سین: لطفاً خودتان را به طور کامل معرفی کنید؟
جیم: لاله افتخاری هستم، فرزند شهید محمد حسین افتخاری و همسر شهید محمد علی عامریان که هر دو هم زمان به شهادت رسیدند، اصالتاً حوزوی ام ، ولی تحصیلات دانشگاهی هم دارم و هم اکنون مدرس حوزه، دانشگاه، عضو هیأت علمی و مدیر گروه دانشگاه شاهد می باشم. همچنین نماینده مردم تهران در سه دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه های اسلامشهر، شمیرانات و پرند در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس بودم و هم اکنون عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی و رئیس کمیسیون قرآن و عترت و رئیس کمیسیون حمایت از نخبگان دانش بنیان مجلس شورای اسلامی هستم. ریاست فراکسیون دفاع مقدس را هم علاوه بر فراکسیون زنان و فرزندان شاهد و ایثارگران به عهده دارم.
در مجلسی عناوین شغلیام را ذکر کردم که یک نفر بلند شد و به من رو کرد و گفت که شما این همه سمت دارید یکی از شغلهایتان را به فرزندم که بیکار است بدهید.من در جواب به او گفتم سمتهای من هیچکدام نان و آب نمیآورد و همانند یک خادم مسجدی میماند که این مکان مقدس را جارو می کند ولی در اصل یک شغل بیشتر ندارد. خوب اگر شما به این میگویید چند شغله خوب میتوانید جارو را دست گرفته و صاحب شغل شوید.
سین: لطفاً یه کم در مورد فرزندانتان برایمان بگید.
جیم: من سه فرزند پسر به نامهای حسین، حسن، علی و شش نوه دارم . شغل یکی از پسرهایم مثل پدرشان آزاد است و دیگری مسئولیتی در شرکت نیمه خصوصی دارد ،همچنین فرزند دیگرم مدیرعامل یک شرکت است. البته مهم این است که همه فرزندانم در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند و من به خاطر این مسئله خدا را شاکر هستم.
سین: از نوستالوژی دوران کودکی و خاطراتی که از پدر شهیدتان دارید برایمان بگید.
جیم: ما دو برادر و دو خواهر بودیم و من فرزند سوم خانواده هستم، کودکی خاطرات خاص خودش را دارد به خصوص که من در شاهرود دوران شیرینی را تجربه کردم در حالی که بچههای امروزی به خاطر تنهاییشان در منزل و فامیل زندگی خیلی شیرینی را تجربه نمیکنند.
در دوران تحصیل رتبه اول استان را بدست آوردم اما به خاطر چادری بودنم مجبور شدم تحصیل را در آن دوران رها کنم. این در حالی بود که من با سن کم معلم بچههای دیگر کلاسهای مدرسه بودم.خانواده پدری ام همگی پزشک و مادریام همگی تحصیلات حوزوی داشتند به طوری که مادرم تا مرز اجتهاد پیش رفته بود. همه فامیل به من میگفتند به علت هوش بالا میتوانی یک پزشک موفق باشی اما من حجاب را در ذهنم نقد تلقی می کنم و تحصیل برایم نسیه است خودرا از تحصیل منع کردم.بعد از انقلاب با داشتن یک فرزند ادامه تحصیل دادم و باتمام سختی ها برای ادامه تحصیل در دانشگاه شاهد به تهران کوچ کردم.
سین: آرزوی شما در زمان بچگی چه بود؟
جیم: از بچگی علاقه داشتم که مبلغ دین شوم و خدا را شکر میکنم که به آرزویم رسیدم.انتخاب رشته ی من برای دانشگاه مصادف شد با ارتحال حضرت امام خمینی (ره) زمانی که همه ی دلها شکسته بود. همان زمان مارا بعنوان دانشجویان شاهد با مینی بوس به جماران بردند و انتخاب رشته من که مصادف بود باآخرین فرصت انتخاب رشته دانشگاه در همان مینی بوس انجام شد.
سین: چی شد که نماینده مجلس شدید؟
جیم: با این که عضو هیأت علمی دانشگاه و مدیرگروه بودم به خاطر انجام تکلیف الهی در انتخابات مجلس شرکت کردم زیرا که معتقدم، وظیفه را باید شناخت و به آن عمل کرد.
سین: همسر و فرزند شهید بودن برای شما امتیازی داشته است؟
جیم: در واقعیت اصلاً، در اواخر دولت هفتم دانشجوی دکترا بودم و در اوایل دولت هشتم که اجلاس سران کنفرانس اسلامی برگزار شد بدلیل دانشجوی نمونه بودن دو بار از من تقدیر به عمل آمد، خیلی ها به خاطر این تجلیل به من تبریک گفتند اما در حقیقت تمام این تجلیلها در سالن تالار علامه امینی دانشگاه تهران ماند.
زمانی که از دانشگاه بیرون آمدم به جرم اینکه خانواده شاهد بودم همه به خودشان اجازه دادند که هر کاری را در حق من انجام دهند. همان موقع بود که یک نامه به رئیس جمهور وقت نوشتم و در آن ذکر کردم که ما هیچ نیازی به کمک نداریم و فقط از شما درخواست داریم فرزندان شهدا را که هنوز در دوران مظلومیت به سر میبرند دریابید.
در آن نامه من از اساتید درخواست کردم که در امتحانات به بار علمی من نمره دهند و گناه ایثارگری مرا بر من ببخشند! آن نامه نه تنها نتیجه مثبتی نداشت بلکه من را به دانشجوی همیشه شاکی و ناراضی دانشگاه معروف کرد.
فرصتی شد و من خدمت حضرت آقا رسیدم، ایشان به من فرمودند: در زمانی فرزندان شاهد را مسخره می کردند و تلاش داشتند که آنها را به فراموشی بسپارند اما حال زمان تغییر کرده و همگی دوستدار خانواده معزم شهدایند.
سین: خاطرات زیبایی از پدر و همسر شهیدتان دارید؟
جیم: وقتی که این دو عزیز به شهادت رسیدند همه مردم در سرمای زمستان به تشییع جنازه شان آمدند و زیر لب میگفتند ایشان انسانهایی با نشاط و خیّری بودند.
سین: کدام خاطرات همسرتان شیرینتر از بقیه است؟
جیم: همسرم حسن سیرت و صورت داشت و خیلی با گذشت بود. یک شب قبل از شهادت به من گفت که خواب امام زمان (عج) را دیدم. همسرم گفت ایشان مرا در آبی شسته و دست مرا گرفتند و به بالای ساختمانی بردند که در آن زمان به همسرم تبریک گفتم و به او تعبیر خوابش را که شهادت بود مژده دادم.
همسرم مدیرعامل یک شرکت بود و آنقدر ترافیک کاری داشتند که خودم فرم اعزامش را به جبهه پر کردم. به دلیل مشغله زیاد حتی وصیتنامه هم نداشت. مسئولین شهری اجازه رفتن ایشان به جبهه را نمیدادند. مهم این است که ایشان بعد از شهادت هیچ وقت مرا تنها نگذاشتن و به خوابم می آیند.
سین: آخرین بار کی دلتان برای ایشان تنگ شد؟
جیم: هیچ زمانی نشده که دل من برای ایشان تنگ نشود.
سین: آشپزی هم میکنید؟
جیم: بله، ته چین شاهرودی خوب درست می کنم. البته یک نیمروی خانم خانه از بهترین غذای بیرون با ارزشتر است.
سین: چه کتابهایی مطالعه میکنید؟
جیم: کتابهای مربوط به علوم قرآن و حدیث، دفاع مقدس، ایثار و شهادت و کتابهای مربوط به مباحث مربوط به مجلس را مطالعه میکنم. البته همیشه سعی کردم تألیفاتی هم داشته باشم.
شعر هم می خوانید؟
بله، به شعر علاقه وافری دارم و با حافظ ارتباط خاصی برقرار میکنم.
سین: آیا رانندگی هم میکنید؟
جیم: نه من برای این کار دیگه بازنشسته شدهام.
سین: به کدامیک از علائم راهنمایی و رانندگی بیشتر علاقه دارید؟
جیم: من تمامی قوانین را دوست دارم و همهاش را رعایت میکنم و سعی میکنم که مقررات راهنمایی و رانندگی را حتی در زمان ترافیک رعایت کنم.با اینکه خیلی اوقات ممکن است به جلسات و برنامه هام به دلیل ترافیک نرسم ولی از خط ویژه عبور نمی کنم. البته به طور کلی هرکسی راننده می شود باید قوانین راهنمایی ورانندگی را رعایت کند حتی سرنشینان ماشین هم باید به قوانین احترام بگذارند.
سین: اهل تفریح و سینما هستید؟
جیم: اهل کوهنوردی و سینما اگر فرصت پیدا کنم هستم و اگر مردم با ما همراهی کنند من در پیادهروی دسته جمعی شرکت می کنم.
سین: نظر شما در مورد ورود بانوان به ورزشگاهها چیست؟
جیم: سال گذشته در افطاری رئیس جمهور با احزاب اصولگرا، من مسائلی چون بیمه زنان خانهدار و ورود خانمها به ورزشگاه ها را مطرح کردم و همانجا به ایشان گفتم که مطالبه اصلی خانمها اجازه ورود به ورزشگاهها نیست، این توطئه دشمن برای انداختن توپ به زمین ما است. خانمهای ما به دنبال یک ورزشگاه و یک فضای سالم و کم هزینه برای ورزش کردن هستند.بعضی از ورزشها به علت پوشش نامناسب حرمت بانوان را برای حضورشان میشکند و ارزشهای انسانی را از بین میبرد.
سین: آیا خودتان به ورزشگاه رفتید؟
جیم: بله، گاهی من در مسابقات رزمی و بانوان و در جاهایی که فضا مناسب بوده میرفتم، ولی در جاهایی که حرمت بانوان خدشهدار شود به هیچ عنوان دعوت مسئولین را قبول نمیکردم. من به عنوان شورای عالی بسیج بانوان حوزه علمیّه سپاه و بسیج و همچنین ورزش بانوان مسائل مختلف را به همراه کارگروهی متخصص بررسی کردیم و تصمیم نهایی را درباره ورود زنان به ورزشگاه ها به عهدهی وزارت ورزش و امور جوانان سپردیم.
سین: اهل سینما هستید؟
فرصت پیدا کنم حتما به سینما میروم اما حقیقت این است که سینماها واقعیت تلخ را نشان داده و سبب سست شدن بنیان خانواده و انسانیت و کرامت میشوند. آخرین فیلمی که دیدهام قصهها بوده که در آن نسبت به چادر خیلی جفا شده بود.
مدیر دانشگاه بمبئی که خود زرتشتی است طی دو سفر به تهران چادر را برای ایران وسیلهای جهت استقلال و فرهیختگی ایرانیان مطرح کرد، اما در فیلم «قصهها» بیشترین اهانتها به چادر شده بود.
سین: در برنامه هفت که با حضور رسول صدر عاملی بود شما گفتید که فیلم نمی بینم؟ میشه توضیح بدهید؟
در این برنامه رسول صدر عاملی آمده بود تا نگاه ارزشی و واقعگرایانه به هنر و فیلم را لگدمال کند و حتی مهمان تلفنیاش که با او همفکر بود با این که در اول برنامه از من عذرخواهی کرده بود شخصیت خودشان را معرفی کردو اصالت هنر و سینما را زیر سوال برد بطوریکه من در حدود یک ساعت و بیست و چهار دقیقه از دین و ارزشهای دینی دفاع کردم و در دقیقه آخر برنامه آقای رسول صدر عاملی برای اینکه وقت کشی کند و من متوجه این موضوع شده بودم، یک کلام گفتم که اهل سینما نیستم تا بازی به نفع آنها تمام نشود.
ولی رسانههای بیگانه که همرو و همفکر آنها بودند در روزهای بعد شروع به مسخره کردن من کردند ولی در کل به نفع اسلام تمام شد و در کل باید بگویم که ساختار سینما باید درست شود.
سین: آیا فیلم تلویزیونی نگاه میکنید؟
جیم: یادم نیست اما در مورد فیلم شمعدونی باید بگویم که معترضین زیادی دارد.
سین: ارتباط مردم با شما مثل همسایهها چطور است؟
جیم: در دل اگر چیزی نباشد در زبانشان همه به من لطف دارند.
سین: برای خرید روزانه کجا می روید؟
همه خریدهایم را از مغازههای اطراف خانهام انجام میدهم.
سین: فوتبالی هستید؟
جیم: فوتبالی نیستم ولی پسرهایم به فوتبال خیلی علاقه دارند و بیشتر هم استقلالی هستند.
سین: مدیریت خانه سختتر است یا مجلس؟
جیم: مدیریت خانه سختتر است ولی لذت آن بیشتر، البته از آن طرف ذر مدیریت مجلس هم، مادر همه فرزندان ملت هستیم که این هم یک حس مسئولیت خاصی را در من ایجاد میکند.
سین: شما در منزل ماهواره دارید؟
جیم: خیر، ولی خبرها را از طریق دیگران رصد می کنم. البته گروههای پژوهشی و مطالب و صحبتهای مختلف را هم به من منعکس میکنند.
سین: آیا قبل از اکران فیلمها نمایندگان مجلس آن ها را باید ببینند؟
جیم: نمایندگان به اکران فیلمها کاری ندارند مگر در مواردی که مردم و صاحبنظران اعتراضهای زیادی بکنند.
سین: در استیضاح کدام وزیر ناراحت شدید؟
جیم: من کلاً از استیضاح خوشم نمیآید و این را آخرین راه می دانم و تمام سعیام را میکنم که گرهای را که با دست باز میشود با دندان باز نکنم.
سین: در بنیان بخبگان چگونه از فرارمغزها جلوگیری می کنید؟
جیم: من مسئول پیگیری امور دانشجویان خارج از کشور هستم. نخبگان زیادی متأسفانه از کشور رفتند، طرحهای کلانی را در جهت تلاش برای برگشت نخبگان، اشتغال، ساماندهی وضعیتشان انجام شده است، به طور کلی حرکتهای مقطعی در این زمینه فایده ندارد و باید کارهای زیربنایی انجام دهیم تا شاهد کاهش خروج نخبگان از کشور باشیم.
سین: در جامعه قرآنی کشور مشکل اساسی که به چشم می خورد بحث عدم هماهنگی ارگان های زیربط است شما به عنوان رئیس کمیسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی برای همسویی این ارگان ها چه اقداماتی انجام دادید؟
جیم:شورای عالی قرآن باید با همکاری شورای توسعه قرآنی همکاری داشته باشند. شورای توسعه به راحتی به دست نیامده و مقاومتهای شدیدی از طرف جامعه قرآنی برای ایجادش وجود داشت. در کمیسیون هرچه فعالیت و بودجه برای فعالیتهای قرآنی بوده را ما مرتباً در ردیف بودجه مجلس یادآور میشدیم.این موضوع را در مجلس هفتم پیگیری کردم و حتی در زمانی که به پیش رهبری شرفیاب شده بودیم ایشان مرا ارجاع به دفتر نهایتاً به شورای توسعه قرآنی دادند.
شورای عالی توسعه قرآنی همه را به دور خود جمع کرد و ساختار مناسبی را درست کرد.در شورای توسعه رئیس سازمان تبلیغات، اوقاف و معاون رئیس جمهوری و وزیر ورزش و جوانان و سازمان فرهنگ و ارتباطات و نماینده حوزوی تشکلهای مردم نهاد، نماینده حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، نماینده صدا و سیما، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و دو نماینده از مجلس حضور دارند، خودم کار نظارت و حسابکشی را انجام میدهم.
در شورای توسعه قرآن صندوقی را در جهت کمک به جامعه قرآنی تأسیس کردیم ولی متأسفانه باید بگویم که بعضی از طرحها هنوز در وزارتخانهها مانده و بیرون نیامده است و این باعث خجالت است، بااینکه همه دستگاهها بودجه را تصویب کردند که خود این بودجه بایذ عامل نظارت و فشار به دستگاههای مربوطه باشد.
سین: بحث نخبگان قرآنی به کجا کشید؟
جیم: دکتر ستاری حمایتهای خوبی از جامعه قرآنی دارند. همچنین جامعه قرآنی باید از تحصیلات رایگان و مؤسسات قرآن از معافیتهایی برخوردار باشند اما شورای نگهبان به علت بار مالی داشتن این موضوع تذکراتی به ما داده، میترسم که اگر یک روزی من در این منصب نباشم صندوق به جامعه قرآنی پول نداده و تحصیلات رایگان آنها از بین برود.
سین: با توجه به اینکه خود جزء خانواده شهدا هستید نگاه ویژه شما در مورد فراکسیون ایثارگران و دفاع مقدس چگونه بوده است؟
جیم: همایشهای کاربردی را به لطف شهدا با حضور مسئولین لشگری و کشوری انجام دادهایم و هماهنگیهای خوبی در حفظ آثار سپاه، بسیج و ارتش برقرار کردیم. فراکسیون ایثارگران شخصا ایجاد کردم و در ثبت و ضبط شناسایی آثار دفاع مقدس تلاشهای زیادی انجام دادم. همچنین در این فراکسیون به خانوادههای ایثارگران و شهدای کشورهای عراق، سوریه، لبنان خدماتی داشته ایم.
سین: درباره جلسات خاطره گویی که در نمازخانه مجلس برگزار میشه برامون بگید؟
جیم: در نمازخانه مجلس برنامه خاطرهگویی داریم به طوری که همگی چهارزانو دور هم نشسته و خاطرات جبهه و جنگ را بازگو میکنیم که در این برنامه خیلی از وزراء اعلام آمادگی کردهاند.در هفته پیشین وزیر بهداشت حضور پیداکردند و بیان خاطره نمودند.
سین: شما هم در این جلسه خاطره گفتید؟
جیم: بله خاطره ای از خبرشهادت پدر و همسرم. یک روز یک آقایی زنگ خانه ما را زدند من برای باز کردن در رفتم. این آقا دو ساک در دست داشت که متعلق به پدرم و همسرم بود و به من تحویل داد من هم با تمام سختی که برایم داشت ساک هارو تحویل گرفتم و برای اینکه مادرم از وجود آنها باخبر نشود چون هنوز خبر شهادت پدر و همسرم را نداشت مجبور شدم ساک ها را در گوشه ای پنهان کنم.ولی وقتی وارد اتاق شدم مادرم مرتباً من را سین جیم کرده که دم در چه کسی با تو کار داشت.
سین: آیا تاکنون جوک همه گفتهاید؟ آخرین جوکی که شنید چه بود؟
جیم: بله هم جوک می گیم و هم می شنویم. ائمه ما همه طبع شوخی داشتند. حضرت علی(ع) بین اولی و دومی قد بلندی نداشتند و همانند کلمه لنا که نون بین حرف لام و الف قرار دارد بودند. روزی دو خلیفه به حضرت رو کرده و گفتند که تو بین ما کمرنگ هستی و حضرت در جواب فرمودند که اگر من بعنوان نون (لنا) نباشم شما به مثابه لا بوده و وجود خارجی ندارید.
سین: دغدغه اصلی شما در فراکسیون زنان چیست؟
جیم: مسائل خانوادگی، اشتغال فرزندان، مسائل استقلال مالی، بیمه زنان خانهدار و آشنا کردن خانمها با جایگاهشان.سعی کردیم که نگاه جمهوری اسلامی را به زن و جامعه مرتبط و آشنا کنم. البته بیشتر مراجعات زنان به ما برسر شکلات همسران و پدرانشان است که مثلا بیکارند یا معتاد...
سین: با توجه به اینکه شما سفرهای خارج از کشور بسیاری رفته اید، آیا حجاب شما در سفرهای خارجی مشکلی برایتان ایجاد کرده؟
جیم: در اوایل بعضیها میگفتند که رنگ روسریتان را عوض کنید و من به آنها قاطعانه جواب میدادم که من همینم که میبینید هستم . جالب است بدانید در سازمان ملل مکزیکیها چون از چادر من خوششان آمده بود، دقایقی از وقتشان را به سخنرانی من دادند.
سین: رویکرد شما در مورد مذاکرات هستهای چیست؟
جیم: حضرت آقا فرمودند که من نسبت به این مذاکرات خوشبین نیستم و وقتی که نظر رهبری انقلاب که دارای دید وسیع و بینش متعالی است، اینست من به خودم اجازه نمیدهم که نظری غیر از فرمایش رهبرم را بگويم.
سین: باتوجه به اینکه شما نماینده مردم تهران، اسلامشهر،شمیران و پرند هستید چقدر به مشکلات بانوان حاشیه تهران رسیدگی می کنید؟
جیم: زنان حاشیه تهران مشکلات عدیده دارند.از اعتیاد خودشان، آب و گاز، مسائل مربوط به فرزندان و اعتیاد همسرشان. من طی ملاقات مردمی با آنها چه در مجلس و چه در روستاها پیگیر کارهایشان هستم.طبق ماده 230 و 227 برنامه پنج ساله پنجم متأسفانه کاری در امور زنان انجام نشده است و ماده 227 مربوط به همه کارهای زنان بوده اما هنوز متأسفانه در دولت تا الان خروجی نداشته است.
انتهای پیام/