سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مرگ فجیع زن خیانتکار در گرگان/ قاتل: زن مورد علاقه‌ام زجر می‌کشید، گلویش را بریدم

مردی که گلوی زن مورد علافه اش را بریده بود در پلیس آگاهی به جرم خود اعتراف کرد و جزییات حادثه را شرح داد.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ 26 فروردین ماه یک فقره پرونده مبنی بر قتل خانم "ب-ف" جهت انجام تحقیقات و شناسایی و دستگیری قاتل یا قاتلین به پلیس آگاهی ارسال شد.

ابتدا از همسر متوفی تحقیق به عمل آمده که اظهار داشت: من و همسرم راننده سرویس مدارس هستیم و ساعت 17:40 به اتفاق هم از منزل خارج و جهت انجام کار از یکدیگر جدا شدیم تا اینکه ساعت ۲۰: ۰۰ بامداد متوجه شدم همسرم به منزل بازنگشته و نگران شدم.

وی ادامه داد: دخترم اعلام داشت مادرش قبل از ساعت ۲۰: ۰۰ به تلفن منزل تماس گرفته و به او گفته شام را آماده کن من هم چند دقیقه دیگر می‌آیم اما هرچه به گوشی همسرم تماس می‌گرفتم گوشی او خاموش بوده که به اتفاق چند نفر از دوستان و آشنایان در سطح شهر به دنبال او گشتیم اما نه اثری از او و نه از اتومبیل وی پیدا کردیم و به همین جهت به کلانتری مراجعه کردم.

همسر مقتول در ادامه بیان داشت: ساعت ۷ صبح روز چهارشنبه مورخه 26 فروردین با من تماس گرفته شد مبنی بر اینکه جسدی با مشخصات همسرم در جاده کریم آباد پیدا شده و از من خواسته شد جهت شناسایی به محل بروم که بلافاصله به سمت کریم آباد حرکت و متوجه شدم جسد همسرم می‌باشد.

تحقیقات جهت شناسایی قاتل یا قاتلین با جدیت ادامه داشت و نتیجه اقدامات بیانگر آن بود که در ساعت 19:34 عصر با شماره‌ای تماس داشته لذا مالک خط شناسایی، دستگیر و به آگاهی استان منتقل شد که اظهار داشت: خانم "ب-ف" را می‌شناسم و چندین بار به محل کارم واقع در میدان بار انقلاب آمده و اجناسی خریداری کرده و حتی یک فقره چک مربوط به من داده است.

متهم ادامه داد: 25 فروردین ماه متوفی با من تماس گرفته و پس از احوال پرسی بیان داشت که آن یک فقره چکی که نزد من می‌باشد را فردا به محل کارم ببرم تا او بیاید و از من بگیرد که من هم قبول کردم اما نیامد تا اینکه شنیدم نامبرده به قتل رسیده و من حاضرم قسم یاد کنم که از قتل وی هیچگونه خبری ندارم.

در ادامه یکی دیگر از مخاطبین مقتول شناسایی و به آگاهی استان احضار شد که پیرامون موضوع از وی تحقیق و عنوان داشت: این خط متعلق به من می‌باشد و حدود ۲سال است که در اختیار شوهرم می‌باشد، لذا متهم شناسائی و دستگیر شد.

متهم در تحقیقات بیان داشت: خانم "ب-ف" را می‌شناسم، و مدتی است با وی قطع رابطه کرده‌ام و این یک فقره چک کشف شده متعلق به من می‌باشد، من در تاریخ 20 آبان ماه 93 جهت خرید قطعات تراکتور خانم "ب-ف" را دیدم و با توجه به اینکه از قبل او و همسرش را می‌ شناختم از من تقاضای یک فقره چک ضمانتی کرد و من هم تقبل کردم و یک فقره چک بانک به مبلغ یک میلیون ریال بابت ضمانت به او دادم.

متهم ابتدا از قتل خانم "ب-ف" اظهار بی‌اطلاعی نموده اما با توجه به شواهد، قرائن، مستندات و ادله موجود در ‌‌نهایت لب به اعتراف گشوده و بیان داشت: در روز حادثه که سالگرد مراسم مادر یکی از دوستان همسرم بود بوسیله خودرو شخصی به اتفاق  همسرم به شهرستان نکاء روستای ورجی محله رفته بودم و بعد از صرف ناهار بعلت اینکه مراسم زنانه بود آمدم و از قبل باخانم "ب-ف" هماهنگ بودم، به گرگان آمدم و وی نیز خودرو خود را در یکی از شهرکهای اطراف گذاشت، برای من پیامک فرستاد وگفت بیا، نزد او رفتم و باهم با خودرو شخصی‌ام به سمت کردکوی رفتیم.

وی افزود: سپس به روستای اسلام آباد منزل خودم رفتیم و چون کسی در منزل نبود حدود یک الی دو ساعت آنجا بودیم، زمان خداحافظی او زود‌تر از من به بیرون اتاق رفت و خواستم شومینه را خاموش کنم که متوجه شدم خانم " ب-ف " از پله‌ها سقوط کرده و سرش به لبه سنگ پله‌ها برخورد کرد، هرچه او را صدا زدم جواب نمی‌داد و در حال جان دادن بود اما از بردن او به بیمارستان می ترسیدم چراکه ممکن بود رابطه‌مان افشا شود، او همچنان در حال زجر کشیدن بود که من بوسیله یک تیغه کارد گلوی او را بریدم تا خلاص شود و سپس با یک شال و مشمای مشکی سر و گردن او را بستم.

متهم در ادامه اعترافاتش گفت: چون خون زیادی از وی می‌رفت دو عدد کیسه گونی تهیه و از سر تا کمر وی کشیدم، روی صندلی عقب خودرو‌ام گذاشتم و جسدش را از ماشین به بیرون انداختم و از محل متواری شدم، و بعد به دنبال خانواده‌ام رفتم.

در ادامه مأمورین آگاهی با راهنمایی متهم جهت کشف اموال مقتول به محل اعزام شدند که تعداد ۹حلقه النگو، ۱ رشته زنجیر طلا، ۱ رشته
دستبند، ۲جفت گوشواره و همچنین آلت قتاله کشف و ضبط گردید.

گفتنی است، پرونده جهت سیر مراحل قانونی به دادسرای عمومی و انقلاب گرگان ارسال شد.


انتهای پیام/
برچسب ها: حوادث ، انتظامی ، پلیس ، دستگیری
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۹
در انتظار بررسی: ۰
رضا
۱۴:۲۸ ۰۲ آذر ۱۳۹۶
جمله هاش به حقیقت نمیخوره ِسرش به پله ِبرین گلو با تیغ یا اون همه طلا جواهر . خیانت هم بهترین دروغ بود
احسان
۰۱:۵۲ ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
وقتي شمر ميخواست سر امام حسين رو ببره ي بهونه اي آورد تا خودشو راضي كنه هيتلر، آتيلا، شيطان پرستان،بدعت گذران و همه اونايي كه به هر طريقي دارن زمين و هوا رو آلوده ميكنن به توجيهي واسه كثافت كاريشون مثل اين خانم دارن، متاسفانه الان از هر زنه خيانتكار ميپرسي چرا خيانت ميكني ميگه شوهرم محبت نميكنه و از هر مرد خائن ميپرسي ي چيز ديگه ميگه، آقا مشكل كله هاي مريضمونه
ناشناس
۰۱:۱۶ ۱۲ اسفند ۱۳۹۴
.کورشین به خانوماتون محبت کنین همه جوره نیازشونوبرطرف کنین تانیفتن توخط خلاف......من یه زنم زنهارو میفهمم،..آهای تویی که دم از غیرت میزنی یااینکه درهمچین مواقعی حس غیرتت فوران میشه کاش قبل ازاین اتفاقات حس محبتت نسبت به همسرت همینطور سرریز بشه ازدلتو پشت غرورت پنهانش نکنی وخانومتو راضی نگه داری ازخودت....
ناشناس
۲۲:۱۴ ۲۸ آذر ۱۳۹۴
درود بر هموطنان گرامی
بسیار بجا فرمودید ! خیانتکار به خواست پروردگار حکیم به سزای خودش رسید و اما هنوز هم تا قیام قیامت و تا ابد معذب خواهد ماند! بیایید دست به دعا برداریم که خدایا یک لحظه ما رو به خودمون وانگذار!
ناشناس
۲۲:۲۲ ۲۸ مهر ۱۳۹۴
دوستان لطفا قضاوت بیجا نکنید. آیا از دل پدر و مادر پیر این خانم خبر دارید؟ خبر گلستان صراحتا گفت مشکل اختلافات مالی بوده. چرا وقتی پای یک زن وسط میاد همه فکر بد میکنن. از کجا معلوم که اون قاتل برای نجات خودش این دروغها رو نبافته باشه. متن خبر رو بخونین که گفته کلی طلا از قاتل کشف شده. چرا فکر نمیکنین که به خاطر طلاها اون رو کشته؟ خودتون رو جای خانواده مقتول بزارین. بی انصاف نباشید چون اگر خانواده اون خانم رو میشناختید که چقدر با شرافت هستند هیچوقت این تهمتها رو نمیزدید. خدا ایشان را بیامرزد و به پدر و مادر و خانواده محترمش صبر عطا کند.
پ ا
۱۳:۲۴ ۰۷ مرداد ۱۳۹۴
ما در جایگاه قضاوت نیستیم
درسته شرعا حرام بود
اما نمی شه گفت کا رفاقت حقش بود
من از خدا می خوام که به همه ماها عمری با عزت و مر گ با عزت عطا کنه
آمین
مجید
۱۵:۰۸ ۳۰ تير ۱۳۹۴
معلوم میشه خیانت به همسر و خانواده اش زیاد بوده که می بایست رسوا شود و شد
دوست ناباب
۲۰:۴۳ ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴
این قاتل کسی بو وقتی هرکسی اوراحتی یکبار میدید فکر میکرد مورچه زیر پاش صدمه نمیبینه طبق گفتهٔ رسانه ها این شخص زنی راکشته ولی هنوز باورم نمیشه هیچ آدمی را به ظاهر نمیشه شناخت ، به خانوادهٔ مقطول تسلیت میگم ، م ، گ
دوست ناباب
۱۷:۵۴ ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴
میگن چوب خداصدا ندارد ، پس این صدائی درآمد چی بود ، پس چوب خداصدادارد ولی صداش فرق میکنه
ناشناس
۲۲:۰۴ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
چوب خدا رو خورده خیانتکار
دلسوز
۱۷:۵۱ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
ای بابا قاتل فکر کرده ایشون حیونه که داره جون میده و زجر میکشه خواسته یه ثوابی بکنه و گلو رو بریده که زیاد زجر نکشه.اجرت با صاحب مقتول.
رضا
۱۷:۲۱ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
عاقبت خیانت به شوهرزحمتکش وفرزندان . بهتراز این نمیشود.چوب خداصداندارد...
ماتیلدا
۱۷:۱۸ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
خواست خدا بوده که چنین شه و درس عبرتی باشه برای دیگر زنان که الان نمونه زیادیش رو دیدم که دارن با این کاراشو در حق شوهران خودشون خیانت بزرگی میکنن و مرگ سختی در کمین این زنان هست و دنیا رو خدا براشون زهر میکنه و جهنم در انتظارشون هست
تقی
۱۵:۳۰ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
خدا رو از زندگی که حذف کنی (نعوذ باالله)
مجازی هرکاری رو انجام بدی!
مواظب باشیم محبت چه چیز یا چه کسی رو در سینه داریم.
ماتیلدا
۱۵:۰۸ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
خواست خدا بوده که چنین شه و درس عبرتی باشه برای دیگر زنان که الان نمونه زیادیش رو دیدم که دارن با این کاراشو در حق شوهران خودشون خیانت بزرگی میکنن و مرگ سختی در کمین این زنان هست و دنیا رو خدا براشون زهر میکنه و جهنم در انتظارشون هست
اکبر
۱۴:۵۵ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
کار خداست .این است سزای خیانت به خانواده
علی جون
۱۴:۳۹ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
چطور خدا به بعضی ها حتی فرصت توبه نمیدهد...
ناشناس
۱۰:۵۳ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
مرگ حقش بوده
احمد علي جهان بين
۱۰:۳۹ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
گمان مي كنم از داعش آموخته است اين خبيث