به گزارش
خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران؛ «ای ساربان آهسته ران، کارام جانم میرود... » این نوای آهنگی بود که قبل از شروع مراسم رونمایی کتاب «باباطاهر» نوشته نصرالله پورجوادی، در سالن کانون زبان پارسی با صدای شهرام ناظری پخش میشد.
از همان ابتدا هم قابل حدس بود که تمامی این مراسم تحتالشعاع حضور شهرام ناظری، و اجرای زنده دوبیتیهای باباطاهر توسط او، قرار دارد. چه از نظر استقبال حاضران، و چه از لحاظ کوتاهشدن سخنرانیهای اساتیدی که برای رونمایی کتاب آمده بودند. نکتهای که خود ناظری هم از آن گلهمند بود.
ناظری، پس از دریافت دو کتاب، «باباطاهر» و «باباطاهرنامه»، به ترتیب نوشته، پورجوادی و اذکایی، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: هدایای بسیار ارزشمندی به من اهدا شده است، هرچند که دیگر دورهای شده که اینطور کالاهای فرهنگی کمارزش شدهاند، دستاوردهای جدید ارتباطی و رسانهای انسان را از خود جدا کردهاند. در زمان دریافت چنین هدایای ارزشمندی، با خود فکر میکردم آیا هنوز هم کتاب و جایگاه آن برای من اهمیت سابق را دارد؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: از مسئولین برگزاری این مراسم، گله دارم، هرچند اجرای چند مصراع شعر در نزد مخاطبان برایم، دلنشین است، اما مخاطب علاقهمند میتواند با تهیه آلبومهای موسیقی من، صدای من را در هر زمان که بخواهد، بشنود، اما حضور اساتیدی چون پرویز اذکایی را دیگر نمیتواند تجربه کند، کاش مجال بیشتری برای سخنرانی به او داده می شد.
در ادامه، ناظری با گلایهای دیگر از اینکه قرار به اجرای زنده اشعار باباطاهر در میان نبوده است، به اجرای چند دوبیتی از باباطاهر پرداخت.
مو آن رندم که نامم بی قلندر / نه خون دیرم نه مون دیرم نه لنگر
چو روز آیه بگردم گرد گیتی / چو شو گرده به خشتی وانهم سر
*******
غم عالم همه كردی به بارم/ مگر مو لوک مست سر قطارم
مهارم كردی و دادی به ناكس/ فزودی هر زمان باری به بارم
*******
اینها اولین ابیاتی بودند که ناظری اجرا کرد، و پس از آن اظهار داشت: باباطاهر شخصیت عجیبی داشت، برای من جالب است که با این تعداد کلمات محدود، اعتراض خود را به جامعه نادرست آن روزگار بیان میکرد.
استاد آواز سنتی ایرانی افزود: در کشور ما، استاددادبه، کسی بود که دوبیتیهای باباطاهر را به بهترین شکل اجرا میکرد، پس از او هریک از خوانندگان، به نوعی از او تقلید کردهاند. البته همه تلاش من این بوده است که در اجرای دوبیتیهای باباطاهر، سبک خاص خودم را داشته باشم و از او تقلید نکنم.
ناظری اظهار داشت: آشنایی اولیه من با اشعار باباطاهر، به دوران کودکی من بازمیگردد، روزگاری که در کنار مولانا، حافظ و عطار، اشعار باباطاهر را برایم میخوانند و از همان ابتدا باباطاهر به عنوان شاعر و عارفی سوختهدل که از ظرافت اندیشه بسیاری برخوردار بود، در چشمم ارزش بالایی داشت. از نظر من شعر باباطاهر، قطرهای بسیار عمیق در برابر دریای بیکرانه دیگر اشعار است.
ناظری در پایان با اشاره به وظیفه هنرمندان و نخبگان جامعه در شناساندن، این چهرههای برتر ادب و شعر در ایران، این ابیات را اجرا کرد.
نسیمی کز بن آن کاکل آیو/ مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش/ سحر از بسترم بوی گل آیو
*******
در این مراسم، پرویز اذکایی، محمد سوری، منوچهر انور و نهایتاً نصرالله پورجوادی، پیرامون شخصیت باباطاهر و شیوه شعری او سخن گفتند. نکتهای که همگان بر آن تاکید داشتند، این بود که پورجوادی با نوشتن این کتاب، چهره افسانهای باباطاهر را به چهراهای تاریخی مبدل کرده است.
سوری در این رابطه گفت: تا پیش از این حتی در وجود چنین شخصیتی، تردید وجود داشت، اما با تلاش پورجوادی و با تحقیقات او، اکنون دیگر شخصیت باباطاهر به عنوان شاعر و فردی اهل تصوف در تاریخ ثبت شده است.
در پایان این مراسم، دهباشی از برگزاری شب احسان اشراقی، در تاریخ 10 خرداد (امروز) در محل کانون زبان پارسی، واقع در سه راه زعفرانیه، خیابان عارفنسب خبر داد.
انتهای پیام/