سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

همسر 26ساله رضا رویگری از مخالفت پدرش با ازدواجش گفت!

رضا رویگری بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون حدودا دو سالی میشود که به علت عوارض ناشی از سکته قلبی تقریبا از سینما و تلویزیون دور است. در این مدت این همسرش تارا کریمی است که تمام وقت کنار او حضور دارد و از وی پرستاری می‌کند.

به گزارش باشگاه شبانه (باشگاه خبرنگاران)، کریمی که ۲۶ ساله است و ۴۳ سال از رویگری کوچکتر است در گفتگویی درباره ماجرای آشنایی خود و این هنرپیشه خوش مشرب سخن گفته است.

وقتی برای استقبال رفتم با رضا آشنا شدم

تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمی‌دانسته وی بازیگر است می گوید: من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.

وقتی "بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم

وی ادامه می دهد: واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم "بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفن‌هایش جواب نمی‌دادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوری‌ست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد "اجاره نشینها” و بعد "مختارنامه” را ببینم.

پدرم مخالف ازدواجمان بود

تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط ۲۳ سال داشت درباره مخالفت‌های والدین اش با این ازدواج بیان می کند: پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من می‌گفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگی‌ات داشتی و نمی‌خواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلی‌ها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.

رضا یک خانه داشت که آن را هم برای اینکه پسرش به زندان نیفتد فروخت

این زن جوان درباره وضعیت اقتصادی رویگری هنگام ازدواج با وی بیان می گوید: زمانی که من با رضا ازدواج کردم تنها با یک حلقه ازدواج کردیم. رضا یک خانه داشت که آن را هم بابت اینکه پسرش به خاطر عدم پرداخت مهریه به زندان نیفتد فروخت. حتی خانه ای که در آن ساکن هستیم اجاره ای است.

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
ارشد
۲۳:۱۷ ۲۳ خرداد ۱۳۹۴
ه جالب
ناشناس
۱۲:۱۷ ۲۳ خرداد ۱۳۹۴
به ما چه؟!
ولی واقعا این دختر خانم اشتباه کرده
هر چقدر هم خوشبخت باشن خوشبخت نیستن
و هر چقدر در کنار هم باشن دور از همن
محمود
۱۰:۲۲ ۲۳ خرداد ۱۳۹۴
سلام ، ایکاش اینقدر خبرهای شخصی ، خصوصی و خانوادگی اشخاص را بصورت برجسته و تکراری در ستون اخبار پربازدید قرار ندهید چون با فرهنگ مذهبی و ایرانی ما مغایر است.
زهرا
۰۷:۴۴ ۲۳ خرداد ۱۳۹۴
یه تب زودگذر...................
ناشناس
۰۲:۲۸ ۲۳ خرداد ۱۳۹۴
نمی خوام چشم بزنم ... ولی بعضی آدما خوب شانس ازدواج گیرشون میاد.