آيفون ٦ خود معاوضه كرد، آرزو مي‌كرد جاي همان راننده پرايد باشد.

او درباره زورگيري از خود به «اعتماد» مي‌گويد: «اوايل ارديبهشت امسال سوار خودرويم شدم و به سمت پارك وي رفتم. چراغ قرمز بود. توقف كردم. داشتم با موبايلم حرف مي‌زدم. ناگهان جواني هيكلي با سر و وضعي مرتب، سوار بر يك دستگاه موتور شاسي‌بلند كنار من توقف كرد. رفتارش مشكوك بود. او پس از چندثانيه به شيشه ماشينم زد. يك ميخ دستش بود. وقتي شيشه را پايين دادم گفت لطفا گوشي‌ات را بده به من! من تعجب كردم. فكر كردم اشتباه شنيدم. گفتم جان؟ كدام گوشي؟ گفت همين گوشي كه داري با آن حرف مي‌زني. گفتم براي چي بدهم؟ گفت: بببين. مي‌توانم با اين تيزي يك خط روي ماشينت بيندازم.»

موتورسوار به چراغ قرمز اشاره كرد. عدد ١٠ را نشان مي‌داد. شمارش معكوس آغاز شده بود. علي ادامه داد: «زورگير گفت ميل خودت است. الان ١٠ ثانيه مانده. من تيزي را مي‌كشم، گازش را مي‌گيرم و مي‌روم. آنوقت تو مي‌ماني و ماشينت.»

زورگير شروع به شمارش كرد. چهار، سه. دو شماره مانده بود تا تيزي را روي ماشين بكشد كه علي تسليم شد. اگر ميخ روي ماشينش خط مي‌انداخت، بايد پنج ميليون تومان خرج خودرو مي‌كرد و ماشينش ٣٠ ميليون تومان از قيمت مي‌افتاد. علي مي‌گويد: «يك چشمم به چراغ قرمز بود و يك چشمم به گوشي. اگر آن را تحويل زورگير نمي‌دادم او حتما روي ماشين خط مي‌كشيد. اين‌طوري بيشتر ضرر مي‌كردم، براي همين گوشي ٥/٢ ميليون توماني‌ام را دو دستي تقديمش كردم.»
زورگير گوشي را گرفت. چراغ سبز شده بود. كمي گاز داد. اما قبل رفتن به علي گفت: «بچه خوبي بودي، براي همين هم گوشي‌ات را پس مي‌دهم!»

علي تنها ثروتمندي نيست كه به اين شيوه مورد زورگيري قرار گرفته است. درست مانند همان موتورسوار كه تنها زورگير از صاحبان خودروهاي مدل بالا نيست. خودروهاي چند ميلياردي در خيابان‌هاي پايتخت كم نيستند كه يك خط روي شيشه يا در يا خرد شدن يك آجر روي كاپو‌ت‌شان، چند ميليون تومان خرج روي دست صاحبان‌شان مي‌گذارد و صدها ميليون تومان از قيمت‌شان مي‌كاهد.

سامان نمايشگاه خودروهاي لوكس و گرانقيمت دارد و جابه‌جايي رقم‌هاي ميلياردي براي او عادي شده. او درباره هزينه‌هايي كه ميخ زورگيرها روي خودروهاي لوكس مي‌اندازد، ارقام نجومي مي‌دهد. او به «اعتماد» مي‌گويد: «ميخ اين زورگيرها براي مالكان خودروهاي لوكس، ده‌ها و حتي صدها ميليون تومان مي‌ارزد. بعضي از اين ماشين‌ها وقتي خطي روي‌شان مي‌افتد بايد براي تعمير به گارانتي‌شان در دوبي فرستاده شوند. بنابراين واضح است كه مالكان اين خودروها ترجيح مي‌دهند تا گوشي يا پول‌شان را به زورگيرها بدهند اما خرج ميليوني روي دست‌شان نماند و قيمت ماشين‌شان صدها ميليون تومان كم نشود.»

بهمن جوان ديگري است كه هر روز سوار بر خودروي پورشه ٨٠٠ ميليوني‌اش در خيابان‌هاي پايتخت مي‌راند. او نيز دو ماه پيش تسليم دو زورگير شده است. آنها مي‌خواستند «آجري» را روي كاپوت ماشينش خرد كنند. بهمن درباره روز حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «در كنار خياباني در شهر ري توقف كرده بودم كه يك موتور آپاچي با دو سرنشين به من نزديك شد. يكي از آنها آجر را بالا آورد و به آرامي گفت چقدر مي‌دهي تا اين را روي كاپوت ماشينت خرد نكنم؟ من گفتم ١٠٠هزار تومان مي‌دهم. او شاكي شد و گفت تو خجالت نمي‌كشي مي‌خواهي فقط ١٠٠ هزار تومان بدهي؟ بزنم ماشينت را داغون كنم؟ زود باش ٢٠٠ هزارتومان بده. او اگر آجر را روي كاپوت مي‌زد، بايد چند ميليون تومان هزينه مي‌كردم تا رنگش كنم. تازه ٢٠٠ ميليون تومان هم از قيمت ماشين كم مي‌شد. مجبور شدم به آنها پول بدهم.» 

صاحبان ماشين‌هاي مدل بالا، خودروهاي خود را بيمه بدنه نمي‌كنند چون شركت‌هاي بيمه مبلغي بالاي ٢ ميليارد تومان از آنها مي‌خواهند. موضوعي كه باعث مي‌شود تا هر خسارتي روي ماشين‌شان مساوي با خالي شدن صدها ميليوني حساب‌شان باشد.  

زورگيري از آنها، شاهدان زيادي دارد. آنها از دور ديده‌اند يك موتوري سرش را داخل خودرويي ميلياردي كرده و پس از صحبتي كوتاه با راننده خودرو، يك تراول ١٠٠ يا ٢٠٠هزار توماني كاسب شده و فلنگ را بسته است. 

خودروي بيشتر اين شاهدان، پژو يا پرايد است. آنها خيال‌شان راحت است كه هيچ‌وقت در دام اين زورگيرها نمي‌افتند. خودروي آنها بيشتر از چند قطعه خودروهاي مدل بالا نمي‌ارزد...




انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.