سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آن روز همه گريستند

صحبت‌های پسر 12 ساله با قاتلان پدرش قبل از اعدام

نامرد! چرا پدرم را کشتي؟ به من نگاه کن، رحم نکردي؟ چرا مرا چشم به راه آمدن پدرم گذاشتي؟...

به گزارش باشگاه شبانه، نامرد! چرا پدرم را کشتي؟ به من نگاه کن، رحم نکردي؟ چرا مرا چشم به راه آمدن پدرم گذاشتي؟...

کودک يتيم در حالي اين جملات را با زبان کودکانه اش فرياد مي زد که همه عقده هايش فرياد شده بود، سعي مي کرد رفتار مردانه اي در برابر قاتلان پدرش داشته باشد چشمان او ماه ها دخمه تاريک شب هاي انتظار را شکافته بود تا روزي جنايتکاران خشن را در چنگ قانون نظاره گر باشد.

اول آبان سال ۹۰ بود که خانواده طلافروش مقتول براي شناسايي قاتلان وارد پليس آگاهي شدند. پسر ۱۲ ساله مقتول با ديدن قاتلاني که بي رحمانه پدرش را با شليک گلوله کشته بودند، بغض در گلو مانده اش ترکيد.

او چنان گريه مي کرد که اشک در چشمان همه حاضران حلقه زد. از شدت خشم دست هاي کوچکش را مشت کرده بود و همه توانش را در انگشتانش مي فشرد. وقتي روبه روي ۳ جنايتکار خشن ايستاد در ميان هق هق گريه فرياد زد خدا تو را لعنت کند، آرزو مي کنم زير خاک بروي!...

در حالي که مدام با هر دو دستش اشک هاي ريخته بر صورتش را پاک مي کرد ادامه داد: به خواهران کوچولويم نگاه کن! خجالت نکشيدي؟ تو چطور آدمي هستي؟ دوست دارم چنان سيلي به گوشت بزنم که خانواده ات هم يتيم شوند!...

کودک ۱۲ ساله که نمي توانست بر اثر شدت گريه خشمش را پنهان کند نگاهي به چشمان خيس سردار اميري مقدم (فرمانده انتظامي خراسان رضوي) انداخت و گفت: آقاي پليس! اجازه مي دهيد من سيلي به گوش اين نامرد بزنم آخر او مرا يتيم کرده است...

سردار که حرفي براي گفتن نداشت به آرامي چهره غمگينش را به سوي ديگر برگرداند اما دستان کوچک ولي مردانه پسر به صورت جنايتکار خشن نمي رسيد هر چه سعي کرد شايد با زدن ضربه اي به او عقده هاي کودکانه اش را براي لحظه اي التيام بخشد اما...

نااميد در گوشه اي مقابل دزدان مخوف نشست و فرياد زنان گفت: بار اول يادت مي آيد! من و مادرم در مغازه پدرم بوديم تو عربده مي کشيدي! فحش مي دادي! آقا همين قد بلنده را مي گويم. او با شدت و حرارت اين جملات را در حالي بر زبان مي راند که ديگر حاضران نيز نمي توانستند بغض در گلو خفته خودشان را پنهان کنند.

در اين هنگام سردار دستي به سر کودک يتيم کشيد و گفت: ان شاءا... اين ها به مجازات مي رسند. امين کوچولو که گويي با شنيدن اين جمله کمي از غم هايش کاسته شده بود دستان لرزانش را بالا آورد و گفت: آن ها را جلوي مغازه پدرم اعدام کنيد. يک گلوله هم به سرش بزنيد تا بداند من در اين مدت چقدر براي پدرم گريه کردم... امين در همين حال خواهران کوچک دوقلويش را در آغوش گرفت و ادامه داد: وقتي اين نامردها براي بار دوم به مغازه پدرم آمدند ما در خانه نشسته بوديم.

صداي آژير آمبولانس را که شنيدم نگران شدم به مغازه پدرم رفتم که گفتند پدرت را به بيمارستان بردند و همان شب بود که با گريه هاي مادرم فهميدم پدرم فوت کرده است. آن قدر به دزدها فحش دادم و گريه کردم که دلم آرام شد. براي خواهران کوچکم هم ناراحت بودم و حالا مي خواهم همان طوري که پدرم را کشتند آن ها هم همان گونه بميرند. الان خيلي خوشحالم که پليس اين ها را دستگير کرده است.

مي خواهم فقط تير به سر آن ها بخورد چون وقتي در مغازه استخوان هاي سر پدرم را ديدم فقط جيغ مي کشيدم. در مدرسه دوستانم مرا دلداري مي دادند و مي گفتند: نترس پليس آن ها را دستگير مي کند. با هر صدايي از خواب مي پرم فکر مي کنم تيراندازي شده چون دفعه قبل که همين نامردها از مغازه پدرم دزدي کردند من آن جا بودم و از صداي گلوله مي ترسم...

اما با گذشت حدود ۴ سال از اين ماجرا امروز آرزوي امين کوچولو برآورده شد و دزدان مسلح ساعت 9 صبح در مقابل مغازه پدرش به دار مجازات آويخته مي شوند. امروز باورمندان به عدالت در تقاطع خيابان مسلم واقع در بولوار گاز مشهد شاهد حلقه‌هاي داري خواهند بود که گلوي جنايتکاران را مي فشارد شايد که ديگر کودکي اين گونه يتيم نشود.همان دزدان مسلحي که چند سال بود با دستبرد به طلافروشي‌ها، رعب و وحشتي را در شهروندان ايجاد کرده بودند.

انتهای پیام/
برچسب ها: حوادث ، قتل ، پلیس
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۹
در انتظار بررسی: ۰
مهدی الف
۱۱:۱۳ ۰۹ خرداد ۱۳۹۴
خداوند لعنت شان کند و کسانی که امنیت جامعه را برهم می زنند.
ناشناس
۰۹:۲۹ ۰۸ خرداد ۱۳۹۴
به خدا بیکاری این چیزها بهانه ای بیش نیست من خودم هیچ جای استخدام نیستم ولی میرم کارگری میکنم به خانواده ام خدمت میکنم با کشتن و غارت نمیشه زندگی کرد عاقبتش همیقه اعدام
علی
۱۹:۳۲ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
ناشناس ، خدا نکنه تجربه ای که این پسر در هشت سالگی کسب کرده ، شما کسب کنی. اگر خدای ناخواسته برای خودت و یا یکی از بستگانت این فاجعه رخ می داد باز هم چنین حرفی می زدی ؟ برات متاسفم که درد و رنج یتیمی سه کودک را درک نکردی و نمی کنی.
ناشناس
۱۰:۰۰ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
این بچه با این تفکر بزرگ بشه میشه ی قصی القلب
چرا این کارا رو میکنند بعضی از مسولان
قصاص حقه که قرآن و اسلام میگه
ولی این بچه نباید این حرفا رو بگه هر چند هم حق با اون باشه
سنگ رو سنگ بند نمیشه
رامین
۱۲:۴۶ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
اگه معتقدی قصاص حقه پس چطور فکر میکنی این بچه بزرگ بشه قسی القلب میشه؟ تکلیفت با خودت روشنه؟
اجرای عدالت کمترین مرهم بر درد بازماندگان است. یکبار دیگه به چهره اون دو خواهر نگاهی بینداز.
ناشناس
۱۴:۴۴ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
اگر کسی حق خواهی کنه قصی القلب میشه ای بی عاطفه حقشو گرفته اگر عزیزه خودت بود باز هم همینو میگفتی ؟
محمدطه
۰۶:۱۹ ۰۸ خرداد ۱۳۹۴
در عجب هستم از گفتارت که می گی سنگ روی سنگ بند نمی شه.
آقا اتفاقا اگه اعدام کنند، اگر این بچه ببینه و بفهمه که انتقام پدرش گرفتند اگه بفهمه که عدالت اجرا شده ، سنگ روی سنگ بند می شه،
اما اگر بخواهند اعدام نکنند، شما فکر می کنی بچه که شاهد مرگ پدرش با چه حس و کینه بزرگ می شه،؟
شما فکر می کنی اگه اعدام نکنن اونوقت جانی ها پرو بشوند، و هر روز زیادتر بشوند ، انوقت دزدان فراوان بشوند انوقت سنگ روی سنگ بند می شه؟؟؟؟؟؟؟
الحق که خداوند درست گفته، فی القصاص حیات.
ناشناس
۰۶:۴۴ ۰۸ خرداد ۱۳۹۴
قسی القلب کسی هست که به ناحق ظلم بکنه. کسی که به حق خواهی از خودش اقدام بکنه و کارش بر حق باشه قساوت نداره غیرت داره.
سید جمال
۱۰:۰۰ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
باسلام وخداقوت بهماموران سخت کوش که باصداقت وایثارشبانه روزی جهت امنیت مردم عزیز تلاش میکنن تاکودکانی دیگر انشاا...مثل این عزیزان داغ نبینند
عدالت جو
۰۹:۴۷ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
اگر عدالت اجرا شود اشک یتیم و مظلوم بیهوده بر زمین نریخته است،آفرین بر مسئولین عدالت محور
حافظی
۰۹:۲۶ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
واقعیت بالاخیلی ناراحت کننده است.کمتر کسی پیدا میشه که این خبر را بخونه واشک در چشمانش حلقه نزنه!!
یتیمی درد غم انگیزی هست که فقط یه یتیم میتونه انو درک کنه ودردآور تر اینکه اینگونه یتیم شوی!!
محمد
۰۹:۰۲ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
باشگاه چرا نوشتی امین کوچولو باید بنویسی اقا امین ایشون مرده مرد باید مینوشتی اقا
فرهاد
۰۸:۵۵ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
لعنت بر فقر و بی عدالتی که دزدی و از این دست کارارو افزایش داده.
ناشناس
۱۴:۳۸ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
دوست عزیز کسانی هستند که در عین ففر و تهیدستی شرافتمندانه و با زحمت فراوان امرار معاش میکنند و حاضر هستند در کوره های آجر پزی و در شرایطی سخت کار کنند اما تن به خفت و بی آبرویی ندهند و اعتقاد به این مساله دارند که خداوند روزی رسان است و در مورد بی عدالتی باید از شما سوال کرد آیا این تبهکاران مورد بی عدالتی قرار گرفته اند یا این کودکان مظلوم .
ناشناس
۱۵:۲۵ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
کسیکه سرقت مسلحانه میکنه میخواهد یکشبه ره صدساله به پیماید نه فقیر است نه به او بی عدالتی شده.
ناشناس
۱۸:۱۲ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
و بدتر از آن لعنت به آدمهای بی دینی که فقر و بی عدالتی آنها را به این کارها می کشاند.
ناشناس
۲۰:۴۷ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
آقا امین خیلیا فقیرن ولی زحمت می کشند و بادرآمدشون در حد خودشون زندگیی می کنند وآدم نمی کشند .این آدمای کثیفی هستند نه فقیر
ناشناس
۰۸:۲۵ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
این قضیه برای همه نراحت کننده است حتی برای خانواده قاتل ای کاش قبل از انجام کارها مون به عواقبش فکر می کردیم
امید
۰۴:۵۷ ۰۷ خرداد ۱۳۹۴
اعدام! بهترین ترجمه گرفتن حق از پس فطرتانیست که کسی رو اعدام کردند و باید اعدام شوند! نمیدونم چرا این گرفتن حق واسه بعضی عجیبه و اونو نادرست میدونن. این بچه یتیم بزرگ بشه در حالی که قاتل پدرش مثلا تا ابد زندانیه؟ که چی؟ شاید پسرش مثلا تصادف کنه بمیره ولی قاتل پدرش سالها به حیات کثیفش ادامه بده! باید کسی که کسی رو میکشه کشته بشه! این عدالته