سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

کافه کتاب/13

می خواهم قلم به مزد نباشم/من گریه کردن را دوست دارم

محمود اکرامی‌ فر شاعر کشورمان که این‌ روزها در روزنامه‌ جام جم قلم می‌زند؛ روز جمعه به بهانه رسیدن به ساعات پایانی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مهمان ما شد تا از دغدغه‌هایش بگوید.

باشگاه خبرنگاران - نسرین خدایاری؛ 

آقای اکرامی‌فر چند سالتونه و متولد چه سالی هستید؟

55 سالم است و متولد سال 1338 هستم

اولین کتابتون چی بوده؟

اولین کتاب من اثری به عنوان الفبای مطالعه و تحقیق بود.

الان چه کتابی را در دست نگارش دارید؟

در حال حاضر راجع به طالب سبک زندگی یادداشت و مطالبی را برای روزنامه جامه جم تهیه می‌کنم در حوزه کتاب هم چند کتاب شعر نشر و پژوهش دارم که از عناوین آن‌ها می توان به آسیب‌شناسی فرهنگ عمومی و مجموعه من، تو، او اشاره کرد.

چقدر روزنامه می‌خوانید و تا چه اندازه خودتون را در قبال اخبار روز مسئول می دونید؟

روزنامه را روزی 2 الی 3 ساعت مطالعه می‌کنم زیرا با کارم پیوند خورده است هر اتفاقی که پیرامون ما بیافتد در حیات ما موثر است و من در مقابل همه اخبار روز واکنش نشان می‌دهم البته گاهی واکنش مثبت دارم و گاهی منفی

هزینه زندگیتون چطور تامین میشه ؟

هزینه زندگی‌ام از طریق دریافت حق بازنشستگی معلم  و نگارش کتاب و اشتغال در روزنامه تامین می‌شود هیچ‌وقت برای پول ننوشتم و معمولا برای دلم نوشتم سعی کردم قلم به مزد نباشم.

خانواده از سبک زندگیتون راضی هستن؟

من نمی‌تونم جوابی به این سوالتو بدم البته به هر حال ناراضی هم نیستند هر کسی برای زندگی خودش ایده‌آل‌هایی دارد و شاید شغل من با ایده‌آل‌های خانواده‌ام تناسبی نداشته باشد اما آن‌ها می‌دانند که من زحمت کشیده‌ام که به اینجا رسیده‌ام .

وقتی دلتون می‌گیره چیکار می‌کنید؟

سکوت کرده و گریه می‌کنم من گریه کردن را دوست دارم

نوشتن یا کتاب چ کسی را بیشتر از همه می پسندید؟

نوشتن همه را می‌پسندم منتهی زمانی رمان را خیلی می‌خواندم و الان مجموعه شعرهای زیادی می‌خوانم.

زندگی بدون قلم و کتاب را چطور تعریف می‌کنید؟

زندگی بدون قلم و کتاب خیلی سخت است شاید روزی مردم بدون قلم و کتاب به راحتی زندگی می‌کردن اما امروز چنین زندگی ممکن نیست.

چه کسی الگوی شما بوده ؟

من از دانش‌آموز خودم هم چیزی یاد گرفته‌ام و از استادم هم آموخته‌ام من در زندگی‌ام از آدم‌های متعدد درس گرفته‌ام من همیشه در حال دانش آموختم.

دوست دارید مثل کی باشید؟

مثل خودم

تا حالا شده دچار یاس فلسفی در مورد خواندن و نوشتن شوید؟

من هیچوقت نسبت به اتفاقی که افتاده افسوس نمی‌خورم که مایوس شوم.

برای شاگردان، کارورزان یا مخاطبان خود چه توسعیه‌هایی دارید؟

توصیه می‌کنم که خودشان را بشناسند و خودشان باشند آدمی که بخواهد مثل کسی باشد هیچکس نیست و هیچکس در جهان کامل نیست ما اگر می‌خواهیم به کامل‌ترین انسان برسیم باید به همه آدم‌ها نگاه کنیم.

لطیف‌ترین کلمه‌ای که می‌شناسید؟

لطیف‌ترین کلمه‌ای که می‌شناسم دوستت دارم است.

عزیزترین فرد زند گی شما کیست؟

عزیزترین افراد زندگی من خانواده‌ام، دوستانم و گاهی دشمنانم هستند من معتقدم که بخشی از حیات ما به حیات دشمنانمان بسته است بنابراین هر کسی جای خودش را دارد.

گران‌بها ترین کتابی که می‌شناسید؟

گران‌بها ترین کتابی که می‌شناسم قرآن است

قشنگ‌ترین کتابی که خوانده‌اید؟

قشنگ‌ترین کتابی که خوانده‌ام همان قرآن است

چه کتاب یا کتاب‌هایی را برای خواندن توصیه می‌کنید؟

بستگی دارد که به چه کسی بخواهم توصیه کنم 

وضع کتاب‌خوانی توی مملکت ما چطوره؟

مردم ما نیازهای مطالعاتی خود را با رسانه‌های موازی کتاب تامین می‌کنند.

اگر کسی از شما کتاب بخواهد بهش می‌دهید؟

ناگزیرم بدهم البته می‌دانم که کتاب گرفتن راحت و پس دادن آن بسیار سخت است.

چند تا نویسنده‌ای که حیف کاراشون رو نخونیم؟

در ادبیات معاثر حیف است اگر شاهنامه و کتاب‌های شاعرانی چون حافظ و سعدی نخوانیم در ادبیات معاثر هم فکر می‌کنم بهتر است خاطرات دفاع مقدس و نوشته‌های امیرخوانی و بایرامی را بخوانید توصیه می‌کنم کتاب دا را هم بخوانید.

اگر جای وزیر بهداشت بودید در خصوص کتاب و نشر آن چه کار می‌کردید؟

بگذاریم جای خودمان باشیم البته اگر جای وزیر بودم وزارت‌خانه را طور دیگری اداره می‌کردم و نمایشگاه کتاب را در جای دیگر و زمان دیگر برگزار می‌کردم چون ما باید کتاب را پیش مردم ببریم نه اینکه مردم را پیش کتاب بیاوریم.

مشوق شما برای کتابخوانی و نویسندگی چه کسی بوده؟

معمولاً مشوق ما معلم‌ها هستند ولی مرحوم پدرم که سواد نداشته و کشاورز بوده همیشه به من می‌گفت اول درست را بخوان.

چند کلمه می‌گم نظرتون رو درباره آن‌ها بگید

کتاب، یار مهربان

قلم، اسلحه‌ آدم‌های متفکر

سانسور، گزینش. اصلی در زندگی که همه ما آن را رعایت می‌کنیم و برای آنکه پوز بدهیم با آن مخالف هم هستیم

تلویزیون، جعبه جادویی

نویسنده، کسی‌که درد بیشتری دارد و دوست دارد دردش را با دیگران به اشتراک بگذارد

آیا تا به امروز کتابی از شما به زبان‌های دیگر ترجمه شده و اگر چنین است می‌توانید بگویید نپذیرفتن قانون کپی رایت چه مشکلاتی را بر سر راه ترجمه ایجاد کرده است؟

تا به امروز کتابی از من ترجمه نشده است ام می‌دانم که وقتی قوانین موجود در جامعه فرهنگی را بپذیریم مورد قبول واقع نمی‌شوید

نظر شما در  مورد نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران چیست؟

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران خوب است اما فکر می‌کنم به جای یک نمایشگاه باید کتاب را پیش مردم ببریم و در استان‌های مختلف نمایشگاه کتاب برگزار کنیم .

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.