سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناراحتی خواهر زن از وضعیت زندگی داماد بی‌مسئولیت؛

خواهرم با یک شوهر مریض، بیکار، بددهن و معتاد ازدواج کرده

خواهر بزرگترم ۳۱ ساله است و ۲ فرزند دارد. از وقتی ازدواج کرده در منزل مادرم زندگی می‌کند و خرجش را مادرم می‌دهد چون شوهرش مریض و بیکار است. حالا هم فهمیده که معتاد است. در ضمن خیلی بددهن، شکاک و بی‌مسئولیت است. در حالی که پسر بزرگش پرخاشگر و گوشه‌گیر شده، خواهرم تلاشی برای تغییر زندگی‌اش نمی‌کند.

به گزارش گروه باشگاه شبانه، خواهر بزرگترم ۳۱ ساله است و ۲ فرزند دارد. از وقتی ازدواج کرده در منزل مادرم زندگی می‌کند و خرجش را مادرم می‌دهد چون شوهرش مریض و بیکار است. حالا هم فهمیده که معتاد است. در ضمن خیلی بددهن، شکاک و بی‌مسئولیت است. در حالی که پسر بزرگش پرخاشگر و گوشه‌گیر شده، خواهرم تلاشی برای تغییر زندگی‌اش نمی‌کند.

پاسخ مشاور: گاهی اوقات والدین و یا همسران از سر دلسوزی و محبت زیاد یا از سر ناآگاهی وظایف یکدیگر را انجام می‌دهند و در نتیجه، فرصت زندگی مستقل را از یکدیگر می‌گیرند. آنها به استقلال یکدیگر احترام نمی‌گذارند چون فکر می‌کنند طرف مقابلشان بدرستی نمی‌تواند آن کار را انجام دهد. در واقع به دنبال کمک کردن و حمایت از زندگی یکدیگر هستند اما نمی‌دانند که با این کار فرصت آموختن، قبول مسئولیت، زمین خوردن و بلند شدن و در ‌‌نهایت رشد کردن و تجربه آموختن را از آنان می‌گیرند.

جایگاه اعضای خانواده باید مشخص باشد


اگر قرار شد خانواده‌ای با هم زندگی کنند باید در گام اول جایگاه والدین و زوج جدید مشخص شود و همگی بپذیرند که در ضمن کنار هم بودن به استقلال زوج توجه شود. همچنین اگر زنی می‌خواهد همسری مسئولیت‌پذیر داشته باشد، باید مراقب باشد و اندازه‌ها را رعایت کند. به همسرش در ‌‌نهایت صبوری، به دور از انتقاد و طعنه و کنایه، همراه با همدلی و حمایت از او، فرصت دهد در صحنه زندگی خود را بیازماید.


اگر زنی می‌خواهد که همسرش مسئولیت خود را بدرستی ایفا کند و اگر قرار است تغییری در رفتارطرفین صورت گیرد، این تغییر باید دو طرفه باشد. آن وقت است که زنان می‌توانند انعکاس تغییر رفتار خود را در رفتار مردان ملاحظه کنند.


به خواهرتان فرصت ابراز وجود بدهید

از گفته‌های شما چنین به نظر می‌رسد که مادرتان از اول، مسئولیت زندگی خواهرتان را قبول کرده و هیچ‌گاه به آنان فرصتی برای ابراز وجود داده نشده و آنان هم به وظایف خود عمل نکرده‌اند. البته درباره نوع بیماری دامادتان زیاد صحبت نکرده‌اید. آیا وی توانایی کار کردن ندارد؟ مادرتان هزینه‌های آن‌ها را از کجا تامین می‌کند؟ جایگاه پدرتان در زندگی شما کجاست؟ آیا پیشنهاد طلاق از جانب شما بوده یا سایر اعضای خانواده بویژه مادرتان هم با این امر موافق است؟


اجازه دهید خودشان تصمیم بگیرند


به نظر می‌رسد شرایط زندگی برای شما هم سخت شده است. شما برای خواهرتان بیشتر نگرانید یا اینکه از حضورشان خسته شده‌اید و بیشتر به دنبال تغییر شرایط زندگی خود هستید؟ این‌ها سوالاتی است که باید پاسخ داده شود و از آنجا که آنچه گفتید از نگاه شما بوده، بهتر است خواهرتان و همسرش را نزد یک مشاور خانواده بفرستید. آنچه مطرح کرده‌اید زندگی آنان و فرزندانشان است و این حق آنهاست که خودشان در باره آن تصمیم بگیرند.

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.